فضای گفتمان را برای جامعهای عاری از پرخاشگری و بددهنی مهیا کنیم
به گزارش خبرنگار حوزه رفاه اجتماعی گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، در جامعه امروز ما با هر موردی که مطابق میلمان نباشد برخورد میکنیم گاهی این برخورد از روی عصبانیت و خرد کردن وسایل دم دستی و گاهی با فحش دادن و ناسزا گفتن است.
فحشا به دو نوع است یکی فحش دادن و یکی به معنای فساد در جامعه که ما معنای اولی را بیان میکنیم. چیزی که در جامعه ایرانی به صورت مد شده است یعنی در طول روز عبارات و الفاظ رکیکی را میشنویم و برایمان عادی به نظر میآید.
معمولاً بیشتر ناسزاگوییها را باید بر سر دعوایی دونفره و چندنفره دانست اما این روزها مجبور نیستید تا دعوایی را به تماشا بنشینید و الفاظی رکیک را بشنوید بلکه در هر زمان و موقعیتی می توانید از زبان کوچک و بزرگ، پیر و جوان و زن و مرد بشنوید.
گاهی شنیدن یک فحش را ما در افراد بیسواد و دارای شأن اجتماعی پایین باید نظارهگر باشیم اما با توجه به روزمرگی و مشکلات حاکم بر جامعه آن را میتوانید از یک تحصیلکرده هم بشنوید چیزی که در حال حاضر در جامعه امروزی عادی و مد شده است.
البته به قول یک جامعهشناس که معتقد است این بددهنی و ناسزاگویی ریشه تاریخی دارد یعنی شاعران در اشعارشان و یا شاهان و کسانی که در مسند قدرت بودند به زیردستانشان ناسزاگویی می کردند.
امان قراییمقدم درباره فحاشی گفت: اصولاً ژاژخایی، بدگویی و حرفهای نامربوط در تاریخ ما سابقه دارد شاعرانی بودهاند که کسانی را مورد هجمه قرار میدادند و ژاژخایی میکردند.
البته باید قدرت داشته باشی چرا که کسی که از کسی دستور میگیرد نمیتواند به آن بددهنی کند و ناسزا بگوید همانطور که همین جامعهشناس معتقد است که فحاشی به نوع حکومتها برمیگردد در گذشته طوری بوده که مردم نمیتوانستند حرفشان را بزنند و مجبور به غیبت کردن و فحش دادن و ناسزا گفتن بودهاند که البته مقبول عدهای هم بوده است بنابراین ریشه تاریخی دارد.
این ریشه از کجاست؟ فحش دادن آیا به عنوان ارزش محسوب میشود ؟ و این پاسخی است به این سؤال که بله خانواده اولین ریشه بددهنی را بر ذهن و دهان فرزندانشان کاشت میکنند و این به مرور زمان رشد و سپس در جامعه برداشت میکند. یعنی پدر به فرزند دروغگویی و فحش را آموزش می دهد که آن فرزند در آن محیط آنها را میشوند و یاد می گیرد سپس پسر به همکلاسی در مدرسه بیان می کند، مسافر به راننده ؛ همکار به همکار فحش میدهد یعنی در حقیقت به صورت نقل و نباتی شده که در دهان افراد جامعه بیرون میریزد.
به قول همین جامعهشناس که معتقد است فحاشی خردهفرهنگی است که در جامعه باب شده و دیگران یاد میگیرند. بنابراین از لحاظ جامعهشناسی این ناسزاگویی و تحقیر کردن یک ریشه تاریخی و فرهنگی دارد که به درون خانواده آمد و چون مشکلات زیاد است پدر و مادر به دلیل همین مشکلات در خانواده بددهنی میکنند که این به کودکان منتقل و سپس به جامعه کشیده میشود.
شاید دلیل این همه پرخاشگری و بددهنی در جامعه ریشه در مشکلاتی دارد که در جامعه موج میزند. شاید کسی که دستش به جایی نمی رسد و با قانون روبرو می شود اما توان این را که حرفش را به مسئولان قانونی برساند ندارد هیچ امکانی جز فحش دادن در خود نمی بیند. بنابراین شاید این افراد زمانی که ببیند هیچ قانونی درست اجرا نمیشود و نابرابری به وجود می آید به قدرت زورگویی پناه میبرد.
در گذشته به هیچ عنوان شاهد کتککاریها در ملأعام نبودیم حتی فحش دادن و ناسزا را نمیتوانستیم تحمل کنیم اما امروزه با یک تلنگر شاهد دعواهای لفظی و برخوردهای فیزیکی هستیم و برای جستجوی جلب توجه دیگران هر چقدر صدا را بالاتر ببریم زور و قدرت خود را به اثبات رساندهایم.
مصطفی اقلیما معتقد است که آن احترام و حرفهای زیبا که در گذشته بود الان دیده نمیشود و هر کسی برای گرفتن حقش به جبر و زور و فریاد متوسل میشود. یعنی عادت کردیم به فحاشی و همه لغات آن برایمان عادی و روزانه شده است.
رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران می گوید که فحش و بددهنی یک نوع فرهنگ شده است در حقیقت لغات را به یک معنی دیگر استفاده میکنیم و بیرون آوردن این لغات از آن آدم سالها طول میکشد در حقیقت ما لغات بد و پرخاشگری را فرهنگ کردهایم.
اما تا کی باید با این فرهنگ و مد جلو رفت، چون ذات آدمی اینگونه نیست که این موارد را قبول کند و تمامی این اختلالات رفتاری در جامعه به مشکلاتی بر میگردد که در جامعه طغیان کرده است باید فضایی همراه با آرامش ایجاد کرد و سعی در برطرف کردن مشکلات بر آمد اما اگر این اتفاق صورت نگیرد باید راه گفتگو را در جامعه ایجاد کرد تا کمتر شاهد فحاشی و بددهی در جامعه باشیم.
انتهای پیام/4046/پ
انتهای پیام/