دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
17 اسفند 1398 - 17:53
دیپلمات انقلابی_2/ موجانی در گفتگو با آنا؛

شیخ الاسلام باور داشت این قرن قرن اسلام است/ ماجرای تلخ پذیرش قطعنامه 598

رایزن بخش دیپلماسی عمومی سفارت جمهوری اسلامی ایران در ورشو با بیان اینکه شیخ الاسلام به شدت اعتقاد داشت این قرن قرن اسلام است، گفت: تلخ‌ترین سندی که وی نوشت، تلکس اعلان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ برای نمایندگی‌ها بود.
کد خبر : 476619
seyedalimoujani__262084.jpg

«سیدعلی موجانی»، رایزن بخش دیپلماسی عمومی سفارت جمهوری اسلامی ایران در ورشو در گفتگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجه و بین‌الملل گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا گفت: حسین شیخ‌الاسلام روحیه‌ای فرازمینی داشت و شخصیت و جایگاه وی را تنها می‌توان با شخصیت‌های عرفانی تاریخ مقایسه کرد؛ چه اینکه وقتی مولانا در آثار خود از  «شهباز لامکان» تمثیل می آورد و از  «لامکان» تعبیر می‌کند یا اینکه  «اولیا و عاشقان به  عالم بی چون» را مثال می‌زند، تعبیر عینی و واقعی آن را می‌توان در شخصیتی همچون مرحوم شیخ الاسلام یافت. 


بیشتر بخوانید:


شیخ‌الاسلام محبت صادقانه و اخلاص ویژه‌ای در راه فلسطین و وحدت امت داشت


وی افزود: من با «حسین» و پدرش زمانی که در خیابان ایران سکونت داشتند، در ارتباط بودم. پدرش بورسیه مهندسی بود که به زبان فرانسه تسلط داشت و گرایش وی به علم و دانش باعث شد تا دو پسرش، حسین و منصور را در این مسیر هدایت کند. حسین توانست چند سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از  «برکلی»، مهم‌ترین دانشگاه آمریکا در رشته رایانه  پذیرش بگیرد. مرحوم  «مهدی محتشمی»، یکی از دیپلمات‌های با سابقه کشورمان که دو  سال پیش درگذشت، در خاطرات خود از حضورش در آمریکا و ارتباط با مرحوم شیخ الاسلام گفت که حسین همواره دغدغه اسلام داشت و برای اینکه بچه‌های انجمن اسلامی در آمریکا راحت‌تر بتوانند فعالیت‌های خود را انجام دهند، وانتی خرید و با پولی که از این راه به دست می‌آورد، گوشت حلال به دست بچه‌ها می‌رساند. 


از رها کردن تحصیل در برکلی تا دست بوسی مادر 


رایزن بخش دیپلماسی عمومی سفارت جمهوری اسلامی ایران در ورشو ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی حسین تحصیل در دانشگاه برکلی را رها کرد و به ایران بازگشت. ابتدا به صدا و سیما رفت و در ادامه به جمع دانشجویانی پیوست که سفارت آمریکا در تهران را که به محلی برای جاسوسی این کشور تبدیل شده بود، تسخیر کردند. وی پس از مدتی در وزارت امور خارجه مشغول به کار شد.


حسین شیخ الاسلام


موجانی در ادامه خاطره ای از شخصیت پرعاطفه مرحوم شیخ الاسلام بیان کرد و گفت: حسین شخصیتی فعال و انقلابی داشت که در او می‌توان راستگویی، صداقت، صمیمیت، احساس و عاطفه را به خوبی مشاهده کرد. مجموع این احساسات در وی باعث نشد با وجود اینکه معاون سیاسی وزارت امور خارجه بود از ستارخان به محله مادری خود نرود، برای مادرش نان، آب و مایحتاج زندگی تهیه نکند و باز گردد. شخصیت مرحوم شیخ الاسلام به گونه‌ای بود که حتی وقت بازگشت از خانه مادری روی مادرش را می‌بوسید و برای اینکه به وزارت امور خارجه بیاید از ایشان اجازه می‌گرفت. بارها در روز فقط به مادرش تلفن می زد و یک عبارت ساده می گفت؛  «مادر خوبی؟ بیایم؟» و این گونه به مادرش خدمت می کرد. 


این دیپلمات کشورمان که با شنیدن خبر درگذشت معاون سابق سیاسی وزارت امور خارجه بسیار اندوهگین شده بود، تصریح کرد: به هیچ عنوان نمی‌توانم در گذشت این یار و یاور قدیمی را باور کنم و شاید این بیت از غزل مولانا را بتوان بهترین توصیف از زمان حال دانست؛ 


به روز مرگ چو تابوت من روان باشد


گمان مبر که مرا درد اين جهان باشد


برای من مگری و مگو دريغ دريغ


 به دوغ ديو درافتی دريغ آن باشد


گذشتن از ریاست کمیسیون امنیت ملی و عضویت در کمیسیون اصل 90


موجانی اشاره ای به موضوع کنار کشیدن مرحوم شیخ الاسلام از ریاست کمیسیون امنیت ملی و عضویت در کمیسیون اصل 90 مجلس کرد و گفت: حسین در مجلس با اینکه شایسته‌ترین فرد برای ریاست بر کمیسیون امنیت ملی بود، با قرآن استخاره کرد و به جای آن، به کمیسیون اصل 90 پیوست که استخاره برایش خوب آورده بود.


وی درباره خاطره اش از دوران حضور مرحوم شیخ الاسلام در کمیسیون اصل 90 عنوان کرد: ایشان در کمیسیون اصل 90 به مرجعی برای حل مشکل درماندگان و ناامیدان تبدیل شده بود. یک روز عصر در کتابخانه ام نشسته بود که پیرزنی با صدای محزون زنگ زد و با لرزشی که در صدایش شنیده می شد، گفت: «شیر مادرت حلالت باد، ندیدمت اما پسرم را دیدم که رفتی از زندان آزادش کردی و از بیرون شهر به خانه رساندی. یوسف را از چاه درآوردی و فرزندانش را از بی پدری و همسرش را از بی شوهری نجات دادی. پسرم ای کاش وقتی فرزندم را به خانه رساندی می آمدی به پایت می افتادم و آرام می‌شدم، تو نیستی ولی خدایت هست.  مادری را دلشاد کردی که باور نداشت سال های سخت زندان پسرش را پایان یافته ببیند.»


در کل مکالمه شیخ‌الاسلام اشک می ریخت و می گفت:  «مادر جان دعا کنید و از خدا بخواهید عمرم در این عمل صرف شود».


موجانی گفت: از حسین پرسیدم جرم پسر چه بود؟ گفت:  «عدم تمکن در پرداخت دیه برای قتل غیر عمد حاصل از تصادف رانندگی». شیخ‌الاسلام نماد سادگی و درویشی در خانواده‌ای متشخص بود. با حوصله وقت می گذاشت و مشکلات را درک می کرد، حکمش گاه نافع امور نبود، اما توصیه‌هایش دلنشین بود. 


این دیپلمات مقیم اروپای کشورمان درباره روحیه مرحوم شیخ الاسلام که حامی مقاومت بود، تأکید کرد: در سال‌های اخیر وقتی با تلفنش تماس می‌گرفتی صدای مقام معظم رهبری را آهنگ زنگ مکالمه کرده بود که  «این قرن، قرن اسلام است». او از عمق وجودش به این جمله باور داشت. برایش اسلام، مبنا بود و از روح پاک ائمه اطهار استعانت می جست.


حسین شیخ الاسلام


موجانی درباره خاطره‌اش از امضای قطعنامه 598 و پایان جنگ تحمیلی گفت: کارنامه شیخ‌الاسلام در سیاست خارجی جمهوری اسلامی تابناک است. تلخ‌ترین سندی که نوشت، تلکس اعلان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ برای نمایندگی ها بود. وقتی روزی درباره این متن با وی صحبت کردم، گفت : «در حرف حرف کلمات آن متن، نوشیدن جام زهر از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی بر ذهنم تجلی داشت. خون بود که از قلمم در عصر آن روز و پس از شورای معاونان وزارت امور خارجه که این خبر در آن استماع شد جاری بود و نه جوهر» . ​​​​​​


انتهای پیام/4106/4033/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب