بیوهکشی نقد شد
به گزارش گروه فرهنگی آنا به نقل از روابط عمومی انتشارات آموت، در نشست بررسی رمان بیوهکشی محمد دهقانی، منتقد ادبی و استاد دانشگاه، حمید عبداللهیان، منتقد ادبی و استاد دانشگاه و محمدرضا گودرزی نویسنده و منتقد، رمان «بیوهکشی» را نقد و بررسی کردند.
بیوهکشی؛ داستانی پر از ترس و وهم و کابوس
محمد دهقانی در این نشست درباره این رمان گفت: «رمان بیوه کشی داستان دختری است به اسم «خوابیده» که با هفت برادر به ترتیب ازدواج میکند (اسمها در رمان بیوه کشی عجیب هستند). بعد از مرگ بزرگترین برادر که نامش «بزرگ» است، به عقد دومی درمیآید و بعد از مرگ برادر دوم، زن برادر سوم میشود و به همین ترتیب الی آخر.»
وی ادامه داد: «همه ماجرا در زمانی حدود ۱۸ سال یا به حساب دقیق راوی ۱۷ سال و ۷ ماه و ۷ روز روی میدهد. همه این اعداد به صورت اندیشیده شده انتخاب شدهاند. کما اینکه کتاب هفت فصل است. نام آخرین و کوچکترین برادر هم «کوچک» است. از بزرگ آغاز و به کوچک ختم میشود. هر چه به پایان داستان نزدیکتر میشویم، حجم فصول داستانی هم کمتر میشود. داستان هفت فصل است که فصل اول ۱۰۸ صفحه است، فصل دوم ۱۱۷ صفحه است، فصل سوم ۱۵ صفحه، فصل چهارم ۱۳ صفحه، فصل پنجم ۱۰ صفحه و فصل ششم ۹ صفحه و فصل آخر ۱۶ صفحه است. در مجموع از تعداد صفحات کمتر میشود و این در ساختار داستان معنادار است. هر یکی از برادرها در یکی از فصلها به شکلی مرموز کشته میشوند و به جز یکی، جسد بقیه به دست نمیآید.»
در بیوه کشی یک زن نجاتدهنده است
در بخش دیگری از نشست حمید عبدالهیان اظهار داشت: «دلیل اصلی که نقد رمان بیوه کشی را قبول کردم این بوده که این داستان، نسبت به داستانهایی که در دهه هشتاد و نود میبینیم متفاوت است و این را پسندیدم. از یوسف علیخانی هم تشکر میکنیم که حرفهایش تکراری نیست. فضای داستاننویسی ما را یا داستانهای تینِیجری گرفته یا داستانهایی که مربوط به مسائل خانمهاست. ایرادی نمیگیرم، خانمها حق دارند درباره خودشان بنویسند اما داستان نویسی دهههای ۸۰ و ۹۰ ما خیلی دارد به سمت دو صدایی و سه صدایی و حتی تک صدایی میرود و تنوع صدا، تنوع جهان بینی نداریم.»
وی افزود: «این رمان حالتی مستند گونه دارد. نویسنده سعی میکند فولکلور و ویژگیهای زندگی روستایی را وارد داستان بکند. یکی از مشکلات زاویه دید آن است. به نظر من زاویه دید یکی از بزرگترین موردهای این داستان است. زاویه دیدی که در آغاز داستان دانای کل است و محدود به خوابیده خانم که بعد از مدتی از خوابیده خانم فاصله میگیرد و سراغ شخصیتهای دیگر میرود که ایکاش نمیرفت که البته زیاد هم نیست. ایکاش مثل «سووشون» همان زاویه دید محدود را میگرفت و از دیدگاه همین خوابیده خانم میدیدیم. یک جاهای خوب رمان که پسندیدم؛ بحث «نقلها». سه چهار تا نقل خیلی قشنگ در این داستان میآید که نمیدانم این نقلها بوده یا نویسنده ساخته است که اگر هم ساخته باشد خوب است. نقلها مرا پیش کارهای «اورهان پاموک» برد. پاموک در کتاب «نام من سرخ»اش از نقل و حکایت استفاده میکند. این نقلها یک لایههای معنایی اضافه تری به داستان میدهد.»
بیوه کشی، رمانی خواندنی است
محمدرضا گودرزی، دیگر منتقد حاضر در نشست نیز خاطر نشان کرد: «رمان بیوه کشی رمانی اقلیمی است یعنی ویژگیهای یک منطقه روستایی را بررسی میکند. گرایش به رئالیسم جادویی دارد و عناصری از رئالیسم جادویی هم در آن هست اما انجام کتاب و به پایان رساندن پلات، رئالیسم جادویی نیست و واقع گرایانه است. اینجا بیشتر به تعریف ژانر غریب تئودورف نزدیک میشویم. ما عناصر نامعمول داریم ولی در آخر توجیه متنی پیدا میکند و تمام این بحثها با آن گودال یا حفره زیر چشمه ربط میکند و اینکه تمام این اعمال را اژدر انجام داده، اساس رئالیسم جادویی از بین میرود و به رئالیسم میرسد.»
وی ادامه داد: «رمان به اسطوره گرایش دارد و توجه به عدد مقدس هفت. بعضی از اعداد مقدس مثل سه، هفت و چهار در قصهها تکرار میشود، بحث بر سر این است که آیا وقتی این اعداد در داستانها باشند همان کارکرد اسطورهای جادویی را دارند یا ندارند؟ بررسی بر این هست که اگر اینها در بافتهایی که قرار میگیرند، پشتش نوعی اندیشهگی وجود دارد و به همین دلیل دیگر آن کارکرد را نمیتوانند داشته باشند. به هر حال ما هفت برادر داریم، هفت چشمه و عناصری از طبیعت داریم و اشاره به هفده سال و هفت ماه و هفت روز و کتاب در هفت فصل روایت میشود.»
انتهای پیام/