خدمه شاه در دادگاه خلخالی درباره 300 چمدان سرقتی چه گفتند؟
گروه سیاسی خبرگزاری آنا- محمدعلی حسننیا؛ آتابای معاون وزیر دربار و همهکاره اندرونی شاه، در صبح روز 26 دی ماه سال 1357 به اتاق شاه وارد شد و به وی اعلام کرد: «اعلیحضرت وقت رفتن است». در خاطرات اردشیر زاهدی داماد شاه و سفر ایران رژیم وی در آمریکا آمده است؛ شاه از این جمله آتابای فهمید که دیگر به ایران باز نمیگردد. فرح هم در بخشی از خاطرات خود گفته؛ به شاه گفتم بازمیگردیم، ولی وی گفت این سفر فرق دارد.
چه کسانی در فرودگاه هنگام فرار شاه حضور داشتند؟
شاه در ساعت 13 آن روز از طریق فرودگاه مهرآباد و با یک هواپیما مدرن که برای شخص وی ساخته شده بود، از ایران خارج شد. در فرودگاه افراد زیادی برای بدرقه شاه آمده بودند. ریاضی رئیس مجلس سنا، بختیار نخستوزیر، ربیعی فرمانده نیروی هوایی که در آخرین لحظات به پای شاه افتاد و جواد سعید رئیس مجلس شورای ملی آمده بودند، تا شاهد رفتن شاه از کشور باشند. محمدرضا پهلوی با خلبان مخصوص خود سرهنگ معزی به مصر سفر کرد و مورد استقبال انور سادات رئیسجمهور وقت این کشور قرار گرفت. خلبان شاه هم بعدها در سال 60 بنیصدر و رجوی را فراری داد.
آخرین مصاحبه شاه با رسانههای در خاک ایران انجام شد و وی در فرودگاه مهرآباد با چهرهای مغموم و نگران از آینده به خبرنگاران گفت: «مدتی است احساس خستگی میکنم و احتیاج به استراحت دارم. ضمناً گفته بودم پس از این که خیالم راحت شود و دولت مستقر گردد، به مسافرت خواهم رفت». اما شاه هیچ زمان فکر هم نمیکرد، این مسافرت بازگشتی نداشته باشد. وی در جریان کودتای 28 مرداد سال 1332 هم از کشور خارج و به رم رفته بود و بعد از موفقیت کودتا به ایران بازگشت.
حجتالاسلام خلخالی در خاطرات خود درباره آن روز گفته است؛ ابتدا از رادیو و تلویزیون فرار شاه را اعلام نکردند و بعد از آنکه مردم با تلفن و روزنامه کیهان از جریان اطلاع یافتند، به خیابانها آمده و شروع به خوشحالی کردند و مجسمههای شاه و پدرش از تمام سطح شهر و کشور را پایین کشیدند. هویدا در دادگاهی که بعد از انقلاب برای محاکمه وی تشکیل شد، نکات خوبی را اشاره کرده است. آخرین نخستوزیر شاه گفت؛ روز تاسوعا و عاشورای حسینی سال 57 با هلیکوپتر در فراز شهر تظاهرات مردم را با شاه تماشا کردیم، شاه به من نگاه کرد و گفت: باید چه کنیم؟ به اعلیحضرت گفتم: این تظاهرات نیست، بلکه رفراندوم است! شاه به من گفت: دیگر وقت رفتن است.
شاه مثل موش به دنبال هایزر میرفت
شب قبل از رفتن شاه از کشور هم بسیار جالب است. ژنرال هایزر به همراه سولیوان سفیر آمریکا در ایران به صورت مخفیانه به کاخ نیاوران آمدند. شاه و فرح مانند کودکان به دنبال وی حرکت میکردند، تا به او بگوید باید چه کنند. ربیعی آخرین فرمانده نیروی هوایی شاه در دادگاه خود بعد از انقلاب درباره این موضوع گفته بود؛ هیچ وقت فراموش نمیکنم، شاه مانند موش به دنبال هایزر حرکت میکرد، تا او بگوید چه کنند!
یکی از ناگفتههای اساسی فرار شاه از کشور در خاطرات خلخالی آمده است. وی بعد از انقلاب اسلامی نخستین حاکم شرع دادگاههای انقلاب بود. او درباره روز فرار شاه از کشور خاطرات جالبی دارد. خلخالی گفته است که ریاضی با ماشین مخصوص بعد از فرار شاه به مجلس آمد و نسبت به خروج محمدرضا از کشور اعتراض کرد. خلخالی درباره شور و حرارت مردم در روز فرار شاه در سطح خیابانهای تهران گفت: مردم همه خوشحال بودند و در دست تمام مردم روزنامه کیهان بود. او گفته که شاه در موقع فرار استخوانهای پدر و برادر خود را هم از کشور خارج کرده بود.
رئیس دادگاههای انقلاب درباره میزان خروج اموال توسط شاه از کشور نکات جالبی دارد. او به این نکته اشاره کرد که شاه در سفر به آمریکا و تظاهرات دانشجویان ضد او متوجه عمق انقلاب ایران شد و بعد از بازگشت به کشور تمام اموال منقول خود را فروخت و از کشور خارج کرد. خدمه شاه مأمور شدند در بازار چمدانهای بزرگی تهیه کنند؛ تا وسایل و جواهرات قیمتی را بتوانند در آن جاسازی و از کشور خارج کنند. ربیعی هم در دادگاه گفته بود، شاه یک میلیون دلار به او داده بود، تا در آمریکا برای پسرش دو ویلای مجلل بخرد.
چمدانهای که در مصر و مراکش دزدیده شد
ندیمهای شاه و فرح بعضی بعد از فوت شاه به ایران بازگشتند و آنها 28 نفر بودند. آنها در دادگاه گفته بودند، که اموال در هواپیما جاسازی شد و در فرودگاه اسوان بخش زیادی از آن توسط افراد انور سادات به یغما رفت. به رباط پایتخت مراکش هم که رفتند، این دزدیها ادامهدار بود و از 300 چمدان تنها 50 عدد در هواپیما شاه برای سفر به آمریکا باقی مانده بود. این ماجرا یک فرار بزرگ بود.
یکی از نکاتی که میتوان به آن اشاره کرد، مصاحبه اوریا فالاچی در اکتبر 1973 (مهر، آبان 1352) با شاه بود. این مصاحبه عمق کیش شخصیت شاه را نشان میدهد. وی درباره وضعیت ظاهری شاه گفت: شاه موجودی با لبهای چفتزده مانند یک در بسته و چشمهایی یخی مانند یک باد زمستانی است. او ادامه داد که وقتی در دفتر کار مجلل و آیینهکاریشده شاه در کاخ قدیمی صاحبقرانیه با بیمیلی و خشکی با او دست دادم، او بیشتر فردی یخزده با لبهایی بسته بود.
فالاچی گفت که شاه در مصاحبه با او جلیقه ضدگلولهای پوشیده بود و این نشان از ضعف ادراکی او دارد. این روزنامهنگار مطرح خارجی گفت که نشان مریضی در شاه دیده میشد ولی خود میگفت که برای تناسب اندام لاغر شده است.
انتهای پیام/4082/پ
انتهای پیام/