چهرههای سرشناس آلمان کشورشان را زیر بیرق آمریکا با ارزش میدانند/ بیاعتنایی انتخاباتی ژرمنها به صلح و پایان جنگهای غیرقانونی
گروه جهان خبرگزاری آنا-محمد جعفری؛ بالاخره روز ۲۶ سپتامبر فرا رسید تا بیش از ۶۰ میلیون آلمانی شرایط شرکت در انتخابات پارلمانی فدرال بهپای صندوقهای رأی بروند و آینده بهتری را برای خود و جامعه رقم بزنند اما با امتناع بیش از یکچهارم از واجدین در روز رأیگیری در کنار فقدان یک کاریزمای قوی بین کاندیداهای کسب مقام صدراعظمی به نظر میرسد که برلین روزهای سختی را هم از بابت تشکیل یک ائتلاف قوی سیاسی برای انتصاب وزیران کابینه جدید و هم از بابت کسب جایگاه مناسب بینالمللی پیش رو داشته باشد.
این در حالی است که پس از شمارش آرا مشخص شد که سوسیالدموکراتهای آلمان با اختلاف اندکی در انتخابات پارلمانی این کشور به پیروزی دست یافتند. حزب سوسیالدموکرات به رهبری اولاف شولتز با ۲۵.۸ درصد بیشترین رأی را کسب کرد و حزب اتحادیه آلمان (اتحادیه دموکرات مسیحی و اتحادیه سوسیال مسیحی) با ۲۴.۱ در جایگاه دوم قرار گرفت. همچنین حزب سبز از احزاب چپ آلمان با ۱۴.۶ درصد جایگاه سوم را از آن خود کرده است. حزب دموکرات آزاد و آلترناتیو برای آلمان نیز به ترتیب با ۱۱.۵ و ۱۰.۵ درصد در ردههای بعدی قرار گرفتند. پیش از برگزاری انتخابات روز یکشنبه نیز نتایج نظرسنجی رسانههای آلمانی نشان داده بود که سوسیالدموکراتها در آلمان با اختلاف کمی پیروز انتخابات سراسری در این کشور خواهند شد.
از طرفی، قدرت در آلمان از سال ۲۰۰۵ به مدت ۱۶ سال در دست محافظهکاران به صدراعظمی آنگلا مرکل بود. نکته مهم این است که اتحادیه احزاب مسیحی آلمان، متشکل از دو حزب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی، به نازلترین سطح آرا در طول تاریخ فعالیت خود سقوط کردند.
ناامیدی بخش عظیمی از جامعه آلمان از آینده کشور
به دلیل جایگاه اقتصادی آلمان در اروپا و جهان و نقش سیاسی برلین در حلوفصل برخی از اختلافات بینالمللی، آنا پای صحبت ولفگانگ افنبرگر نویسنده توانای آلمانی که کتب بسیاری درزمینهٔ علوم سیاسی منتشر کرده است نشسته تا از نظرات وی در جهت آشنا کردن مخاطبان با تحولات پیرامونی مهمترین انتخابات در آلمان استفاده کند. متن کامل مصاحبه با افنبرگر به شرح ذیل است:
آنا: شاهد بودیم که بیش از یکچهارم واجدین شرایط در رأیگیری انتخابات پارلمانی فدرال شرکت نکردند، در این خصوص صحبت بفرمائید.
افنبرگر: با رجوع به آخرین آمار روز یکشنبه ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱ تعداد ۶۱ میلیون و ۱۶۸ هزار و ۲۳۴ آلمانی واجد شرایط شرکت در انتخابات پارلمانی فدرال بودند. از این تعداد ۱۴ میلیون و ۳۲۹ هزار و ۴۶۹ نفر ترجیح دادند در خانه بمانند و در انتخابات شرکت نکنند و رأی حدود نیم میلیون نفر هم به دلایل متفاوت باطل اعلام شد. به عقیده من این موضوع تا حد زیادی به دلیل ضعف احزاب در ارائه صحیح برنامههایشان بود. میتوانم بگویم این عدم استقبال بخش عمدهای از واجدان شرایط رأی دادن به شعارهای انتخاباتی و تبلیغاتی احزاب اصلی شرکتکننده در انتخابات که غالباً تهاجمی بودند بازمیگردد. فکر میکنم که اقدام مردم در امتناع از شرکت در انتخابات قابلفهم به نظر میرسد.
آنا: این شعارهای انتخاباتی چه بودند و تا چه حد میتوانستند باعث جذب یا دفع رأیدهندگان شوند؟
افنبرگر: حزب چپگرای سوسیالدموکرات با شعارهای "امروز برای برخورداری از حقوق بازنشستگی پایدار رأی بدهید"، "اکنون برای برخورداری از کرایهخانه منصفانه رأی بدهید" و "با رأی خود امنیت شغلی و حفاظت از آبوهوا را انتخاب کنید" به میدان انتخابات پای گذاشته بود. اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان نیز با شعارهای "برای زندگی خوب در دوره کهنسالی"، "برای مسکن ارزانقیمت" و "از آبوهوا محافظت کنید، مشاغل جدید ایجاد کنید" اهداف اصلی خود را به واجدین شرایط شرکت در انتخابات معرفی کرد.
پس از انتخابات اخیر، آلمان دیگر نقشی اصلی در اروپا ایفا نخواهد کرد و علاوه بر این جایگاهش در جهان نیز ناچیز خواهد بود
حزب دموکراتیک آزاد با شعار رهبر این حزب "کریستین لیندنر" مبنی بر "هرگز چیز بیشتری برای انجام وجود نداشته است" خود را به مخاطبین معرفی کرده بود و حزب سبزها با شعارهای انتخاباتی "از آبوهوا محافظت کنید، از مردم حمایت کنید" و "آمادهایم چون شما را داریم" به جلب نظر رأیدهندگان پرداخته بودند.
خب، من معتقدم که پرداختن احزاب به شعارهای روزمره و حتی پیشپاافتاده و در نظر نگرفتن حتی یک شعار که جایگاه آینده آلمان را در سطح جهان روشن کند باعث از دست رفتن شاید حدود یکچهارم آراء شد که میتواند آثار ویرانگری بر کارکرد دولت آتی داشته باشد.
بهتر است اندکی در خصوص مفاهیم شعارهای انتخاباتی ارائهشده توضیح بدهم. بهعنوانمثال از شعار "از محیطزیست (آبوهوا) محافظت کنید یا برای محافظت از محیطزیست رأی بدهید" تقریباً خیلی زیاد استفاده شده بود. حال باید بدانیم که اصلاً معنی آبوهوا چیست؟ آبوهوا مفهومی جغرافیایی دارد که وضعیت آبوهوایی را دقیقاً برای منطقهای خاص نشان میدهد. اما محیطزیست به چیزی گفته میشود که موجودات زنده با آن رابطه علت و معلولی دارند. حتی یک فرد ۶ ساله هم میداند که ماهی در آب آلوده خواهد مرد اما هیچیک از احزاب حتی حزب سبزها هم توضیح نداد که در محیطزیست سالم هم تغییرات آبوهوایی غیرقابلاجتناب هستند.
بیشتر بخوانید:
انتخابات پارلمانی آلمان؛ پر شدن «چپ اروپا» علیه آمریکا با قدرت گرفتن احزاب چپ میانه
ماراتن انتخابات آلمان کلید خورد
میخواهم بگویم که حتی سبزها به دنبال ریشهیابی تغییرات اقلیمی و تخریب محیطزیست برنیامدند.
ببینید عمدهترین تخریب محیطزیست، حیات انسانها و حیوانات بر اثر بروز جنگهای پایانناپذیر کشورهای غربی شامل استفاده از مهندسی جغرافیایی صورت میگیرد اما این موضوع متأسفانه جایی در کمپین انتخاباتی حزب سبزها و نیز "جنبش جمعهها برای آینده" نداشت. مسلماً بدون صلح هر موضوع دیگری بیمعنی و بیاستفاده خواهد بود اما تلاش برای استقرار صلح و پایان دادن به جنگهای غیرقانونی بههیچوجه بهعنوان یک موضوع در کمپین انتخاباتی این دوره مطرح نشدند.
بهاینترتیب بود که فقط سهچهارم واجدین شرایط رأی مستقیم خود را به صندوقها انداختند. بنابراین با اطمینان میتوان گفت که کاندیداهای اکتساب مقام صدراعظمی آلمان ازجمله "آرمین لاشت" از ائتلاف سیاسی دموکرات مسیحی راست میانه و نیز "اولاف شولتز" از حزب سوسیالدموکرات هرکدام فقط خواهند توانست کمتر از یکپنجم جمعیت رأیدهنده کشور خود را نمایندگی کنند. احزاب سبزها و "دموکرات آزاد" باهم اندکی بیش از ۲۰ درصد آراء را به خود اختصاص دادند و بهاینترتیب تا حدودی در معادله قدرت شرکت خواهند داشت. روز بعد از انتخابات از قبل مشخصشده بود که رهبران حزب سبزها ازجمله "آنالنا بائربوک" که با اختلاف زیاد جایگاه سوم برای کسب مقام صدراعظمی را کسب کرده بود و "رابرت هابک" خواهند توانست معاون صدراعظم بشوند. البته در حال حاضر به نظر میرسد "هابک" شانس بیشتری نسبت به "بائربوک" داشته باشد.
شولتز و لاشت نیز از آنچنان اوضاع خوبی برخوردار نیستند. آنها قادر نیستند که نتیجه کمرنگ پیروزی در انتخابات را برای احزابشان بهتر کنند زیرا هر دوی این احزاب تقریباً نیمی از حامیان خود را در سالهای اخیر از دست دادهاند. پس چگونه این دو نفر میتوانند از این شعار که "این رأیدهندگان هستند که اوضاع را کنترل میکنند" صحبت کنند. به نظر میرسد که در این خصوص واقعیتی مهم و فراگیر از بین رفته باشد، بهویژه وقتی در نظر داشته باشیم که تقریباً ۹ درصد از رأیدهندگان اصلاً به این دو حزب رأی ندادهاند و رأیدهندگان به حزب راستگرای اس.اف.دی هم در تشکیل دولت ائتلافی بهحساب نخواهند آمد.
بنابر این، احزاب پیروز در انتخابات بهجای برخورداری از حمایت قاطع رأیدهندگان فقط حمایت ۶۰ درصد از واجدین شرایط را با خود خواهند داشت. در هفتهها یا ماههای پیش رو پشت درهای بسته تصمیم گرفته خواهد شد که چه کسی با استفاده از کدام حزب دولت ائتلافی را تشکیل خواهد داد و چه کسی صدراعظم یا وزیر خواهد شد اما متأسفانه حدود ۶۰ درصد از واجدان شرایط شرکت در انتخابات در این تصمیمگیری تأثیر نخواهند داشت. این موضوع آینده سیاسی غیرمطمئن مانند اوضاع موجود در ایتالیا یا اسرائیل را با خود به ارمغان خواهد آورد.
آنا: پس شما معتقدید که آلمان در حال از دست دادن جایگاه جهانی خود است؟
افنبرگر: بله. جورج سوروس، کارشناس بازار سهام معروف به "دولتمرد بدون دولت" در سال ۲۰۱۵ از آنگلا مرکل صدراعظم در بحران اوکراین بهعنوان یک دولتمرد واقعی "که نقش آلمان را بهعنوان یک هژمون خیرخواه در اروپا ایفا کرده بود، تمجید کرد"، اما پس از انتخابات فعلی، آلمان دیگر نقشی اصلی در اروپا ایفا نخواهد کرد و علاوه بر این جایگاهش در جهان نیز ناچیز خواهد بود. اگر بگوییم که آلمان تحت رهبری مرکل بهشدت در محدوده "فرا آتلانتیک" محدود شده بود، با این اوضاع جدید وابستگی کشور به این منطقه بیشتر خواهد شد.
به عقیده من مهمترین نشانه برای اثبات ادعای فوق این است که سیاست خارجه تنها نقش حاشیهای یا درجه دوم در کمپین انتخاباتی کاندیداها ایفا کرد. در ضمن اولین مناظره سیاست خارجهای بین سه نامزد پست صدراعظمی بهوسیله "ولفگانگ ایشینگر" رئیس "کنفرانس امنیتی مونیخ" سازماندهیشده بود. این نشست بینالمللی که از سال ۱۹۶۳ تابهحال مرتباً برگزار شده است مکانی برای ملاقات کارشناسان برجسته امنیتی مربوط به محدوده "فرا آتلانتیک" است. علاوه بر دولت آلمان تأمین مالی این نشست بهوسیله شرکت و سازمانهای عمده ازجمله لینده، ایلیانز اس.ای، هنسولت، کراوس-مافئی، زیمنس انرژی، بنیاد بیل اند ملیندا گیتس، رابرت بوش استیفتانگ و تراست ولکام صورت میپذیرد. هیئت مشاورهای این نشست نیز شامل اسامی شناختهشدهای ازجمله جورج سوروس و فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجه و امور امنیتی اتحادیه اروپا هستند.
با توجه به ضعفی که در آینده دولت ائتلافی در آلمان با آن دستبهگریبان خواهد بود، ایالاتمتحده تلاش خواهد کرد که بیرحمانه اهداف سیاسی، اما بیش از هر چیز اقتصادی خود را بر متحدان اروپایی تحمیل کند
گردهمایی سال ۲۰۲۰ این نشست در خصوص احساس نارضایتی و ناآرامی و عدم اطمینان فزاینده درباره آینده غرب یا به عبارتی "غرب گریزی" برگزار شده بود. آرمین لاشت و آنالنا بائربوک هم به آن نشست دعوت شده بودند. اما نشست ۲۰۲۱ در قالب بهصورت ویدئوکنفرانس با شرکت آنگلا مرکل، آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد، امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه و جو بایدن رئیسجمهور برگزار شد. در این جلسه اعلام شد که آمریکا بار دیگر به این نشست بازگشته است. با این خبر، بایدن نشان داد که روابط محدوده فرا آتلانتیک (اروپا تا شمال آفریقا و آمریکای شمالی) بار دیگر یک اولویت سیاست خارجی برای ایالاتمتحده محسوب میشود.
در این نشست، ولفگانگ ایشینگر با توجه به گسترش مناقشات بینالمللی تصریح کرد: "آلمان با یک نقطه عطف روبرو است." درحالیکه شولتز نقش دولتمرد مجرب دنیا را ایفا میکرد، لاشت سعی کرد با عنوان "مرکل-۲" امتیاز کسب کند و بائربوک، مانند رقبای خود، بر جامعه ارزشهای فرا آتلانتیک با تکیه بر حضور ایالاتمتحده تأکید کرد. میخواهم بگویم که این افراد که آلمان را در این نشست مهم سیاست خارجی نمایندگی میکردند خود و کشورشان را زیر بیرق آمریکا باارزش میدانستند.
اختلافاتی هم بین شرکتکنندگان در خصوص تقابل با "رقبای سیستماتیک" یعنی چین و روسیه پدیدار شد. لاشت وفادار به خط مرکل، خواستار مذاکره با شریک اقتصادی قدرتمند یعنی پکن شد. از طرف دیگر، بائربوک علاوه بر گفتگو، "سختگیری" بیشتری در مواجهه با چین را درخواست کرد. وی خواستار ممنوعیت واردات محصولات تولیدشده در چین با استفاده از کار اجباری شد. میبینیم که یکی از نمایندگان آلمان در این نشست در تقابل با چین کوتاه میآید و یکی دیگر خود را اندکی شجاعتر نشان میدهد ولی درواقع وی نیز به جایگاه کشورش در تقابل با رقیب قدرتمندی همچون چین مطمئن نیست.
ساختار سیاسی آلمان فاقد کاریزمایی جدید است
بااینحال، با فرمول "گفتگو و سرسختی" بائربوک نتوانست پاسخ دهد که چگونه چین را میتوان راضی کرد و در این شرایط برای حفاظت بیشتر از آبوهوا (مبارزه با تغییرات اقلیمی) دست به گسترش همکاری با شرکای غربی بزند. برخلاف لاشت و شولتز، بائربوک بهشدت علیه ادامه احداث پروژه خط لوله گاز نورد استریم-۲ روسیه سخن گفت. به نظر میرسید که او در تلاش بود تا پروژه را در آخرین متر متوقف کند. گفته وی کاملاً غیرمنطقی بود زیرا هیچ راهی برای انتقال گاز که بیشترین سازگاری با محیطزیست را داشته باشد بهتر از خط لوله وجود ندارد. شاهد بودیم که در این نشست هم پایبندی به اولویتهای محدوده فرا آتلانتیک در خصوص محافظت از آبوهوا شدیداً تبلیغ شد. نماینده حزب سبز فاقد درک واقعی از محافظت از محیطزیست و مبارزه با تغییرات اقلیمی بود.
بیتدبیری رهبر حزب سبز آنقدر عیان است که بهمحض اینکه آنالنا بائربوک بهعنوان یکی از کاندیداهای مقام صدراعظمی انتخاب شد، "اسکار لافونتین" رئیس سابق پارلمان فدرال در خصوص رسیدن وی به این مقام هشدار داد. لافونتین معتقد است که بائربوک نماینده واقعی حزب جنگطلب سبز است. برای لافونتین، تصور "سبزهای تحت کنترل ایالاتمتحده" در زمان صدراعظمی بائربوک وحشتناک است. اگرچه رسانهها هیچ فرصتی را برای برتر بودن بائربوک و کوبیدن لاشت از دست ندادند، اما به نظر میرسد هشدار لافونتین نتیجه داد و سبزها به اهداف انتخاباتی خود نرسیدند.
آنا: شما میخواهید بگویید این افرادی که احزابشان را در انتخابات نمایندگی کردند تا به مقام صدراعظمی برسند شایستگی این اقدام را نداشتند؟
افنبرگر: بله. مشکل اینجاست که دولت، ائتلافی خواهد بود و به عقیده من یک سناریوی وحشتناک واقعی پیش میآید. درحالیکه به نظر میرسد "لاشت" و اتحادیه سی.دی. یو/سی.اس.یو در صدر توجه مطبوعات فرا آتلانتیکی قرار نگرفتهاند، اس.پی.دی به رهبری اولاف شولتز مانند ققنوس از خاکستر برخاست. "سبزهای تحت کنترل ایالاتمتحده" (لافونتین) فقط توانستند در انتخابات سوم شوند، اما بر بلوک "سبز-زرد" که ۱۰۰ درصد به واشنگتن وفادار خواهند بود به موفقیت رسید. معنی این رخداد این است که صدراعظم شولتز نخواهد توانست از خط آمریکا خارج شود.
بیشتر بخوانید:
نظرسنجی: برتری نامزد حزب چپ میانه آلمان در آخرین مناظره انتخاباتی
بر اساس نتایج یک نظرسنجی؛ مرکل از ماکرون در اروپا محبوبتر است
بههرحال، فضای مانور ائتلاف دولت آینده آلمان کوچک خواهد بود. آنگلا مرکل قبلاً با اعلامیه مشترک آلمان و آمریکا در موردحمایت از اوکراین در ۲۱ ژوئیه ۲۰۲۱ این امر را تضمین کرده است. ایالاتمتحده و آلمان همچنین بر حمایت قوی خود از طرح "سه دریا" و تلاشهای آن برای تقویت اتصال زیرساختها و امنیت انرژی در اروپای مرکزی و شرقی تأکید میکنند. یعنی اینکه آلمان بازهم در زمین آمریکا بازی خواهد کرد.
با توجه به ضعفی که در آینده دولت ائتلافی در آلمان با آن دستبهگریبان خواهد بود، ایالاتمتحده تلاش خواهد کرد که بیرحمانه اهداف سیاسی، اما بیش از هر چیز اقتصادی خود را بر متحدان اروپایی تحمیل کند.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/