تمام فراز و نشیب برادران خواهانی برای چشیدن طعم موفقیت/ کرونا ظرفیت اسکای روم را به جامعه نشان داد
به گزارش خبرنگار حوزه علم، فناوری و دانشبنیان گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، محمد اصولی؛ کسب و کارهای اینترنتی ایرانی در سالهای اخیر توانستهاند تواناییهای خود را ارتقا داده و اکنون به مرحلهای برسند که نیازهای کاربران را به خوبی برطرف ساخته و با شرکتهای صاحب نام خارجی به رقابت بپردازند.
یکی از این شرکتهای ایرانی که به ویژه پس از شیوع کرونا توانست توجه زیادی را به سمت خود جذب کند اسکای روم است. برای شناخت نوع فعالیت و خدمات این نرمافزار با مجید خواهانی مدیرعامل این شرکت گفتگو کردیم. حاصل این گفتوگو را در قالب پرونده همت ایرانی در سه گزارش میخوانید. خواهانی از ابتدای تلاششان برای ایجاد کسبوکار گفت و شکستهایی را که در این راه متحمل شدند تا سرانجام طعم شیرین موفقیت را بچشند.
آنا: فعالیت اقتصادی خود را از چه زمانی و در چه حوزهای شروع کردید؟
خواهانی: این موضوع به سال 1386 برمیگردد که من تازهوارد دانشگاه شده بودم و همزمان با آن بهواسطه علاقهای که به فعالیتهای بازار داشتم، شرکتی را راهاندازی کردم. به همراه برادر بزرگترم که سابقه خوبی در حوزه برنامهریزی دارد اجرای ایدهای را شروع کردیم. آن ایده در حقیقت وبسایتی بود که اصناف و کسبوکارهای در آن معرفی میشدند. سعی کردیم در آن، تمامی خدمات شهری مثل بانکهای اطلاعاتی در آن وبسایت پوشش داده شود. اواخر سال 86 این کسبوکار را راهاندازی شد، آن زمان خیلی زودتر از پیشبینیها در همان ماه اول ، شروع آن کسبوکار توانست به درآمدزایی برسد؛ اما به دلیل اینکه آن فعالیت به چند دلیل بیشتر از سه چهار ماه دوام پیدا نکرد.
برنامهریزی ضعیف مالی آن شرکت که مدیران تجربهای در این زمینه نداشتند و بخش قابلتوجهی از سرمایه را صرف تأمین مکان دفتر و تجهیزات اداری و حتی کارکنان مازاد بر نیاز کرده بودند سبب شد بعد از سه چهار ماه در زمستان آن کسبوکار بهشدت از رونق بیفتد. درواقع در این شرکت تشریفات پررنگتر از خدمات شده بود. در این زمان مجموعه شرکت وابسته به بازاریابهای خود بود که اکثراً دانشجو بودند و امتحاناتشان شروعشده بود. یعنی با دو عامل بیرونی آن کسبوکار به مشکل مالی برخورد و چون هزینهها بالابود، حتی برای چند ماه دیگر هم نتوانست دوام بیاورد و عملاً آن کسبوکار شکست خورد. چنین تجربهای نشان داد اگر کسی قصد راهاندازی کسبوکاری را دارد باید تمامی مسائل اقتصادی را در نظر بگیرد.
آنا: یعنی فعالیت گذشته شما کاملاً شکست خورد؟
خواهانی: بله. از آن کسبوکار فقط وبسایتش باقی ماند و دفتر و همه تشکیلاتش منحل شد. در همان تجربه سهچهارماهه بدهی مالی زیادی برای آن شرکت به وجود آمد. در ادامه تصمیم بر این شد که وارد حوزه مهدکودکهای الکترونیک شویم. پروژهای به اسم ای-مهد راهاندازی شد. در سال 1386 اینقدر بازار فعالیت اینترنتی فعال نبود، چیزی به اسم استارتآپ اصلاً وجود نداشت. در آن زمان تعداد کاربران گوشیهای هوشمند خیلی کمتر از این بود و طرح مهدکودک الکترونیکی جلوتر از نیازهای بازار بود. ولی متأسفانه گروه مدیریتی شرکت این موضوع را دیر فهمید.
برای آن کسبوکار وقت زیادی گذاشته و محصول تولید شد بهمنظور بازاریابی و فروش محصول مدیریت مجموعه سفرهای خیلی زیادی به استانهای مختلف داشت و جلسههای حضوری متعددی برگزار شد. آن شرکت رقیبی هم در اصفهان داشت که فعالیت خود را زودتر شروع کرده بود و ارتباطات قویتری و نمایندگیهای بیشتری داشت.
بااینکه محتوای کاریشان ضعیفتر ولی توانسته بودند سرمایهگذار خوبی را جذب کنند. آن کسبوکار در این پروژه دوم هم در بازه چهارپنجماهه اصلاً موفقیت چندانی کسب نکرد، یعنی حتی به درآمد مالی هم نرسید. بااینکه وقت زیادی برای تولید محصول گذاشته شده بود ولی پروژه بازهم شکست خورد. متوجه شدیم که پیش از تولید هر نوع محصولی باید نیاز بازار در مورد آن را بررسی کنیم. بنابراین با دو ورشکستگی در طی مدت 1 سال دیگر حرفی برای گفتن در بازار نداشتیم.
انجام مشاغل کارمندی برای کسب تجربه و سرمایه لازم
از همین رو شغل کارمندی را انتخاب کردم و بهصورت پارهوقت به همراه برادرم روی پروژههای فنی وقت گذاشتیم. بنده از سال 88 تا 92 حدود چهار سال کارمند شدم و یعنی از فضای بازار و کسبوکار فاصله گرفتم. مقداری بدهیهای مالی خود را سبکتر کردم، بخشی از بدهیها وامی بود که تا دو سال پیش داشتم اقساط بانکیاش را پرداخت میکردم. بعد از حدود چهار سال در سازمانی مشغول کار شدم و سمت مدیر ITC را به بنده دادند. این فعالیت موجب شد در حوزه کار گروهی تجربه خوبی را کسب کنم.
در حوزه شبکه و IT تجربه جدیدی به دست آوردم اما بههرحال چون روحیهام خیلی چارچوب پذیر نبود دوباره به همراه بردارم تصمیم گرفتیم کار جدیدی را شروع کنیم. بعد از حدود یک هفته طوفان فکری ایدهای در حوزه آموزش آنلاین به ذهنمان رسید. خلائی را در حوزه آموزش آنلاین شناسایی کردیم. در سال 1392 هیچ استارتآپی در این حوزه نداشتیم. زمانی که شروع کردیم در امکانسنجی از تجربههای قبلی خود استفاده کردیم و خیلی سریع وارد پروژه نشدیم.
امکان سنجی بازار و استفاده از تجربه شکستهای گذشته
پس از بررسی تقاضای بازار و امکانسنجی به این نتیجه رسیدیم که اولین ضعف در این حوزه عدم وجود زیرساخت و پلتفرمی است که کلاس آنلاین میخواهد در آن برگزار شود. قصد داشتیم سایتی را راهاندازی کنیم که اساتید و دانشجوها و کارآموزان و صاحبان تخصص را به هم وصل کند. این کسبوکار را با همان روش قبلی کار آغاز کردیم، خوشبختانه همان ابتدای کار مشخص شد چنین فعالیتی زیرساختش در ایران وجود ندارد. به همین دلیل خودمان نسبت به ایجاد زیرساختها اقدام کردیم.
در سالهای 92 و 93 ایده کمکم شکل گرفت، وبسایت طراحی و کسبوکار آغاز شد تا سال 94 اسکای روم وجود نداشت. ما محصولی داشتیم به اسم فرآموز که هم سایتی بود برای تعامل بین صاحبان تخصص و آنهایی که دنبال آموزش آنلاین بودند، هم یک پلتفرمی که میشد در آن رویدادها را بهصورت زنده برگزار کرد.
سال 94 بعد از دو سال توسعه این کسبوکار، فرآموز فعالیتش رسمی شد و حدود یک هزار مدرس جذب آن شدند، دورههایی را برگزار کردیم اما طی دو سال به این نتیجه رسیدیم که محصول تولیدشده توانایی برگزاری کلاسهای آنلاین را دارد. این پلتفرم فضا و بازار بزرگتری را فراهم ساخته تا اساتید و کارآموزان باهم ارتباط بیشتری داشته باشند. سال 94 این دو برند را از هم جدا کردیم. نام اسکای روم را روی محصول خود انتخاب و فرآموز را برای وبسایتی که میخواهد این تعامل را به وجود بیاورد. تقریباً توسعه فرآموز را متوقف کردیم و تلاش خود را بر روی توسعه اسکاری روم قراردادیم.
سال 94 از اسکای روم چهار نسخه دسکتاپ منتشر شد. روی تلفن همراه و تبلت قابلاستفاده نبود و خوشبختانه همانجا به این نتیجه رسیدیم که اگر این محصول میخواهد توسعه پیدا کند، باید تحت وب شود، یعنی روی همه دستگاههای الکترونیکی قابلیت بهرهبرداری داشته باشد. بهواسطه تحقیق و پژوهشی که انجام شد، ما رفتیم روی پروژهای به اسم وبآرتیسی که بهوسیله شرکت گوگل توسعه پیداکرده بود. سال 95 اولین نسخه تحت وب محصول این کسبوکار منتشر شد.
تمرکز روی توسعه قابلیتهای اسکای روم با تمام توان
تابهحال 12 نسخه از اسکای روم منتشرشده و عملاً از سال 95 کسبوکار اسکای روم ما پررنگتر شد و به نسبتی که اسکای روم توسعه پیدا میکرد، اینقدر جذابیتهای بازاری زیاد بود که مرتب فرآموز را کمرنگتر میکردیم و تمرکز را روی فعالیت اسکای روم میبردیم. اواسط سال 96 یعنی زمانی که تقاضا برای اسکای روم در بازار بیشتر و مشتریان اولیهاش را جذب کرده بود و اطمینان پیدا کردیم که میتواند همه نیازهای کاربران در حوزه خود را برطرف کند باوجود سختیهای بسیار برای جلوگیری از موازی کاری و حواسپرتی مهندسان، محصول فرآموز را کنار گذاشتیم.
اتخاذ این تصمیم بسیار سخت بود زیرا چند سال وقت و تمرکز مهندسان برای طراحی و توسعه فرآموز صرف شده بود؛ اما درنهایت چارهای نبود چون توان و چون توان و گروه محدود بود و احتمال داشت در آینده انگیزه خود برای ارتقا دو محصول را از دست بدهیم. اکنون خوشحال هستیم که تمام تمرکز خود را روی اسکای روم گذاشتیم. الآن در حوزه فرآموز استارتآپهای دیگری نیز ورود کردند.
اسکای روم چون از فناوریهای خاصی برخوردار است در طی اینهمه سال هنوز رقیب جدی در بازار ندارد. از سال 96 تا سال 98 رشد شرکت طبیعی بود البته سال 95 سرمایه مرحله بذری یا سید را از یکی از آشنایان جذب کردیم. این نقدینگی باعث شد که بتوانیم گروه سازی کنیم. از سال 92 تا اواسط 95 فقط من و برادرم دونفری کار میکردیم. هیچ دفتر کاری نداشتیم، هیچ تجهیزاتی را تهیه نکرده بودیم. با حداقلها، بنده با تلفن همراه کار میکردم چون مسئولیتهای ثبت بازار با خودم بود، برادرم هم با یک کامپیوتر روی میزی خود بهسختی کدنویسیها را انجام میداد.
آنا: در دورهای که نقدینگی لازم را نداشتید چگونه فعالیت خود را ادامه میدادید؟
خواهانی: مسیر درست هم واقعاً همان است. معتقدم اگر کسبوکاری همان ابتدا نقدینگی زیادی در اختیارش قرار بگیرد و بخواهد ریختوپاش کند اصلاً انگیزهاش را از دست میدهد که بخواهد تلاش کند و خودش را به نقطهای برساند. ولی وقتیکه لپتاپ شما ضعیف است برای اینکه بخواهید این لپتاپ راکمی ارتقا دهید مجبورید وقت بگذارید، پنجتا مشتری جدید بگیرید و سپس برنامه موردنظر خود را اجرا کنید. این موارد لازمه رشد هر کسبوکار است.
این اتفاق برای ما افتاد. تا سال 95 نقدینگی نداشتیم، درآمد نداشتیم و پارهوقت روی پروژه کار میکردیم. بنده تخصصم IT بود ولی رفته بودم در سوپرمارکت کار میکردم برای اینکه درآمد داشته باشم و در نظاممهندسی ، اتوکد انجام میدادم؛ یعنی فعالیتهایی که کاملاً غیر مرتبط بود و هیچ چشماندازی در زندگیام نداشت ولی میدانستم آن نوعی سرمایهگذاری است که برای کسبوکار خودم انجام میدهم. واقعاً هم روزهای سختی بود. هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ روانی.
تجربه فراز و فرودهای متعدد تا زمان رسیدن به ثبات نسبی
اکثر کسبوکارها این چالشها را داشتند. برخی از رسانهها حرکت بسیار خوبی را شروع کرده و تجربه شکستهای فعالان استارتآپی را با دیگران به اشتراک میگذارند تا جوانانی که قصد ورود به این نوع از کسبوکارها رادارند کمتر دچار شکست شوند. بههرحال تا سال 95 با حداقل امکانات، بدون گروه سازی کارکردیم و از اواسط سال 95 با همان سرمایه بذری که جذب کردیم، گروه خود را ساختیم. تعداد گروه به هفت نفر رسید و توسعه محصول خیلی شتاب پیدا کرد.
یکی از بخشهای اساسی از قابلیتهای اسکای روم در همان سال 95 طراحی شد. شرکت را حقوقی ثبت کردیم و فعالیت آن رسمی شد و در سال 96 ما هم بهواسطه تولید محصول، دانشبنیان شدیم و محصولات کاملتر شد و واقعاً دیگر در بازار بهصورت جدی به تعداد قابلتوجهی از کاربران سرویسدهی میشد. به فراخور اینکه درآمدزایی شرکت افزایش مییافت سعی میکردیم تا حد ممکن کسبوکار خود را توسعه دهیم.
از سال 96 و 97 کل درآمد شرکت صرف توسعه کسبوکار شد. نصف درآمدی که قبلاً در 95سال داشتیم را بهعنوان حقوق استفاده میکردیم؛ یعنی این موضوع مطرح نبود که بگوییم حالا که درآمدی ایجادشده اول خودمان کامل تأمین شویم، بعداً برویم سراغ توسعه کسبوکار و باز اولویت توسعه کسبوکار بود. سال 97 تجربه گروه سازی را کسب کردیم. گروه این کسبوکار بزرگتر شد و به 15 نفر رسید.
پس از آن به چالشهای گروهی برخوردیم. با تعارض درونگروهی مواجه شدیم که پیش از این، تجربه آن را نداشتیم. همین موضوع باعث شد تقریباً نصف گروه خود را تا پایان سال 97 از دست بدهیم . این هم تجربهای جدید بود. در این سالها رشد طبیعی داشتیم، یعنی با جسارت داشتیم رشد میکردیم. محصول شرکت چون دارای فناوریهای خاصی بود توسعهاش خیلی پیچیده بود، اصلاً عجلهای نداشتیم که بخواهیم بازار را سریع توسعه دهیم. علیرغم اینکه شرایط مالی هم خوبی نداشتیم ولی میدانستیم در آن جایگاه اگر بازار را توسعه دهیم و محصول ناقص باشد، ممکن است که پروژه کاملاً شکست بخورد. علیرغم اینکه یکی دو پیشنهاد دریافت کردیم ولی سرمایهای جذب نکردیم، گفتیم تا جایی که بشود طبیعی رشد کنیم.
تعیین چشم انداز بلند مدت با توجه به نیاز داخلی و بازار بینالمللی
بااینحال سال 96 نسبت به 97 ، هفت برابر رشد طبیعی داشتیم،همچنین در سال 97 به 98 حدود چهار برابر رشد طبیعی داشتیم، خیلی رشد بزرگی نبود ولی همینکه میدیدیم رو به رشد هستیم امیدوارکننده بود. تقریباً اواسط 98 یا چند نفر از موفقترین مدیران کسبوکارهای اینترنتی جلسههایی را برگزار کردیم و به سراغ مرحله برنامهریزی برای توسعه بازار رفتیم زیرا لازم بود نقدینگی موردنیاز را تأمین و پروژههای بزرگتری را انجام دهیم.
هم توسعه بازار داخل کشور، هم بازار خارج از کشور از همان سال 92 در اهداف شرکت قرار داشت و به همین خاطر نام محصول را اسکای روم گذاشتیم که بتوانیم خارج از کشور هم فعالیت کنیم. اواسط 98 اصطلاحاً دیتادریور شدیم، یعنی کسبوکار داده محور شد. وضعیت کسبوکار خود را تحلیل کردیم و با سه ویسی مذاکراتی انجام دادیم. دو مورد خیلی علاقهمند شدند که در کسبوکار ما سرمایهگذاری کنند که با یکی از ویسیها را جدی وارد مذاکره شدیم و دیگر به پشتوانه توافق اولیهای که شکل گرفت، شروع کردیم به برنامهریزی پروژههای اجرایی خود برای سال 99 تا اینکه چهار اسفند 98 موضوع کرونا داخل کشور اتفاق افتاد.
اصلاً مدعی نیستیم که هوشمندانه عمل کردیم و از این فرصت استفاده کردیم. از 92 تا 98، پنج شش سال تخصصی وقت گذاشتیم روی یک حوزه هایتک بدون اینکه درآمد آنچنانی داشته باشد. خیلی از اطرافیان تردید داشتند که این کسبوکار چشمانداز دارد ولی بنده و برادرم ایمان داشتیم که یک روزی در این مسیر اتفاق خوبی میافتد چون در کشورهای دیگر این نیاز به وجود آمده بود و کرونا که اتفاق افتاد، فقط تقاضا به وجود آمد و ما خوشبختانه محصول را از قبل تولید کرده بودیم. این باعث شد که ما خیلی ناگهانی از اوایل همان اسفند 98 سهم بازار و کسبوکارمان شروع کند به رشد تصاعدی و آمد تا امروز.
آنا: الآن پلتفرم اسکای روم واقعاً هیچ وابستگی به فناوری و ارتباطات خارجی ندارد؟
خواهانی: هیچ وابستگی ندارد. اگر از فردا هر اتفاقی برای روابط بینالملل ایران رخ دهد، اسکای روم کماکان میتواند به کار خودش ادامه دهد. ولی این به آن معنا نیست که چرخ را از صفر ساخته باشیم. این ادعای اشتباهی است. روباتیسی پروژهای است که بهوسیله گوگل توسعه دادهشده و این کسبوکار نیز از آن فناوری استفاده میکند. بهعنوانمثال وقتی گروهی میآیند برنامه یا اپلیکیشنی را تولید میکنند بر پایه اندروید، بههرحال با زبانهای برنامهنویسی اندروید آن را تولید کردهاند یا اگر سایتی طراحی میشود مثلاً با زبان php این زبان بوده و هیچکس نمیتواند بگوید من از صفر بومی کارکردم اما اکنون وابستگی نداریم و خودمان داریم محصول را توسعه میدهیم، دانش آن کامل بومیسازی شده و دست خودمان است.
آنا: باوجود نمونههایی نظیر ادوبی کانکت و بیگ بلو باتن ورود به این حوزه شجاعت خاصی میخواهد. این نرمافزارها چه کاستی و خلائی داشتند که شما میتوانستید پرکنید؟ و مزیت رقابتی خود را بیان کنید. الآن خیلی شرکتها هستند که با ادوبی کانکت دارند کارهای مشابه شما را در کشور ارائه میدهند. مزیت رقابتی شما چیست؟
خواهانی: اول اینکه چون آن زمان نیازی داشتیم برای پروژه فرآموز پلتفرم اختصاصی خود را طراحی کنیم و هیچ نرمافزاری قابلیت هماهنگی با برنامه این شرکت را نداشت به سمت تولید این محصول آمدیم. اولین علتی هم که میتوانم بگویم این است که شاید یک مجموعه برای خودش بتواند بیگ بلو باتن یا ادوبی کانکت را اجرا کند و سرویسدهی کند ولی این کسبوکار نمیتواند روی این دو پلتفرم توسعه پیدا کند.
شما بیگ بلو باتن بیاورید نمیتوانید به مشتریهای خود پنل دهید که آنها خودشان مستقل استفاده کنند. ادوبی کانکت هم همینطور است و پنل چندلایه ندارد. معماری محصول را دقیقاً با افق نگاه خودمان تولید کردیم و نتیجهاش را پنج سال بعد دریافت خواهیم کرد. زمانی که مشتریها در اسکای روم و پنل میخواهند و میتوانند بهصورت مستقل برنامههای خودشان را مدیریت کنند.
برتری اسکای روم نسبت به نرمافزارهای خارجی
دوستانی که اکنون دارند در بستر ادوبی کانکت فعالیت میکنند، یا پنل نمیتوانند بدهند یا وقتی پنل میدهند برای هر مشتری باید یک ادوبی کانکت ایجاد کنند. این باعث میشود که مدیریت و خدمات قابلارائه محدود شود؛ بنابراین هر کسبوکار از یک حدی بیشتر دیگر جا ندارد پیشرفت کند. اگر ادوبی کانکت یا گوگل و
باتن میتوانست پاسخگوی نیاز کاربران باشد، باید در کشور رونق بیشتری از این فناوری میدیدیم. علت اینکه جرئت کردیم تولید کنیم دو موضوع است اول اینکه خودمان لازم داشتیم، این اولین مسئله بود. دوم اینکه نواقصی را که در محصولات خارجی دیدیم میتوانستیم برطرف کنیم.
کموکاستیهایی که در محصولات خارجی وجود داشت مخصوصاً وقتیکه نسخه اسکای روم تحت وب شد، مزیتهای رقابتی زیادی پیدا کرد. ازجمله اینکه مثلاً محیط محصول کاملاً فارسی بود. ادوبی کانکت و گوگل باتن این مزیت را نداشتند. مزیت دوم نیاز نداشتن اسکای روم بهپیش نیاز است. ادوبی کانکت بهواسطه اینکه فناوریاش قدیمی و فلشپلیر پیشنیازهایی لازم دارد. مزیت سوم اینکه محصول ایرانی دارد توسط شرکت بزرگی مثل گوگل backbone توسعه پیدا میکند. ولی ادوبی کانکت روند توسعه خود را متوقف کرده است. شرکت ادوبی تمرکزش دیگر فقط روی این محصول نیست و محصولات دیگرش را دارد توسعه میدهد.
تمایل توجه کاربران ایرانی به استفاده از اسکای روم
ادوبی کانکت با محتوای فارسی مشکل داشت، فونتهایش به هم میریخت. هنوز هم این مشکلات را دارد ولی در اسکای این چالشها را وجود ندارد. کار در محیط اسکای روم خیلی ساده است. افراد نیاز به دانش آیتی ندارند تا بتوانند با آن کار کنند ولی در ادوبی کانکت و بیگول واتن اینطور نیست و چیزی هم که بعد تجربه کردیم نشان داد کاربران ایرانی اگرچه خاطرات بدی از اپلیکیشنهای ایرانی دارند چون اکثراً ضعیف هستند و باگ دارند ولی بازهم عمیقاً دوست دارند اگر محصول بومی هست، از آن استفاده کنند مگر اینکه اینقدر آن محصول بیکیفیت باشد که دیگر نتوانند از آن بهرهبرداری کنند و صرفنظر کنند.
در این مدت بسیاری از افراد به ما گفتند که درست است که هنوز اسکای روم نسبت به ادوبی کانکت یا بیگول واتن یکسری نواقصی دارد ولی چون محصول بومی است و جوانان خود ما تولید کردهاند استفاده میکنیم که حمایت شود، یک نگاهی هم به گذشته داشتند و میدیدند که بههرحال در طی این سالها محصول خوبی را از صفر تولیدشده، یک جورایی به این کسبوکار اعتماد کردند و امید دارند که بتوانیم همه نیازهای آنها را در آینده نزدیک برآورده کنیم.
انتهای پیام/4144/
انتهای پیام/