مردم مجریانی را دوست دارند که واژهها را دستچین میکنند + فیلم
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، فوژان احمدی از جمله مجریان جوان تلویزیون است که در چند سال اخیر توانسته در برنامههای مختلف توانایی خود را در عرصه اجرا و گویندگی نشان دهد. اجرای برنامههای تلویزیونی همچون «صبح به خیر ایران» و «سیمای خانواده» در شبکه یک سیما و برنامه «ترانه باران» در شبکه شما بخشی از برنامههای تلویزیونی است که در کارنامه وی دیده میشود.
وی علاوه بر تحصیل در رشته حقوق، درحال حاضر دانشجوی مقطع دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی است. احمدی توانسته است در اجراهای تلویزیونی از علاقه اصلی خود یعنی شعر و ادبیات و اندوخته علمی در این حوزه بهخوبی بهره می برد. در ادامه گفتگوی خبرنگار خبرگزاری آنا را با این مجری جوان تلویزیون را از نظر میگذرانید.
آنا : از چه زمانی احساس کردید که به کار اجرا یا اصولاً فعالیتهای مرتبط با آن علاقه دارید؟ آیا این تمایل در راستای علاقه شما به ادبیات بود؟
احمدی: من جزء آدمهای خوشبختی هستم که کار و تحصیل امروزم همان رؤیاها و آمال دوران کودکیام هستند. از قبل از دبستان چیزهایی به عنوان شعر میگفتم و مادرم یادداشت میکرد و همیشه هم سعی میکردم آنها را به تقلید از مجریان تلویزیون اجرا کنم. عاشق تلویزیون بودم و کتاب خواندن و نوشتن.
البته علاقه به ادبیات در همه افراد خانواده ما وجود داشت؛ پدرم بیشمار شعر کلاسیک از بر بود؛ و بقیه اعضای خانواده هم مطالعات ادبی زیادی داشتند؛ کتابخانه مجهزی هم در خانه داشتیم که بیشتر شامل کتابهای ادبی و تاریخی میشد. یکی از سرگرمیهای ما در خانه مشاعره بود که البته پدر با اختلاف زیاد همیشه پیروز میشد!
فکر میکنم تا همین 10 یا 15 سال پیش، تمایل به ادبیات و علاقه به اجرای رادیو و تلویزیونی، با هم قرابت خاصی داشتند و عطش دیده شدن، کمتر افراد را به سمت رسانه میکشید. با قاطعیت میتوان گفت مهمترین دانشی که میتواند مجری و گوینده را از سایرین ممتاز کند، تسلط به زبان و ادبیات فارسی است و این نکته را پیشکسوتان رادیو و تلویزیون بارها تصدیق کردهاند.
آنا: ورودتان به عرصه گویندگی در رسانه به صورت حرفهای چگونه بود؟
احمدی: اولین بار وقتی در مقطع پیش دانشگاهی بودم، به عنوان مجری کودک، در سیمای مرکز اصفهان تست دادم و قبول شدم، اما همان موقع آقای ضرغامی که رئیس سازمان صداوسیما بودند نامهای ابلاغ کردند که همه گویندگان باید مدرک کارشناسی یا بالاتر داشته باشند یا دانشجو باشند. البته این مسئله به نفع من تمام شد چون تمام تمرکزم را روی کنکور سراسری گذاشتم و با رتبه دو رقمی در رشته حقوق دانشگاه اصفهان پذیرفته شدم و چون جزء بچههای استعدادهای درخشان بودم، این فرصت طلایی را داشتم که همزمان در رشته دیگری هم تحصیل کنم؛ که من رشته ادبیات فارسی را انتخاب کردم.
ترم دوم دانشجویی به توصیه یکی از گویندگان قدیمی رادیو اصفهان، در تست رادیو و بلافاصله در آزمون مجریگری تلویزیون شرکت کردم و در هر دو پذیرفته شدم. یک هفته بعد از تست، اولین برنامه تلویزیونیام را در پاییز سال 1386 اجرا کردم.
دانشی که میتواند مجری و گوینده را از سایرین ممتاز کند، تسلط به زبان و ادبیات فارسی است
تا سال 1391 در اصفهان برنامههای مختلفی را اجرا کردم مثل «صبح اصفهان» که برنامه زنده صبحگاهی بود، «اکران» که برنامهای ویژه نقد آثار سینما و تلویزیون بود و یا در «مسیر جوانی» و ... .
همزمان از هر دو رشته کارشناسی فارغالتحصیل شدم. در همان سال هم کارشناسی ارشد حقوق بینالملل و هم زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه الزهرا(س) قبول شدم، اما تصمیم گرفتم که ادبیات را ادامه دهم. همزمان برنامه «نغمهها» را که ویژه شعر و موسیقی بود، در شبکه پنج (شبکه تهران قدیم) روی آنتن داشتم.
سپس به برنامه سینمایی «هفت» در شبکه سه سیما دعوت شدم. حضور در برنامه سینمایی «هفت» نقطه عطف کارنامه کاری من بود. فرصتی که هم برنامهسازی را بیاموزم و در حوزه تولید تلویزیونی ایدهپردازی کنم و هم با سینما به شکل حرفهای آشنا شوم. کمکم نوشتن متنهای مختلف برنامه هفت را آغاز کردم که با صدای خودم در برنامه پخش میشد. اجرای بخشی از برنامه به شکل تولیدی را هم بر عهده داشتم. این تجربه چهار سال طول کشید.
همزمان برنامههای زنده «صبح تعطیلی» شبکه جام جم و «خونه زندگی» شبکه دو سیما را هم تجربه کردم. سال 1394 به شبکه یک سیما رفتم و جزء لیست مجریان این شبکه قرار گرفتم. «صبح به خیر ایران» و «سیمای خانواده» را برای مدتی نیز اجرا کردم.
«همین امروز همین امشب» در شبکه سلامت، «ترانه باران» در شبکه شما، «خانه مهر» و «باهمستان موسیقی» در شبکه جام جم، «زنگ هفت» و «خیابان جام جم» هم از برنامههای دیگری است که تا به امروز به شکل زنده روی آنتن داشتهام.
آنا: مطالعات جانبی و رشته تحصیلی شما چه اندازه در پیشرفت کارتان مؤثر بود؟
احمدی: اگر در این سالها پیشرفتی داشتهام، همهاش را مدیون خواندن و نوشتن بیوقفه هستم. بعید میدانم که کسی بتواند در رسانه موفق باشد ولی رابطه خوبی با کتاب نداشته باشد.
آنا: چگونه میتوان در رادیو و تلویزیون، هم با مخاطبان عام (زنان خانهدار، جوانان و افرادی که تحصیلات عالی ندارند) ارتباط صمیمانه برقرار کرد و هم در صحبت کردن و اجرای برنامه زبان فاخر، سالم و در عین حال شیرین و روان داشت؟ آیا تناقضی بین این دو وضعیت وجود ندارد؟
احمدی: این پرسش را بارها شنیدهام و گمان میکنم تناقض در طرح همین پرسش است. آیا عموم مردم با سطح سواد و علایق گوناگون، با زبان شیرین و روان فارسی بیشتر ارتباط برقرار میکنند یا با ملغمهای از واژههای بیگانه و اصطلاحات مجعول؟! خوشبختانه امروز زنان خانهدار هم تحصیلات عالی دارند و اگر هم مدرک تحصیلی نداشته باشند، اهل مطالعه هستند و اصلاً همه مردم جامعه، در هر نقطهای که زندگی کنند به مدد گسترش دسترسی به فضای مجازی، آگاهتر از همیشه هستند؛ بنابراین حتماً کار ما هر روز دشوارتر میشود، چرا که همواره باید، در مسیر دانایی، چندین گام از مخاطبانمان جلوتر باشیم.
آنچه برخی بهعنوان زبان فاخر از آن نام میبرند و اصلاً صفت فاخر که در مورد فیلمها و سریالها هم گهگاه به کار برده میشود؛ به نظر من یک معنای اصطلاحی پیدا کرده که خیلی هم گویا نیست.
زبان رسانه همواره نشاندهنده ادبیات رسمی و زبان معیار یک جامعه است
زبان مادری ما با پیشینه چند هزار ساله و با تکیه بر شانههای کتابهای ارزشمند و شناختهشده در جهان خود ارزشمند و فاخر است و کافی است که از مبالغه در استفاده از واژههای بیگانه ــ آن هم فقط به خاطر فضلفروشی ناشیانه ــ پرهیز کنیم و البته کتابهای ارزشمند ادبیات کهن را به فراموشی نسپاریم.
ما زمانی مدارسی داشتهایم که بچهها در آن سعدی و حافظ و مولانا میخواندند و از بر میکردند، اما امروز از مدارس ما حتی یک مولاناشناس هم بیرون نمیآید و حتی دانشجویان مقطع کارشناسی هم اغلب در خواندن سادهترین متون و اشعار کلاسیک درمیمانند.
آنا: ارزیابی شما از سبک اجرای برخی مجریان در استفاده از واژگان خودمانی و یا فارسی شکسته چیست؟
احمدی: فکر میکنم منظور شما از یک اجرای خودمانی و کلمات شکسته، استفاده از ادبیات کوچه بازاری باشد. زبان رسانه همواره نشاندهنده ادبیات رسمی و زبان معیار یک جامعه است. در تعریف زبان معیار معمولاً میگفتند همان زبان روزنامه و رادیو و تلویزیون است، اما در سالهای گذشته موجی به راه افتاد که گویا هرکس بیشتر از اصطلاحات و نحوه کلام افراد کمسواد جامعه یا واژههای مورد استفاده در محیطهای غیررسمی استفاده میکرد؛ تبحر بیشتری در سخنوری داشت! بیتردید همانطور که هیچ کس با لباس خواب در مهمانی رسمی ظاهر نمیشود، با ادبیات و واژگان نامناسب هم نمیتوان در رسانه جایی برای خود باز کرد. مردم همواره ادب و متانت را پسندیدهاند و در طول سالها مجریانی را دوست داشتهاند که بیشترین دقت نظر را در دستچین واژهها داشتهاند.
آنا: آرزوی خودتان در حوزه کاری و برنامهسازی چیست؟ به تعبیر بهتر، دوست دارید مجری یا تهیهکننده چه برنامهای و با چه محتوایی باشید؟
احمدی: یکی از آرزوهای من تولید یک برنامه ارزشمند و به یاد ماندنی در تلویزیون است؛ یعنی آوردن یک ایده تازه و ساخت یک برنامه در شأن مخاطبان تلویزیون. امروز خیلی از تهیهکنندهها به هیچ وجه ایدهپرداز نیستند و تنها حقالعملکارند؛ تعداد اهالی اندیشه در تولید آثار ارزشمند زیاد نیست که باید قدرشان را دانست و آرزوی دیگر من کار کردن و آموختن در کنار این برنامهسازان خوب است.
به نظرم در حوزه خانواده ما هنوز راه دشواری را در پیش داریم؛ با افزایش سطح سواد و تغییر ذائقه فرهنگی مردم، دوست دارم برنامهای با محوریت خانواده داشته باشیم که مورد پسند خانوادههای امروز ایرانی باشد و نه تکرار و تقلید از سالهای دور که امروزه مطلوب هیچکس نیست.
آنا: با توجه به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب در جمع شاعران و البته دستورالعملهای سازمان برای ترویج زبان فارسی، فکر میکنید برنامهسازان تلویزیونی چگونه میتوانند در این راستا مؤثر باشند؟
احمدی: امسال وقتی صحبتهای حضرت آقا را در مراسم دیدار با شاعران شنیدم، شادیام وصفناپذیر بود. احساس کردم دغدغهای که سالها داشتم و از سوی بسیاری از برنامهسازان و اهالی رسانه مورد بیتوجهی قرار گرفته بود، حالا با این تأکید و توجه جلوه دیگری پیدا میکند.
اما باید توجه داشت که علاقه و دغدغه نسبت به زبان و فرهنگ یک جامعه یک شبه به دست نمیآید؛ اینکه در برنامه فقط یک کارشناس ادبیات بیاوریم حرفی بزند یا واژههای درست را زیرنویس کنیم بهتنهایی راهگشا نیست. به نظرم بیش از همه حضور پی در پی متخصصان و علاقهمندان واقعی را میطلبد. بهویژه آنها که در جلوی دوربین نقشآفرینی میکنند بیش از همه باید پاسدار زبان فارسی باشند. این پاسداری هم تنها به معنای تلاش برای استفاده از واژگان فارسی نیست، بلکه مطالعه جدی و دانش عمیق را میطلبد وگرنه تبدیل به یک مسئله فرمایشی میشود که خیلی زود هم رنگ فراموشی میگیرد.
همانطور که هیچکس با لباس خواب در مهمانی رسمی ظاهر نمیشود، با ادبیات و واژگان نامناسب هم نمیتوان در رسانه جایی برای خود باز کرد
شاید وقت آن رسیده که در کنار حضور انبوه هنرپیشگان، خوانندهها، فوتبالیستها، پزشکان و روانشناسان ــ بیمناسبت و بامناسبت ــ به سراغ اندیشمندان و پژوهشگران حوزه ادبیات فارسی، شاعران، داستاننویسان و نویسندگان ارزشمند کشور هم برای حضور در برنامههای پربیننده تلویزیون برویم.
آنا: با توجه به سابقه اجرای برنامه خانواده چرا مخاطبان سنتی برنامههای خانوادگی شبیه «صبح به خیر ایران»، برنامه «خانواده» و «تصویر زندگی» در دهه 70 کمتر شدهاند؟ ایراد از فرم یا محتوای برنامههاست یا این که با توجه به گسترش رسانههای جمعی و فضای مجازی، یک روند کلی و طبیعی است؟
احمدی: هر ایدهای متعلق به دوره خاصی است؛ چون بر اساس سلیقه مخاطبان آن روز پیریزی شده است. اگر همان ایده را تنها با تغییر دکور و مجری بخواهیم دههها ادامه دهیم قطعاً شکست میخوریم. این اتفاق برای بسیاری از برنامههای نشاندار و قدیمی تلویزیون افتاده است، وگرنه برنامههایی که ایدههای نو دارند و مقتضیات روز جامعه را در نظر میگیرند همچنان پرطرفدارند و نشان میدهند مردم تلویزیون را کنار نگذاشتهاند بلکه از برنامههای تکراری و گفتگوهای کسالتآور خسته شدهاند.
آنا: به نظر میرسد ارتباط نوجوان و جوانان (متولدین دهه 80) با پدیدههایی مثل دکلمه، نگارش و خواندن متون ادبی، شعر و ادبیات، خواندن رمان و ... کمتر شده و به آن به عنوان یک فعالیت فانتزی و بیهوده نگاه میکنند (به نسبت نسل متولدان دهه 50 و 60 و حتی اوایل دهه 70)؛ اگر موافقید دلیل این موضوع را چه میدانید؟
احمدی: به هیچ وجه با نظر شما موافق نیستم. همین روزها مشغول داوری جشنوارهای برای گویندگان و مجریان جوان هستم، در بخش شعر و متنخوانی. حضور چند هزار نفری در این جشنواره، انتخاب اشعار و کتابهای بسیار خوب از سوی همین نوجوانها نشان میدهد که چقدر علاقه به ادبیات در آنان پررنگ است و با اشتیاق خاصی این حرفه را دنبال میکنند و اتفاقاً میدانند که اگر بخواهند حتی در یک آزمون گویندگی موفق باشند، ابتدا باید به ادبیات مسلط شوند و این موضوع برای من بسیار دلپذیر و امیدوارکننده بود.
آنا: در حال حاضر مشغول چه کاری در حوزه رسانه یا رشته تحصیلی خودتان هستید؟
احمدی: در حال حاضر دانشجوی دکتری ادبیات فارسی دانشگاه علامه هستم. مشغول نوشتن چند مقاله علمی پژوهشی در ارتباط با متون کهن و نیز در حوزه زبانشناسی هستم. در شبکه ایران صدا، دکلمه اشعار کلاسیک را ضبط میکنیم تا به شکل کتاب صوتی منتشر شود. پیشنهاد یک برنامه شبانه زنده هم در شبکه هفت سیما دارم که بهزودی روی آنتن میرود.
آنا: در انتها اگر نکته یا پیشنهاد خاصی دارید خرسند خواهیم شد که مطرح بفرمایید؟
احمدی: روی سخنم با دانشجویان عزیز است: مدرکها و عنوانهایی که به ما میدهند به خودی خود ارزشی ندارند؛ سواد واقعی ماست که به ما ارزش و اعتبار میبخشد. اگر شیفته تحصیل و کتاب و دانشافزایی هستیم، به دانشگاه بیاییم وگرنه منابع این مملکت را هدر ندهیم. امیدوارم همه ما که بهترین سالهای زندگیمان را در دانشگاه و کلاس درس سپری کردهایم، بتوانیم بهره واقعی از آن ببریم.
انتهای پیام/4072/4104/پ
انتهای پیام/