نگاه فقط فنسالارانه به فضای سایبر منشا تهدید است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه و کرسیهای آزاداندیشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، در گفتوگو با محمدعلی شکوهیانراد، پژوهشگر مطالعات راهبردی سایبرنتیک و مدرس دانشگاه تهران به نتایج ناشی از داشتن نگاه فقط فنسالارانه به فضای سایبر و تفاوت آن در جهانبینی توحیدی و غیرتوحیدی پرداختهایم:
داشتن نگاه فقط فنسالارانه به فضای سایبر منشا تهدید است
آنا: داشتن نگاه فقط فنسالارانه به موضوع سایبر چه مشکلی ایجاد میکند؟
شکوهیانراد: در هر موضوعی سه سطح اقدام شامل استراتژیکی، تاکتیکی و تکنیکی تعریف میشود. اگر تنها یکی از سطوح اقدام دیده شود و از سایر آنها غفلت گردد، نمیتوان دربارهی آن موضوع به شناخت کامل رسید. در نتیجه تصمیمگیری صحیح و مؤثر نیز حاصل نمیشود و همین غفلت از جنبههای دیگر میتواند محل وقوع تهدید باشد. این مهم فقط در خصوص نگاه فنسالارانه نیست بلکه بهعنوان مثال حتی اگر فقط جنبهی استراتژیک یک موضوع محل تمرکز شود و از سطوح پایینتر غفلت بهعمل آید، انواع دیگری از خسارت را در بر خواهد داشت.
فضای سایبر بهعنوان مهمترین موضوع حاکمیتی، دقیقاً از همین جنس بوده و در هر سه سطح اقدام گسترده شده است. سطح استراتژیک آن عموماً شامل شناخت و سیاستگذاریهای کلان، سطح تاکتیکی بهعنوان حوزهی مدیریتی و سطح تکنیکی آن دربردارندهی حوزهی فنّی و عملیاتیسازی است.
سایبرنتیک از طریق کنترل جریان اطلاعات حاکمیت را محقق میکند
آنا: چه دلیلی برای اینکه حوزه سایبرنتیک فقط حوزه فن و تکنیک نیست، دارید؟
شکوهیانراد: این موضوع به مبانی فلسفی و نظریای برمیگردد که عقبهی سایبر را تشکیل میدهند. برای شناخت دقیق این عقبه و پیشینهی فلسفی و نظری نیز باید آن را ذیل هر دو جهانبینی امروزی که در جهان برجسته شدهاند بررسی کنیم که عبارتند از جهانبینی توحیدی که شاخص امروز آن اسلام شیعی است و جهانبینی غیرتوحیدی که پرچمدار امروزی آن مکتب لیبرالیسم است.
منابع متعددی اعم از دهها کتاب، مقالات ISI و سخنرانیهای متعدد علمی وجود دارد که وقتی به عبارت فضای سایبر (Cyberspace) میرسند، فضای حاکمیت را مطرح میکنند. فارغ از آنکه خود واژه سایبر به لحاظ لغوی بهمعنای حاکمیت است. سایبرنتیک از کلمهی گوبِرنِتِس (Gubernetes) در زبان لاتین اخذ شده که آن واژه نیز در نهایت به Kybernetes یونانی میرسد. کیبِرنِتس نیز از ابتدا به معنای فرماندهی، کنترل، سکانداری و حاکمیت بوده است.
از سوی دیگر از واژه گوبرنتس لاتینی، واژه گاوِرنمِنت (Government) در زبان انگلیسی نیز حاصل شده که صریح به معنی حکومت است.
بنابراین از آنجا که سایبرنتیک (Cybernetic) نیز از گوبرنتس گرفته شده و مطابق قواعد عمومی دستور زبان، زمانی که دو واژه از یک ریشه مشترک به دست آیند، با یکدیگر همپوشانی و اشتراک معنایی دارند؛ در نتیجه سایبرنتیک نیز معنای حاکمیت دارد. پس در اینکه سایبرنتیک و فضای متأثر از آن (فضای سایبر) بهدنبال حاکمیت است شکی نیست اما سؤال این است که سایبرنتیک چه نوع حاکمیتی را رقم میزند که در گاورنمنت نیست؟
سایبرنتیک از طریق کنترل جریان اطلاعات حاکمیت را محقق میکند اما گاورنمنت به واسطه در اختیار گرفتن منابع فیزیکی به دنبال حاکمیت است. به همین دلیل است که تمرکز حاکمیت از حیث گاورنمنت بر مؤلفههای قدرت ملی شامل اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، سیاست و امنیت و دفاع است.
اما برای حاکمیت سایبرنتیک، اطلاعات به ماهوی آن اهمیت دارد و فقط هر آنچه از ماهیت اطلاعات است را کنترل میکند، فارغ از اینکه در تقسیمات موضوعی، چه نوع از اطلاعات باشد. به عبارت دیگر، سایبرنتیک صرف کنترل هدفمند جریان اطلاعات، جامعهای که از آن اطلاعات باورپذیر میشوند را تحت سلطه خود در میآورد. اما تمام مطالب بیان شده تا اینجا بهصورت انتزاعی است و عینیت ندارد. زیرا در مرتبه اول انسان زمانی میتواند اطلاعات را درک کند که بیان اطلاعات صورت بگیرد (اعم از مکتوب، صوت، چند رسانهای و ...) و در مرتبه بعدی فضایی ایجاد شود که جریان اطلاعات بیان شد در آن تحت کنترل حاکمیت باشد.
امروز، این عملیاتیسازی و عینیتبخشی به کنترل سایبرنتیک از طریق فضای سایبر صورت گرفته که هر دو ویژگی فوق را دارا است. یعنی در ابتدا اطلاعات را به انواع مختلفی بیان کرده تا برای انسان و ماشینهای هوشمند قابل درک باشد و بعد کلیت آن تحت اشراف و کنترل حاکمیت است، منتهی لازم به ذکر است که سطح حاکمیت سایبرنتیک، قابل تعریف و تغییر است و من در اینجا به سطح بینالملل آن اشاره دارم.
تفاوت سایبر در جهانبینی توحیدی و غیرتوحیدی مربوط به هدف و چگونگی انجام کنترل است
آنا: تفاوت مبانی دانش سایبرنتیک در جهانبینی توحیدی و غیرتوحیدی چیست؟
شکوهیانراد: از آنجایی که دانش سایبرنتیک در لیبرالیسم، دانش کنترل پدیدههای هوشمند از طریق کنترل جریان اطلاعات است، فضای سایبر که سطح عملیاتی آن دانش است مابهازایش میشود فضای ایجاد، اشاعه و تثبیت حاکمیت از طریق کنترل جریان اطلاعات. با این تعریف، دیگر اصالت با نگاه فنسالارانه نیست، زیرا باعث غفلت میشود.
در جهانبینی توحیدی و معرفت اسلامی نیز کنترل جریان آگاهی باعث تسلط و حاکمیت است، یعنی در اصل کنترل آگاهی جامعه، لیبرالیسم موافق با اسلام است اما در چگونگی تعریف و اعمال آن، به شکل دقیق ضد نگاه توحیدی را در پیش گرفته است که دو مورد آن بسیار مهمتر و برجستهتر است:
یکم) در چگونگی انجام کنترل، مواردی مثل نقض حریم خصوصی جزء لاینفک حاکمیت اطلاعاتی لیبرالیسم است اما در نگاه اسلامی، به استناد فتوای امام خامنهای، ورود به حریم خصوصی افراد در پیامرسانهای داخلی حرام است.
دوم) اختلاف اساسیتر در تعریف هدف نهایی از اعمال کنترل جریان اطلاعات است. در نگاه لیبرالیسم، حاکمیت از طریق کنترل جریان اطلاعات به آن چیزی میرسد که خودش میخواهد، ولو به طور کامل به ضرر جامعه باشد. از این رو هدف نهایی از کنترل جریان اطلاعات در لیبرالیسم، اغوای جامعه است. اما در جهانبینی توحیدی، حاکمیت مسئول اجرای احکام الهی است. این مهم را نیز باید از طریق افزایش سطح تشخیص و بصیرت فرد فرد جامعه محقق سازد. بههمین منظور جریان اطلاعات، تحریف نمیشود، بلکه شفاف میگردد تا جامعه اسلامی در هر موضوعی اقناع شده و خودشان به تصمیم بهینه و مبتنی بر حق برسند.
در جهانبینی غیرتوحیدی یوزر فاقد باور و تصمیم است
آنا: تفاوت نگاه سایبرنتیک نسبت به کاربر در جهانبینی توحیدی با جهانبینی غیرتوحیدی چیست؟
شکوهیانراد: کارکرد امروز فضای سایبر از منظر جهانبینی غیرتوحیدی این است که به یوزر (User) خود میگوید «من بهجای تو فکر میکنم و تو فقط بر اساس آن اقدام کن». یعنی از سهگانه «باور، تصمیم و اقدام، باور و تصمیم» را من برایت میسازم و تو فقط اقدام کن. سهگانه باور، تصمیم و اقدامی که انسان به صورت خدادای در آن آزاد است و حتی در پذیرش دین خدا هم از منظر حاکمیت اجبار ندارد. در چنین حالتی خود به خود، اکثر افراد جامعه «کنترلشونده» تبدیل میشوند.
بههمین دلیل ترجمه یوزر به کاربر صحیح نیست و معنی درست آن «استفادهکننده» یا «مصرفکننده» است. جالب است بدانید در زبان انگلیسی، تنها در دو حوزه به افراد، یوزر (مصرفکننده) گفته میشود؛ یکی در حوزه سایبر و دیگری در حوزه مواد مخدر. زیرا هم آن کسی که مواد مخدر مصرف میکند و هم فردی که مصرفکننده اطلاعات در فضای سایبر است به شکل تدریجی قدرت فکر و تحلیلشان را از دست میدهند.
فضای سایبر در جهانبینی توحیدی به دنبال اقناع است نه اغوا
آنا: تفاوت شیوه اقدام فضای سایبر در جهان بینی توحیدی با غیرتوحیدی چیست؟
شکوهیانراد: در فضای سایبر با جهانبینی غیرتوحیدی اطلاعات در هر حوزهای کانالیزه شده و سپس به دست یوزر میرسد، به نحوی که فرد از درک واقعیت هر موضوع فاصله جدی پیدا میکند. به انتخابات ریاستجمهوری سال 96 نگاه کنید! شاید امروز باورش سخت باشد که گروه بزرگی از جامعه باور کنند قرار است در پیادهروها تفکیک جنسیتی صورت پذیرد.
افراد در فضای سایبر مبتنی بر جهانبینی توحیدی در حکم «مخاطب» هستند نه یوزر و رهبر معظم انقلاب نیز برای آن عبارت «تخاطب واقعی» را به کار بردهاند.
اما به خاطر بیاورید که همین گروه بزرگ در سال 96، با باور این دروغ بزرگ و مضحک، حاضر شدند بهگونهای رأی دهند که 4 سال دیگر مشکلات کشور ادامه یابد. از اینرو است که افراد اگر شاخصهای صحیح برای تحلیل وقایع و اطلاعات در فضای سایبر نداشته باشند، به تدریج قدرت تعقل و تحلیل خود را از دست میدهند و به یوزر تبدیل میشوند.
اما در سمت مقابل در جهانبینی توحیدی و نظامی که مبتنی بر انقلاب اسلامی است، در مرتبه اول تأکید بر حفظ کرامت، حفظ حریم خصوصی، عدم تجسس و عدم اجبار است و اعتقاد داریم قدرت نرم باید از جنبه اقناع صورت پذیرد، نه اغوا. لذا فضای سایبری که مبتنی بر نگاه اسلام باشد، اطلاعات را در حوزههای ضروری که مردم باید از آن مطلع باشند، به صورت کامل و در هر دو بُعد سلبی و ایجابی (یعنی ذکر موارد مثبت و منفی آن بهصورت همزمان) ارائه میکند.
بر این اساس افراد در فضای سایبر مبتنی بر جهانبینی توحیدی در حکم «مخاطب» هستند نه یوزر؛ که ولی امر مسلمین نیز برای آن عبارت «تخاطب واقعی» را به کار بردهاند. مخاطب، اطلاعات را میگیرد و به تشخیص میرسد مبنی بر اینکه چگونه تصمیمگیری و در نهایت اقدام کند، نه اینکه از طریق اغوا به تصمیم برسد. غایت هم این است که حاکمیت نمیخواهد و نباید افراد را به خودش دعوت کرده و نظرش را تحمیل کند بلکه در تلاش است تا مردم را به سمت سعادت هدایت کند.
حال در چنین مسیری که مردم فرآیند تعالی را طی میکنند، از آنجا که نظام اسلامی از طریق زمینهسازی برای اقناع جامعه از طریق جریان اطلاعات این مهم را سبب میشود، مردم نیز مقوّم حاکمیت میشوند و ارکان حکومت به تدریج و همگام با تعالی مردم تقویت میشود، چون حکومت اسلامی مردمپایه است و از افزایش بصیرت مردم قدرت میگیرد؛ اما حکومت غیراسلامی با تحمیق مردم، کسب قدرت کرده و در آن باقی میماند.
انتهای پیام/ 4107/
انتهای پیام/