رها بودن فضای مجازی اجازه انتشار هرگونه محتوا را میدهد
گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا،سیدحسین علوی، کارشناس حوزه رسانه و مدیر سابق خبرگزاری بسیج استاد در دویست و نود و چهارمین نشست کارشناسی اندیشکده فضای مجازی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا و جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی که در محل مرکز مطالعات راهبردی ژرفا با موضوع سیاستگذاری و مدیریت پیامرسانها برگزار شد، اظهار کرد: تجربه تاریخی ایرانیان خاطرات تلخی را در حوزه دخالت بیگانگان در نقض حاکمیت کشور به یاد میآورد. حدود ۱۱۶ سال پیش انقلاب مشروطه در ایران اتفاق افتاد. زمینه شکلگیری این انقلاب به انعقاد قراردادهای ننگین «ترکمنچای» و «گلستان» باز میگردد، ایران بعد از این عهدنامهها به طور عملی مستعمره «روسیه تزاری» شده بود، موضوعی که پادشاهی بریتانیا آن را بر نمیتابید برای همین مطالبات مردمی را منحرف کرد، خواست مردم ایران «عدالت» بود ولی انگلستان با بلند کردن فریاد مشروطهخواهی از باغ سفارت خود در تهران، اقدام به هدایت خواست مردم کرد، انگلیسها در استعمارگری رقیب روسیه بودند و باور داشتند تا زمانی که پادشاه قاجار قدرت مطلق است امکان رقابت با روسیه را ندارند، برای همین اقدام به نهادسازی موازی با سلطنت کردند، پارلمان برآمده از مشروطه یک نهاد آنگلوفیل بود که برای تضعیف نهاد دولت در ایران تشکیل شد تا بتواند دست برتر روسیه را در رقابت با انگلستان کوتاه کند.
وی افزود: انگلستان نهاد جدیدی در کنار حاکمیت تشکیل داد که موازی با پادشاه فعالیت و قدرتنمایی میکرد. مجلس مشروطه به تدریج نیمی از قدرت پادشاه را سلب کرد، برای همین محمدعلی شاه که متوجه تضعیف جایگاه پادشاه در ایران شده بود، مقابل این مجلس قرار گرفت، البته در نهایت شکست خورد و نیروهای مشروطه قدرت را به دست گرفتند. بعد از شکست محمدعلی شاه و روی کارآمدن فرزند بی کفایت وی، قدرت نهاد پارلمان هرروز افزایش پیدا کرد تا جایی که پس از کودتای ژنرال آیرون ساید به میدانداری رضا پهلوی، این پارلمان بود که بعد از خلع قاجار، سلطنت پهلوی را جایگزین آنها کرد بنابراین انگلستان نهادسازی موازی با قدرت انجام داد تا بتواند قدرت را آنطور که میخواهد مدیریت کند.
ورود فضای مجازی برای مقابله با گفتمان انقلابی
این کارشناس رسانه عنوان کرد: نهادسازی بعد از انقلاب اسلامی نیز ادامه پیدا کرد، بلوک غرب «فضای مجازی» را برای مواجهه با گفتمان انقلابی وارد ایران کرد. روزهای نخست که اینترنت وارده ایران شده بود، به این فکر میکردیم که باید اصل آن را بپذیریم یا خیر اما امروز مسئله این است که آیا فضای مجازی حضور ما را میپذیرد یا پس میزند! امروز فضای مجازی بر مردم ما اعمال حاکمیت و قانون میکند و از یک ابزار ارتباطی صرف عبور کرده است. پیش از مطرح شدن اپلیکیشنهای صهیونیستی بلوک غرب به افکار عمومی ایرانیان دسترسی نداشت، به همین جهت نهاد قدرت فضای مجازی را مقابل حاکمیت قرار داد. آنها به کمک برخی از مدیران که ظاهر انقلابی داشتند به فضای مجازی رسمیت بخشیدند، در لفافه حتی اذعان کردند که اشکالی ندارد اگر صهیونیستها بر افکار عمومی ایرانیان حاکم شوند! شاید این مسئله در نگاه اول تعجب بر انگیز باشد اما برخی مدیران ما از پلتفرمی حمایت کردند که رئیس آن «آدام موسری» صهیونیستتبار است که مواضع ضدایرانی او شهره عام و خاص است اگر تصور کنیم که چنین فردی حامی منافع ایرانیان است، خیالی خام و کودکانهای بیش نیست. شرکت فیسبوک او را مأمور اداره پلتفرم اینستاگرام کرده است، مدیران ما نیز اجازه حضور بیقید و شرط او را در جغرافیای سایبری کشور دادهاند!
از ادعای آزادی بیان تا فیلترینگ در آمریکا
علوی معتقد است که اینستاگرام در حال اعمال حاکمیت بر فضای مجازی ایران است. مصداق بارز این اعمال قانون رفتار شرکت فیسبوک با کاربرانی بود که تمثال شهید سردار سلیمانی را در صفحات خود بازنشر میکردند. کاربرانی که تصویر، پیام یا متنی در تمجید از سردار سلیمانی منتشر میکردند، بلافاصله پاک میشد همچنین اینستاگرام به آنها پیغام میداد که «شما خلاف قانون انجمن عمل کردهاید، در صورت تکرار حساب کاربری شما مسدود میشود!» آیا این اعمال حاکمیت و قانون در افکار عمومی کشور ما نیست؟! جای تأسف دارد که پلتفرمی آمریکایی بدون دریافت هیچ مجوزی وارد جغرافیای مجازی کشور ما شده است و بر افکار عمومی ایرانیان اعمال قانون میکند! جای تعجب دارد که چرا برخی از مسئولین کشورمان از اعمال حاکمیت صهیونیستها بر جغرافیای سایبری ایران ناراحت نیستند! حتی آمریکا به عنوان کشوری که ادعای آزادی بیان بی قید و شرط را دارد، هرگز به هیچ اپلیکیشنی اجازه عرض اندامی اینچنین نمیدهد! مصداق بارز رفتار آمریکا با ناقضین حاکمیت سایبریش، فیلتر کردن پلتفرم «تیک تاک» یا بایکوت کردن رئیس جمهور این کشور پس از انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری یا تحریم و اخراج هواوی از خاک آمریکا است . علت فیلتر تیک تاک جای تأمل دارد، این اپلیکیشن به دلیل تقابل ایدئولوژیک با ایالات متحده فیلتر نشد، تنها دلیل این عمل ربوده شدن گوی سبقت در بازار مصرف از رقبای آمریکایی بود!
فیلترینگ راهکار برخورد با پلتفرمهای خارجی نیست
وی افزود: البته صحبت بنده ناظر به این مسئله نیست که باید پیامرسانهای خارجی فیلتر بشود یا فعالیت خود را ادامه دهند، مسئله ما این است که چرا هیچ نظارتی بر رفتار آنها وجود ندارد! اگر یک فرد ایرانی در داخل کشور بخواهد رسانه، پلتفرم خبری یا سرویس اشتراک ویدئو راهاندازی کند، باید مجوزهای زیادی را دریافت کند اما چگونه است که یک پلتفرم خارجی این امکان را پیدا میکند که بدون دریافت هیچ مجوزی وارد ایران شود و افکار عمومی ایرانیان را بدون رعایت قوانین کشور تحت تأثیر قرار دهد! متاسفانه این در حالی است که برخی مدیران ما به ولنگاری فضای مجازی میبالند و برچیدن نهاد مرزبانی از حدود جغرافیای سایبری کشور را نقطه قوت کارنامه کاری خود معرفی میکنند! شما میدانید که شبکههای فارسی زبان متعددی در حال فعالیت تبلیغی علیه نظام اسلامی هستند که مجوز فعالیت ندارند اما رها بودن فضای مجازی به آنها این امکان را میدهد که بسیار سهل و آسان محتوای مورد نظر خود را در اختیار کاربر ایرانی قرار دهند، این حاکمیت دوگانه و نوعی کودتای خزنده است که باید به خطرات آن توجه جدی داشت، روزی ژنرال آیرون ساید در ایران کودتا کرد و روزی دیگر «آدام موسری»، ابزار یک نفر اسلحه بود و ابزار دیگری شبکه اجتماعی اینستاگرام است، البته تاکنون موفق به اجرای کامل اهداف خود نشده که جای امیدواری دارد. معتقدم که فیلترینگ راهکار اصلی برخورد با موسریها نیست، حاکمیت ایران باید پلتفرمی مانند اینستاگرام را ناچار به پذیرش شرایط خود، تأسیس نمایندگی در کشور و انتقال سرورهای خود به داخل ایران کند تا مقابل قانون پاسخگو باشد که اگر قواعد کشور را نقض کرد با آن شرکت برخورد شود.
این کارشناس رسانه خاطرنشان کرد: مسئله ما محروم کردن مردم ایران از فضا مجازی نیست، کسی به دنبال قطع ارتباط ایران با جهان نیست، خواسته کارشناسان صرفا نظامندشدن این فضا است . همانطور که پیشتر اشاره کردم، زندگی مجازی در امتداد زیست حقیقی بشر قرار دارد بنابراین بسیاری از شعائر آن یکسان است، مگر مردم ایران یا اتباع خارجی امکان سفر به کشورهای مختلف را ندارند و از ارتباط با جهان محروم هستند؟ پاسخ این سوال منفی است، آنها فقط پیش از سفر ملزم به پذیرفتن قوانین کشور میهمان هستند و باید برای ورود به کشور مقصد ویزا دریافت کنند که باعث تبعیت آنها از قوانین ملی کشورها میشود بنابراین همانطور که ملزم کردن اتباع خارجی برای دریافت گذرنامه جهت ورود به خاک یک کشور به هیچ وجه یک فرآیند غیرعادی نیست، ملزم کردن غیر ایرانیها به دریافت مجوز برای استفاده از جغرافیای سایبری کشور امر نامعقولی نخواهد بود.
دغدغهای برای رفع ولنگاری فضای مجازی وجود ندارد
علوی افزود: فقدان این مجوز سبب میشود که درگیر چالشهای متعددی شویم. قمار، شرط بندی، استفاده از جذابیتهای غیر اخلاقی بخشی از این چالشها هستند؛ البته مشکل ما پیش از عاملین اجرایی این چالشها با مدیرانی در کشور است که بدون داشتن مجوز قانونی اجازه ورود این ابزارهای غیربومی به کشور را دادهاند، مدیرانی که مناصب درجه دو و سه کشور در اختیار آنها است اما دغدغهای برای رفع ولنگاری فضای مجازی ندارند و به این رها بودن افتخار هم میکنند! فارغ از جناحبندیهای سیاسی مدیریت فضای مجازی کشور باید دست ایرانیها باشد. حرف کارشناسان این نیست که یک پلتفرم فیلتر شود یا خیر، بلکه به دنبال اعمال حاکمیت در آن به وسیله مدیران ایرانی توانمند هستند. مواجهه ایدئولوژیک این اپلکیشنها با جمهوری اسلامی ایران مبحث جداگانهای است اما آنها حتی حاضر نیستند در مسائل اجتماعی حکومت ایران را کمک کنند! برای مثال اگر در بستر این پلتفرمها شخصی از کاربران ایرانی سرقت مالی کنند، این اپلیکیشنها اطلاعات سارق را در اختیار حکومت ایران قرار نمیدهند، حتی حاضر به مسدودسازی حساب شخص بزهکار نیستند.
وی عنوان کرد: معتقدم تا زمانی که مدیرانی سیاست گذاری فضای مجازی را بر عهده دارند که رها بودن آن را افتخار میدانند، تحقق این آرمان بعید به نظر میرسد اما غیرممکن نیست. اخیراً کشور ایتالیا یک پلتفرم آمریکایی را به خاطر تخلفاتی که داشت، مشمول جرائم سنگین مالی کرد. پرسش ما این است که آیا مدیران ما چنین ارادهای دارند که در صورت تخلف پلتفرمهای خارجی آنها را محکوم کنند؟ بازهم تأکید میکنم که مسدودسازی را تنها راه مدیریت فضای مجازی کشور نمیدانم، چاره اساسی تحقق این مهم، اعمال قانون در فضای مجازی است، فیلترینگ فقط یکی از راههای اجرای قانون است. اینترنت ملی یکی از بایدها تحقق مدیریت فضای مجازی است همانطور که چین برای مقابله با تهدیدات سایبری ایالات متحده، اینترنت ملی راهاندازی کرد و موفق به خنثی کردن تهدیدات این حوزه شد، ایران هم باید از این طریق چالشهای فضای مجازی خود را کنترل کند، رسانه شما نباید در اختیار بیگانه باشد، چرا که اگر رسانه یک کشور در کنترل دشمن باشد، برای فریب افکار عمومی استفاده میکند. معنای ساده شبکه ملی اطلاعات، تعیین حدود مرزی جغرافیای سایبری کشور است، مرزبندی باعث قطع ارتباط شما با جهان نمیشود، فقط امکان ورود بدون مجوز دشمن به خاک سرزمین شما را خواهد گرفت.
حفظ استقلال کشور در فضای مجازی
علوی افزود؛ مسئله اساسی این است که استقلال کشور در فضای مجازی حفظ شود، شرایطی پیش نیاید که مردم به این باور برسند که مدیریت فضای مجازی ایران در اختیار مدیر ایرانی نیست، اراده حاکم بر آن خواست بیگانگان است؛ چرا که فارغ از حکومتها، استقلال مهمترین مطالبه مردم ایران هست. هنگامی که حاکمیت این فضا در اختیار ما نباشد، صفهای مرغ و امثال آن را بدل به مسئله اصلی کشور میکنند و راههای بیاثر کردن تحریمها را تحت آماج حملات جدی خود قرار میدهند. ولنگاری فضای مجازی سبب شد که عدهای بپذیرند سند همکاری «ایران و چین» قراردادی ننگینتر از ترکمنچای است و به فرآیندی که موجب بیاثر شدن تحریمها میشود، در فضای عمومی جامعه اعتراض کنند، ولنگاری فضای مجازی دلیل پذیرش این دروغ بود که جمهوری اسلامی جزایر ایرانی را در قالب یک سند همکاری که تعهدآور هم نیست، واگذار کرده است! بنابراین اعمال حاکمیت و قانون شرط اول تحقق فضای مجازی در طراز انقلاب اسلامی همینطور چشمانداز گام دوم انقلاب است، امروز مدیریت فضای مجازی در کشور به یک اسب تروا تبدیل شده که امنیت جامعه را تحتالشعاع قرار داده است، این اسب تروا باید تحت کنترل حاکمیت در بیاید تا آرامش به فضای مجازی کشور بازگردد.
علوی در خصوص راههای اعمال حاکمیت در فضای مجازی گفت: نخستین مسئله این است که شما فقط به اشخاص حقوقی و حقیقی که اهلیت دارد، اجازه حضور در فضای مجازی کشور را میدهید و مانع اثرگذاری عوامل مضر بر این فضا میشوید. البته معتقدم شرایط اعطای مجوز برای فعالیت در فضای مجازی برای ایرانیان نباید دشوار باشد، ورود به مرزهای سایبری کشور برای بیگانگان باید مشمول قوانین جامع و بازدارندهای شود که آنها را نسبت به نقض حاکمیت ایران در فضای مجازی بیرغبت کند. رویهای در تضاد با وضعیت کنونی که یک فعال ایرانی برای کوچکترین اظهارنظری در این فضا مورد عتاب قرار میگیرد اما اینستاگرام و امثال آن بدون دغدغه به مرزهای سایبری کشور تعدی میکنند و هیچ نهادی برای دفاع از کاربر ایرانی وجود ندارد! بار دیگر تأکید میکنیم که مخالفتی با تکنولوژی، پیامرسانها و شبکههای اجتماعی نداریم، اعتراض کارشناسان این حوزه به رفتار متناقض و استانداردهای دوگانه در برخورد با موضوعات واحد است، به اینکه اگر مطلبی علیه جنایات ضدبشری رژیم اشغالگر قدس یا عربستان سعودی در این بسترهای غیرایرانی منتشر کنیم، بایکوت خواهیم شد اما اگر علیه ارزشهای اسلامی مانند حجاب صحبت کنیم، این پیامرسانها و شبکههای اجتماعی برای تشویق ما را در اکسپلوور خود قرار میدهند و فالوور تقلبی در اختیار تولیدکننده محتوای ضدارزشی میگذارند! جمهوری اسلامی با آزادی بیان مخالف نیست، شاهد عینی این مدعا استاد دانشگاهی است که صبحها در رسانههای ایرانی به اظهارنظر میپردازد و در دانشگاههای ایران تدریس میکند، شبها نیز به عنوان کارشناس در برنامههای ضدایرانی شبکههای فارسیزبان خارج از کشور حضور دارد! آزادی بیان یعنی فردی از تریبون رسمی کشور با جسارت بگوید؛ «ما از عاشورا درس مذاکره با یزید را گرفتیم» اما کسی او را مورد تعقیب قرار ندهد! جمهوری اسلامی و هر حکومت دیگری با فردی که امنیت ملی کشور را تهدید کند، مقابله خواهند کرد اما در حقیقت میتوان ادعا کرد بسیاری از کشورها در مقایسه با ایران از کمترین سطح آزادی اندیشه و بیان برخوردار نیستند.
وی خاطر نشان کرد: هنگامی که یک کاربر ایرانی تصویر سرداران و بزرگان کشور را در پلتفرمی مانند اینستاگرام بازنشر میکند، در فاصله زمانی کوتاهی پیام وی را حذف میکنند و پیام با این مضمون برای وی ارسال میشود که شما قوانین انجمن (منظور انجمنهای ماسونی است) نقض کردهاید اگر بار دیگر این تخلف را تکرار کنید امکان دارد که صفحه شما برای همیشه مسدود شود! اما مخالفان اندیشه و گفتمان اسلامی بدون هیچ محدودیتی میتوانند که محتوای مدنظر خود را منتشر کنند! جای تأسف دارد که کشور لائیکی مانند ترکیه در برخورد با مسئله حساس مدیریت فضای مجازی با احدی ممشات نکرد تا پلتفرمهای خارجی مجبور شوند که قوانین ملی این کشور را بپذیرند و مطابق دستورات دولت ترکیه رفتار کنند!
علوی در خاتمه صحبت های خود اظهار کرد: خطاب پایانی عرایضم به فعالان انقلابی فضای مجازی است که گاهی دچار اشتباه در تشخیص مسئله اصلی کشور میشوند. برخی اوقات دشمن برای انحراف افکار ما مسائلی مانند خوانندههای اباحهگر، رقاصههای اینستاگرامی، چالش هفتگی خبرنگار زن متواری تبدیل به مسئله روز افکار عمومی کشور میکند. دوستان انقلابی که از قضا دلسوز این کشور هم هستند، ساعتها وقت صرف پاسخگویی به شبهات مطرح شده توسط آنها میکنند! اما مسئله اصلی چیز دیگری است، پاسخ به این پرسش که «پیش از رها شدن مدیریت فضای مجازی، چه کسی این افراد را میشناخت؟» باید دغدغه ما باشد بنابراین معضل و رأس مشکلات مدیری است که اجازه میدهد، دشمن هر شخص فاقد صلاحیتی را در جغرافیای سایبری ایران مطرح کند، مدیری که اجازه اعمال قانون و حاکمیت به آنها میدهد! مسئله اصلی مدیری است که با رفتارش میگوید؛ دشمن باید بتواند بر مردم ایران در فضای مجازی اعمل حاکمیت کند و مردم اجازه اعتراض ندارند! پیش از مسدودسازی یا هر نوع برخورد دیگری با پلتفرمهای خارجی، باید مسئولی را پاسخگو کنیم که استقلال سایبری کشور را نادیده گرفته است.
انتهای پیام/۴۰۲۱/
انتهای پیام/