دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
29 بهمن 1397 - 14:35
مارک خارجی، رباینده دل جوانان؛

خشونتی پنهان در پَس مارک‌بازی!/ بدبینی از جنس ایرانی را بزداییم

شخصی که با لباس مارک‌دار و با ماشین میلیاردی‌اش در خیابان‌ها جولان می‌دهد، درصدد متمایز نشان دادن خودش است که خشونتی نمادین را به طبقات پایین‌تر منتقل می‌کند.
کد خبر : 361543
7aywa2whodna1uh12d_2-595x330.jpg

سمیرا نوری-گروه اجتماعی خبرگزاری آنا؛ چیزی نمانده که سراسر شهر را پر کنند؛ هم افقی و هم عمودی! هر خیابانی یکی از این‌ها را در خود جای داده است. حتی سر اتوبان‌ها نیز بی‌کلاه نمانده است. کار به‌جایی رسیده است که خیابان‌ها و محلات را به نام آن‌ها می‌شناسند؛ انگار مادر را به نام فرزند بشناسند. این فرزندان غول‌پیکر و قوی‌هیکل سبک زندگی جدیدی را برای مردم ایران رقم زده‌اند. مراکز خرید از کوچک‌ترینشان گرفته تا بزرگ‌ترینشان و به‌اصطلاح مال‌ها از همان روزی که پا به عرصهٔ ساختمان‌سازی گذاشتند و مغازه‌ها و دکان‌های کوچک را به کناری راندند، سلیقهٔ تازه‌ای را برای مردم ایجاد یا شاید هم تحمیل کردند.


تحمیل سلیقه


مارک‌بازی و برندبازی نتیجهٔ این تحمیل سلیقه است. لباس‌هایی که نمونهٔ ایرانی تمام آن‌ها در کشور وجود است که کاملاً بی‌نام در حال عرضه شدن هستند. در بسیاری از مواقع همین لباس‌های خوش‌کیفیت ایرانی برای اینکه به فروش برسند به نام ترکیه و حتی کشورهای دیگر عرضه می‌شوند. اینکه مراکز تجاری و فروشگاه‌های بزرگ تا حد زیادی بر روی سلیقهٔ افراد تأثیر می‌گذارند کاملاً روشن است، اما همهٔ افراد نیز خود را به این موج نمی‌سپارند و درگیر مارک و برند نیستند. به همین منظور یک گزارش میدانی از خریداران یکی از فروشگاه‌های بزرگ تهران گرفتیم.


مارک لباس برام مهم است


در حال قدم زدن در مرکز خرید بودم. دختر جوانی نیز پابه‌پای من قدم می‌گذارد. پیش‌ازاینکه وارد مغازهٔ پالتو و مانتوفروشی شود، سر راهش قرار گرفتم و از او پرسیدم تا چه حد هنگام خرید برایش مهم است که لباس‌هایش خارجی و به‌اصطلاح مارک‌دار باشند؟ دختر جوان که از ظاهرش می‌شد پاسخش را حدس زد گفت: «من حتماً باید برند لباس را بشناسم. امکان ندارد از برندی که قبلاً خرید نکرده‌ام، چیزی بخرم. لباس ایرانی نمی‌پوشم. دوست دارم لباس باکیفیت بخرم و چند سال استفاده کنم. چه فایده دارد جنس ارزان بگیرم ولی چند ماه بیشتر کار نکند، بشویم گشاد شود یا رنگش تغییر کند. همیشه مارک لباس برایم مهم بوده است. باید معتبر باشد. امتحانش را پس داده باشد. لباس ایرانی تابه‌حال فقط در حد روسری خریده‌ام. حتی لباس راحتی و داخل خانه را از برندهای معتبر می‌خرم. به نظرم آدم باید به خودش اهمیت دهد. برای خودش خرج کند.»


اگر پول داشته باشم، جنس خارجی می‌خرم


اندکی قدم‌هایم را تندتر کردم و خودم را به مغازهٔ لباس مردانه‌فروشی رساندم. از پسری که در حال نگاه کردن به لباس‌ها بود، سؤالم را پرسیدم. او در پاسخ گفت: «برای من خیلی فرق ندارد که چه مارکی را بپوشم. مهم این است که لباس در تنم خوب بایستد. ولی اگر پول داشته باشم، حتماً جنس خارجی می‌خرم. به نظرم ارزشش را دارد. چند سال کار می‌کند. ولی بیشتر دوستانم اهل خرید لباس خارجی هستند. لباس خوب، حس اعتمادبه‌نفس به انسان می‌دهد. نظر دیگران هم دربارهٔ آدم بهتر می‌شود.»


بچه‌هایم دنبال جنس خارجی هستند


به گشت زدن در مرکز خرید ادامه دادم. زن میانسالی را دیدم که در حال تماشای مغازه‌ها بود. جلوتر رفتم و از او پرسیدم که تا چه اندازه خودش را خریدار برندهای خارجی می‌داند. «برای من اصلاً فرقی ندارد که محصولی که استفاده می‌کنم در کجا تولید شده است. مهم کیفیت است. هیچ‌کدام از لباس‌هایی که الان در تنم می‌بینید خارجی نیستند. به نظرم در ایران لباس‌های خیلی خوبی تولید می‌شود. من همیشه خریدار محصولات ارزان و باکیفیتم. پولم را از سر راه نیاوردم که خرج مارک خارجی کنم. اما بچه‌هایم بیشتر مواقع سمت جنس‌های خارجی و اسم ‌و رسم‌دار می‌روند. جوان هستند دیگر. فکر می‌کنند اگر پول بیشتری بدهند جنس بهتری گیرشان می‌آید.»


لباس‌های کمتر ولی مارک‌دار می‌پوشم


از این زن جدا شدم و به‌سوی دختر نوجوانی رفتم که روی صندلی نشسته بود. ظاهراً بعد از گشتن زیاد در حال استراحت بود. انگار از موضوع گزارش خیلی خوشش آمده بود. با آب‌وتاب شروع به پاسخ دادن کرد. «در حدی که پدر و مادرم پول لباس‌هایم را تأمین کنند، لباس می‌خرم. اما ترجیح می‌دهم لباس‌های کمتر ولی مارک‌دار بپوشم؛ مخصوصاً بعضی وسایل مانند کفش. شاید حتی چندین ماه هیچ‌چیزی نخرم، ولی وقتی بخرم حتماً باید خارجی باشد. فقط من این‌طور نیستم. هرکسی که عقلش کار کند، این کار را می‌کند. کیفیت از قیمت خیلی مهم‌تر است. الآن همین کتانی که در پایم می‌بینید را دو سال است که می‌پوشم.»


تولیدات داخلی خوب را می‌خرم


مرد جوانی را دیدم که تازه وارد مرکز خرید شد. پیش‌ازاین که چندان درگیر تماشای اجناس شود، سؤالم را از او پرسیدم. «من خودم را مارک‌باز نمی‌دانم. اما وقتی‌که مطمئن هستم محصولی که به آن نیاز دارم، خارجی‌اش بهتر است چرا نگیرم؟ حتی در بین مارک‌های خارجی هم انتخاب می‌کنم. محصولی را می‌خرم که قبلاً امتحان کردم. اما منظورم این نیست که هرگز از محصول داخلی استفاده نمی‌کنم. اتفاقاً چندین برند خوب پوشاک ایرانی می‌شناسم و بارها از آن‌ها خرید کردم. اگر تولیدات داخلی خوب و باکیفیت باشد، حتماً می‌خرم. نه‌فقط من به نظرم همه، همین کار را می‌کنند. ارزان‌تر و به‌صرفه‌تر نیز تمام می‌شود.»


با تبلیغات نظر مردم را جلب می‌کنند


در همین راستا ابوالفضل ذوالفقاری به خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا گفت: «یکی از علل توجه مردم به برندها، تبلیغات رسانه‌ها و تولیدکنندگان است. تنها در مورد لباس هم نیست، در همهٔ زمینه‌ها تبلیغات بسیار تأثیرگذار است. سعی می‌کنند با تبلیغات و حیله‌های مختلف نظر مردم را جلب کنند. در تبلیغات معمولاً پروپاگاندا است. غلو و افراط زیادی صورت می‌گیرد. به‌گونه‌ای تبلیغ می‌کنند که انگار پوشیدن یک لباس نشانهٔ شخصیت است. این یک مسئله فرهنگی است.»


ساختار و بستر فرهنگی خانواده


وی ادامه داد: «از سویی ذائقه مصرفی آدم‌ها تا حدود زیادی به ساختار فرهنگی و خانواده بازمی‌گردد. سرمایهٔ فرهنگی بسیار مهم است. اگر من در خانواده‌ای زندگی کرده باشم که برای والدینم برند و مارک مهم بوده باشد، پس به من هم انتقال می‌یابد. مسئله دیگر این است که در فرهنگ ما از گذشته، تولیدات باکیفیت کمتر وجود داشته است. نسبت به اجناس داخلی بدبینی وجود دارد. اما محصولات خوبی هم داشتیم که به دلیل عدم توجه کیفیت کمتری پیدا کرد. بعضی‌ها هم به خاطر پز دادن سراغ مارک‌های خارجی می‌روند و افتخار می‌کنند که گوشهٔ آستین کتشان مارک چسبیده باشد.»



صاحب برند باشیم


ذوالفقاری در ادامه بیان کرد: «در همهٔ کشورها وضع بدین گونه نیست. بعضی کشورها مانند چین، خودشان صاحب برند شده‌اند. بدبینی به تولیدات داخلی را از بین برده‌اند. کسی نیازی به برند خارجی ندارد. باید این را هم اضافه کنم که این مسئله در اقشار مختلف مردم، متفاوت است. بستگی به وضع اقتصادی طبقات دارد. بعضی طبقات توان مارک‌بازی را ندارند و صرفاً به رفع نیاز می‌اندیشند.»


استراتژی تمایز


وی افزود: «اقشار بالا گاهی دنبال این هستند که تمایز خودشان را با بقیه بیشتر کنند. به همین دلیل ممکن است به‌سوی برندها کشیده شوند. مثلاً شخص 2 میلیارد پول خودرو می‌دهد و در خیابان‌های تهران گشت می‌زند. دلیل عمده‌اش استراتژی تمایز است. او می‌خواهد تفاوتش با بقیه را نشان دهد. بدین ترتیب خشونتی نمادین را به طبقات پایین‌تر منتقل کرده و در ذهن افراد خشونت و ناراحتی را اعمال می‌کنند.»


ایجاد اخلاق تولیدی و اجتماعی


وی در ادامه اضافه کرد: «استفاده از کالاهای لوکس و تجملی در بسیاری از مواقع توسط افرادی انجام می‌شود که به دنبال تمایز، تفاخر و مصرف نمایشی هستند. این مسائل فرهنگی هستند که یک‌شبه نمی‌توان آن‌ها را حل کرد. اما می‌توان با بهبود فرهنگ تولید، کیفیت کالاها را بالا برد و همتایان خوبی برای کالاهای خارجی ساخت. لازمهٔ این کار داشتن اخلاق تولیدی و اجتماعی است که در درازمدت ایجاد خواهد شد.»


کار فرهنگی تفاخر را کمتر می‌کند


این جامعه‌شناس خاطرنشان کرد: «طبقاتی که به دنبال تفاخرند، در همه جای دنیا وجود دارند. البته وجود این افراد کارکردی هم دارد. در جامعه‌ای که مصرف وجود نداشته باشد، تولید نیز وجود ندارد. اگر بین آدم‌ها تفاوت وجود نداشته باشد، پویایی اقتصاد از بین می‌رود. اما با کار فرهنگی می‌توان جنبه‌های تفاخر و نمایشی موضوع را کمرنگ‌تر کرد. البته نمی‌توان کاملاً از بین برد.»


لباس‌های ایرانی در بین انواع و رنگ‌های مارک‌ها و برندهای خارجی گم شده‌اند. تنها اندکی توجه و تلاش لازم است تا در این بازار شلوغ و پرازدحام، برای خود نام و نشانی درخور دست‌وپا کنند. در این صورت می‌توان پیش‌بینی کرد که بخشی از کسانی که پیش‌تر از پوشاک خارجی استفاده می‌کردند، سلیقهٔ جدیدی پیدا کنند و پوشاک ایرانی را در انتخاب‌هایشان جای دهند.


انتهای پیام/4076/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب