دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
جمال‌الدینی در گفتگوی تفصیلی با آنا:

لزوم تغییر سرفصل‌های آموزشی در رشته‌های پزشکی پس از «تولد کرونا»/ برخی افراد در بحران کرونا به نقش دوم خود روی آوردند!

معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی گفت: اکنون با این تعداد درگیری در سطح کشور، ظرفیت تولید دانش ضمنی و عینی برای مرجعیت علمی در حادثه کرونا داریم.
کد خبر : 489921

به گزارش خبرنگار حوزه آموزشی و پژوهشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، به نظر می‌رسد بیماری کرونا تاریخ 100 سال اخیر جهان را به دو بخش قبل و بعد از آن تقسیم کرده باشد. این بیماری بسیاری از معادلات جهان را تغییر داده است. در این میان شاید یکی از مهمترین موضوعات بازنگری در بسیاری از سرفصل‌های دروس رشته‌ها خصوصا علوم پزشکی باشد.


وجود ایپدمی فراگیر با این میزان کشته می‌طلبد که در بسیاری از سرفصل‌های دروس بازنگری شود. در این زمینه سید حمید جمال الدینی، معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران معتقد است که می‌توان دانش ضمنی و علمی را تولید کرد چراکه تجربیات کشور در زمینه کرونا مناسب است.


در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید.


آنا: لزوم بازنگری سرفصل‌های دروس دانشجویان علوم پزشکی را با وجود ویروس کرونا چگونه ارزیابی می‌کنید؟


جمال‌الدینی: واقعیت این است که مدتی سرفصل دروس بیماری‌های واگیردار در کتاب‌های پزشکی تقریباً کمرنگ شده بود. اکثر کتاب‌های درسی علوم پزشکی بر اساس تجربیات علم پزشکی در دنیا نوشته شده، این کتاب‌ها بیشتر از مقالات بیرون آمده است. این مقالات بعد از آنالیزها، متاآنالیزها و ریویوهای مختلف به کتاب تبدیل می‌شوند. مطالعات جمع‌آوری‌شده، در نهایت به صورت یک قانون علم تجربی در کتابی آورده می‌شود و این کتاب‌ها سالی یک بار به روز می‌شوند. این اساس کتاب‌های مرجع در پزشکی است.


آن چیزی که در گذر زمان حاصل شد کاهش نقش بیماری‌ها بود، به جز چند مورد از بیماری‌های خاص مانند هپاتیت و اچ‌آی‌وی که بیشتر مورد توجه بود. دسته دومی از بیماری‌هایی که در کتاب‌های مرجع رو به کم‌رنگی بود، بیماری‌های بومی است مانند تب مالت یا بعضاً سل، تی‌بی و ... . از آن طرف نقش بیماری‌های غیرواگیر با محوریت بیماری‌های قلبی - عروقی، دیابت، پوکی استخوان، استئوپروز و ... پررنگ شده بود.


بالتبع این روند در نوع کوریکولوم‌های (برنامه‌های آموزشی) اثرگذار است چراکه اصولا نگاه برنامه‌های درسی رو به گذشته است و ظرفیت آینده‌نگاری و آینده‌پژوهی در کوریکولوم‌های درسی معمولا کم‌رنگ است. حالا باید این ملاحظه را هم اضافه کنیم که وقتی می‌گوییم یک بیماری نوپدید است و طول عمر معرفی‌اش به دنیا مثلاً کمتر از یک سال است، افق آینده‌نگاری آن قابل پیش‌بینی نیست چراکه منابع هر کشوری محدود است. این محدودیت در همه زمینه‌ها اعم از محدودیت زمان، مالی، نیروی انسانی و دانسته‌های پزشکی را شامل می‌شود. قرار نیست هر فردی که در رشته‌های علوم پزشکی تحصیل می‌کند، تمام دانسته‌های آن رشته را در طول تحصیل، یاد بگیرد.


این اصلاً امکان‌پذیر نیست. در کوریکولوم آموزشی بایدهای آموزشی تحت عنوان must do ها و must no ها وجود دارد. یعنی بایدهای دانشی که بر اساس اهداف نگرشی، شناختی و رفتاری است، در طول دوره آموزش گنجانده شود. پس بخشی از کوریکولوم بایدها است. حال بسته به وسع و سطح دانشگاه‌ها این امر تا حد مطلوب و ایده آل افزایش پیدا می‌کند. بنابراین اولا قرار نیست کسی در یک رشته تمام دانش‌های آن رشته را مطالعه کند. دوما، اصولاً کوریکولوم‌ها در بُعد آینده‌پژوهی و آینده‌نگاری ضعف دارند.


باید در تدوین رشته‌های جدید به آینده‌نگاری توجه ‌کنیم ولی اصولاً در تدوین کوریکولوم، مطالعات جهانی در خصوص رشته و آینده رشته دیده نمی‌شود. البته گاهی فقط در مرحله تصویب رشته این سوال مطرح می‌شود که در دنیا چه خبر است؟ در 10 سال آینده چه اتفاقی در این رشته می‌افتد؟ نیازش بررسی می‌شود؛ ولی واقعیت این است که وقتی یک رشته‌ای تصویب شد افق آینده‌نگاری و آینده‌پژوهی در کوریکولوم کمتر لحاظ می‌شود و برای اینکه دست دانشگاه‌ها برای روز مبادا باز باشد که نگویند در کوریکولوم دیده نشده، 10 تا 20 درصد تغییرات عنوان می‌شود ولی چون اصولاً آموزش‌مان بر اساس یک آموزش سنتی و کلاسیک است، کمتر به موضوع تحول و نوآوری و در آن ظرفیت 20 درصد توجه می‌کنیم.


آنا: چرا کمتر به این 20 درصد توجه می‌شود؟


جمال‌الدینی: دلیلش این است که آن 20 درصد در اختیار دانشگاه‌ها، مبنای ارزیابی دانشجویان برای تحصیلات تکمیلی نیست. دانشجویی که انگیزه ارتقا به تحصیلات پزشکی را دارد می‌داند که مبنای ارزیابی آن 80 درصدی است که از قبل تعیین شده به همین دلیل اصولا به 20 درصد توجه نمی‌شود.


در صورتی‌که پزشکی برای زندگی بهتر ایجاد شده و تا زمانی که آینده‌پژوهی و آینده‌نگاری نداشته باشیم، نمی‌توانیم کوریکولوم‌های آموزشی منطبق بر استانداردهای آموزشی دقیق داشته باشیم.


از سوی دیگر متناسب با همه این اتفاقات، گایدلاین(مجموعه‌ای نظام‌مند از آخرین و معتبرترين شواهد علمی) جدید می‌آید تا بتواند ارزیابی عملکرد را دقیق ارائه دهد، در این مبحث هم  نقص داریم. این امر فقط مربوط به علم پزشکی نیست. مثلاً این نقص در ساختمان و معماری هم وجود دارد. در نظام درخواست قبل از بروز بیماری کرونا یکی شدن سیستم تهویه ساختمان، اُپن شدن اتاق‌ها و آشپزخانه‌ها مدنظر بود، به خاطر کاهش هزینه‌ها یا مثلاً زیبایی بیشتر این رویکرد دنبال می‌شد. ولی وقتی که یک بیماری نوپدید واگیردار پیش آمد و بحث قرنطینه و جداسازی مطرح شد، اکنون مردم معتقدند که معماری و عمران هم باید تغییر کند چراکه سیستم یکسان‌سازی، اُپن کردن اتاق‌ها، امکان ایزوله را از بین می‌برد. پس با وجود همه‌گیری ویروس کرونا همه چیز باید تغییر کند حتی رفتارهای اجتماعی.


حال باید راجع به حوادث و سوانح و بحران، اعم از طبیعی یا انسان ساخت کار کنیم و سرفصل‌ها را تغییر دهیم نه در حد آن 20 درصد بلکه تا 80 درصد اصلی کوریکولوم‌ها را تغییر دهیم. این امر مربوط به سیاستگذاری وزارت بهداشت است. مثلا در این سال‌ها نقش بعضی از دروس مثل ایمونولوژی و ژنتیک کم‌رنگ‌تر شده بود و بعضاً حتی به عنوان دروس شناور اعلام شده بود ولی اکنون مشخص شد که نه‌تنها باید جایگاه این دروس را محکم کنیم بلکه باید توجه بیشتری را هم داشته باشیم.


آنا: راهکار شما برای گنجاندن رویکردهای جدید چیست؟


جمال‌الدینی: حال که بیماری کرونا همه‌گیر شده چند نکته خاص وجود دارد. یکی اینکه  دروس عملی آزمایشگاهی‌ را به اتفاقات جدید اختصاص دهیم که ناخودآگاه این حرکت شروع شده است. چون اساتید با این موضوع درگیرند و دانشجویان هم مطالبه‌گری می‌کنند، بالاخره این تغییر دروس ناخودآگاه صورت می‌گیرد. بخشی از ظرفیت سمینارها و کارگاه‌هاست. اگر بتوانیم در نظام آموزشی خود همانند سایر فعالیت‌های آموزشی، اجتماعی، فرهنگی برای ارتقای اعضای هیئت علمی، وبینارهای علمی را با چارچوبی خاص برگزار کنیم مثلا امتیازات تشویقی در نظر بگیریم، می‌توانیم این ظرفیت را در کنار آموزش کلاسیک ایجاد کنیم.


بخش دیگر در هدایت پایان‌نامه‌هاست در نظام موضوعات و اختصاص گرنت (رتبه پژوهشی) باید به ابعاد این بیماری توجه شود. بخش دیگر که به نظر من خیلی مهم است، مستندنگاری اتفاقات صورت گرفته است. باید در چارچوب طرح‌های کاربردی با تایید دانشگاه‌ها تعریف شود، این اقدام حتی ازرش معادل مقالات پژوهشی را هم دارد.


آنا: آیا دانشگاه‌ها به این سمت حرکت کرده‌اند؟


جمال‌الدینی: بله، شروع شده است. حرف من این است که سیاستگذار امتیاز این موارد را ببیند. مثلاً وقتی هنوز امتیاز یک مقاله‌ای با اینپکت یک و دو دهم از کار استادی که بخواهد تجربه‌اش را در مبارزه با کرونا به تصویر بکشد، بیشتر است، پس کسی برای ثبت تجربه‌اش تلاش نمی‌کند. بنابراین باید جایزه و گرنت برای این امر در نظر گرفته شود تا با مقالات معادل‌سازی شود.


همچنین لازم است یک سامانه وقایع‌نگار و مستندساز علمی توسط وزارت بهداشت که مسئول تدوین کوریکولوم‌های آموزشی است، راه‌اندازی شود و افراد این تجارب علمی را پس از تصویب در دانشگاه‌ در آن سامانه قرار دهند و این تجارب علاوه بر معادل‌سازی به عنوان یک مجموعه مدون ضبط شود. باید یک پایگاه رجیستری ثبت اطلاعات بالینی و ژنتیکی کلینیک و پاراکلینیکی برای تمام افرادی که مبتلا به این ویروس بودند یا حتی مشکوک بودند و در بیمارستان بستری بودند ایجاد شود.


مطالعات اخیر نشان داد که بر اساس فرهنگ، قومیت و نژاد کشورها، میزان ابتلا، شدت ابتلا و پاسخ به درمان افراد متفاوت است. اگر می‌خواهیم دانشی را در راستای ایجاد مرجعیت علمی تولید کنیم باید زیرساخت‌ها و منابعش را فراهم کنیم. اکنون با این تعداد درگیری در سطح کشور، ظرفیت تولید دانش ضمنی و عینی برای مرجعیت علمی در حادثه کرونا داریم.


آنا: یعنی ما خودمان می‌توانیم تولیدکننده باشیم؟


جمال‌الدینی: بله می‌توانیم و ظرفیت ایجاد یک دانش ضمنی و عینی را داریم. حال دانش ضمنی و عینی یعنی چی؟ یعنی آن مستندنگاری و ایجاد پایگاه علمی برای اینکه مطالعات و تحقیقات را ثبت کنیم. یک بال این دانش تجربه و یک بال دیگر علم است. برای ثبت تجربه هم باید پایگاهی ایجاد کنیم تا همه اقدامات اعم از صنعت، درمان، گروه‌های جهادی و غیره ثبت شود. فقط این تجربه باید جایی ضبط و ثبت شود و بعد در مجامع علمی نقد و بررسی علمی شود تا به عنوان یک محصول علمی که حاصل دانش تجربی و عینی است،‌ استخراج شود.


در این مسیر می‌توان به ازای کسانی که مستندنگاری علمی می‌کنند گرنت بگذاریم. فقط گرنت پژوهشی به ازای مقاله نباشد بلکه معادل‌سازی کنیم. از این طرف هم پایگاه دیتاهای بیماران‌مان را داشته باشیم، همچنین پایان‌نامه‌های‌مان را سوق دهیم و آموزش متناسب با این دانش ارائه دهیم.


آنا: از تجربیات علمی سایر کشورها هم استفاده می‌کنید؟


جمال‌الدینی: شرط مرجعیت علمی، به‌روز بودن است. وقتی می‌گوییم پایان‌نامه جهت‌دهی پیدا کند، یا طرح پژوهشی تعریف شود بخشی از آن طرح پژوهشی، بررسی متون و مقالات مشابه است. یا آنجا که می‌گوییم تجربه‌ای را در تغییر فرآیندها و مدیریت پیدا کرده‌ایم باید ثبت کنیم و بعد مورد نقد و بررسی متخصصان قرار دهیم. شناخت علمی به‌روز، شرط و ویژگی نقد و بررسی است. کسی نمی‌تواند اطلاعات علمی به روز نداشته باشد بعد بگوید می‌خواهم نقد و بررسی کنم. در کل باید این واقعیت را بپذیریم که در برنامه‌های درسی تغییر ایجاد کنیم و براساس دانش بومی جهت‌دهی  داشته باشیم.


یک نکته‌ای هم باید در نظر داشته باشیم؛ وقایعی در کنار این موضوع کرونا رخ داد، بعضاً اهمیتش برای کشور کمتر از موضوع خود بیماری نیست. یکی از آنها حفظ پیوستگی مردم در کنار همبستگی آنهاست که بهترین تصویر آن در تمام کشور با شکل‌گیری گروه‌های داوطلبانه و جهادی و خودجوش مردمی برای رفع نیاز نمایان شد که خود یک مدل و الگو است. در حالی‌که در اکثر کشورها، نگاه‌ها از کارهای گروهی به سمت کارهای فردی و جدا شدن بود.


این تفاوت دیدگاه خیلی مهم است که آتش این امر را باید شعله‌ور نگه داریم. همین امر بود که باعث شد مدافعان سلامت این حرکت را به دوران جنگ تشبیه کنند و برای حفظ آرمان، حفظ مردم از حفظ خودشان مهم‌تر شده بود و این خیلی ارزش دارد.


دومین رویکرد تولید و نوآوری است که بسیار باید مورد توجه قرار گیرد و ظرفیتش حفظ شود. چراکه  به یکباره کد دو بحران در کشور اجرا شد در صورتی که قبلاً آموزشی برای این موضوع ندیده بودیم. کُد دو بحران یعنی اینکه افراد در حالت عادی یک نقش دارند ولی در حالت بحران نقش دیگری ایفا می‌کنند. دیدیم خیلی از کارخانه‌های صنعتی در این بحران نقش دوم خودشان را به خوبی ایفا کردند، علی‌رغم اینکه آموزش ندیده بودند. حالا چه بهتر که اینها مورد نقد و بررسی قرار گیرد.


اتفاق سومی که شکل گرفت، آموزش مجازی بود. باید بدون حب و بغض و مچ‌گیری همه چیز را تحلیل کنیم تا بایدها و نبایدها احصا شود و به فراموشی سپرده نشود.


*گفتگو از پروین طالبیان


انتهای پیام/4040/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب