دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا گزارش می‌دهد؛

نزدیک‌ترین اقوام باستانی ما نئاندرتال‌ها نیستند/ ردپای «مرد اژدهایی» در شجره‌نامه بشر

فسیل جمجمه مرد اژدهایی به گونه‌ای از انسان تعلق دارد که بیش از ۱۴۶ هزار سال پیش می‌زیست.
کد خبر : 591267
نئاندرتال



به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، جمجمه فسیلی ملقب به «مرد اژدهایی» در چین تحت شرایط مرموزی کشف شده است و می‌تواند دانش ما را در رابطه با تاریخ و تکامل انسان‌ها افزایش دهد. محققان می‌گویند مرد اژدهایی متعلق به گونه‌ای از انسان‌تبارها است که قبلاً شناخته نشده است و به عصر حجر برمی‌گردد گونه مرد اژدهایی می‌تواند به عنوان جایگزین نئاندرتال‌ها به عنوان نزدیک‌ترین اقوام انسان‌ خردمند مبدل شود.


انسان‌تباری جدید که معادلات را بر هم می‌زند


یک فسیل جمجمه تقریباً کاملِ جنس مذکر این گونه جدید که هم اکنون در موزه علوم زمین دانشگاه هبئی در شیجیاژوانگ چین نگهداری می‌شود، نمایانگر گونه‌ای است که توسط شیجون نی(Xijun Ni) دیرین‌انسان‌شناس این دانشگاه انسان لونگی(Homo longi) لقب گرفته است. دانشمندان به تازگی این جمجمه را که حداقل برای ۱۴۶ هزار سال پیش است در ۳ مقاله توصیف کرده و موقعیت آن را در تکامل انسان مورد تجزیه‌و تحلیل قرار دادند.


کیانگ جی(Qiang Ji)، دیرین‌شناسِ همین دانشگاه، جمجمه را در سال ۲۰۱۸ از طریق یک کشاورز به دست آورد. کشاورز به او گفته بود که این جمجمه توسط یکی از همکاران پدربزرگش در سال ۱۹۳۳ در حین ساخت پل روی رودخانه‌ای در هاربین چین پیدا شد. این داستان چه واقعیت داشته باشد و چه نه، فسیل مزبور می‌تواند به پرسش‌های درک‌نشده مربوط به یک دوره ناشناخته از تکامل انسان کمک کند.



نزدیک‌ترین اقوام باستانی ما نئاندرتال‌ها نیستند/ ردپای «مرد اژدهایی» در شجره‌نامه بشر

کشف این انسان‌تبار جدید پیش‌فرض‌های تاریخی را برهم زده است


جی می‌گوید: «جمجمه هاربین ترکیبی از ویژگی‌های متمایزی را داراست که آن را از سایر گونه‌های انسان متمایز می‌کند.» نام انسان لونگی اصطلاحی چینی است که از استانی که این جمجمه در آن پیدا شد برگرفته شده و به به معنی «رود اژدها» است. به همین علت بود که نام مستعار مرد اژدهایی انتخاب شد.




بیشتر بخوانید:


نئاندرتال‌ها زودتر از آنچه تصور می‌شد؛ منقرض شدند


همزیستی انسان‌ها و نئاندرتال‌ها در ۱۰۰ هزار سال قبل


انسان‌های اولیه ۳۸ سال عمر می‌کردند




مرد اژدهایی، انسانی با ویژگی‌های متفاوت


در جمجمه هاربین، مغزی بزرگ در بالای صورتی نسبتاً کوتاه با استخوان‌های کوچک گونه قرار می‌گرفت. اما صفاتی از قبیل برآمدگی ضخیم ابرو، دندان آسیای بزرگ و کاسه چشم تقریباً مربعی، چندین جمعیت یا گونه منقرض‌شده انسان را به یاد می‌آورد از جمله خصوصیاتی که در نئاندرتال و انسان هایدلبرگی برجسته بود.


این گونه‌ها به یک دوره کلیدی از تکامل انسان یعنی دوره پلیستوسن میانه برمی گردد که در بازه زمانی حدود ۷۸۹ هزار تا ۱۳۰ هزار سال پیش قرار دارد.


اندازه‌گیری‌ به وسیله روش‌های مبتنی بر رادیواکتیو اورانیوم در جمجمه هاربین، سن حداقلی آن را ۱۴۶ هزار سال تخمین می‌زند.



انسان لونگی رابطه تکاملی نزدیک‌تری با انسان خردمند در قیاس با نئاندرتال‌ها دارد.



اگرچه محققان نمی‌توانند داستانی که کشاورز برای کیانگ گفت را تأیید کنند اما تجزیه‌وتحلیل شیمیایی فسیل و رسوبات متصل به آن نشانگر منشاء آن در منطقه هاربین است.


محققان وضعیت تکاملی مرد اژدهایی را با استفاده از مقایسه آماری با سایر فسیل‌های انسان دوران پلیستوسن میانه از آفریقا، آسیا و اروپا تخمین زده‌اند. این مقایسه‌ها نشان می‌دهد که انسان لونگی در ۹۴۹۰۰۰ سال پیش یک جد مشترک با انسان خردمند(ما) داشته است.


در حالی که تاریخچه جد مشترک نئاندرتال و انسان خردمند به بیش از ۱ میلیون سال پیش برمی گردد. انسان لونگی رابطه تکاملی نزدیک‌تری با انسان خردمند در قیاس با نئاندرتال‌ها دارد.


مرد اژدهایی نزدیک‌ترین خویشاوند انسان خردمند


تیم تحقیقاتی شیجون نی از این مسئله نتیجه‌گیری می‌کند که انسان لونگی هم عصر با ریشه‌های آسیایی تکامل‌یافته انسان خردمند، ‌ نئاندرتال و انسان‌تبار دنیسووا داشته است، جمعیتی که عمدتاً از طریق DNA های باستان شناخته شده‌اند. محققان می‌گویند جمجمه هاربین بیشترین شباهت را به چندین فسیل انسان‌تبار دوره پلیستوسن میانه از سایت‌های دیگر چین داراست. برخی از این کشفیات را با عنوان انسان‌تبار دنیسووا می‌شناسند.



نزدیک‌ترین اقوام باستانی ما نئاندرتال‌ها نیستند/ ردپای «مرد اژدهایی» در شجره‌نامه بشر

جمجمه کشف‌شده شباهات زیادی با انسان خردمند و نئاندرتال دارد


کریس استرینگر(Chris Stringer)، یک انسان‌شناس باستان در موزه تاریخ طبیعی لندن و یکی از اعضای تیم شیجون نی می‌گوید: «تلاش می‌شود از طریق استخراج DNA و شناسایی ساختار پروتئینی جمجمه هاربین برای مقایسه با انسان‌تبار دنیسووا استفاده شود.»


تجزیه‌وتحلیل توزیع جغرافیایی صفات مختلف اسکلت فسیل‌های انسان دوره پلیستوسن میانه نشان می‌دهد که گروه‌های نسبتاً کوچکی از گونه‌ها و جمعیت‌های مختلف در آفریقا، آسیا و اروپا سفر کرده و گاهی با یکدیگر تلفیق شده‌اند. تیم شیجون نی معتقد است که گروه‌هایی که در مناطق جنوبی مستقر بودند(در آنجا می‌توانستند در سرمای شدید زنده بمانند) با گرم شدن دما اقدام به مهاجرت کردند. محققان می‌گویند در گذشته اغلب از آفریقا به آسیا رفت‌وآمد انجام می‌شد. آنها گمان می‌کنند که برخی از گروه‌ها در طی این راه از بین رفته‌اند در حالی که بعضی دیگر سرانجام ژن‌ها و صفات اسکلتی خود را پس از پیمودن مسافتی زیاد منتقل کرده‌اند.


کاترینا هارواتی(Katerina Harvati)، متخصص دیرین‌انسان‌شناسی از دانشگاه ایبرهارد کارلز توبینگن آلمان که در این پروژه دخیل نبوده است می‌گوید: «این سناریو به ویژه با توجه به ترکیب شگفت‌انگیز ویژگی‌های جمجمه هاربین امکان‌پذیر به نظر می‌رسد.»


انتهای پیام/۴۱۶۰



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب