دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
27 آبان 1394 - 13:00

چرا همه‌جا چهره آشنا می‌بینیم؟

مکانیسم تشخیص چهره مغز انسان که منشاء طراحی نرم‌افزارهای تشخیص چهره بوده است، اشکال‌ اساسی دارد که یکی از آنها دخالت تصورات در تشکیل تصویر است.
کد خبر : 50528

به گزارش گروه علم و فناوری آنا به نقل از فوربس، مغز ما برای تشخیص و شناخت شکل‌ها از روشی استفاده می‌کند که «تطبیق» نام دارد. در این روش مغز تصویری را که می‌بیند با آنچه قبلا شناخته است، تطبیق می‌دهد و برای اینکه تصاویر تازه را زودتر بشناسد، سعی می‌کند آنها را به تصاویر آشنا ربط دهد.


به این دلیل است که ما می‌توانیم تقریباً در هر چیز بی‌جانی، یک صورت ببینیم؛ یک ساختمان، پنیر برشته شده پیتزا یا ته‌مانده قهوه در فنجان. برخی سوژه‌ها حتی از خلال تصاویر بی‌معنی و نویز در ذهن ما شکل می‌گیرند.


روبی کرافت، هنرمند گرافیست، در تحقیقی که در این‌باره انجام داده است به نتایج شگفت‌انگیز و تا حدودی هولناک دست پیدا کرد. او با استفاده از نرم‌افزار تشخیص چهره کایل مک‌دونالد که بر اساس عملکرد مغز برای تشخیص چهره ساخته شده است، عکس‌هایی را که ضمیمه (تگ) داشتند و در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده‌اند، بررسی کرد.


در مرحله نخست او 67 عکس تگ‌شده را به نرم افزار داد و مشاهده کرد که به‌طور میانگین پس از هر 15 عکس، نرم‌افزار یک چهره برای خود تداعی می‌کند (عکس سمت چپ).


او سپس عکس‌هایی که از اشیاء گرفته شده بود ضمیمه‌ای با عنوان «چهره در اشیاء» داشت را به نرم‌افزار داد و معلوم شد که نرم‌افزار از تصاویر تصادفی هم به‌طور میانگین در هر 15 عکس یک چهره می‌سازد (تصویر سمت راست).


در مرحله بعدی او 200 عکس سلفی را به این نرم‌افزار داد و مشاهده کرد که در یکی از هر سه عکس، چهره‌ای تشخیص داده می‌شود. مرحله آخر تحقیق او که از همه جالب‌تر بود به این شکل انجام شد که او 2500 عکس از سوژه‌‌های تصادفی که هیچ چهره‌ای در آن نبود و حتی اغلب تنها تلفیقی از نور و سایه بودند، در اختیار نرم‌افزار گذاشت و نرم‌افزار موفق شد یک چهره در هر 20 عکس تشخیص دهد.


نتیجه این تحقیق نشان داد که الگوریتم‌هایی که در مغز و کامپیوتر برای تشخیص چهره استفاده می‌شود تنها برپایه تصورات و یک‌سری بنیان‌های غیر قطعی بنا نهاده می‌شوند.


به‌ عنوان مثال دو نقطه تاریک، برای دو چشم و یک نقطه تاریک بزرگتر برای دهان در نظر گرفته شده‌اند و دماغ هم یک خط میانی روشن‌ تر از زمینه است. با این مکانیزم، دیگر تصور دیدن روح در عکس‌ها یا اینکه چرا وقتی دلتنگ کسی هستیم، او را دائم در خیابان و جمع‌های مختلف می‌بینیم، پدیده عجیبی نیست.


مترجم: محمدرضا احمدی‌نیا


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب