دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
12 دی 1394 - 15:27
افشار کرمانی

رهایی از بندهای دنیا با محبت اولیای الهی

عضو هیات علمی گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی با توجه به فضیلت‌ها و برکات ماه ربیع الاول در یادداشتی اظهار کرد: تا محبت اولیای الهی نباشد آدمی توان رهایی از بندهای دنیا را ندارد.
کد خبر : 59288

دکتر عزیزالله افشار کرمانی در یادداشت خود با سرمشق قراردادن شیوه و سیره نبی مکرم اسلام (ص) و مشی خاندان رسالت و توجه به حوادث تاریخی مهمی که در ماه «ربیع الاول» اتفاق افتاده آورده است: ماه «ربیع الاول» همانگونه که از اسم آن پیداست بهار ماه‌ها است؛ برای اینکه آثار رحمت خداوند در آن هویداست. در این ماه ذخایر برکات خداوند و نورهای زیبایی او بر زمین فرود آمده است که از آن جمله، حادثه مهم و تاریخی لیلة المبیت، هجرت حضرت محمد (ص) از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع)، ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه (س)، آغاز امامت امام مهدی (عج) و هلاکت یزید بن معاویه از جمله حوادث فرخنده این ماه است و می‌توان ادعا کرد از اول آفرینش زمین رحمتی مانند آن به خود ندیده است.


همچنین روز اخلاق و مهرورزی. نبی مکرم اسلام آخرین پیام ­آور الهی است و پیام او دعوتی است به بندگی و عبودیت خداوند سبحان. عبودیتی که ذهن و جان ما آدمیان را از اسارت خواسته‌های محدود شخصی و اجتماعی آزاد می‌­سازد تا ما آدمیان بتوانیم غایت مسیر کمال خود را کمال بی‌پایانی بدانیم که‌‌ همان ذات لایزال الهی است. انسانی که خود را بنده خدا می‌داند به همه پدیده‌ها و افعال خود به عنوان ابزاری می‌­نگرد که باید وی را در سیر استکمال به کار آید. بنابراین خداوند سبحان که از همه عالمیان بی‌نیاز است و غنی بالذات است از ارسال رسل و انزال کتاب هدفی جز تعالی بندگان خود ندارد و گوهر هدایت آدمیان‌‌ همان تقرب آدمیان به خداوند است که معنایی جز ارتقای معنوی آدمیان ندارد.


ارتقای معنوی آدمیان جز با ایمان به خداوند و روز آخرت میسر نمی‌­شود زیرا مسافری که نمی‌­داند از کجا می‌­آید و به کجا می‌­رود جز سرگردانی و بیهودگی از خود و زندگی و عالم هستی فهم دیگری ندارد. پس آنچه به جهان و به زندگی آدمی معنا می‌­دهد و بر آن نوری می‌­افکند و در جان آدمیان شوری می‌آفریند فهم آغاز و انجام هستی و ابتدا و انتهای زندگی است و همه تلاش ادیان الهی و به ویژه دین خاتم این بود که مسیر زندگی ادمیان را روشن کنند تا آدمیان بدانند که به کدام سوی سیر می‌­کنند تا ادمیان معنای «و الی الله المصیر» را بدانند و بفهمند و این حرکت و تلاش جز با معرفت و محبت امکان ندارد. این معرفت‌‌ همان معرفت به حقایق عالم هستی و محبت به کمالات عالم وجود است و این معرفت و محبت از خویش تا خدا ادامه دارد و معرفت اولیا الهی یکی از پرتاثیر‌ترین وجوه زندگی اهل ایمان است. آنکس که دل در گرو حقیقت دارد همیشه محبت رسول خاتم و خاندان وی را در نهان خانه جان خود فروزان نگاه می‌­دارد. چون تا محبت اولیای الهی نباشد آدمی توان رهایی از بندهای دنیا را ندارد.


آنچه ما را توانا می‌­کند تا از حصار خودبینی‌‌ رها شویم، شناخت اولیای الهی و محبت به آنهاست و تمرین این محبت جز با بردباری و تلاش برای دوست داشتن بندگان خداوند حاصل نمی‌­شود. آنکس که شیفته حقیقت است مظاهر حقیقت را هم دوست دارد این محبت به همنوع و به اهل ایمان تا بدان حد است که رسول خاتم می‌­فرماید «افضلکم ایمانا احسنکم اخلاقا» از میان اهل ایمان کسی بر‌تر است که اخلاقش نیکو‌تر است و یا فرمود «حسن الخلق نصف الدین» خوش خلقی نیمی از دین است و یا حتی پیامبر اکرم (ص) در مورد ورود اهل ایمان به بهشت فرمود «ان اکثر ما یدخل الجنة الناس تقوی الله و حسن الخلق» بیشترین چیزی که مردمان را به بهشت راه می‌­نماید تقوا و خوش اخلاقی است.


بنابراین می‌­توان گفت خلق نیکو و خوش‌­رفتاری با همنوعان و اهل ایمان یکی از ارکان ایمان است و اگر به سیره نبی مکرم اسلام (ص) و مشی خاندان وی نظر کنیم می‌­بینیم که مهم‌ترین عاملی که آدمیان را جذب می‌­کرد محبت بی‌شائبه و خدا محورانه آنها به انسان‌ها بود آنها انسان‌ها را دوست می‌­داشتند زیرا در نهاد آنها گوهری می‌­یافتند که روزنه‌ای به عالم ابدیت و ملکوت خداوند بود و این محبت به ان حد بود که خداوند به صراحت در قران کریم به پیامبر(ص) یادآوری می‌­کند که اگر تو که رسول مایی تندخو و خشن بودی مردمان از دورت پراکنده می‌­شدند.


بنابراین محبت بی‌قید و شرط پیامبر به اهل ایمان عاملی بود که جان‌ها را شیفته او می‌­کرد و همه را مقهور معرفت و محبت وی می‌­ساخت و امروز نیز فقط جانهایی می‌توانند مظهر سیره و سنت وی باشند که دلهایی سرشار از معرفت به حقایق این عالم و قلب‌هایی فروزان از محبت خدا و بندگان وی داشته باشند تنها راه ما به دل‌های دیگران جز محبت مبتنی بر معرفت راه دیگری نیست فقط با دوست داشتن دیگران می‌­توانیم آنها را به راه نیکی و خیر جذب کنیم که در فرهنگ دینی ما اصل این است که «الرفیق ثم الطریق».


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب