مفهوم رسانه با فرد معنا پیدا میکند/ دنیا بر مدار جنگ تبلیغاتی و رسانهای
به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، سیصد و یکمین نشست تخصصی کارشناسی اندیشکده فضای مجازی مرکز مطالعات ژرفا و جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی که با مشارکت دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه امام حسین (ع) با موضوع عملیاتی کردن مفاهیم دینی در موقعیتهای اجتماعی با حضور مهدی حاجی، دبیر کارگروه مسجد رسانه ملی در محل مرکز ژرفا برگزار شد. وی در ابتدای این نشست عنوان کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی تعابیر متعددی درباره رسانه در منظومه فکری خود دارند. برای مثال میفرمایند «دنیای امروز بر مدار جنگ تبلیغاتی و رسانهای و در واقع بر مدار جنگ جبهههای خبری و دستگاههای تولید کننده پیام حرکت میکند» که حاکی از نگاه سیستماتیک یا فرآیندگرای ایشان است. رهبر معظم انقلاب در مقطع دیگری درباره رسانهها میفرمایند «امروز رسانهها در دنیا فکر، رفتار و هویت فرهنگی انسانها را الغا میکنند و تعیین کننده هستند». سیستمی با پیچیدگیهای رسانه در تعامل با دیگر اجزای جامعه دارای ظرافتهای خاصی است که باید آنها را نیز مدنظر قرار دهیم.
نقش رسانه در زندگی روزمره
این کارشناس رسانه افزود: واقعیت این است که بشر امروز در آستانه تجربه سبک متفاوتی از زندگی است که میتوان از آن تحت عنوان «زیست رسانهای» یاد کرد، به وضوح شاهد هستیم که ضریب نفوذ رسانهها در ابعاد مختلف زندگی انسان، همواره در حال افزایش است، امروز رسانهها بر شعائر مختلف زندگی بشر از جمله اقتصاد، کشاورزی، آموزش، تعاملات خانوادگی و سیاسی اثر میگذارد. عقلانیت اقتضاء میکند که بشر خود را برای مواجهه با این الگوی نوین زندگی آماده کند، هنگامی در این زیست رسانهای موفق خواهیم بود که خود را با نگاه رهبر انقلاب که برگرفته از آموزههای الهی است به درستی مطابقت دهیم، نیروهای انقلابی رسانه باید به این مسئله فکر کنند و برای فراهم کردن زیرساختهای زیست رسانهای تلاش کنند.
وی خاطرنشان کرد: برخی تصور میکنند این که مردم در کشور رسانه ملی، اینترنت، اپلیکیشنهای موبایلی و امثال آن دسترسی دارند به معنای فراهم بودن زیرساختهای رسانهای برای تطابق با زیست رسانهای است اما در حقیقت این موارد فقط برخی از ابزارهای مورد نیاز برای دسترسی به رسانه هستند که تفاوت بنیادین با آمادگی برای زیست رسانهای بشر دارد ولی نگاه سیستماتیک ما به رسانه سبب میشود که انسان رسانهها را رکن اصلی نوع جدید زندگی بشر بدانیم. انسان رسانهها افرادی هستند که زیست رسانهای را میشناسند، الگوی زندگی ایرانی اسلامی را فرا گرفتهاند و توانایی ترکیب این دو مولفه را دارند. بحرانی که امروز در عرصه رسانه با آن روبرو هستیم مواجهه بخش قابل توجهی از مردم با انبوه پیامهای رسانهای است، در حالی که اطلاعات کافی از رسانه و سواد لازم برای مواجهه با پیامهای متعدد آن را ندارند. میتوان وضعیت کنونی جامعه را اینطور تشبیه کرد که عموم مردم در حال ورود به اقیانوسی مواج هستند، بدون اینکه اصول اولیه شنا کردن در این اقیانوس را فرا گرفته باشند بنابراین امکان دارد که در این اقیانوس مواج غرق شوند، قبل از اینکه متوجه نشانههای فرو رفتن در آن باشند.
این کارشناس رسانه افزود: نکته مهمی که نباید از آن غافل شد نقش مادران در این زیستبوم رسانهای است. معتقدم پرستاران دلسوزی که نهاد خانواده را در این زیست رسانهای حفظ خواهند کرد، به طور قطع مادران هستند. دختران امروز ایران که قرار است تا در دهه آینده نقش مادری را در خانوادهها بر عهده بگیرند، آنها باید خود را برای زندگی نوین رسانهای بشر آماده کنند تا بتوانند در آینده یک نسل صالح از فرزندان ایران زمین را تربیت کنند. و علاوه بر اینکه رسانهها افکار آنها را تحت تأثیر قرار ندهند، این مادران باشند که رسانهها را برای نیل به ارزشهای الهی جهت میدهند. متاسفانه تا امروز نیروهای رسانهای کشور گام مؤثری برای تحقق این مطالبه بر نداشتهاند. رهبر معظم انقلاب سال ۱۳۷۸ هجری شمسی در همین رابطه میفرمایند «معرفی و ترویج فرهنگ و ارزشهای والای اسلام و ایران باید اولیت رسانه باشد» واضح است که ایشان کلید واژه ذهنی ایشان ایرانی اسلامی است، رهبر انقلاب قائل به اهمیت هر دو مولفه هستند و بقای این مفاهیم را در گروی نابودی دیگری نمیدانند اما ما به زیر ساختهای لازم برای تولید رسانهای ورود جدی نداشتهایم؛ چرا که رسانه را محدود به ابزار تکنولوژیک آن میدانیم، بر اساس این نگاه تکنولوژیک تصور میکنیم که «رسانه، ابزاری است برای انتقال پیام» و خواندن یک آیه یا حدیث همراه با ترجمه آن در رسانهها را برابر با انتقال پیام دین تلقی میکنیم! اصحاب رسانه هیچگاه پاسخ مشخصی به این سوال ندادهاند که اگر قرار است، حدیثی تبدیل به یک فرهنگ در جامعه ایرانی شود، تحت چه الگوی رسانهای باید به آن پرداخته شود؟ معتقدم در دانشگاهها و حوزههای علمیه باید مباحث جدی علمی برای استخراج این الگو شکل بگیرد.
وظیفه رسانه چیست؟
حاجی در ادامه عنوان کرد: رهبر معظم انقلاب سال ۱۳۸۳هجری شمسی و ادامه مباحث خود جهت ترسیم الگوی رسانه انقلابی، میفرمایند: «ارتقاء معرفت دینی روشنبینانه یکی از وظایف رسانه است، من روی عنوان روشن بینانه تکیه میکنم، معرفت دینی باید ارتقاء و گسترش پیدا کند اما یک معرفت دینی روشنبینانه و آگاهانه» اصحاب رسانه امروز چه فعالیتی برای معرفی دین به مردم با دیدگاهی روشن بینانه داشتهاند؟ حقیقت امر این است که تاکنون ورود جدی به این مسائل انجام نشده است! امکان دارد که برخی بپرسند نقش صدا و سیما در این میان چیست؟ باید به این نکته توجه کرد که صدا و سیما از چند مسئله مانند بحران بودجه، چابک نبودن ساختارها، حمایت نشدن و امثال آن روبرو است اما دست کم علیرغم همه این محدودیتها چند اثر ماندگار دینی مانند یوسف پیامبر (ع)، مختارنامه، امام علی(ع) و تنهاترین سردار را در کارنامه کاری خود دارد. ظرفیت هنری و رسانهای صدا و سیما، آثاری این چنین را به مرحله تولید رسانده است اما تصور میکنم باید ظرفیت علمی دانشگاه و مراکز دینی باید پشتوانه این حرکت عظیم شود تا آنها در سپهر رسانهای کشور ضریب پیدا کنند.
این کارشناس رسانه خاطرنشان کرد: معتقدم که مفهوم رسانه با فرد معنا پیدا میکند، رسانه محدود به ابزار تکنولوژیک آن نیست. شخصی که آن ابزار (نور، صدا، تصویر و...) را ترکیب میکند تا محتوایی تولید کند، یک انسان رسانه است که اعلام میکند با استفاده از این ابزارها میتوان پیامی را به مخاطب منتقل کرد. هنگامی که از زیرساخت تولید محتوا صحبت میکنیم، در حقیقت منظور ما این است که رسانه انقلاب باید انسان رسانههای متعددی تربیت کرده باشد تا اگر هریک از آنها به هر دلیلی امکان ادامه همکاری با آن را نداشت، بتواند فرد جدیدی را جایگزین کند. عمیقاً معتقدم که در فضای رسانهای کشور نیاز به نفر داریم، اثر اهمیت کمتری برای ما دارد، رسانه انقلاب باید افراد زیادی مانند سلحشور تربیت کند تا فقدان آنها اثر منفی بر فرآیندها نداشته باشد. حقیقت این است که همه ما در دهه آینده مبتلا به رسانه خواهیم شد بنابراین نیاز به انسان رسانههایی داریم که تغذیه افرادی که در تعامل با رسانه هستند، تولید و تأمین کنند، به زعم بنده اگر قرآن کریم در هنگام نزول فقط بر وجود مبارک پیامبر اکرم (ص) نازل شد، دلیل آن آمادگی ایشان برای پذیریش پیام الهی بود که این حضور قلب پس از مدتی در قلب حضرت علی (ع) و خدیجه کبری (س) نیز در سطحی متفاوت فراهم شد. قران کریم یک رسانه با ابعاد بینهایت بود بنابراین در مییابیم که برای انتقال پیام رسانه، افرادی باید پیام آن را درک کنند و به عوام منتقل کنند.
نقش دانشگاه صدا و سیما در تربیت نیروی متخصص
حاجی در ادامه گفت: درباره دانشگاه صدا و سیما و نقش آن در تربیت نیروی متخصص رسانهای باید عرض کنم که چالش اصلی زمان بر بودن تربیت نیرو در سیستم رسانه است. معتقدم یک فرد باید بیش از ۲۰ سال در فضای رسانهای کشور تجربه کسب کند تا امکان اثرگذاری در این فضا را داشته باشد با این دیدگاه باید اذعان کرد که تربیت شدگان دانشگاه صدا و سیما هنوز به مرحله آزمون اصلی نرسیدهاند که بتوان عملکرد آنها را ارزیابی صحیح کرد. بنابراین در حال حاضر نمیتوان درباره آن اظهار نظر کرد. این که عملکرد دانشگاه صدا و سیما تا حدی مثبت بوده، موضوعی است که در آینده قابل ارزیابی خواهد کرد. البته نمیتوان منکر تغییرات سالهای اخیر شد و باید اذعان کرد که بخشی از برنامههای رسانه ملی در جذب مخاطب موفق بوده است اما نباید به این نقطه اکتفا کرد و دست از تلاش برداشت.
شاخص ارزیابی برنامهها چیست؟
حاجی تصریح کرد: تحکیم انقلاب اسلامی هدف دیگر رسانه در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب است. ایشان در سال ۱۳۶۴ هجری شمسی میفرمایند «تحکیم انقلاب باید در رسانهها اتفاق بیافتد». ایشان در ۲۹ آذر ماه سال ۱۳۶۴ نیز میفرمایند «سیستم رسانهای باید زبان گویای مدیریت جامعه و دستگاه اجرایی انقلاب باشد» مطالبهای که امروزه نیز به طور کامل محقق نشده است. ایشان مدتی بعد و درتاریخ هفت بهمن ماه سال ۱۳۷۰ هجری شمسی میفرمایند «رسانه باید تربیت اسلامی و انقلابی مردم را بر عهده داشته باشد، رسانه باید برنامههایی بسازد که مخاطب انقلابی تربیت شود». متاسفانه شاخصی وجود ندارد که امکان ارزیابی میزان تحقق این مطالبات رهبری را بر مبنای آن داشته باشیم. صدا وسیما به عنوان مثال بارز این مسئله نام میبرم، زمانی که یک برنامه طنز در تلویزیون تولید میشود، بر اساس اقتضائات آن مخاطب از طریق روابط عمومی سازمان با رسانه ملی ارتباط برقرار میکنند اما هنگامی که یک محتوای مذهبی یا انقلابی تولید میشود، اغلب مخاطبان با این تلقی که سازمان در حال انجام وظیفه خود است، هیچ بازخوردی از مخاطب خاص آن برنامه به رسانه ملی نمیدهند بنابراین مدیران تلویزیون تصور میکنند برنامههای از این دست رضایت مخاطب را کسب نکرده است و به مرور آنها را حذف یا جایگزین میکنند! چرا که ارزیابیهای سازمان ناظر به اصل «رضایت مخاطب» است و عدم دریافت بازخورد از ناحیه مخاطب را مبنای نارضایتی آنها قرار میدهد.
وی افزود: متاسفانه مخاطبان این دست از برنامهها به هر دلیلی رضایت خود را اعلام نمیکنند اما در فضای مجازی یا حوزههای عمومی کوچک خود از تماشای آن برنامه ابراز رضایت میکنند، به زعم بنده یکی از راههای تحقق اهداف رسانه انقلابی همین مسئله حساس شدن مخاطب به محتوا و مشارکت فعال او در رسانه است. ساده تر بگویم زمانی که نبض مردمی رسانه به آن جهت نمیدهد، رسانه مبتنی بر تقاضاهایی که پیش میآیند، رفتار خود را تنظیم میکند. نقطه ضعفی که سیستم های نظارتی رسانه ملی باید برای رفع آن چاره اندیشی کنند. فکر میکنم علت این مسئله عادت به روزمرگی و انجام فعالیتهای سطحی در تمام سطوح زندگی از جمله «همآوردی رسانهای» است. مثال عرض میکنم، رسانههای غربی با کاریکاتوری شنیع به شخصیت والای پیامبر گرامی اسلام توهین میکنند، برخورد ما نباید به نبرد هشتگها یا اقدام تقابلی در کشیدن کاریکاتور محدود شود. چرا در این سالها یک مرجع رسانهای ویژه نشر معارف رسول اکرم (ص) در کشور وجود ندارد، متاسفانه واکنش ما معطوف به بحران است، یعنی منتظر میمانیم تا بحرانی شکل بگیرد، سپس به دنبال راه حل میرویم که اشتباهی استراتژیک در عرصه نبرد رسانهای است.
ایجاد وحدت و همدلی در جامعه به دست رسانه
حاجی خاطرنشان کرد: یکی از نکاتی که کاملاً در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب برای مواجهه با رسانه مشهود است، اصرار ایشان به ایجاد وحدت و همدلی در جامعه توسط رسانه است. ایشان در سال ۱۳۸۳ هجری شمسی میفرمایند «جهتگیری به سمت وحدت ملی، ایجاد امید و ترسیم افقهای پیش روی ملت یکی از وظایف رسانه است» اما رسانههای ما امروز گاهی به سمت ایجاد دوگانههای غیر ضروری و حرکت در مسیر کسب منفعت جناحی گام بر میدارند که قطعاً منظور نظر رهبر انقلاب نیست. ایشان در ۱۸ شهریور سال ۱۳۸۴ هجری شمسی نیز فرمودند «رسانهها باید برای حفظ و تقویت وحدت در جامعه تلاش کنند» یا در ۲۷ فروردین سال ۱۳۸۵ میفرمایند «رسانهها باید از طرح مسائل تفرقهآمیز در جامعه پرهیز کنند» ایشان در مقطع دیگری در خصوص وحدت آفرینی رسانهها فرمودند «ایجاد همگرایی عمومی، فضای محبت، همکاری و وحدت در کشور و میان مردم وظیفه رسانهها است، باید روحیه محبت، وحدت، همگرایی، ارتباط و پیوند در میان مردم تقویت شود» اساساً رمز پیروزی انقلاب اسلامی و امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) در رهبری این نهضت، ایجاد همدلی و وحدت در جامعه است، اقوام، سلایق و تفکرات مختلف در کشور ذیل پرچم ایشان متحد شده و رژیم پهلوی را ساقط کردند، رسانهها نباید به دوگانگی دامن بزنند، رسانهها نباید کوتاه مدت نگاه کنند، البته نگاه بنده کنار گذاشتن مطالبهگری رسانهها نیست، بلکه رعایت انصاف را شرط میدانم، مطالبهگری به رفتار جناحی تبدیل نشود این رمز موفقیت است.
افزایش بهداشت رسانهای
وی در ادامه گفت: ویژگی دیگری که رهبری برای رسانه انقلابی بر میشمرند «بزرگداشت، تکریم و معرفی نخبگان به مردم است». البته به طور قطع منظور ایشان از نخبگان در اشخاص مشهور یا در اصطلاح سلبریتیها خلاصه نمیشود. یکی دیگر از جملات رهبر انقلاب که نقل به مضمون میکنم، در خصوص ارزش پرداختن به همین مسئله است، ایشان در مقطعی جملهای با این مضمون فرمودند که «چرا زمان رسانه را باید به افرادی اختصاص داد که زندگی حقیقی آنها متفاوت از چیزی است که نمایش میدهند و پرداختن به آنها موضوعیت ندارد!» اما متأسفانه این فضا در حال رشد است. تصور کنید که رسانه ملی پرداختن انحصاری به سلبریتیها به عنوان گروه مرجع را متوقف کرد، برنامههای متعدد شبکههای اینترنتی که در حال پخش است و مخاطب آن را دنبال میکند، باید چگونه کنترل شود!؟ راهکار همان افزایش بهداشت رسانهای است که پیشتر به آن اشاره کردم، مخاطب باید به مرحلهای برسد که چه چیزی را بشنود و از چه گویندهای بشنود. رهبر انقلاب در سال ۱۳۷۲ هجری شمسی میفرمایند «صدا و سیما باید از نمایش سبکی و ابتذال در برنامههای برونمرزی خود پرهیز کند و به نمایش ارزشهای اسلامی بپردازد» سوال این است که چطور باید جذابیتهای کشور را بدون عبور از خط قرمزها نمایش دهیم، این مسئلهای است که نیاز به فعالیت مطالعاتی، ریشهای و استخراج الگوی مناسب رسانهای داریم.
حاجی در خاتمه به این نکته اشاره کرد که رهبر معظم انقلاب قائل به سیاستگذاری مبتنی بر شناخت دشمن هستند. سالها است که ایشان این مطالبه را دارند اما بسیاری از کنشگران رسانهای کشور، بدون توجه به این مسئله در حال فعالیت نامنظم هستند و دچار روزمرگی شدهاند. دشمنان ما بیکار نیستند، اخیراً در فضای مجازی گروهی از سربازان رژیم اشغالگر قدس را دیدید که سالها آموزش زبان فارسی دیدهاند، فرهنگ ایران را فرا گرفتهاند تا وارد تقابل با ایران شوند اما سوال بنده این است، تا امروز چند نفر از کنشگران رسانهای ما آماده رویارویی با دشمن هستند، فرهنگ، زبان و ارزشهای ایشان را شناختهایم و سیاست گذاری مبتنی بر شناخت دشمن داشتهایم، پاسخ به این سوال میتواند رافع بسیاری از معضلات ما در عرصه رسانه باشد.
انتهای پیام/۴۰۲۱/
انتهای پیام/