دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
13 آبان 1400 - 00:02
ملازهی در گفت‌وگو با آنا:

خلأ قدرت در افغانستان پر نشود، خطر جنگ داخلی وجود دارد/ مصالحه دشوار با طالبان به دلایل ایدئولوژیک و قومی

یک کارشناس امور افغانستان با تأکید بر اینکه در حال حاضر در افغانستان خلأ قدرت شکل گرفته، تأکید کرد اگر کشورهای منطقه این خلأ را پر کنند، خطر جنگ داخلی در همسایه شرقی ایران وجود دارد.
کد خبر : 618609
پیرمحمد ملازهی کارشناس افغانستان



گروه جهان خبرگزاری آنا - مجتبی اسماعیلی، جمهوری اسلامی ایران در موفقیتی دیپلماتیک چندی پیش نشست «همسایگان افغانستان به‌علاوه روسیه» را در تهران و با مشارکت حضوری وزیران امور خارجه پاکستان، ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان و سخنرانی مجازی وزیران امور خارجه چین و روسیه برگزار کرد؛ نشستی که خروجی آن توانست سرپوشی بر محقق نشدن اهداف نشست‌های قبلی در فرمت‌های اسلام‌آباد و مسکو باشد. این موفقیت پس از پذیرش درخواست عضویت کشورمان در سازمان همکاری شانگهای، دومین موفقیت منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران در دولت سیزدهم به‌شمار می‌رود.


موضوعی که اکنون در افغانستان و در تعامل با دیگر کشورها مطرح است، این است که انتظار می‌رود طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی این گروه را که بر افغانستان حاکم شده‌اند، به‌ رسمیت بشناسند؛ موضوعی که به‌ویژه کشورهای منطقه آن را به اعتمادسازی و عمل به وعده‌های طالبان منوط کرده‌اند. برای بررسی این موضوع و سایر تحولات افغانستان با پیرمحمد ملازهی، کارشناس امور افغانستان گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه تقدیم می‌شود.


ایران و افغانستان رگ و ریشه مشترک دارند


آنا: تحولات افغانستان، جنگ و خشونت به سمتی پیش می‌رود که طرف‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای باید حمایت‌های بیشتری از مردم این کشور انجام دهند. به نظر شما جمهوری اسلامی ایران در تعاملات و ارتباطات دیپلماتیک چه کمکی می‌تواند به برقراری صلح در افغانستان کند؟


ملازهی: ایران یکی از مهم‌ترین کشورهای همسایه افغانستان است و شاید کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، ازبکستان یا تاجیکستان در حدی نباشند که بتوانند مانند ایران به صلح و ثبات در افغانستان کمک کنند و چنین توانی در آن‌ها نیست. ایران و پاکستان دو همسایه افغانستان هستند که تحولات مثبت و منفی این کشور بیش از سایر کشورهای هم‌جوار بر آن‌ها تأثیرگذار خواهد بود.


خلأ قدرت در افغانستان پر نشود، خطر جنگ داخلی وجود دارد/ مصالحه دشوار با طالبان به دلایل ایدئولوژیک و قومی


خواه ناخواه جمهوری اسلامی ایران در افغانستان حضور دارد و بخشی از حضور به حوزه فرهنگی مربوط است؛ به‌هر حال افغانستان و ایران تاریخ مشترک دارند و زبان فارسی تقریباً زبان مشترک بخشی از افغانستان است. به‌لحاظ تاریخی تا مقطعی افغانستان در قلمرو ایران بود و ذهنیت دو ملت به یکدیگر خیلی نزدیک‌تر از سایر کشورهاست.




بیشتر بخوانید:


داعش مسئولیت حمله به بیمارستان کابل را برعهده گرفت


علاقه‌مندی به ثبات در افغانستان، حسن نیت است نه مداخله




در این فضا ایران می‌تواند نقش مهمی به‌لحاظ سیاسی، اقتصادی و تجاری ایفا کند تا به حل مشکلات افغانستان کمک شود. در آستانه فصل زمستان قرار داریم و سوخت، بزرگ‌ترین مشکل افغانستان است. ایران سوخت در اختیار دارد و اگر بتوانند به تفاهمی دست یابند، افغانستان بازار مستقیم ایران است و منافع دو طرف حفظ می‌شود. زمستان‌ها در افغانستان از ذغال و چوب به‌عنوان سوخت استفاده می‌شود که اگر ایران بتواند در مرزهای استان‌های خراسان و سیستان و بلوچستان مکان‌هایی برای پر کردن کپسول گاز ایجاد و سوخت را به افغانستان صادر کند، بازاری ۳۶ میلیونی در اختیار ایران قرار می‌گیرد.


آنا: در زمینه ارسال سوخت، طالبان هم پیشنهاد کرده بود ایران، سوخت افغانستان را تأمین کند. با توجه به بحران اقتصادی این کشور و تحریم‌های اعمال‌شده از سوی آمریکا منابع مالی این پول از کجا تأمین می‌شود؟


ملازهی: اگر کوتاه‌مدت فکر کنیم این موضوع درست است، اما باید به موضوع در قالب فرایندی بلندمدت نگاه کرد. درحال حاضر افغانستان به‌لحاظ ارزی دچار مشکل است، آمریکایی‌ها از این کشور خارج شده‌اند و پول و امکاناتی که در اختیار دولت (سابق) افغانستان قرار می‌دادند، حذف شده است. نکته مهم اینکه بخش مهم ارز وارداتی به ایران از هرات افغانستان تأمین می‌شود، ولی درحال حاضر به‌دلیل اینکه ارز خارجی در اختیار صرافان افغان نیست، منبع مشخصی برای تأمین مالی وجود ندارد و در کوتاه‌مدت نمی‌توان روی آن حساب کرد، اما باید نگاه بلندمدت داشت که در آن صورت می‌توان موفق بود.


خلأ قدرت در افغانستان پر نشود، خطر جنگ داخلی وجود دارد/ مصالحه دشوار با طالبان به دلایل ایدئولوژیک و قومی


از طرفی، در افغانستان رقابتی چندجانبه میان ترکیه، چین، روسیه، پاکستان، قطر، عربستان سعودی و امارات وجود دارد. جمهوری سلامی ایران باید بتواند در این رقابت جایگاه خود را بیابد و اگر دیر اقدام شود، چین با طالبان قرارداد امضا می‌کند و رقابت اقتصادی افغانستان را در چارچوب کریدور چین-افغانستان-پاکستان می‌برد که قراقروم را به بندر گوادر متصل می‌کند و دیگر فضا برای ایران باز نخواهد بود. همچنین ممکن است ترک‌ها بیایند و رجب طیب اردوغان با نگاه پان ترکیسم خود و حواشی‌ای که دارد با افغانستان وارد تعامل شود و در این صورت ایران چه خواهد کرد؟ ایران باید به‌طور جدی وارد رقابت شود تا بتواند سهم خود را به‌دست آورد.


افغانستان در دو حوزه محل رقابت است. نخست، رقابت قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا، چین و روسیه و دیگری، رقابت میان کشورهای منطقه‌ای. تجربه نشان داده است وقتی رقابت قدرت‌های بزرگ تشدید شود، به دخالت نظامی می‌انجامد. چرا اتحاد جماهیر شوروی افغانستان را اشغال کرد و درنهایت با شکست مواجه شد؟ چرا آمریکایی‌ها این کشور را اشغال کردند؟ زیرا در افغانستان میان قدرت‌های بزرگ رقابت در جریان بود. در حال حاضر رقابت مذکور با توجه به اینکه نظامیان آمریکایی‌ از افغانستان خارج شده‌اند، باعث شده خلأ قدرت به‌وجود بیاید.


اگر خلأ قدرت را کشورهای منطقه‌ای پر کنند، خطر جنگ داخلی وجود دارد. تجربه نشان داده است در افغانستان رقابت‌های قدرت‌های بزرگ به اشغال خارجی و رقابت قدرت‌های منطقه‌ای به جنگ داخلی منجر شده است. اجلاس «همسایگان افغانستان به‌علاوه روسیه» که چندی پیش در تهران برگزار شد، با این هدف بود که دست‌کم همسایگان افغانستان به جمع‌بندی دست یابند که چگونه باید با طالبان رفتار کنند؛ آیا این گروه را به‌عنوان دولت مستقل به‌رسمیت بشناسند و اگر جواب مثبت است، در چه شرایطی؟ آیا باید با طالبان همکاری اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داشته باشند و سرنوشت همکاری‌ها چگونه خواهد بود؟


آنا: احساس می‌شود در زمینه دیپلماتیک و تعاملات منطقه‌ای، میان اهداف و اغراضی که روسیه و ایران بر سر به‌رسمیت شناختن طالبان دارند، اختلاف نظر وجود دارد. این دوگانگی چگونه قابل حل است؟


ملازهی: چین و روسیه آمادگی به‌رسمیت شناختن طالبان را دارند، زیرا رقابت آمریکا و چین بر سر جاده ابریشم جدید است. این جاده سه شاخه زمینی دارد؛ نخست، مسیر شمالی از قزاقستان به مسکو و اروپاست. دومی در آسیای میانه است که از قرقیزستان می‌آید به ترکمنستان، افغانستان و ایران و از ایران دو شاخه می‌شود؛ یک شاخه به طرف خلیج‌فارس و دیگری به طرف ترکیه می‌رود که به اروپا برسد. مسیر سوم، سی‌پک است که از قراقروم تا بندر گوادر امتداد دارد. چینی‌ها می‌خواهند افغانستان را در این چارچوب بگنجانند، اما شرط آن‌ها امضای قرارداد برای منابع زیرزمینی است که در افغانستان ۳ هزار میلیارد دلار ارزش دارد.


چین پیش‌تر قرارداد معدن «مس عینک» را بست و قرارداد نفت و گاز شبرغان در شمال را نیز بسته است. شرکت‌های چینی درحال همکاری و هماهنگی با شرکت‌های پاکستانی هستند تا منابع خود را از این قراردادها به‌دست آورند. اگر چین موفق شود این کار را انجام دهد، ‌در عمل ایرانی‌ها حذف می‌شوند و کار خاصی نمی‌توانیم انجام دهیم. اتفاق بعدی این خواهد بود که چین تلاش می‌کند افغانستان را در چارچوب سی‌پک و قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین ببرد؛ یعنی سه کشور پاکستان، افغانستان و ایران در یک بسته راهبردی نگریسته می‌شوند و چینی‌ها می‌خواهند در رقابت با آمریکایی‌ها در منطقه پیروز شوند. آمریکایی‌ها نیز قدرت گذشته را ندارند، زیرا موضوع افول هژمونی این کشور در قرن ۲۱ مطرح است؛ گرچه آمریکایی‌ها می‌خواهند همچنان در قرن ۲۱ قدرت نخست جهان باقی بمانند.



برای ایران فرصت برقراری و توسعه روابط با افغانستان وجود دارد، ولی منابع تصمیم گیری متفاوت و متنوع است که باید هماهنگ شوند



چینی‌ها به‌لحاظ اقتصادی، نظامی و سیاسی درحال خالی کردن زیر پای‌ آمریکایی‌ها در منطقه هستند. چین در حالت تهاجمی قرار دارد و آمریکایی‌ها به‌تدریج ناچارند عقب‌نشینی کنند، اما می‌خواهند زمان بخرند و این موضوع دست‌کم تا آخر قرن ۲۱ دوام پیدا خواهد کرد. افغانستان برای قدرت‌های خارجی بسیار مهم است، چه‌اینکه شاهدیم چین و روسیه برخلاف باقی کشورها سفارت‌های خود را در افغانستان تعطیل نکرده‌اند، اتحادیه اروپا اعلام کرده است درحال همکاری با افغانستان هستند و نیروهایشان را که به قطر برده بودند برگردانند.


آنا: به نظر شما بحث پایگاه‌سازی مطرح است؟ موضوع بعد اینکه سه کشور ایران، روسیه و آمریکا در موضوع افغانستان چه هزینه‌-فرصتی دارند؟ آمریکا طبعاً از گزینه های خود استفاده کرده و هرچه داشته، از دست داده است، هزینه-فرصت‌های ایران و روسیه چیست؟


ملازهی: موضوع پایگاه سازی صحیح است. افغانستان جایی است که قدرت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای برای خودشان منافعی تعریف کرده‌اند و در حال رقابت هستند. در این رقابت ایران در کنار روس‌ها، ترک‌ها، اردوغان و پاکستانی‌ها بازی خود را می‌کند. در این بازی هر کدام از کشورها ازجمله ایران امکانات و محدودیت‌هایی دارند، سعی می‌کنند امکانات‌شان را افزایش و محدودیت‌هایشان را کاهش دهند.


آمریکایی‌ها به هر حال در افغانستان شکست خوردند. زلمای خلیل‌زاد، نماینده سابق آمریکا در امور افغانستان نقش مهمی در اقناع باراک اوباما، رئیس جمهور اسبق آمریکا داشت تا به وی بقبولاند آمریکا پیروزی نظامی در کابل نداشت و باید از مسیر سیاسی وارد معامله شود. از اواخر دوران اوباما این معامله انجام شد، زمان دونالد ترامپ خلیل‌زاد به قطر آمد و توافق‌ها عملیاتی و قراردادها امضا شد و در دولت بایدن نیز با طالبان سازش کردند.


خلأ قدرت در افغانستان پر نشود، خطر جنگ داخلی وجود دارد/ مصالحه دشوار با طالبان به دلایل ایدئولوژیک و قومی


آمریکا از افغانستان خارج شد، اما این به آن معنی نیست که افغانستان را به طور کامل رها کرده است. آن ها دارند به پاکستان، ازبکستان و قرقیزستان فشار می‌آورند تا پایگاه نظامی در اختیار بگیرند تا بر افغانستان نظارت کنند و آن کشور را به طور کامل در اختیار چین و روسیه قرار ندهند.


آنا: ترکیه کار نظارت بر طالبان را برای آمریکا انجام می‌دهد؟


ملازهی: بله! ترکیه عضو ناتوست. ترک‌ها دو رویکرد دارند؛ نخست، اینکه عضو ناتو هستند و این موضوع برایشان امتیاز محسوب می‌شود و به عنوان نماینده ناتو عمل می‌کنند. دوم، رویکرد اردوغان، پان‌ترکیسم و عثمانی‌گرایی‌ است. ترک‌ها کل منطقه را در یک چارچوب می‌بیند که باید بر آنها نفوذ و تسلط داشته باشند. آنها در ازبکستان و برخی از کشورهای منطقه کارهای اقتصادی و فرهنگی انجام می‌دهند. بعد از کودتا در ترکیه تمام مدارس گولن در داخل ترکیه تا قرقیزستان و قزاقستان و ... در اختیار اردوغان قرار گرفته است. بنابراین نفوذ فرهنگی به وسیله مدارس گولن انجام می‌شود. نفوذ اقتصادی‌ ترکیه نیز به وسیله شرکت‌هایی که در شمال افغانستان و هرات فعال هستند، انجام می شود.


آنا: ایران چگونه می تواند در حوزه های مذکور به افغانستان کمک کند؟


ملازهی: برای ایران فرصت برقراری و توسعه روابط وجود دارد، ولی منابع تصمیم گیری متفاوت و متنوع است که باید هماهنگ شوند. جمهوری اسلامی ایران نیاز دارد مرکزی به وجود آورد که تمام موضوعات در آنجا مطرح شود و خروجی واحد باشد. در این زمینه تلاشهایی انجام شده، ولی نتیجه‌ای به دست نیامده است. به هر حال فرصت تعامل با افغانستان نباید از دست برود، زیرا ایران نسبت به باقی کشورهای منطقه از موقعیت و فرصت‌های بسیار خوبی برخوردار است. ایران و افغانستان تاریخ، زبان و فرهنگ مشترک دارند. بیشتر مناطق ازجمله شمال افغانستان با مرکزیت هزاره‌ شیعه‌مذهب هستند. ایران نتوانسته است آنها را نگه دارد و فرصت‌سوزی کرد. این موضوع مهمی است که با وجود در اختیار بودن امکانات، به گونه‌ای رفتار شود که بخشی از مردم افغانستان ناراضی باشند. تعامل با طالبان از همین دست است که بخشی از مردم افغانستان را ناراضی می کند. وقتی از شیعیان افغانستان در برابر دیگر جریان‌ها حمایت نشود، اختلاف به وجود می آید.


عدم حمایت ایران باعث شد حوزه پنجشیر به دست ترکیه بیفتد


آنا: جمهوری اسلامی ایران به دنبال اعتمادسازی از سوی طالیان است، آیا وعده هایی که داده‌اند در حوزه‌های مختلف عملی می‌شود؟


ملازهی: مشکلات زیادی وجود دارد؛ از سویی جبهه‌ تقابل با طالبان در پنجشیر وجود دارد که ایران نتوانست از آنها حمایت کند. اکنون پنجشیر و حوزه فرهنگی آن به دست ترکیه افتاده است. ترک‌ها هستند که نیروهای محقق، احمد نور، ژنرال دوستم و ... را در آنکارا جمع کردند، درحالیکه ایران می‌توانست این کار را انجام دهد؛ اما ایران به دلیل اینکه می‌خواهد با طالبان کار کند، همه آنها را از دست داد و درنهایت نیز از احمد مسعود نتوانست حمایت کند.



پنجشیر و حوزه فرهنگی آن به دست ترکیه افتاده است و آنها هستند که نیروهای محقق، احمد نور، ژنرال دوستم و ... را در آنکارا جمع کردند، درحالیکه ایران می‌توانست این کار را انجام دهد



روس‌ها نگرانی جدی در زمینه افغانستان دارند و آن، موضوع حضور نیروهای رادیکال خلافت‌گرای عضو داعش مانند چچنی‌ها، حزب‌التحریر، نهضت اسلامی ازبکستان یا انصار تاجیکستان است که به دنبال استقلال مناطق مسلمان‌نشین از روسیه در قفقاز هستند. این گروه‌ها حوزه امنیتی روسیه را که جزو داعش است و در سوریه و عراق برای این گروه تروریستی جنگیده‌اند و اکنون در افغانستان هستند، تهدید می‌کنند.
اگر افغانستان به صلح و ثبات دست نیابد و فضا متشنج شود، تروریست‌ها در چنین شکافی رشد می‌کنند و وقتی رشد کردند، درنهایت حوزه امنیتی روسیه را زیر فشار قرار می‌دهند. همچنین تروریست‌ها می توانند از واخان و نهضت ترکستان شرقی چین را زیر فشار قرار دهند. در غرب افغانستان و شرق ایران نیز جیش الظلم حضور دارد که منافع ملی ما را تهدید می‌کند. بنابراین، ایران خواه ناخواه به عنوان عضو فعالی در افغانستان حضور دارد که نمی‌تواند بی‌طرف و منفعل باشد. در این فضا به نظر می‌آید مقامات کشورمان به تدریج در حال هماهنگی سیاست‌هایشان با چین و روسیه هستند.



چین و روسیه اهداف خاص خود را دارند. چین می‌خواهد افغانستان را به طور قطعی از چنگ آمریکا خارج کند، روس‌ها نیز همین را می‌خواهند. به همین دلیل است که روس‌ها به شدت در مقابل اینکه ازبکستان به آمریکایی‌ها پایگاه نظامی بدهد، مقاومت می‌کنند. چین و روسیه تلاش می‌کنند پاکستان را به طرف خود بکشانند تا با وجود تحصیل تمام ژنرال‌های ارتش پاکستان در آمریکا و انگلیس، ایالات متحده نتواند در آنجا پایگاه بزند.


آنا: آینده تحولات افغانستان را چطور می‌بینید؟ با وجود همه اختلافات میان برخی رقبای منطقه‌ای افغانستان، آیا حکومت طالبان شکل می‌گیرد یا فضا تغییر خواهد کرد و دولت سابق افغانستان جایگاه خود را پس خواهد گرفت؟


ملازهی: باید واقع‌بینانه به تحولات نگاه کرد. طالب گروهی با دو خصلت است؛ نخست، ایدئولوژیک که این موضوع باعث می‌شود نتواند با اقوام دیگر به جمع‌بندی، سازش و مصالحه برسد، بنابراین خطر جنگ داخلی را باید حس کرد. دوم اینکه فرهنگ پشتون بر آن حاکم است. پشتون‌ها ۳۰۰ سال گذشته از زمان مرگ نادرشاه و رفتن احمد خان ابدالی از قندهار و تشکیل لویه جرگه تاکنون حاکم بودند، فقط در دو مقطع خاص قدرت را در دست نداشتند. بنابر این، ذهنیت قدرت پشتون در بدنه جامعه افغانستان تنیده شده و طالب وارث این موضوع است. اینکه طالب نمی‌تواند با گروه‌های قومی و مذهبی دیگر به مصالحه برسد یا سخت است که به مصالحه دست یابد، درواقع ریشه در این موضوع دارد.




بیشتر بخوانید:


کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از نیروهای طالبان در ۲ ولایت افغانستان


آمریکا می‌خواهد افغانستان به ابزار تهدید ایران و چین بدل شود/ تعامل با طالبان آری؛ به‌رسمیت شناختن خیر




طالب به لحاظ ایدئولوژیک انحصارطلبی دارد و اکنون به قدرت دست یافته‌‍اند. طالب زمانی که گروه چریکی است، با آمریکا می‌جنگد و می‌خواهد آمریکا را اخراج کند و حال که قدرت را در دست گرفته‌اند، رویکرد دیگری دارد. در آن زمان به نفعشان بود که در کابل انفجار رخ دهد؛ وقتی انفجار رخ می‌داد تبلیغ می‌کردند که به دلیل ضعف دولت مرکزی است و دولت اشرف غنی نتوانسته امنیت را حفظ کند. ولی اکنون اگر در کابل انفجار رخ دهد، ‌خودشان مسئول هستند.


طالبان به ناچار باید به طرف رویکرد تشکیل دولت همه‌شمول و فراگیر برود. از منظر ایران و کشورهای دیگر در افغانستان، ۵۴ قومیت وجود دارد که یکی از آنها پشتون است و باید همه این گروه‌ها در قدرت فعال شوند. آمار دقیقی از ترکیب جمعیتی افغانستان وجود ندارد ولی ارزیابی می‌شود که پشتون‌ها ۴۳ یا ۴۴ درصد جمعیت این کشور را تشکیل دهند و سایر قومیت‌ها در رتبه‌های بعدی جمعیتی هستند. طالب نمی‌تواند تمام قدرت را در انحصار خود داشته باشد و بقیه نیز مدعی هستند. باید راهی یافت که به طور قانونی گروه‌های قومی و مذهبی دیگر بتوانند در ساختار قدرت حضور پیدا کنند.


انتهای پیام/۴۰۳۳/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب