بازیگران آینده فیلمها را بشناسید/ هوش مصنوعی پایانی بر شغل بازیگری میشود؟
گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا- نوید فرخی: امروزه گرافیک کامپیوتری و یادگیری ماشین به درجهای رسیده است که حتی بازیِ بازیگرانی که از دنیا رفتهاند نیز شبیهسازی میشوند. این بدین معنی است که بازیگران قدیمی هرگز از پرده نقرهای خارج نخواهند شد! هالیوود برای به پایان رساندن فیلمها، پل واکر، کری فیشر، پیتر کوشینگ و بسیاری دیگر را پس از مرگ احیا کرد. اما آیا با پیشرفت فناوری برای جایگزینی بازیگران، ممکن است هالیوود به بازیگران جدید نیازی نداشته باشد؟
چنین بحثی برای اولین بار ۵ سال پیش با ظهور لیل میکلا(Lil Miquela) مطرح شد. لیل میکلا یک مدل سهبعدی کاملاً مبتنی بر هوش مصنوعی است. در حال حاضر حساب اینستاگرامی این شخصیت غیرحقیقی بیش از ۳ میلیون دنبالکننده دارد. این دنبالکنندگان میدانند که او جعلی است. با این حال او را دنبال میکنند زیرا مجلهای همچون ماهانه مد و سبک زندگی آمریکایی وُگ(Vogue) در سرمقالههایش به او میپردازد و او در نمایشهای تبلیغاتی متعددی ظاهر شده است.
آیا دیگر به بازیگر واقعی نیاز است؟
یکی از بیشترین خرج و هزینههای هالیوود، ستارگان سینمایی هستند. برخی ستارگان هالیوودی صدها میلیون دلار دستمزد دریافت میکنند. جورج کلونی در فیلم آخرش بیش از ۲۰۰ میلیون دلار دریافت کرد و به سلمان خان ستاره بالیوود برای بازی در آخرین فیلمش ۳۸ میلیون دلار پرداخت شد. از آنجایی که پول حرف اول و آخر را در هالیوود میزند، هیچ بعید نیست که سرمایهگذاران، حرکت به سوی این روباتهای سهبعدی را آغاز کنند.
استودیوهای هالیوود به دنبال سود بیشتر هستند. اکثر فیلمها به کمک جادوی گرافیک کامپیوتری ساخته میشود و جلوههای ویژه همه چیز را تغییر داده است. هر چه این جلوههای ویژه واقعیتر باشد، بیشتر توجهات را به خود معطوف میکند. مردم هم برای تماشای دایناسورهای غولپیکری که شهرها را اِشغال میکنند یا ابرقهرمان جدیدی که دنیا را نجات میدهد حاضرند هزینه کنند.
با این حال با شیوع کووید-۱۹ و به تعویق افتادن تاریخ اکران فیلمها، بسیاری از تهیهکنندگان و اهالی سینما ضرر هنگفتی دیدند. ازاینرو هیچ بعید نیست که هالیوود تصمیم بگیرد که به جای دستاندارکاران، بازیگران و... تا جای ممکن بازتولیدهای بیعیبونقص CGI را جایگزین کند که از نظر مالی بهینه است و هم از جنبه منطقی کاری سادهتر خواهد بود. شاید هزینه اولیه برای شبیهسازی یک شهر بزرگ مانند نیویورک در کامپیوتر دشوار باشد اما هنگامی که این کار را انجام دادید، پس از آن هرکاری با آن میتوانید بکنید(مثلاً بمب اتم در آن منفجر کنید، امری که در فضای خارج از کامپیوتر ناممکن است).
چنین رخدادی، رویای تهیهکنندگان هالیوود است. شخصیتهای CGI همیشه به موقع نشان داده میشوند، قدرشناستر هستند، هرگز شکایت نمیکنند و از نام تجاری خود خارج نمیشوند. این بازیگران جعلی مثل موم در اختیار تولیدکنندگان خواهند بود. بنابراین قابل حدس است که اگر این کار مورد استقبال تماشاگران قرار گیرد، میتواند آینده صنعت فیلم(دست کم آینده دنیای بازیگری) را دگرگون سازد.
اما صوت چی؟
در حالی که تکنیکهای ویدئویی هنوز از تکنیکهای صوتی یک سر و گردن بالاتر هستند اما انتظار نمیرود پیشرفتها در این حوزه چندان به طول بیانجامد. برای مثال شرکت «آدوبی»(Adobe) نرمافزاری را با هدف «فتوشاپ صدا» با نام VoCo عرضه کرده است. آنها با استفاده از هوش مصنوعی روی تکرار صدای دقیق انسان کار میکنند.
انتظار میرود تا ۵ سال آینده فناوریهای صوتی آنقدر پیشرفت کند که بتواند جایگزین صداپیشگان شود. در آن زمان ممکن است واقعاً در جهانی کاملاً دیجیتالی باشیم. با توجه به تمامیتخواهی استودیوها، احتمالاً بازیگران دیجیتالی ۱۰۰٪ متعلق به همان استودیوها خواهند بود.
بازیهای ویدیویی راهگشا هستند
بازیهای ویدئویی در این زمینه میتوانند تا حدود زیادی شخصیتهای سهبعدی را برای مردم عادیسازی کنند. برای مثال بازی ویدئویی «آخرین بازمانده از ما»( The Last of Us) یک بازی ماجراجویانه با دوربین سوم شخص است. این بازی ۲ شخصیت ثابت به نامهای جوئل و الی دارد. بازیکن(انسان) کنترل شخصیت جوئل را در اختیار دارد، درحالی شخصیت الی در بیشتر اوقات توسط هوش مصنوعی کنترل میشود.
سازوکاری بازی به این صورت است که بازیکن(انسان) میتواند راهبردها و فنون مختلفی را برای مقابله با موقعیتهای جدید از خود نشان دهد و دشمنان(هوش مصنوعی) هم میتواند به این کنشها، واکنشهای مختلفی نشان دهد.
همچنین، سازندگان با استفاده از یادگیری ماشین، دشمنان را قادر ساختهاند تا واکنش طبیعی در نبردها نشان دهند یا نقاط ضعف بازیکن(انسان) را تشخیص دهند و مثلاً مواقعی که مهمات تمام شد به او حمله کنند. برخی از بازیکنها این بازی کامپیوتری را مانند یک «فیلم سینمایی طولانی» توصیف کردهاند؛ فیلمی که بازیکن(یا تماشاگر) میتواند کنترلش کند و بنابراین واقعگرایی در آن افزایش یافته است.
هوش مصنوعی احتمالاً در سالهای آینده نیاز به بسیاری از مشاغل را رفع خواهد کرد و حرفه بازیگری نیز از این مسئله مستثنی نیست. با این وجود بازیگران احتمالاً وادار شوند به غارهای خود که همان صحنه تئاتر است برگردند. هالیوود، شرکتهای سینمایی، تهیهکنندگان، مشاغل کامپیوتری و حتی معماران هوش مصنوعی همگی انگیزههای زیادی برای کنار زدن بازیگران و تبدیل همه چیز به CGI دارند. تولید یک محصول CGI میتواند در مجموع ارزانتر از آب درآید و کنترل آن بدون دردسر است و به راحتی در انواع رسانههای ثانویه مانند بازیهای ویدیویی و موسیقی و... قابل انتقال است(تولید CGI هزینهبر است اما تولید مجدد آن ارزان است).
انتهای پیام/۴۱۶۰
انتهای پیام/