دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشت/ عقیل توحیدیان؛

بنویس ای قلم که هنوز خبرنگار مظلوم است

هفدهم مردادماه هرسال یادآور روزی است که محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی مستقر در مزار شریف افغانستان، به همراه ۸ نفر از کارکنان سرکنسولگری ایران در این شهر توسط به درجه رفیع شهادت نائل آمد و این روز را روز خبرنگار نام نهادند.
کد خبر : 506667
157295324.jpg

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری آنا-عقیل توحیدیان؛ هفدهم مردادماه هرسال یادآور روزی است که محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی مستقر در مزار شریف افغانستان، به همراه ۸ نفر از کارکنان سرکنسولگری ایران در این شهر توسط به درجه رفیع شهادت نائل آمد و این روز را روز خبرنگار نام نهادند.
 
و اما همچنان باید نوشت از مظلومیت، رنج و استرس‌های خبرنگاران؛ باید نوشت از زندگی پر فراز و نشیبی که پایانی باز دارد و در کشاکش سختی‌های زندگی خانواده خبرنگاران را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. 


بنویس ای قلم، بنویس که با گذشت چهل و اندی سال از انقلاب اسلامی و البته پس از 22 سال که از نام‌گذاری روز خبرنگار می‌گذرد؛ تنها یک نام و یک تبریک تهی از این رنج‌نامه باقی مانده و هنوز خبرنگار مظلوم است و هنوز خانواده خبرنگار درگیر معضلات اقتصادی و معیشتی و بیمه‌ای هستند.
 
بنویس ای قلم، که قول‌ها و وعده‌هایی که داده شد تا روزی خبرنگار به اندک آرامش برسد همچنان بین زمین و آسمان معلق هستند و نه بالا می‌روند که خیال خبرنگاران راحت شود و نه بر زمین و میدان عمل می‌آیند که خبرنگاران با آرامش خیال به کار حرفه‌ای خود بپردازند. 


بنویس ای قلم، از پر کشیدن دوستان خبرنگار که نه استخدام رسمی بوده‌اند که حق و حقوقی برای خانواده بگذارند و نه بیمه که خانواده بعد از رفتن آنها از حداقل‌ها برخوردار باشند.
 
آه ای قلم شکسته در دست استاد، بنویس از گرد پیری و فراموشی پیشکسوتان عرصه خبر و اطلاع‌رسانی که اگر کرونا نبود شاید در مراسمی؛ احیاناً تقدیر می‌شدند و لوح تقدیری می‌گرفتند و باز تا سال بعد به حال خود رها می‌شدند و با گرفتاری‌های روزمره خود تنها می‌ماندند، که البته امسال کرونا نگذاشت تا چهره ماه این اساتید گران‌قدر و رنجدیده را در قاب رسانه ببینیم. 


بنویس ای قلم، از رفتار مسئولینی که در همه ادوار با خبرنگاران همچون برده رفتار کردند و آنها را بوقچی اعمال ناکرده خویش پنداشتند و هرگونه خواستند رفتار کردند و زیر میکروفون خبرنگار زدند و بد و بیراه گفتند و گردن‌کلفتی کردند اما هیچ وقت مدعی‌العموم آنها را مواخذه نکرد تا خبرنگار بداند که پشتیبانی جز خدا ندارد.
 
بنویس ای قلم، از سفرها و مأموریت های رسانه‌ای اهل رسانه با هزینه شخصی و فقط به عشق خدمت به مردم محروم و آسیب دیده؛ که اگر نبودند  خبرنگاران جهادگر، شاید بسیاری از معضلات مردم پابرجا بود و کسی هم توجهی نمی‌کرد تا بخواهد آن مشکلات را خدای ناکرده حل کند. 


بنویس ای قلم، از دل پر درد خبرنگار که همچنان در ناامنی شغلی به سر می‌برد و آینده‌ای برای خود متصور نیست. از دل پردرد خبرنگاری که سال اجاره خانه‌اش گذشته و حالا به کسی ربطی ندارد چگونه باید 100 میلیون تومان روی پول رهن خانه بگذارد و ...
 
بنویس، اما این را نیز بنویس ای قلم که با همه این رنج‌ها و معضلات و کج‌رفتاری‌ها و عدم تحقق وعده‌های مسئولین؛ خبرنگاران همچنان جان‌برکف ایستاده‌اند تا باری از روی دوش مردم بردارند و از همه‌ی خویش مایه گذاشته‌اند و خواهند گذاشت تا به این مقصود برسند که کودکی از نبود نان گرسنه نماند و پدری از ضعف‌های رایج در قشر ضعیف خم به ابرویش نیاید و شرمنده خانواده‌اش نباشد، بنویس که روح‌الله رجایی‌ها هنوز زنده‌اند و راه او را ادامه خواهند داد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب