پایان عرصه سیاستورزی جناحی و آغاز سیاستورزی مستقلانه در ایران
حسن صادقیان در گفتگو با خبرنگار حوزه تشکلهای دانشگاهی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، با اشاره به پایان عرصه سیاستورزی جناحی در ایران اظهار کرد: در طول سه دهه اخیر، سیاستورزیها و عملکرد دولتمردان جناحی و احزابمآب، اوضاع جامعه را به نقطهای رساند که اکنون به جرأت میتوان از «پایان عرصه سیاستورزی جناحی و آغاز سیاستورزی مستقلانه» سخن گفت.
وی افزود: ویژگی اصلی این دوره، میتواند کاربست «سیاستِ ضد سیاست» از سوی شهروندان باشد؛ به این معنا که مردم مخالف این خواهند بود که یک بخش بوروکراتیک سرنوشت سیاسی مردم را تعیین کند و همه چیز بر مدار سیاست حزبی و جناحی بچرخد.
مدرس دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه در اصل، این احزاب و جناحها توسط سیاستمداران حرفهای اداره میشوند، گفت: آنان رأیدهندگان را تشویق میکنند که حس مسئولیت سیاسی را از خود دور کنند و تنها به لیست و اسامیای که آنها مشخص میکنند رأی دهند. علاوه بر این، احزاب سیاسی با تشویق رقابت خودخواهانه برای قدرت و تقدم منافع جناحی بر منافع عمومی، موجبات فساد و بیارزش شدن سیاست را فراهم میآورند.
صادقیان عنوان کرد: این در حالی است که طبق اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی، قرار بر این بود که تصمیمگیری سیاسی از پایین انجام شود و وجه انسانی به خود بگیرد، بهترین وضعیت ممکن برای همه انسانها فراهم شود تا سرشت خویش را بپرورانند و ویژگیهای متفاوت خویش را ابراز کنند، افراد در برابر کاربرد خودسرانه قدرت و اقتدار سیاسی احزاب و دولتها حفاظت شوند و قس علی هذا.
وی خاطرنشان کرد: طبق گفته واسلاو هاول، «سیاستِ ضد سیاست» به چند دلیل با دموکراسی ارتباط دارد؛ نخست آنکه این سیاست توسط مردمی اعمال میشود که سیاستمداران حرفهای نیستند. هاول اشاره میکند که تغییرات سیاسی در کشورهای بلوک شوروی معمولاً نه توسط سیاستمداران بلکه بوسیله ریاضیدانان، فلاسفه، پزشکان، نویسندگان، مورخان و کارگران عادی انجام شده است.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: دقیقاً بدین خاطر که آنها وابسته به شیوههای خشکاندیشانه عادت و تفکرات سیاسی نبودند. بنابراین سیاست ضد سیاست، بر این مدعاست که کسانی که در زمینه سیاست تخصصی ندارند، نقش ارزشمندی در حیات سیاسی بازی میکنند.
صادقیان گفت: دلیل دوم آنکه سیاست ضد سیاست، در برگیرنده مفهومِ شهروندی است. شهروندی که مسئول و شجاع است. در خلال انقلاب مخملین در سال 1989، هاول در یک کنفرانس مطبوعاتی میگوید: «هنگامی که فردی در تلاش است که مطابق با وجدانش عمل کند، وقتی که میکوشد براساس حقیقت سخن بگوید یا هنگامی که سعی میکند همانند یک شهروند رفتار کند، حتی در شرایطی که شهروند اعتبار خود را از دست داده است، هر چند شاید این اقدامات لزوماً ره به جایی نبرند اما توان و پتانسیلِ دگرگونی در آنان وجود دارد».
وی افزود: تأکیدی که بر مفهوم شهروندی میشود باعث طرد بیتفاوتی و ناامیدی میشود. این تأکید را خاطرنشان میسازد که عمل مسئولانه فردی، پایهای برای ایجاد دموکراسی زنده و پایا است. در این نوع دموکراسی، هر فرد یا جمعی مسئولیت اقداماتشان را میپذیرند و خود را در جایگاه «مأمور معذور» قرار نمیدهند. چنین افراد و یا جمعی، چنین یا چنان رفتار نمیکنند که صرفاً متفاوت رفتار کرده باشند؛ چراکه میدانند در این صورت تنها قفسِ اسارت «در خود بودن» را با رنگهای متفاوت آراستهاند. آنها تلاش میکنند به اتکای اندیشه، عمل و احساس خودشان در مواجهه با واقعیت معیّنی، کموبیش آگاهانه، تفاوت ایجاد کنند.
مدرس دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد: سوم آنکه سیاستِ ضد سیاست، برداشتی از اجتماع ارائه میدهد؛ اجتماعی که متشکل از مردم همفکر است و امکان فعالیت سیاسی را فراهم میسازد. در این اجتماع، امکان بهوجود آمدن درکی زنده از همبستگی، برادری و اعتماد شخصی شکل میگیرد و بدین ترتیب قدرت و توان ایستادگی و مقاومت در قبال قدرتی غیرشخصی فراهم میشود.
صادقیان ادامه داد: چهارم آنکه سیاست ضدسیاست، به این نکته میپردازد که چگونه سازمانهایی که بهوجود میآیند از بیگانه شدن و بوروکراتیک شدن پرهیز میکنند و در عین حال شبکهای از نهادهای مؤثر ایجاد کنند. این شبکهها در اصل میتوانند بدیلیهایی در برابر نظام ارتباطی رسمی بهوجود آورند. سرانجام، سیاست ضد سیاست، ارائهدهنده دیدی کلی است درباره این که کدام تصویر، تصویر آینده جامعه دموکراتیک است و این چگونه به نظر میرسد.
وی عنوان کرد: امید است در انتخابات آتی مجلس و ریاست جمهوری، شهروندان جامعه ایران، با اتحاذ «سیاست ضدسیاست»، بتوانند تغییری شگرف و درخشان در سپهر سیاسی ایجاد کنند. آنها میتوانند با انتخابهای درست و حساب شده، افرادی متفاوت از لیستِ جناجی، فامیلی، قومی و نژادی، به مجلس و حتی مقام ریاست جمهوری بفرستند و بدین ترتیب، با انتخابها و رأیهایشان، مشخص کنند که کدام تصویر، تصویر آینده جامعه ایران باشد.
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: به اعتقاد ما در صورت تحقق این امر، مشخصه بارز این تصویر، «سیاستورزی مستقلانه» خواهد بود که مهمترین مؤلفهاش پذیرش «اصلِ مشارکت» است؛ یعنی «شرکت کردن یک ملت در تعیین سرنوشت خود و برخورداری از فرصت برابر تا مستقیماً در آن تصمیمگیریها و عملکردهایی که مستقیماً با منافع خودشان ارتباط دارد، مشارکت کنند».
انتهای پیام/4118/
انتهای پیام/