عفاف و پوشش در دوره مدیریت خاندان هزار فامیل مهجور بود
به گزارش خبرنگار حوزه تشکلهای دانشجویی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، وحید شورابی در اینستاگرام خود در مورد آییننامه آراستگی و شئون فرهنگی و رفتاری دانشگاه آزاد اسلامی نوشت:
وضعیت اسفبار پوشش در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی همواره در سالیان گذشته موردانتقاد خانوادههای متدین و انقلابی بوده است. نگاه اسکناسی به دانشجویان باعث میشد مسئولان این دانشگاه هیچ حساسیتی به مظاهر بدحجابی و پوشش ناهنجار برخی دانشجویان نداشته باشند. اگر کسی ادعا کند ترویج بیحجابی در بسیاری از شهرستانها از دانشگاه آزاد شروع شد بیراه نگفته است.
بسیج دانشجویی در دوره مدیریت جدید دانشگاه آزاد از همان روزهای اول پیگیری این مسئله را در دستور کار قرارداد. نهایت با بررسیهای انجامشده پیشنویس اولیهای توسط معاونت فرهنگی آماده شد و چند مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمینهٔ عفاف و پوشش دانشجویان که در دوره مدیریت خاندان هزار فامیل ابلاغ نشده و یا مهجور مانده بود بهعنوان آییننامه آراستگی و شئون رفتاری دانشگاه در اختیار اعضای شورای فرهنگی برای اعلام نظر قرار گرفت.
پیشنویس آییننامه در اختیار حداقل ۵۰ مسئول بسیج دانشجویی و بسیاری از مسئولان فرهنگی واحدها و صاحبنظران فرهنگی قرار گرفت و نهایت با اعمال نظرات دقیق آنان مجدد در دستور شورای فرهنگی دانشگاه قرار گرفت و همه اعضا ازجمله افرادی همچون فریدالدین حداد عادل و خانم دکتر حاج عبدالباقی به تصویب آن رأی دادند. حتی برخی افراد معتقد بودند باید سختگیرانهتر باشد اما اکثریت نظرشان این بود در قسمت مصادیق پوشش غیرمجاز همان مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد.
حال یک ماه بعد از ابلاغ آییننامه، رسانهها و افراد ضدانقلاب همچون بیبیسی، مسیح علینژاد با همافزایی اصلاحطلبان با شانتاژ مصوباتی که حداقل از ۸ سال پیش در دانشگاههای دولتی باقوت و ضعف در حال اجراست را در بوق و کرنا کردهاند تا به این بهانه تغییرات مدیریتی این دانشگاه بعد از فوت مرحوم حاجآقا را زیر سؤال ببرند.
در این میان برخی افراد خود همهچیز پندار همزمان با ضدانقلاب، آییننامه را موصوف به صفاتی همچون مسخره، اقدام اشتباه و سفیهاند کردهاند. نقد به آییننامه اشکالی ندارد و متن ابلاغشده وحی منزل نیست؛ اما اینکه آییننامهای که احتمالاً آن را نخواندهایم به چنین صفاتی ببندیم و افراد را متهم به بستن با دانشگاه آزاد کنیم، با روش و منش انقلابیگری همخوانی ندارد.
وقتی نقد منصفانه و موشکافانه محتوایی جای خود را به نقد شخصیت، تهمت و قضاوت عجولانه در مورد افراد بدهد این دیگر اسمش نقد نیست، کینهتوزی و تسویهحساب شخصی است.
پینوشت: نکته اینجاست که در تدوین آییننامه برخی ادوار تشکلهای دانشجویی دانشگاه تهران ازجمله همسنگران سابق ما در بسیج نقش اساسی داشتهاند. تعیین نحوه تعامل بسیج دانشجویی با دانشگاه آزاد بر عهده مجمع هماهنگی این تشکل است که حداقل ۵۰ نفر از مسئولان بسیج دانشجویی این دانشگاه هستند. بسیج دانشجویی هیچگاه همکاری خود با مجموعه دانشگاه و سایر مجموعهها را بر اساس کینههای افراد بیتقوا تنظیم نمیکند. نقدهای لازم به مجموعه دانشگاه آزاد بهصورت مستمر در جلسات، نشستهای فصلی و استانی به مسئولان دانشگاه منتقل میشود. حتی اگر لازم باشد با اعضای هیئت امنا مکاتبه میشود؛ مانند نامه اخیر ۳۶ دفتر بسیج در خصوص تغییرات مدیریتی کلان دانشگاه و ابلاغ هشدارهای لازم در این خصوص. متهم کردن افراد به بستن با مسئولان بدون ذکر دلیل و مصداق بستن چیزی جز کینهتوزی و دشمنی نیست. ما که ادعای تاریخدانی انقلاب را داریم باید بیشتر از بقیه از سرنوشت اعضای سازمان مجاهدین انقلاب که همه را متهم به سازشکاری میکردند اطلاع داشته باشیم و عبرت بگیریم. سرنوشت اکبر گنجیها و مخملبافها جلوی چشم ماست.
انتهای پیام/پ
انتهای پیام/