اجاق: مهمترین وظیفه روزنامهنگاری علم ایجاد مسیری از حوزه عمومی به تخصصی است/ شمس: دانشمندان در کشور ما برج عاجنشین نیستند
به گزارش خبرنگار حوزه رسانه گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، افزایش سرعت پیشرفت علم و وابستگی توسعه جوامع به آن سبب شده تا سیاستگذاران به این فکر بیفتند تا برای اینکه به توسعه متوازن برسند بتوانند این توسعهیافتگی را در تمام بخشهای جامعه بهکار گیرند.
یکی از ابزارهایی که میتواند بهعنوان وسیلهای مناسب برای تعامل و اعلام نیاز همه بخشهای جامعه مورد استفاده قرار گیرد روزنامهنگاری علم است که میتواند از یکسو نیازهای جامعه را به دانشمندان منتقل کند و از سوی دیگر با نقد پیشرفتها از سوی مصرفکنندگان آن به پیشرفت علم نیز کمک کند.
با توجه به اهمیت این موضوع سلسله نشستهای روزنامهنگاری علم بهمنظور شناخت چالشهای آن در خبرگزاری آنا برگزار میشود که در این جلسه این موضوع با حضور سیده زهرا اجاق عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و علی شمس روزنامهنگار علم مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
آنا: بهنظر شما مهمترین شاخص روزنامهنگاری علم که آن را از سایر حوزههای روزنامهنگاری جدا میکند چیست؟
اجاق: روزنامهنگاری علم به حدود یک قرن و نهایتاً به قرن 18 میلادی بازمیگردد در حالیکه در کشورهای در حال توسعهای همچون ایران این سبک از روزنامهنگاری بسیار جدیدتر است. اولین کسی که در ایران شروع به علمینویسی عمومی کرد طالبوف بود که سعی کرد در کتابی مفاهیم علمی را به مخاطبانش منتقل کند و پس از آن این روند به روزنامه، مجله، رادیو و در اواخر دهه 40 به تلویزیون رسید و اکنون نیز وارد فضای مجازی شده است.
با توجه به اینکه سؤال شما معطوف به تعریفی از روزنامهنگاری علم است بحثم را اینگونه ادامه میدهم؛ من از صبح در حرفه خود مشغول به فعالیت بوده و با افراد محدودی در ارتباط هستم و از آنچه در جامعه در حال رخ دادن است بیاطلاعم بنابراین در درجه اول کار روزنامهنگاری این است من را نسبت به آنچه اتفاق افتاده آگاه کند.
این در حالیست که روزنامهنگاری علم میتواند ما را به سطح دیگری از شناخت نیز برساند بدین ترتیب که ممکن است آماری از مقوله ازدواج دختران زیر 15 سال از سوی یک کارشناس مطرح شود و شما بهعنوان خبرنگار برای بررسی آن با یک متخصص حوزه سلامت و روانشناسی گفتگو کرده و آثار سوء آن را جویا شوید اما زمانی شما برای عمیقتر شدن نسبت به یک موضوع مشخصاً به سراغ پژوهشگری میروید که برروی این موضوع کار کرده، طبیعتاً در اینصورت شما از یک تحلیل دمدستی فراتر رفته و در لایهای عمیقتر به فهم میرسید.
شمس: در درجه اول آنچه روزنامهنگاری علم را از سایر حوزهها متمایز میسازد موضوع آن است که مقولهای بسیار تخصصی است و همین مسأله باعث میشود تا شیوه اطلاعرسانی در آن نیز تا حدی متأثر از موضوع آن باشد.
در تأیید صحبتهای خانم دکتر بهرهمندی از روشهای علمی و مراجعه به افراد متخصص در حوزههای علمی باعث میشود به درجهای عمیقتری از شناخت برسیم.
آنا: چرا ما در کشورمان نتوانستیم در روزنامهنگاری علم به شناختی عمیقتر دست پیدا کرده و به جذب مخاطب در این حوزه بپردازیم؟
اجاق: تا به حال رویکردی که ما در بحث علم در جامعه داشتیم در قالب رویکرد انتقالی مطرح بوده است، بدین معنی که ما عملاً فکر میکردیم که دانشمندان و متخصصان چیزهایی را میدانند که مردم عادی نمیدانند و روزنامهنگار علم یک ابزار و یک کانالی است برای اینکه بیاید و دانستههای عالمان را به جامعه منتقل کند.
با توجه به اینکه تاکنون نگاه ما به علم و بحث اطلاعرسانی آن با چنین رویکردی بوده بنابراین تمام فعالیتهای رسانهای ما هم نتوانسته این لایه را بشکافد و از آن سطح آگاهیبخشی فراتر رود. روزنامهنگاری ما نهایت کاری که انجام داده این بوده که مانند سایر حوزهها عمل کرده و تنها تفاوتش با دیگر شاخههای روزنامهنگاری موضوع آن بوده است درحالی که کار واقعی یک روزنامهنگار علم آنجاست که از این مدل فراتر برود. مثلاً باعث شود تا گفتگویی بین حوزه تخصصی و عمومی شکل بگیرد.
بهنظر من کار روزنامهنگاری علم میتواند باعث ارتقای حوزه علم هم بشود یعنی قابلیت این را دارد تا نه تنها مشکلاتی که مردم با آنها روبرو هستند را به جامعه علمی منتقل کند بلکه نقدی که مردم ممکن است از یک نتیجه علمی داشته باشند را هم ببیند. نگاه ما در روزنامهنگاری علم نباید به این سمت معطوف باشد که عموم چیزی نمیداند.
بهطورکلی مسیری که در دیگر حوزههای ژورنالیسم مطرح است که از سمت حوزه تخصصی به حوزه عموم میآید در روزنامهنگاری علم علاوه بر این نقش روزنامهنگار وظیفه بازکردن مسیر از سمت حوزه عمومی به سمت حوزه تخصصی را نیز بر عهده دارد که این موضوع امکان ایجاد یک دیالوگ را فراهم کرده و این آن چیزی است که روزنامهنگاران علم ما به آن سمت حرکت نکردهاند.
شمس: با توجه به اینکه دانشمندان بهجای وابستگی به مالیات به درآمدهای دولتی وابسته هستند که ناشی از فروش نفت است نشان میدهد که ما در این بخش با یک نگاه حاکمیتی مواجه هستیم که دیگر در آن نیازی به مردم نداشته و دانشمندان هم الزامی هم برای پاسخگویی به آن ندارد.
در صورتیکه درآمد دانشمندان وابسته به مالیاتهای مردم باشد مردم از جامعه علمی میخواهند تا نسبت به اینکه پولهایشان را در چه بخشی و در جهت رفع چه مشکلی صرف شده پاسخگو باشد.
آنا: اگر مصداقی بخواهیم به این موضوع بپردازیم مثلاً در ارتباط با موضوعی همچون تراریخته که در یکسو بخشی از جامعه علمی حضور دارد که آن را تأیید میکند و در سوی دیگر عامه مردم هستند که مخالف این موضوع هستند جایگاه روزنامهنگار علم چیست و باید چه موضعی را انتخاب کند؟
شمس: ما نمیتوانیم برای عامه مردم در ارتباط با چنین موضوع تخصصی ساحتی قائل باشیم که بیایند و دانشمندان را نقد کنند. زمانیکه از یک سو اکثریت جامعه علمی که در حوزه زیست فناوری حضور فعال داشته و موافق محصولات تراریخته هستند و از سوی دیگر با عامهای مواجه هستید که معتقد به طب سنتی و مخالف علم و فناوری، طبیعتاً باید جانب جامعه علمی را بگیریم.
افرادیکه دارای تخصص نبوده و در ارتباط با موضوعی اطلاعات چندانی ندارند در نقد یک موضوع تخصصی محلی از اعراب ندارند و این دقیقاً مانند زمانی است که پزشکی دارویی را با ترکیبات خاص برای بیمار تجویز میکند، دیگر مریض نمیتواند پزشکش را در ارتباط با آنچه برایش صلاح دیده نقد کند.
اجاق: بهنظر من این دیدگاه شما نشان میدهد که شما در مدل انتقالی که پیش از این درباره آن صحبت کردم قرار دارید. شما میگویید من روزنامهنگار باید در این بین صدای چه کسی را بلند کنم ولی من میگویم مسئولیت شما بیش از این است، شما باید بگویید که مثلاً در ارتباط با موضوع تراریخته چه چیزی گفته میشود.
شما درباره افرادی صحبت میکنید که درست است در ارتباط با موضوع تراریخته تخصصی ندارند ولی مصرفکننده آن هستند و این محصول وارد زندگیشان میشود. فرض کنید من بهعنوان یک فرد عام در حوزه تراریخته نگرانی این را دارم که اصلاً برنجی که مصرف میکنم و یا روغنی که از بازار میخرم تراریخته است یا نه؟ باید از روزنامهنگار علم خواست تا نگرانی مرا بازتاب دهد و راهحلهای موجود را دقیق عنوان کند. در حال حاضر هیچ فردی از روی اطلاعات خبری نمی تواند نوع و سطح تراریختگی را بفهمد
شما بهعنوان یک روزنامهنگار مهم است که چه جایگاهی را اتخاذ میکنید، درست است که شما در اینجا صدای موافق و مخالفها را منتقل میکنید ولی باید در این میان به این موضوع توجه داشته باشید که این رابطه یک ضلع سوم و چهارمی با نام مردم و سیاستگذار هم دارد.
الان در کشور ما مخاطبان را لایق این نمیدانند که بگویند تراریخته چیست و سطح آن در کشور چقدر است و تنها به این موضوع اشاره میشود که فلان دولت موافق تراریخته بوده و آن را تولید میکرده و ما الان مخالف آن هستیم.
رسالت روزنامهنگار علم صرفاً ایجاد آگاهی نیست البته که بهنظر من این آگاهی هم نه تنها ناقص بلکه دارای جهتگیری سیاسی است. چه میزان خبر، گزارش و یا محتوایی برای مخاطبان تولید شده تا به آنها بگوید اصل این موضوع چیست و او را نسبت به این موضوع آگاه کند.
شمس: زمانیکه شما درباره یک موضوع علمی صحبت میکنید که 100 درصد پذیرفته شده است و دارای قطعیت، طبیعتاً باید سمت علم را بگیرید. بهنظر من روزنامهنگاری علم با سایر حوزهها مثل سیاسی، اقتصای و ... فرق میکند چون در علم یک چیزهایی آزمایش شده و به قطعیت رسیده است ولی در سایر موارد شما تنها باید سعی کنید بیطرف باشید.
اجاق: حوزه علم و روزنامهنگاری علم هیچ گاه به قطعیت نمیرسد. من مثال مشهوری را در روزنامهنگاری علم برای شما بزنم. سال 1996 فضاپیمایی با حمایت ناسا برای بررسی حیات به مریخ پرتاب شد پس از بازگشت این فضاپیما خبری به نقل از ناسا در همه رسانهها کار شد که آثار حیات در مریخ دیده شده است و این در حالی بود که بعدها توسط مقالات علمی مشخص شد که حیات در مریخ وجود نداشته و آنچه بهعنوان علائم حیات مشخص شده بود آلودگی بوده که فضاپیما آن را از زمین به مریخ منتقل کرده بود.
در واقع زمانیکه ما در روزنامهنگاری علم به بررسی موضوعی میپردازیم در درجه اول باید اعتبارکارمان را از یکسو بالا برده و از سوی دیگر ممکن است در خصوص آن سناریوهای مختلف وجود داشته باشد که در اینصورت وظیفه دیگر ژورنالیست علم معرفی آن و همچنین پاسخ دادن به شایعات است.
آنا: خیلی وقتها در جامعه ما گفته میشود که دانشمندان در برج عاج نشستهاند و خود را در جایگاهی والا دیده و هیچگاه به مردم و سایرین پاسخگو نیستند و به نوعی برای خود تقدسی متصور میشوند که هیچکس نباید آنها را نقد کند؟
شمس: بهنظر من حداقل این موضوع در ارتباط با ایران صحیح نیست زیرا در جامعه ما دانشمندان معیشتشان وابسته به دولتی است که به آنها میگوید چه بگویند و چه نگویند. دانشمندان دارای جایگاهی مستقل نیستند و اصلاً برج عاجنشینی وجود ندارد.
در اینصورت دیگر عالمان جامعه بهجای اینکه به مردم در قبال فعالیتهایشان پاسخگو باشند متکی و پاسخگو به دولت هستند.
اجاق: براساس دیدگاه برخی از صاحبنظران این عرصه ترویج علم در ایران فانتزی است بدین معنی که هیچکدام از نهادهای علمی در کشور ما شکل نگرفته است. من مجدد برای توضیح منظورم مثالی میزنم، اگر ما در جامعه خودمان مذهب را با علم مقایسه کنیم به راحتی متوجه میشویم که مذهب دارای نهادهایی همچون مسجد، نماز جمعه، تکیهها، هیئتها و ... است.
در واقع این تریبونها و کنشگران آن فرهنگ مذهبی را بازتولید میکنند و این باعث میشود کودکی که در این فضا بهدنیا آمده و رشد میکند با فضای مذهب در جامعه آشنا بوده و در زمانیکه به سن تکلیف میرسد حتی اگر نماز هم نخواند و یا شعائر دینی را هم رعایت نکند ولی یک دید کلی درباره مذهب داشته و اسلام را بشناسد.
این در حالی است که در مورد علم اینگونه نیست شما دانشگاهی دارید که اصلاً شکل دانشگاه ندارد و در بهترین حالت شبیه کالج است و کنشگران آن هم اساتیدی هستند که دستشان به جایی نمیرسد بنابراین علم و فرهنگ علمی در چنین جامعهای رشد نخواهد کرد.
آنا: یکی از چالشهایی که در حوزه روزنامهنگاری علم مطرح است این است که بعضاً افرادیکه وارد آن میشوند از دانش کافی برای فعالیت در آن برخوردار نیستند. بهنظر شما چه کسانی برای حضور در جایگاه یک ژورنالیست علم باید انتخاب شوند؟
شمس: روزنامهنگاری علم دارای مشکلات فراوانی است که بخشی از آن در همه حوزههای ژورنالیسم وجود دارد. یکی از آنها این است که انتخاب افراد برای فعالیت بهعنوان ژورنالیست علم بیش از آنکه به آن علاقه داشته و دانش آن را داشته باشند تحت تأثیر نیاز آن رسانه وارد آن میشوند و همین موضوع باعث میشود فرد نتواند با آن ارتباط برقرار کند.
اجاق: در کشور ما روزنامهنگاری علم از ابتدا بهواسطه علاقهمندی افراد بوده است اما در جوامع پیشرفته میگویند کسی که در مقطع کارشناسی در یکی از رشتههای علمی (علوم طبیعی) تحصیل میکند در مقطع کارشناسی ارشد برای فعالیت بهعنوان ژورنالیست علم وارد رشته ارتباطات شود.
بهنظر من در ایران ما برای خلاصی از این وضعیت روزنامهنگاری علم هم به پژوهشگر علم و هم به روزنامهنگار علم نیاز داریم ، افرادیکه میبایست در کنار هم قرار گرفته و سرفصلی را برای کسانیکه قصد ورود به این حرفه را دارند آماده کنند.
آنا: توسعه شبکههای اجتماعی و گرایش آنها به سرعت در انتقال پیام و کوتاهنویسی چه تأثیری بر فعالیت روزنامهنگاری علم میگذارد؟
شمس: آنچه بیش از همه شبکههای اجتماعی برای روزنامهنگاران و خبرنگاران به ارمغان آورده استرس در سرعت انتقال پیام است. در گذشته شما در یک رویداد خبری شرکت کرده و پس از آن محتوای آن را سر فرصت و دقت کامل تنظیم میکردید ولی امروز با رشد شبکههای اجتماعی و سرعت انتقال پیام سرعت فدای دقت و کیفیت محتوا شده است.
اجاق: بهنظر میرسد باید درباره شبکههای اجتماعی به اندازه خودش حرف زد و نباید درباره آن اغراق کرد. واقعیتش این است که شبکههای اجتماعی و اصلاً فضای مجازی، فضای خودش را دارد بدین معنی که یک محیطی دمکرات و لیبرالی است که هر کسی میتواند بیاید و در آن حرف خودش را بزند. ذاتش این است و کسی هم نمیتواند بیاید و جلویش را بگیرد.
بهنظر مخاطبان ما هم این را درک کردهاند که برای اطلاع از یک خبر، اسیر تناقضگوییهای شبکههای اجتماعی نشده و به منابع موثقتر مراجعه کنند. البته رسانهها و بهویژه خبرگزاریها باید با هنرمندی از ظرفیتهای این فضا استفاده کرده و با ایجاد همگرایی رسانهای و تولید محتوای جذاب متناسب با این ابزارها، مخاطبان را به علم جذب و علاقهمند کنند.
آنا: بهنظر شما با توجه به اینکه خبرگزاری آنا و رسانههای دیگر آن (روزنامه فرهیختگان و ایسکانیوز) مولود دانشگاه آزاد اسلامی هستند که در تمام کشور گسترده شده چطور میتوانیم از این ظرفیت رسانهای در راستای ترویج علم استفاده کنیم؟
اجاق: در یک بازه زمانی هر سازمان و نهادی تمایل به داشتن رسانهای مستقل برای خود بودند که این اتفاق در دانشگاههای ما نیز رخ داد ولی بهنظر میرسد در حوزه ژورنالیسم علم چنین الگویی نمیتواند موفق باشد. در عوض ما باید بیاییم انجمنها، خبرگزاریها و گروههای علمی محدودب را که در این حوزه فعالیت میکنند را به یکدیگر متصل کرده و از طریق به اشتراک گذاشتن دانش اندوختهشان به توسعه آن کمک کنیم.
اینکه هر سازمان و نهادی برای خود رسانهای داشته باشد و برای خود رسالتی تعریف کند فعالیتی جزیرهای است و راه به جایی نخواهد برد. ما برای اینکه بتوانیم به ترویج علم در جامعه کمک کنیم باید بتوانیم زنجیرهای از مراکز فعال در حوزه علم تشکیل داده و از این طریق صدایمان را به گوش سیاستگذاران برسانیم و در نتیجه به ارتقاء سطح آگاهی جامعه کمک کنیم.
شمس: بهنظر من فعالیت رسانهای هر سازمان و نهادی جز انحصارگرایی راه به جایی نمیبرد و باعث میشود آن رقابتی که بین رسانهها برای انتشار یک خبر وجود داشته باشد از بین برود و آن نهاد و سازمان حق رسانه خود را برای انتشار یک محتوا محفوظ بدارد که این موضوع شایسته فضای رسانهای یک جامعه نیست.
انتهای پیام/4105/
انتهای پیام/