پشت صحنه درخواست کمک حاتم قادری از الیگارشیهای مالی برای تغییر در ایران
به گزارش خبرنگار حوزه تشکلهای دانشگاهی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، مجتبی زارعی، عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس و رئیس سازمان بسیج اساتید کشور به اظهارات اخیر حاتم قادری پاسخ داد.
متن این پاسخ به شرح زیر است:
آبان ۹۸ بود که در تبیینی عجیب، مصطفی ملکیان به آتش کشیدن پمپهای بنزینها و سوزاندن کارگران آن و نیز آتش زدن مهدکودکها و درمانگاهها از سوی اغتشاشگران را اقدامی قابل قبول و موجه ارزیابی کرده و موجب شگفتی در اهالی فکر و فلسفه شد.
این روزها اما بهخاطر دو متغیر عمده آثار اقتصادی-اجتماعی همهگیری کرونا و ناکارآمدی دولت برخاسته از برجام در اداره هفت ساله کشور که شاهد تحریکات و فراخوانیهای ضد انقلاب برای شورشهای اجتماعی هستیم، حاتم قادری هم در بسط همان گفتمان به میدان آمد و با روزنامه تحت مدیریت منشی رسانهای رئیسجمهور حرفهایی زد که نیاز به تفسیر بیشتری برای دوستداران اندیشههای سیاسی و میهندوستان است.
البته قادری هر وقت احساس کنند که ایران عزیزمان ملتهب است تلاش میکنند با تاملاتی نظری-چریکی، فرمانده و سرانی برای شورش و اغتشاشات کور دست و پا کنند! بهنظر میرسد طرح مجدد سوسیال دموکراسی برای آینده ایران دال مرکزی گفتگوی منتشره با ایشان نبود، بلکه سوال اصلی و پشت پردهای که در مصاحبه عیان میشود این است که چه کسانی میتوانند ایران را به وضعی و تاریخی غیر از ایران مقتدر کنونی و هویت ایرانی-اسلامی گذر دهند.
او به صراحت میگوید نیروهای اجتماعی مناسبی برای این کار در ایران وجود ندارد و در کمال شگفتی، او که ظاهرا بعد از چپرویهای رادیکال دهه ۶۰ میل به سوسیال دموکراسی دارد در این مصاحبه اما دست به دامان ثروتمندان و الیگارشیهای مالی میشود و آنها را نیروهای اجتماعی مناسبی برای دوران گذار معرفی میکند؛ به اظهارات او توجه کنید:
"بهخاطر ناکارآمدی چهبسا بخشی از ثروتمندان حاضر به برخی تغییرات باشند، چراکه آنها در پی حفظ اشکال متنوع ثروتی هستند که پیشتر انباشت کردهاند. به این قضیه اهمیت میدهم و اتفاقا معتقدم که همین الیگارشیهای مالی هستند که از یک جهت میتوانند کمکحال گذار باشند یا بهعنوان سدی در برابر آن قرار گرفته و عمل کنند".
من اما فعلا کاری به تناقض اندیشگانی و التقاط او بین سوسیال دموکراسی و طبقه الیگارشیک مالی ندارم. او خود باید این التقاط را برای دانشوران سیاسی توضیح دهد اما سوالی برای من پیش آمده است: نکند قادری از معجزات بروکراسی شبه مدرن ایران در گمشدگی حداقل قریب به میلیارد دلار ارز دولتی و دیگر معجزههای شرکتهای خصولتی خبردار است؟!
این طبقه خونخوار و استثمارگر مالی که اینک قدرت او به مذاق جناب قادری خوش آمد از کجا و چگونه به انباشت "ثروتهای متنوع" رسیده که حالا میتوانند نفیا و اثباتا جزو نیروهای اجتماعی پیشران به اصطلاح دوران گذار در ایران معرفی شوند؟! قادری با چه رویی همزمان از روششناسی سوسیال دموکراسی و حقوق طبقه کارگر و توزیع ثروت مطابق با شئون انسان حرف میزند و همزمان نیز به صاحبان ثروتهای بادآورده و مکندگان خون مردم مستضعف بهخصوص در بحران کرونا ادای احترام میکند.
چرا به نیروهای اجتماعی ایران ناسزا میگویید اما چشم و دلتان برای تغییر به پولهای کثیفی است که از رنجهای تحریم و پیامدهای همهگیری یک ویروس منحوس و ناکارآمدی دولت همسوی شما جمع شده است؟! مثلا منابع کثیر ارزی که با نام وارادت کالاهای اساسی برای مصرف ایرانیان از خزانه ملت برداشت شد اما نتیجه.ای برای مردم در پی نداشته است، بله! هر انسان کمسوادی با نگاه به صحنه سیاسی و اجتماعی ایران میفهمد که موتور شورشهای کور احتمالی آینده و نیز قاچاق سلاحهای سرد و گرم و وارد شدن انواع مسلسلهای سبک، با پول احتمالی الیگارشیهای مالی روشن خواهد شد و چه بسا جانهای عزیزی را خواهد ستاند؛ به بخش دیگری از اظهارات او توجه کنید:
"وقتی چنین امکانی وجود دارد که این جریان از هسته سخت خود بیرون آمده و الیگارشیهای مالی نیز بتوانند این جریانات را متقاعد کنند که اساسا جهان و ما باید به گونه دیگری باشیم و رفتار کنیم. این موارد نیز منوط به این است که بتوانیم با جهان ارتباطمان را برقرار کنیم و بخشی از گروههای اجتماعی را نیز به این ائتلاف و تعامل، ترغیب کنیم. نشدنی نیست و ممکن است تا حتی مدتی دیگر چنین اتفاقاتی رخ دهد".
اظهارات بالا هرگز در سنخ تاملات نظری و در قواره فلسفه سیاست نیست، این اظهارات خواسته یا ناخواسته نقشه و کالک عملیات است، جهت دادن به اپوزسیون و فارسیگویان لندنی، سعودی و سازمان آدمکش منافقین برای به دست گرفتن آشوبهای خیابانی و نیز تطمیع صاحبان ثروتهای متنوع برای کمک کردن آنها و مشارکتشان در اغتشاشات احتمالی است.
این اظهارات افشاگر پشت صحنههای اپورتونیستی برخی مدعیان اندیشهورزی در سیاست است زیرا وقتی هیج نیرویی در ایران صاحب صلاحیت تشخیص داده نشود و چشم طمع به صاحبان سودهای حاصله از دلارهای دولتی توزیعی و نیز صاحبان سرمایههای متنوع انباشت شده برای گذار دوخته باشد معلوم است که این تفکر، نوعی کوچه باز کردن برای نوسازی جریان چپ رادیکال و تروریستی در ایران است.
بازهم سوال میکنم، فقط سوال میکنم؛ آیا دلداگی قادری به الیگارشیهای مالی برای تغییر در ایران حاکی از این است که او از سازمانیافتگی برخی درآمدهای بادآورده، ثروتهای نامشروع، متنوع و ضد مردمی برای مهندسی اجتماعی و تغییرات مسلحانه خبر دار است؟!
ایرانیان اما ایران این مرز پرگهر را دوست میدارند و از پشت صحنههای ترکیب پول، مسلسل و سازماندهی اغتشاش و کودتا در تاریخ ۲۰۰ ساله اخیر فراوان میدانند! ایرانی میداند سوداگر اصلی در اغتشاش الیگارشیهای مالی و باندهای مجهز به مسلسل و خط ترور و خشونت، خارجیها هستند از این رو ایرانی هرگز نمیگذارد گزندی از طرف خارجی به هویت ملی و میهن عزیز وارد شود و نیز فن آخر در مقابل شورش الیگارشیهای سیاسی و مالی علیه جمهوریت را با مهارت اجرا خواهد کرد.
انتهای پیام/۴۱۱۸/
انتهای پیام/