فرصتها و مشکلات عضویت ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا
به گزارش خبرنگار حوزه پایاننامه گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، جلسه دفاع مهسا شمس کلائی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته روابط بینالملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، دانشکده حقوق و علوم سیاسی در خصوص تأثیر مدیریت کیفیت بر عملکرد مالی شرکتهای تولیدی با موضوع «فرصتها و مشکلات عضویت ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا» با حضور دکتر جهانگیر کرمی استاد راهنما جلسه دفاع این پایاننامه برگزار شد.
در این جلسه شمس کلائی، پایاننامه خود را ارائه داد و به معرفی بخشها و سرفصلهای این پایاننامه پرداخت.
این پژوهش باهدف بررسی عضویت ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و فرصتها و محدودیتهای ایران صورت گرفته است. نتایج و یافتهها حاکی از آن است که ایران با امضای این موافقتنامه خودش را در معرض فرصتهای جدید تجاری قرار داده است و مفری است برای خروج از سیاستهای تحریمی است.
این عضویت برخلاف مسیر تحریمی آمریکا هست. اثربخشی و جوانب مثبت آن بیشتر از تبعات منفی آن است. چون طبق بررسیهایی که انجامشده یکسوم تجارت ما شامل این موافقتنامه خواهد شد.
درواقع اکثر کالاهایی که ما بهطرف مقابل امتیاز دادیم ازجمله کالاهایی است که همچنان وارد میکنیم جز کالاهای اساسی است و اتفاقاً فرصت بسیار خوبی فراهمشده است این میزان کالاهایی که ما از آمریکای جنوبی وارد میکنیم و هیچ امتیازی هم از آنها نمیگیریم میتوانیم این امتیاز را به کشورهای همسایه شمالی در قبال آن توانستیم امتیازاتی هم بگیریم. این به روانسازی تجارت منجر خواهد شد؛ و باعث تقویت کریدور شمال- جنوب میشود.
ما یکی از مشکلاتمان در بحث کریدور شمال – جنوب مشکل جذب بار است و این توافقنامه باعث تقویت این محور هم میشود، یک تشکل اقتصادی در فضای زیستمحیطی منطقهای شکلگرفته بهخودیخود و فینفسه یک پدیده مثبت است و باعث کاهش تهدیدهای امنیتی میشود.
نزدیک به یک دهه است که نیاز ایران به عضویت در سازمانهای همکاری بینالمللی در حوزه اقتصاد، بیشازپیش احساس میشود. تحریمهای خارجی و مشکلات اقتصادی داخلی اعم از ناکارآمدی دستگاهها و بینظمی و اختلالات جدی در نظامهای مالی و بانکی، اقتصاد کشور را در شرایط سختی قرار داده که برونرفت از این وضعیت، نیازمند گسترش ارتباطات و همکاریهای اقتصادی پایدار است.
ایران در موقعیت منطقهای خود دچار مشکلاتی در حوزه نهادی و ساختاری است و به دلایل مختلف، کمتر توفیق یافته است در سازمانهای مؤثری در حوزه اقتصادی و سیاسی و نظامی عضویت داشته باشد و یا با آنها همکاری نماید.
ازاینرو، در دهههای اخیر کوشیده است تا با سازمانهایی مانند سازمان همکاری شانگهای در ارتباط جدیتر قرارگرفته و یا به عضویت آنها درآید. ایران همچنین درگذشته کوشیده است تا با محوریت خود نهادی اقتصادی برای همکاری منطقهای ایجاد کند که به شکلگیری سازمان آر. سی. دی و بعدها اکو منجر شده است. در سالهای اخیر همچنین کوشیده تا با اتحادیه اقتصادی اوراسیایی با محوریت روسیه باب تعامل و همکاری را بگشاید.
توجه به منطقه اوراسیای مرکزی بهعنوان حوزه خاص فدراسیون روسیه در دوره ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین و از سال 2000 به اینسو، بیشازپیش موردتوجه دستگاه سیاست خارجی این کشور قرار گرفت، بهگونهای که در سند سیاست خارجی روسیه در سال 2000 نیز منطقه اوراسیای مرکزی جزو اولویت نخست و اساسی روسیه بود و عمق بخشیدن به همکاری با کشورهای این حوزه و شکلدهی ترتیبات منطقهای در قالبهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی از اهم برنامههای سیاست خارجی این کشور برای حفظ هم پیوندی با منطقه خارج نزدیک بهعنوان قدرت برتر منطقه و جلوگیری از ورود بازیگران فرا منطقهای در حوزه نفوذ ویژه خود بود.
اولین اولویت روسیه، توسعه همکاریهای دو و یا چندجانبه با کشورهای حوزه اوراسیای مرکزی
در سالهای بعد زمامداری پوتین نیز، اصل تأکید بر وضعیت ژئوپلیتیک روسیه بهعنوان قدرت برتر اوراسیای مرکزی و نیز تقویت روابط استراتژیک با کشورها اوراسیای مرکزی موردتوجه قرار گرفت. در سند سیاست خارجی روسیه در سال 2008 نیز اولین اولویت روسیه، توسعه همکاریهای دو و یا چندجانبه با کشورهای حوزه اوراسیای مرکزی عنوانشده بود.
همچنین در این سند، غیرقابل تقسیم بودن امنیت در خارج نزدیک که لازمه توجه بیشتر به این منطقه و اتحاد مستحکمتر با این حوزه بود نیز بهصراحت مورد تأکید واقع شد.
پس از ابراز امیدواری پوتین، رئیسجمهور روسیه در خصوص برقراری روابط تجاری بین ایران و روسیه به رهبری اتحادیه اقتصادی اوراسیا و همچنین اظهارنظر سنایی، سفیر ایران در مسکو در این رابطه که تهران علاقهمنداست در ابتدا موافقتنامه تعرفههای ترجیحی بین ایران و اتحادیه اوراسیا به امضا رسیده تا پسازآن، همکاری تجاری و اقتصادی فیمابین گسترشیافته و سپس عضویت ایران در این اتحادیه بررسی شود، بحثهای مربوط به حضور ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و مسائل ناشی از آن بهطور جدیتری طرح گردید.
در این تحقیق به تبیین این موضوع در قالب فرصتها و چالشهای حضور ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا پرداخته میشود.
ازاینرو، مسئله اصلی در این طرح نامه آن است که سمتوسوی تعاملات ایران و فرصتها و مشکلات موجود بر سر راه آن در تعامل با اتحادیه اقتصادی اوراسیایی موردتوجه و بحث و بررسی قرار گیرد و زوایای پنهان و ابعاد نامعلوم و نوع روابط آن با ایران به متصدیان کشور و پژوهشگران و دانشجویان این حوزه معرفی شود تا در پرتو آن بتوان به شفافسازی سناریوها و چشماندازهای ممکن و محتمل برای آینده این همکاریها پرداخت و راهکارهای عملی برای بهینهسازی روابط اقتصادی و تجاری کشورمان با این نهاد اوراسیایی را مطرح نمود.
شمس تلاش کرده است در این پایاننامه به این پرسش که عضویت ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا چه فرصتها و محدودیتهایی برای ایران خواهد داشت، پاسخ دهد.
منافع و مزایای همکاریهای منطقهای اوراسیایی ایران
هدف اصلی این پژوهش این بود که ضمن بیان دقیق منافع و مزایای همکاریهای منطقهای اوراسیایی ایران، محدودیتها، مشکلات و آسیبهای احتمالی نیز بررسی شود. ایران با روسیه بهعنوان محور حرکتهای راهبردی در اوراسیا و نیز سایر کشورهای این منطقه روابط حیاتی برقرار ساخته است و در برخی مناطق همچون ارمنستان نوعی منافع ژئوپلیتیک مستقیم نیز دارد.
از سوی دیگر، رقابتهای راهبردی روسیه با بازیگران بزرگ دنیا سبب شده است تا این کشور از راه محاسبه متغیرهای امنیتی و جریان مبادلات انرژی دست به تشکیل اتحادیه اوراسیا بزند با این هدف که تا جای ممکن این منطقه را به سمت ضریب بالاتری از اتحاد سوق دهد. هر درجه که این اتحاد بالاتر میرود، رقابتهای راهبردی در مورد این منطقه نیز مهمتر میشود.
ازآنجاکه مناطق آسیای مرکزی و قفقاز ادامه مناطق ژئواستراتژیکی همچون خاورمیانه هستند، بااهمیتتر شدن این منطقه در منازعات رقابتی میتواند کشورهای خاورمیانهای همجوار را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد. وجود چین در کنار این منطقه و تأثیر عمیق چین در سازمان همکاری شانگهای، مسئله راههای ابریشم پیشنهادی، نگاه اروپا به مسیر عبور تا قلب مشرق زمین و اهمیت آسیا - پاسیفیک برای امنیت ملی آمریکاییها بر ضرورت حضور و تعاملهای چندجانبه در این منطقه بر اهمیت آن در مسیر اهداف ژئوپلیتیک ایران میافزایند.
در کنار تمامی این موارد، ارتباطات تجاری و اقتصادی ایران در منطقه اوراسیا و اشتراکات انرژی پایه با اقتصاد روسیه سبب میشود که جمهوری اسلامی الزامات اقتصادی بیشتری در جغرافیای اوراسیا داشته باشد.
عضویت ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا، نیل بهسوی درهمتنیدگی اقتصادی را فراهم میکند که این درهمتنیدگی، علاوه بر ثمرات اقتصادی، دستاوردهای سیاسی نیز خواهد داشت. روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز پس از مدتی کوتاه که دوران طلایی را سپری کرد، در سالیان اخیر مطلوب نبوده است و حجم مبادلات اقتصادی کاهشیافته است.
نقش کلیدی ایران در شاهراههای موجود منطقه یعنی جاده ابریشم
عدم تحقق رژیم حقوقی دریای خزر، متهم کردن ایران به حمایت از فرقهگرایی دینی در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، تحریمهای اقتصادی و حضور ناتو در منطقه را از عمده عوامل واگرایی اقتصادی ایران با کشورهای آسیا مرکزی و قفقاز میتوان نام برد.
در شرایطی که کشورمان از تحریمهای اقتصادی رنج میبرد، ایده سوآپ نفتی و همکاری درزمینه انتقال انرژی کشورهای این منطقه هم برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت است. از سوی دیگر ایران نقش کلیدی در شاهراههای موجود منطقه یعنی جاده ابریشم، راهآهن سراسر آسیا، تراسیکا و کوریدور شمال و جنوب دارد.
اقتصاد ایران و کشورهای حوزه آسیای مرکزی و قفقاز از توان همتکمیلی جدی برخوردارند. اگرچه هنوز حجم مبادلات میان ایران و کشورهای منطقه مطلوب نیست، اما ظرفیتهای فراوانی برای رشد آن وجود دارد. با توجه به خروج آمریکا از برجام و احتمال بازگشت تحریمهای گذشته و اعمال تحریمهای اقتصادی جدید، ایجاد وابستگی متقابل از طریق عضویت در نهادها و اتحادیههای علیالخصوص اقتصادی منطقهای و فرامنطقهای میتوان میزان آسیبپذیری اقتصادی کشور را به شکل قابلملاحظهای کاهش داد.
با توجه به جایگاه ویژه اتحادیه اقتصادی اوراسیا در بازار نفت جهان، پیوستن ایران به این اتحادیه و ایجاد یک سوآپ نفتی مشترک با کشورهای عضو این اتحادیه، میتواند در شرایط تحریمی، فروش نفت ایران را تسهیل کند.
اتحادیه اقتصادی اوراسیا کاهش دهنده فشار تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران
عضویت ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا، کشورمان را به بازارهای کشوهای عضو این اتحادیه که با اکثر آنها زمینه تاریخی و فرهنگی مشترک دارد و سهم ناچیزی در بازار این کشورها دارد، برساند و این موضوع به کشورمان کمک خواهد کرد که از فشار تحریمهای اقتصادی غرب علیه خود بکاهد و از قرار گرفتن در اتحادیهای که کشور روسیه در آن نقش محوری دارد، بتواند بر وزن و نفوذ منطقهای خود بیفزاید.
هراندازه که تأثیرگذاری منطقهای ایران افزایش یابد، زمینه برای حداکثر سازی قدرت ملی و کاهش تهدیدهای امنیتی فراروی ایران نیز مهیا خواهد شد. برای رسیدن به این مهم از طریق راهکارهای اقتصادی، میتوان به نگاه برونگرایانه در هدفهای اقتصادی باهدف تقویت اقتصاد ملی و گسترش آن بهسوی کشورهای حوزه اوراسیا، افزایش روابط تجاری و بازرگانی و سرمایهگذاری با کشورهای منطقه، رفع موانع و چالشهای گسترش همکاریهای اقتصادی و تشویق و گسترش نظرها به همگرایی و وابستگی متقابل اقتصادی اشاره کرد.
برخی موافق پیوستن به این اتحادیهاند و در نقطه مقابل، برخی نیز منافع ناشی از پیوستن به آن را ناچیز ارزیابی میکنند. ازاینرو میتوان گفت که روسیه با حمایت از پیوستن ایران به این اتحادیه، خواهان استفاده از ظرفیتهای ایران است.
در مقابل، ایران نیز خواهان استفاده از ظرفیتهای روسیه است؛ بنابراین منافع سیاسی ناشی از پیوستن ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا را، دستکم در چشماندازی کوتاهمدت، پررنگتر از منافع اقتصادی آن است و با توجه به تأکید ایران بر چندجانبه گرایی در سیاست خارجی و تقویت همکاری با کشورهای منطقه، حضور در این اتحادیه فرصتی برای کشورمان است.
پس از امضای موافقتنامه موقت تجارت آزاد بین ایران و اتحادیه روابط برونمرزی اقتصادی ایران باتجربهای ثمربخش همراه شد. این توافقنامه نخستین تجربه ایران برای ورود به تجارت آزاد منطقه بوده است ایران تنها کشوری است که پس از جنگ جهانی دوم و در شرایط شدیدترین تحریمهای بینالمللی موفق به امضای موافقتنامه تجارت آزادشده است و این فرصت را باید مغتنم شمرد و در حفظ و حراست از آن و مهمتر، اجرای آن کوشش جدی کرد.
ایران موقعیت پولتیکی برجستهای دارد و عدم استفاده از این موقعیت ضعف خود ماست. امضای این تفاهمنامه بهمنزله کاهش ریسک برای ورود به سازمانهای بزرگتر است، بهشرط آنکه استراتژی و برنامهریزی مناسب داشته باشیم و سازمانهای ما همگن و چابک عمل کنند و موانع بانکی از میان برداشته شود.
چرایی انزوای نهادی منطقهای ایران
متأسفانه به دلیل سیاست آمریکایی انکار ایران در مناطق پیرامونی، کشورمان دچار نوعی انزوای نهادی منطقهای شده است. همسایگان ما عضو چندین نهاد و سازمان منطقهای هستند و قطعنامهها و بیانیههای بسیاری علیه کشور به تصویب میرسانند. لذا، ایران تلاش دارد به این نهادها وارد شود.
در سال ۱۹۹۱، پس از بحران خلیجفارس، ایران کوشید به عضویت شورای همکاری خلیجفارس درآید که به دلیل نارضایتی عربستان امکان عضویت نیافت و همچنان این در به روی ایران بسته مانده است. نزدیک به دو دهه از درخواست عضویت ایران به سازمان همکاریهای شانگهای میگذرد، ولی همچنان عضو ناظر باقیمانده است، درحالیکه کشورهای هند و پاکستان در مدت کوتاهی عضو این سازمان شدهاند؛ بنابراین، ورود ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا را باید از منظر کاهش انزوای نهادی ایران در منطقه دید.
همچنین، دنیای امروز دنیای همگرایی اقتصادی منطقهای است. اتحادیه اروپا، نفتا، آسهآن و دهها نهاد منطقهای، مناطق مختلف را تحت پوشش خود دارند و ایران نمیتواند نسبت به همگرایی منطقهای و میان منطقهای بیتفاوت باشد.
از طرفی، در بحث همسایگی، گسترش همکاری با این کشورها چه به شکل دوجانبه و چه به شکل منطقهای ضروری است و طبیعتاً همکاری نهادی روابط دوجانبه را نیز تقویت خواهد کرد.
توصیههای راهبردی
اگر اجرای توافق با اتحادیه اوراسیا بهخوبی محقق شود میتواند بهعنوان یک تجربه برای مناطق دیگری و همچنین تجارت با کشورهای دیگری بهعنوان الگو مورداستفاده قرار گیرد. با عقد توافقهای تجاری نسبت به فراهمسازی زمینه لازم برای مشارکت بنگاههای اقتصادی ایرانی فراهم و زمینه دسترسی تولیدکنندگان داخلی به بازارهای جدید هموارتر شود.
توجه به جمیع جوانب توافق، سیاستگذاریهای مناسب توأم با افزایش همکاریهای بین وزارتخانهای و آمادهسازی ظرفیت اقتصاد داخلی و انجام برخی اصلاحات اقتصادی است.
اتحادیه اقتصادی اوراسیا برمبنای نظام سیاسی و اقتصادی کشورهای عضو شکلگرفته است و هرچند از آن بهعنوان پروژه همگرایی نسبتاً موفق نامبرده میشود، همچون اتحادیه اروپا، قادر به همکاری کلان با اعضای فراملی از مسیر اتحادیه گمرکی بدون شرط نخواهد بود.
با افزایش اندازه (تولید ناخالص داخلی) کشورهای طرف تجاری ایران میزان صادرات ایران به این کشورها نیز افزایش خواهد یافت که روسیه و قزاقستان بزرگترین اقتصادهای اوراسیا هستند.
هرچه تشابهات اقتصادی بین ایران و کشورهای طرف تجاری کمتر باشد؛ میزان صادرات ایران افزایش خواهد یافت که بلاروس، ارمنستان و قرقیزستان کمترین تشابهات اقتصادی را با ایران دارند. هرچه تفاوت بین درآمد صادرکننده و واردکننده کمتر باشد؛ میزان صادرات ایران به کشورهای طرف تجاری افزایش خواهد یافت که بلاروس کمترین تفاوت درآمدی را با ایران دارد. روسیه و قزاقستان وضعیتی بهتر از ایران و ارمنستان و قرقیزستان وضعیتی بدتر از ایران دارند.
تکمیل چرخه زیرساختی (شبکه تولید صادرات محور، شبکه تأمین کالا، شبکه تکمیل زیرساخت حملونقلی و شبکه مدیریت صادرات) که منجر به تسهیل و روانسازی تجارت با کشورهای منطقه میگردد. در این صورت تجارت آزاد بین ایران و اوراسیا میتواند نتایج بهتر و حداکثری را به ارمغان آورد.
دادگاه اتحادیه اوراسیایی، یا همان نهاد حقوقی اتحادیه در حوزه بینالملل، تاکنون نتایج چندگانهای را راجع به موانع و محدودیتهای جدی از خود بروز داده است؛ لذا نمیتوان عملکرد مؤثری را با توجه به حوزه نهچندان وسیع صلاحیت آن انتظار داشت.
موانع غیرتعرفهای و نبودِ سیاست تجاری مشترک بزرگترین چالش اتحادیه در ایجاد بازار واحد است که سبب شده هریک از اعضا بهتناسب نیازهای خود، از آن منتفع شوند که دراینراستا، قرقیزستان بیشترین سود را کسب کرده و قزاقستان بیشترین هزینه را متحمل شده است.
علاوه بر ساختار داخلی باید سیاست اتحادیه را درزمینهٔ توسعه و گسترش با سایر بازیگران فراملی نیز در نظر گرفت. همانطور که ذکر شد، اولویت سیاست اتحادیه در راستای توسعه افقی و افزایش شرکای خارجی با اقتصاد درحالیکه توسعه و یا حداقل پایدار است که بتواند درروند همگرایی منطقهای به آن یاری رساند.
دراینزمینه باید گفت که تفاوت بنیادهای اقتصادی ایران و شاخصهای آن در وضعیت کنونی، مانع جدیای در افزایش سطح مراودات با کشورهای عضو بهحساب میآید.
با در نظر داشتن تمامی فرصتها و محدودیتهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا که در تحقیق حاضر تا حدودی بیان شد و همچنین سیاست این اتحادیه در انتخاب شرکای تجاری فراملی باید گفت که جمهوری اسلامی ایران پیش از ایجاد منطقه آزاد تجاری با اتحادیه اوراسیا، موانع گسترش مراودات تجاری خود را با هریک از بازیگران رفع کرد و پروژههایی چون کریدور شمال - جنوب را به اتمام رساند تا از این مسیر، اهمیت جایگاه خود را در توسعه اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی تحکیم بخشد.
دراینصورت، میتوان با اطمینان از ورود به اتحادیه در قالب انواع همکاریهای تجاری صحبت کرد و در مقابل، اعضا حتی در صورت عضویت رژیم صهیونیستی، همکاری با ایران را در صدر سیاستهای خود قرار دهند.
انتهای پیام/4084/
انتهای پیام/