اهداف بلند مدت آمریکا در جنگ هیبریدی، تغییر نظام ایران است
حامد علیزاده در گفتگو با خبرنگار حوزه تشکل های دانشگاهی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، با اشاره به اینکه با وقوع انقلاب اسلامی ایران ساختار سیاسی، نحوه توزیع قدرت و بازیگران روابط بین الملل تحت تأثیر قرار گرفت، اظهار کرد: انقلاب اسلامی، نظام دو قطبی شوروی-آمریکا را به چالش کشید و موجب تقویت و ظهور بازیگران جدید دولتی(جهان سوم) و غیردولتی(جنبشها و ملتها) در صحنه ساختار بینالمللی شد.
وی افزود: با ورود بازیگران جدید به عرصه تعاملات سیستمی، به هم پیوستگی، پیچیدگی و آشوبناکی در سیستم تشدید شد. به دلیل پیچیدگیهای فزاینده محیطی در جهان امروز، پدیدهها نیز به همان میزان پیچیده و چند وجهی شدهاند. جنگ یکی از پدیدههاست که به دلیل ماهیت، ویژگی و شکل عملیاتی آن دچار تحولی بنیادین شده است.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز بیان کرد: به تبع تحولات سیستمی، روش جنگ نیز متحول، و تحت تأثیر ویژگیهای جدید سیستم، مبدل به پدیدهای تحت عنوان جنگ هیبریدی شد که به شدت پیچیده و مقاوم در برابر راه حلهای متداول است. این روش جنگ که اکنون به روش رایج جنگ در جهان تبدیل شده، به گونهای محیط امنیتی جهان را تحت تأثیر خود قرار داده است و قدرتهای بین المللی از این شیوه و الگوی جنگی برای شکست دادن دشمن و دفاع از خود استفاده میکنند و لازم است که ایران در جنگ هیبریدی علیه آمریکا تقویت شود.
علیزاده عنوان کرد: این روزها با شدت گرفتن نزاع بین دو قدرت بین المللی، یعنی ایران و آمریکا، در میان تحلیلگران و اندیشکدههای غربی و ایرانی از جنگهای هیبریدی یا ترکیبی (Hybrid Warfare) سخن به میان میآید. در کتابچه نشست امنیتی مونیخ ۲۰۱۵ جنگ هیبریدی اینگونه تعریف شده است که «نبرد هیبریدی شامل ترکیبی از ابزارهای مختلف متعارف و غیرمتعارف است. این ابزارها از دیپلماسی تا جنگ نظامی را در هشت قسمت شامل میشود که میتوان به دیپلماسی، جنگ اطلاعاتی و پروپاگاندا، حمایت از نابسامانیها و شورشهای محلی، نیروهای نامنظم و چریکی، نیروهای ویژه، نیروهای کلاسیک نظامی، جنگ اقتصادی و حملههای سایبری اشاره کرد.
وی عنوان کرد: آندرو کوریبکو، روزنامهنگار و تحلیلگر ارشد سیاسی روس است که تمرکز مطالعاتی خود را بیشتر در زمینه انقلابهای رنگی، تاکتیکهای تغییر نظامهای سیاسی و همچنین جنگهای نامتعارف در کشورهای مختلف قرار داده است. وی اخیراً نیز کتابی با عنوان «جنگ هیبریدی: رویکردی برای تغییر نظام» منتشر کرده است که به جنگ هیبریدی آمریکا در دوره ترامپ علیه ایران اشاره میکند.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز ادامه داد: کوریبکو میگوید: «دولت ترامپ امیدوار است که از تحریمها به عنوان سلاحی برای وخیمتر شدن استانداردهای زندگی متوسط ایرانیان استفاده کند که به نوبه خود تئوریزه شده است تا آنها را مستعد جنگ اطلاعاتیِ ضد دولتی کند و برای شرکت در «اعتراضات» پس از «جرقه» از پیش برنامهریزیشده آماده کند. اهداف بلند مدت آمریکا از جنگ هیبریدی، تغییر نظام ایران و سپس تحمیل یک الگوی اقتصادیِ بیش از حد نئولیبرال به مردم ایران است که به آمریکا و متحدانش اجازه دهد تا از منابع طبیعی و انسانی این کشور به طور کامل بهرهبرداری کنند؛ آنگاه ایران را به وضعیت قبل از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ بازگرداند که همانند یک دست نشانده منطقهای شود و شاید حتی بر اساس خطوط قومی، تجزیه شود.»
علیزاده خاطرنشان کرد: کوریبکو درباره نقش رسانههای اجتماعی در جنگ هیبریدی علیه ایران را اینگونه تشریح میکند: «نسل چهارم جنگ، به مسلح کردن فرآیندهای اجتماعی مربوط میشود؛ بنابراین انقلاب رنگی -که طبق مدل من اولین مرحله جنگ هیبریدی است- قطعاً در این محدوده قرار میگیرد. رسانههای اجتماعی نقش مهمی در عصبانی کردن مردم دارند، چه از طریق اخبار جعلی و چه خبرهای تا حدودی درستی که از بافت خود جدا شدهاند (بهخصوص از طریق فیلمهای ویرایش شده گزینشی) تا یک روایت دروغین تولید کنند».
وی گفت: آمریکا که نظام جمهوری اسلامی را بزرگترین مانع خود بر سر راه منافع خود میبیند، از ابتدای انقلاب اسلامی بهدنبال کنترل و محدودسازی انقلاب و در صورت امکان تغییر نظام در ایران بوده و پس از امتحان کردن روشهای مختلف از جنگ سخت تا نفوذ نرم برای مقابله با ایران، به این نوع از جنگ ترکیبی یا هیبریدی روی آورده و در مدت اخیر با استفاده از اکثر عوامل (داخلی و خارجی) سازنده این نوع از جنگ، این نبرد را علیه ایران به راه انداخته است.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز تأکید کرد: آمریکا بهدنبال این است که در کوتاه مدت بتواند باعث سردرگمی و مستأصلکردن مردم ایران از طریق به راه انداختن جنگ نیابتی در منطقه و کشیدن جنگ تا مرزهای ایران و همچنین تقویت و حمایت از گروههای تروریستی جهت انجام عملیات تروریستی علیه مردم جهت ناامن کردن ایران از داخل، در میانمدت با سوء استفاده از نقاط ضعف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران فشار بیشتری به آنها وارد سازد و در بلندمدت با تضعیف نظام جمهوری اسلامی جهت قبول تغییر سیاست کلان خود از جمله جدا کردن دین از حکومت داری، حذف ولایت فقیه و در نهایت سرنگونی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران به حداقل ۶ کشور کوچک بشود.
علیزاده عنوان کرد: از نمونههای جنگ تمام عیار نظام سلطه که در رأس آن آمریکای جنایتکار قرار دارد، میتوان به حمله سایبری به تأسیسات هستهای ایران، حمایت از آشوب و فتنه 88، جنگ اقتصادی علیه ایران، استفاده از نیروهای ویژه در جهت ترور دانشمندان هستهای، جنگ دیپلماتیک با هدف انزوای جمهوری اسلامی، تشکیل و حمایت از داعش، تحریمهای اقتصادی فلج کننده، تصویب قطعنامه در شورای امنیت، راه اندازی و حمایت از شبکههای ماهوارهای، استفاده از عناصر داخلی و دست نشانده برای هدایت افکار عمومی از طریق شبکههای اجتماعی به خصوص سلیبریتیها، حمایت از اختلافات مذهبی و دامن زدن به بحث قومیت گرایی اشاره کرد.
وی ادامه داد: پرداختن دائم به مسائلی همچون نفوذ منطقهای و برنامه موشکی ایران در حوزه سیاسی و حقوق بشر ، حقوق زنان در حوزه قانون حجاب حمایت از زندانیان امنیتی تحت عنوان حمایت از زندانیان سیاسی، راه اندازی شبکههای ماهواره ای، شبکههای اجتماعی بر بستر اینترنت، بازسازی دوباره گروهک منافقین جهت پشتیبانی عملیاتی داخل ایران و وجود گروههایی همانند «جنبش عربی آزادیبخش اهواز» در جنوب و «جیش العدل» در جنوب شرق و یا «پژاک» در شمال غرب که هر از چند وقت یکبار اقدام به درگیری مسلحانه با نیروهای نظامی جمهوری اسلامی و یا حملات تروریستی علیه مردم میکنند از دیگر نمونههای جنگ نظام سلطه علیه ایران است.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز خاطرنشان کرد: ایران برای مواجهه با این نوع از جنگها، با انتخاب استراتژیهای سیال و تغییرات تاکتیکی در عرصه نبردهای نظامی و دیپلماتیک، توان خود را برای دفاع پرقدرت هیبریدی افزایش داده تا این تهدیدات را خنثی کند. ایران همچنین با فعال کردن نیروهای مردمی در یمن، عراق و سوریه و کمک مستشاری به دولتهای عراق و سوریه و به کارگیری توان روسیه در سوریه، به دفاع هیبریدی پرداخته است.
انتهای پیام/4118/
انتهای پیام/