«موقعیت مهدی»؛ آنچه از دل برخاست و بر دل نشست/ شکلگیری درام فراتر از میدان جنگ
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، علی ترابی ـ «هرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند»؛ سالهای سال این ضربالمثل را از زبان دیگر شنیدهایم و شمار زیادی از آثار در حوزههای مختلف با این حرف سنجیده شده و مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. اما بی تردید اگر کسی بخواهد یک فیلم سینمایی شایان ذکر مطابق با این جمله پرمعنا در سالهای اخیر سینما ذکر کند، باید از «موقعیت مهدی» نام ببرد.
دفاع مقدس؛ ژانری خاص!
چندی پیش هادی حجازیفر در خلال مصاحبهای اشاره کرده بود که همیشه دوست داشتم برای شهید باکری و عملیاتهای بدر و خیبر کاری بکنم. این جمله از او و این واکنش مثبت گسترده از سوی مخاطبان جشنواره یعنی سوزی که از دل حجازیفر برآمده بهخوبی در قالب یک اثر هنری بر دل مخاطب هم نشسته است.
اساسا مسیر پیشرفت در خیلی از جاها همین است. اساسا فرق کار اعتقادی و کار سفارشی همین است. اساسا تفاوت نگاه هنری به صنعت سینما و نگاه صرف اقتصادی به این حوزه همین است. هر کاری با ایمان و باور کارفرما پیش برود به نتیجه و ثمر مطلوب نزدیکتر است. شاید بتوان کار برای ژانر فیلمهای جنگی و دفاع مقدس را هم اینگونه دید و مقایسه کرد. ماندگار آثاری مثل از «کرخه تا راین» یا «بوی پیراهن یوسف» و «دوئل» قطعا با همین رویکرد ساخته شدهاند که توانستهاند در تاریخ سینما مانا باشند، هرچند که نباید از سهم تکنیک در این توفیق گذشت.
بیشتر بخوانید:
«شادروان» نقدی طنز بر یک رفتار اجتماعی غلط
«مرگ بازنده» برگ برنده کارنامه بازیگری جواد عزتی
وقتی علیرضا بیرانوند «سوباسا» میشود
غافلگیری در روز دوم جشنواره با «علفزار»
«لایههای دروغ»؛ فیلمی که در حد و اندازه جشنواره فجر نبود
«برف آخر»؛ فیلمی که کم دیالوگ میگوید اما حرف خوب میزند
«ماهان» ضعیف و آشفته در فجر چهلم چه میکند؟
«ملاقات خصوصی»؛ داستانی که دیر راه میافتد
«بیمادر» یا بیمنطق، مسئله این است!
«شب طلایی»؛ بازیهای خوب و فیلمنامه خوبتر
«نگهبان شب» مقبول اما بیاتفاق و معمولی
کلاف سردرگمی به نام «بیرویا» با حفرههای عیان
سریالی که سینمایی شد ولی جذاب ماند
تبدیل شدن یک سریال یا یک مجموعه چند قسمتی به یک اثر سینمایی اقدامی بدیع و تازه نیست و در همین سینمای ایران هم مسبوق به سابقه است. گاهی خلاصهای از مجموعهها به یک اثر سینمایی تبدیل شده مثل «مریم مقدس» و گاهی شخصیتهای آثار چند قسمتی مهمان یک داستان جدید در مدیوم سینما شدهاند مثل «کلاه قرمزی».
در این میان اما آنچه حائز اهمیت است، حفظ جذابیت کار و قوام داستان است. «موقعیت مهدی» از این حیث اثر قابل احترامی است. هرچند که هادی حجازیفر مدعی است اثر سینمایی خلاصهای از سریال نیست و یک روایت جداگانه دارد اما آنها که «موقعیت مهدی» را اثری فاقد خط داستانی مشخص میخوانند باید از این زاویه به کار نگاه کنند و منتظر تماشای سریال هم باشند. البته باید به این هم اشاره کرد که «موقعیت مهدی» با یک زیرکی و تقسیم شدن به چند پرده مختلف عملا باعث شده تا خردهپیرنگها جور قصه اصلی را بکشند و مخاطب را راضی نگه دارند.
زیرنویس یا دوبله؟
بخشهای زیادی از «موقعیت مهدی» با زیرنویس پخش میشود. انتخاب حجازیفر برای این صحنهها صحبت کردن با زبان ترکی است و ناگزیر برای فهم مخاطب فارس، زیرنویس فارسی به کار پیوند شده است.
این انتخاب البته بسیار هوشمندانه و مناسب است. بهخصوص اینکه پرده نخستین اثر و بسیاری از دقایق زندگی شخصی مهدی و حمید باکری را نشان میدهد که یحتمل در خانه شخصی در ارومیه فارسی حرف نمیزدهاند. این اقدام حجازیفر، باورپذیری اثر برای مخاطب را بیشتر میکند و البته سرعت دیالوگگویی و چیدمان زیرنویس هم طوری نیست که مخاطب از حرفها جا بماند و روند کار از دست او در برود.
درام در خانه، نه میدان جنگ
فیلم در ژانر دفاع مقدس تولید شده ولی درام در خانه شکل میگیرد و نه میدان جنگ. بهجز سکانس پایانی و چند صحنه محدود عمده دقایقی که مخاطب از تماشای اثر احساساتی شده و قطرات اشک مهمان چشمانش میشود مربوط به زندگی خانوادگی مهدی و حمید باکری بر میگردد و حجازیفر برای این دقایق واقعا سنگ تمام گذاشته است.
در کل باید گفت «موقعیت مهدی» یک اثر قابل احترام و شریف از دوران دفاع مقدس است که بهخوبی توانسته هم رنج خانوادههای رزمندهها را نشان دهد و هم اتفاقات صحنه پیکار سخن بگوید. در این میان نباید از نقش پشتیبانی تجهیزاتی از این اثر گذشت، اعتمادی که بنا بر گواه تیتراژ و مصاحبههای حجازیفر از سوی ارتش به این کارگردان جوان و کار اولی انجام شد، تجهیزات گسترده در اختیار او قرار گرفت و او با ساخت یک اثر ماندگار توانست بهخوبی از پس این اعتماد برآید.
انتهای پیام/۴۱۰۴/پ
انتهای پیام/