حقایقی درباره موجودات زنده/ کوچکترین قلب برای کدام حیوان است؟
به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری آنا؛ دنیای پیرامون ما پر از راز و رمزهای کشفنشده است و با وجود تلاش محققان؛ هنوز هم با دنیای بکری طرف هستیم که نقاط کور کشف نشده دارد. در این میان موجودات زنده، موضوع مورد علاقه انسانها بوده است و سوالات مختلفی ذهن افراد را درگیر کرده است. از روی یک خط مستقیم راه رفتن مورچهها گرفته تا اینکه کدام حیوان کوچکترین قلب را دارد؟
چرا مورچهها در یک صف راه میروند؟
مورچهها اکثر مواقع در یک صف راه میروند و حشرات بسیار منظمی به نظر میرسند اما درواقع در حال بو کشیدن هستند.
مورچهها حشرات بسیار اجتماعی هستند که در کلونیهای میلیونی زندگی میکنند. این حشرات به صورت گروهی کار و رشد میکنند، دلیل اصلی موفقیت آنها مهارتهای ارتباطی خوب است. مورچهها برای دفاع از قلمروهای خود و تبادل اطلاعات پیچیده بهشدت به رایحههای شیمیایی به نام «فرومون» متکی هستند. اطلاعات پیچیدهای که این حشرات با یکدیگر تبادل میکنند شامل محل منابع غذایی، محل دقیق لانه و حضور شکارچیان در محیط میشود.
هر گونه از مورچهها واژگان شیمیایی خود را دارند که از ۲۰ فرومون مختلف تشکیل شده که میتواند برای ایجاد مسیرهای بویایی خاص ترشح شود. نوک شاخکهای مورچهها میتواند این کلمات شیمیایی را ترجمه کند، به همین دلیل مورچهها در یک خط حرکت میکنند. درواقع این حشرات در حال بو کشیدن فرومون و ترجمه واژگان شیمیایی هستند تا به مقصد مورد نظرشان برسند.
کدام حیوان کوچکترین قلب را دارد؟
کوچکترین قلب نوع متعلق به نوعی زنبور است و برای دیدن آن باید از میکروسکوپ استفاده شود.
قلب یکی از اندامهای حیاتی بدن انسان و بسیاری از حیوانات است که خون را از طریق رگها به اندامهای دیگر میرساند. درواقع قلب خون را در دستگاه گردش خون به گردش درمیآورد تا اکسیژن و مواد غذایی لازم را به بافتها و سلولهای سراسر بدن برساند. حال سوال اینجاست که کدام حیوان کوچکترین قلب را دارد؟
حشرات نیز قلب دارند البته قلب آنها هیچ شباهتی به قلب عضلانی پستانداران ندارد. قلب حشرات شامل یک لوله باریک در امتداد قسمت پشتی حشره میشود که خون یا همولنف را به سمت سر آنها پمپ میکند. این اندام مایعات را در سیستمی باز و بدون رگ یا شریان به گردش میآورد. کوچکترین حشره در جهان «مگس پری» نام دارد بنابراین صاحب کوچکترین قلب در دنیای حیوانا به شمار میرود. مگس پری که نوعی زنبور است، کمتر از ۰.۲ میلیمتر طول دارد و برای دیدن قلب آن باید از میکروسکوپ استفاده کرد.
بیشتر بخوانید:
امکان بازآفرینی فتوسنتز در آزمایشگاه وجود دارد؟
دنیای ناشناخته ذهن انسان/ چرا خاطرات کودکی از یادمان میرود؟
زنبور ملکه نیش میزند؟
زنبورهای ملکه از جهات بسیاری خاصی متفاوت هستند حتی هدف نیش زدن آنها نیز با زنبورهای کارگر متفاوت است.
زنبور ملکه از جهات بسیاری با زنبورهای کارگر تفاوت دارد و به نحوی زنبوری خاص به شمار میرود. حال سوال اینجاست که زنبور ملکه نیز مانند باقی زنبورها قادر به نیش زدن است؟ بررسیها نشان میدهد که زنبورهای ملکه نیز توانایی نیش زدن را دارند. البته نیش این زنبورهای خاص با زنبور کارگر تفاوت ظاهری زیادی دارد. خارهای زیادی روی نیش زنبور کارگر وجود دارد، درواقع نیش این زنبورها شبیه به سیم خاردار است.
این در حالی است که نیش زنبور ملکه خاردار نیست بنابراین میتواند بارها نیش بزند بدون اینکه بمیرد. وقتی یک ملکه باکره از تخم بیرون میآید بلافاصله به دنبال ملکههای باکره دیگر در میان تخمها میگردد تا آنها را نیش بزند و از بین ببرد. وقتی رقیب دیگری باقی نماند، جفتگیری کرده و شروع به تخمگذاری میکند. زنبور ملکهای که جفتگیری میکند اتاق تخمگذاری را ترک نمیکند و دیگر نیش نمیزند.
چگونه گیاهان از حشرات تقلید میکنند؟
تکامل باعث شده که گیاهان به نحوی تغییر کنند تا حشرات گردهافشان بیشتری را به خود جذب کنند.
ارکیده زنبوری گلهایی دارد که به نوع ماده گونه خاصی از زنبور عسل شبیه است. بنابراین وقتی زنبورهای نر این گلها را میبینند، گمان میکنند که زنبور مادهای را دیدهاند و شروع به جفتگیری با این گلها میکنند. در این فرایند زنبور نر با گردههای گل پوشانده میشود و آنها را از یک گل به گل دیگر میبرد. این روش بسیار هوشمندانه است اما گل ارکیده زنبوری نمیتواند خود یا زنبور عسل را ببیند و سیستم عصبی مورد نیاز برای درک شباهت بین گلهای خود و زنبور را ندارد.
گیاهان قدرت بینایی ندارند اما برخی از آنها به نحوی تکامل یافتهاند که قادر به تقلید از حشرات هستند. حال سوال اینجاست که چگونه چنین امری ممکن است؟ تکامل به دست یک فرد، حیوان یا موجود هدایت نمیشود، تغییرات بسیاری در این روند ایجاد میشود اما تنها موارد خاصی باقی میمانند. به احتمال زیاد اجداد ارکیده زنبوری مانند گلهای دیگر برای فریب دادن زنبورها به شهد متکی بودهاند؛ اما یک جهش تصادفی باعث شد که ظاهر این گیاه برای گونه خاصی از زنبورها جذابتر از باقی گلها به نظر برسد.
با گذشت زمان، گلهایی که شباهت بیشتری به زنبورهای ماده داشتند، حشرات گردهافشان بیشتری را جذب کردند و حتی نیازی به تولید شهد نداشتند. بنابراین این گلها با تلاش کمتر، سریعتر تکثیر شدند. این روند بهشدت کُند است اما طی چند میلیون سال و با وجود زنبورهای مصمم این تغییرات پایدار شدند
انتهای پیام/
انتهای پیام/