آیا تغییرات آبوهوایی اجتنابناپذیر است؟
به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، باید پذیرفت شیوع وحشتناک و غافلگیرکننده کووید-19 محصول بحران بومشناسی و محیط زیستی بوده است. این بیماری در وهله اول به دلیل تخریب زیستگاه جانوران و شکار بیرویه آنها(به دلیل چرخه اقتصادی) امکان شیوع پیدا کرد. اینکه جهان خود را برای مقابله با یک همهگیری آماده نکرده بود از نظر اهمیت در اولویت دوم قرار میگیرد. با این وجود بشر در حال پیشرفتهای نامنظم و همهجانبه در زمینههای گوناگونی است و تنها گوشهچشمی به دغدغههای محیط زیستی داشتن برای جلوگیری از این وضع کفایت نمیکند. باید هدفمند وارد عمل شد! در این گزارش بررسی میکنیم که چه راهکارهای هدفمندی مورد نیاز است.
والدین آینده
هر چقدر هم که دولتها اعمال زور کنند باز موارد مشابه اتفاق خواهد افتاد و قاچاقچیان چوب به طور پنهانی کار خود را انجام میدهند. مسائل زیست محیطی صرف نظر از راه حلهای امنیتی و پلیسی موقتی، به راهحلهای بلندمدت احتیاج دارد؛ راهحلهایی که مسئولیت فرد فرد جامعه را دربرگیرد. اما چه زمانی این مسئولیتپذیری رخ خواهد داد؟ زمانی که والدین فرزندانی را بپرورانند که نسبت به محیط زیست و سیاره زمین احساس نگرانی کنند. کودکان باید از همان کودکی نسبت به آینده چشمانداز صحیحی داشته باشند. در حالی که کودکان پذیرش سریعی در مورد دغدغههای محیط زیستی دارند، چالش واقعی در حال حاضر این است که خود والدین به آن مرز آگاهی نرسیدهاند تا کودکان را از آینده تاریک زمین(در صورت ادامه این مسیر) مطلع سازند.
والدین آینده باید خود در مورد عواقب تغییرات آبوهوایی همچون گرم شدن زمین، خطر خشکسالی، سیل، افزایش چشمگیر حشرات، آتشسوزی جنگلها، نابودی آبزیان، کمبود آب شرب و... به خوبی تعلیم دیده باشند تا بتوانند کودکان را در این زمینه آگاه سازند. برای اینکه عمیقاً بتوانیم تغییر ایجاد کنیم، لازم است فهم عمیقی از شرایط بیابیم.
اولین گام این است که به اندازه کافی به مسئله اهمیت دهیم تا سپس دنبال راهحل باشیم. انسجام راز پیروزی است. به دنبال منابع تجدیدپذیر هستیم یا فکر میکنیم انرژی حاصل از شکافت اتم سوخت بهتری است؟ جهان را با آگاهی میتوان به سوی تغییر الگوی استفاده از فناوری ترغیب کرد. ایجاد این آگاهی بیش از همه نقش والدین را برجسته میسازد.
ما نمیخواهیم بدانیم
یکی از مسائلی که این روزها مطرح میشود این است که به طور کل این موضوع چندان اولویت بالایی ندارد. اگر تغییرات آبوهوایی ناشی از فعالیتهای انسان به اندازه کافی نتایج وخیمی را در پی داشت، بشر حتماً تا حالا در مورد آن کار جدی انجام داده بود! اگر اوضاع واقعاً اینقدر نگرانکننده است چرا پس دولتها اقدام جدی انجام نمیدهند؟
بنابراین، چون دولتها طوری رفتار نمیکنند که مشخص باشد اکنون در وضعیتی اضطراری به سر میبریم پس باید نتیجه گرفت که وضعیت نمیتواند آنقدرها نگران کننده باشد. متأسفانه برخی تصور میکنند باید چیزی شبیه به انقراض دایناسورها رخ بدهد تا شروع به نگرانی کنند!
در این مرحله اولاً باید مدنظر داشت بیتردید دولتها وارد عمل شدهاند. در اهمیت ماجرا همین بس که رهبران جهان با وجود اختلاف نظرات مختلف سیاسی، در کنفرانس آبوهوای پاریس در سال 2015 در این زمینه به توافق رسیدند. این توافقنامه از جهات مختلفی یک موفقیت دیپلماتیک به حساب میآید. با این وجود، چنانکه شاعر میگوید سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی، به عمل کار برآید به سخندانی نیست و در این زمینه توافقنامه پاریس که در مورد آبوهوا انجام شده و بسیار مورد ستایش قرار گرفته است ، به یک ببر کاغذی شبیه است.
حتی اگر توافقنامه پاریس که کشورها در آن نسبت به مسائل محیط زیستی متعهد شدهاند نیز به طور کامل محقق شود برای جلوگیری از تغییرات سریع فعلی کافی نخواهند بود. جهان به سوی گرمتر شدن پیش میرود و پس از نابودی زمین تنها کاری که میتوان انجام داد تلاش برای برپایی دوباره جنگلها به صورت مصنوعی است. آیا بهتر نیست همین حالا که هنوز ریههای زمین به طور کامل از بین نرفتهاند به فکر باشیم؟
از کجا باید شروع کنیم؟
از سه جنبه میتوان به این وضعیت نومید کننده پرداخت:
1.افزایش مطالبات شهروندی، کسبوکارهای بزرگ و نظام سرمایهداری تنها چیزی که میشناسند پول است. وقتی مطالبه توسط مردم وجود نداشته باشد، دولتها که متکی به قوای اقتصادی هستند به ناچار در برابر سرمایهدارها سر تعظیم فرود میآورند و این به آینده زمین ضربه خواهد زد. بنابراین شهروندان باید دغدغههای محیط زیستی خود را با صدای بلند اعلام کنند.
2. نگهبانان نسلهای آینده، از آنجایی که در حال حاضر نظام سرمایهداری بر اقتصاد جهانی چیره شده است باید یک قابلیت ترمز در تصمیمات نهادهای اقتصادی تعبیه شود تا برای افزایش سود جیب خود نتوانند هر کاری را انجام دهند. این ترمز باید توسط خود شهروندان انجام بگیرد بنابراین هر چند به داستانهای علمی-تخیلی شبیه است اما بشر به هیئتی برای نگهبانی از زمین برای نسلهای آینده احتیاج دارد تا تصمیمات غیرمحیط زیستیِ لیبرال دموکراتها را مهار کند. سرانجام این مردم هستند که باید برای منافع بلند مدت خودشان و کره زمین تصمیم بگیرند.
3.تصویب اصل احتیاط. ما نمیدانیم در آینده چه افرادی با چه طرز فکری بر زمین گام خواهند گذاشت. به همین علت بهتر است صرف نظر از موارد فوق، یک چارچوب فلسفی، اخلاقی و قانونی در مورد تصمیمگیری درمورد مشاغل، دولتها و حتی نگهبانان نسلهای آینده شکل بگیرد تا دامنه رفتارها را تعیین کند و هر کسی مسئول عواقب احتمالی تصمیمات خود باشد. بشر نشان داده است پیشرفت علم، بدون رشد آگاهی برای نجات زمین کفایت نمیکند.
انتهای پیام/4160
انتهای پیام/