گفتمان صلح عادلانه میتواند رکن سند ایرانی ـ اسلامی پیشرفت باشد
گروه بینالملل خبرگزاری آنا-مجتبی اسماعیلی: در افق 1444 مندرج در سند الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت تأکید شده است مردم ایران مردمی دیندار، عموماً پیرو قرآنکریم، سنت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) و با سبک زندگی و خانواده اسلامی-ایرانی و روحیه جهادی، قانونمدار، پاسدار ارزشها، هویت ملی و میراث انقلاب اسلامی، تربیتیافته به تناسب استعداد و علاقه تا عالیترین مراحل معنوی، علمی و مهارتی و شاغل در حرفه متناسب خواهند بود و احساس امنیت، آرامش، آسایش، سلامت و امید زندگی را در سطح برتر جهانی خواهند داشت.
تا افق 1444 ایران پیشتاز تولید علوم انسانی- اسلامی و فرهنگ متعالی در سطح بینالمللی خواهد شد و در میان پنج کشور پیشرفته جهان در تولید اندیشه، علم و فناوری جای خواهد گرفت و از اقتصادی دانشبنیان، خوداتکا و مبتنی بر عقلانیت و معنویت اسلامی برخوردار میشود. همچنین ایران از نظر سطح کلی پیشرفت و عدالت، در شمار چهار کشور برتر آسیا و هفت کشور برتر دنیا شناخته میشود و دارای ویژگیهای برجسته جامعه اسلامی و خاستگاه تمدن نوین اسلامی- ایرانی خواهد بود.
تحقق این الگو بهعنوان سنگ بنای ساختن ایرانی پویا و متفکر در عرصه جهانی میطلبد تا همه اندیشمندان داخلی خود را در آن مشارکت دهند. این موضوع و نیز جایگاه ایران در جهان اسلام و مقابله قدرتهای غربی با ایران از راه اسلامهراسی، باعث شد تا گفتگویی با دکتر «داود عامری»، دبیر کل مجمع جهانی صلح اسلامی داشته باشیم که مشروح آن در ادامه تقدیم میشود.
قرار است سال آینده، هشتمین کنفرانس الگوي ایراني- اسلامی پیشرفت برگزار شود. از منظر سیاستخارجی، ایران در راه رسیدن به الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت چه الگوها و پارامترهایی را باید رعایت کند؟
مقام معظم رهبری با نگاه دوراندیشانه خود مسیری را از چندسال پیش ایجاد کردند و زمینههای انجام گفتمانی در حوزه الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت فراهم شد. همچنین زمینه این موضوع فراهمشد تا نخبگان دور هم جمعشوند و درباره آن حرفبزنند و دغدغههایشان را بگویند. مجموعه این اتفاقات باعث انتشار سند و تشکیل دبیرخانهای شد که بتواند این مفهوم و رویکرد را دنبال کند. این اقدام، بسیار باارزش است و باید همت دستاندرکارانش را ستود و تشکر کرد. همانگونه که رهبر انقلاب بیان کردند، این سند میتواند مسیر 50 سال آینده ما را ترسیم کند.
مقام معظم رهبری با پیامی که درباره سند الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت دادند، فرصتی برای توجه جدی و مجدد به این سند فراهم کردند. از نگاه بنده، این سند میتواند از منظرهای مختلف، حتی بهلحاظ تیتر و گزارههای اولیه کاملتر باشد و رهبر انقلاب این فرصت را به جامعه نخبگان کشور و دستگاههای مختلف دادند که درباره آن حرف بزنند و تلاش کردند این دغدغه را در میان قشر نخبگان جامعه ایجاد کنند تا این سند، حتی در چارچوب اولیه کاملتر و پختهتر شود.
ما در حوزه گفتمانسازی به یک نظریه و رفتار و عمل گفتمانی معتقدیم. میان نظریه گفتمانی و عمل و رفتار گفتمانی، فاصلهای است و ملاحظاتی باید درنظر گرفته شود. در حوزه سند اسلامی-ایرانی پیشرفت نیز بهعنوان یک الگو این گفتمان باید رخ دهد و فرصت اولیه آن است که گفتمان به یک نگاه برای حوزه نخبگی تبدیل شود. در کنار این موضوع، آن چیزی که بهنظرم باید رخ دهد و میتواند کمک کند، این است که امروز جامعه نخبگی ما از فرصتی که رهبر انقلاب دادند، استقبال کند.
در حوزه ابعاد بینالمللی این سند و تأثیری که در حوزه زیرساخت سیاست خارجی میتواند داشته باشد، اگر این سند قرار است سندی باشد که ما را به تمدن نوین اسلامی برساند، پس حتماً باید دارای یک اندیشه و دیدگاه مشخص و دقیقی در حوزه سیاست خارجی باشد. ما با دنیا در برخی موضوعات بینالمللی چالش داریم، زیرا دیدگاه ما به انسان و آیندهاش با نگاه غربیها و صاحبان قدرت متفاوت است. حال اگر بخواهیم برای حوزه سیاست خارجی الگو بدهیم، معتقدم لازم است به مفاهیمی همچون عدالت، صلح، کرامت انسانی، دور شدن از برخی اغراض که قدرتمندان برای استثمار و استعمار انسانها استفاده میکنند، توجه کنیم. ما نباید با آنها شریک شویم و نباید مسیر آنها را تأیید کنیم.
نکته بعد این است که باید یک مسیرسازی مستقل و متمایز و پیامدار برای سعادت انسان شکل بگیرد. بهنظرم این سند باید در جایی که ما با دنیا بهویژه با صاحبان قدرت چالش داریم، الگوی درست بدهد. من معتقدم گفتمان صلح عادلانه میتواند یکی از زیرساختهای ما در حوزه روابط بینالملل باشد. یعنی ما در مذاکرات، در مراودات، در تنظیم مقررات، در عضویت یا بیرون آمدن از پیمانهای مختلف یک مبنا داریم و آن این است که برای همه دنیا صلح و آرامش میخواهیم. ما به صلحی معتقدیم که پایهاش بر عدالت استوار باشد. عدالت یک ارزش مطلق و پایدار است، اما صلح یک ارزش نسبی است. زمانی صلح میتواند به یک ارزش پایدار و ماندگار تبدیل شود که با عدالت درآمیزد.
در سند ایرانی-اسلامی پیشرفت گفتمان صلح چه جایگاهی دارد؟
من معتقدم گفتمان صلح عادلانه میتواند رکن سند ایرانی-اسلامی پیشرفت در حوزه روابط بینالملل باشد. آن الگو باید تکلیف ما را با موضوع جهانیسازی و جهانی شدن روشن کند. امروز دنیا یک پروژه در اختیار دارد و آن پروژه جهانیسازی است. جهانیسازی این نیست که اجازه دهیم جهان بههم نزدیک شود و یک دهکده جهانی ترسیم کنیم. ما میگوییم کل جهان باید شکل ما بشود و در مسیر ما قرار بگیرد؛ لذا امروز جهانیسازی فرهنگ صهیونیسم در دنیا مورد توجه است و ما باید تکلیف خود را با این موضوع روشن کنیم؛ یعنی ما متمایز از نگاه صاحبان قدرت، باید به دنیا نسخهای بدهیم که هم سعادت آنها و هم سعادت خودمان را تأمین کند که البته این قابلیت در فرهنگ اسلامی و در انقلاب اسلامی وجود دارد.
اگر هدف ما از این الگو رساندن انقلاب اسلامی و مسلمانان از اوضاع کنونی به یک وضعیت برتر که ما از آن بهعنوان اصل تمدن نوین اسلامی یاد میکنیم، است باید هدفی وجود داشته باشد. درواقع امروزه ما باید تکلیف خود را با هژمونی نظام سلطه در عرصه بینالملل، چه در حوزههای مدیریتی و چه در حوزه هنجارسازیهای بینالمللی روشن کنیم. امروز مسلمانان و کشورهای اسلامی کمترین نقش را در هنجارسازیهای بینالمللی دارند. این الگو باید ما را صاحب ظرفیت و توانی کند که بتوانیم سهم قابل توجهی را در هنجارسازیهای بینالمللی داشته باشیم.
مجمع جهانی صلح اسلامی چه فعالیتهایی در زمینه گرایش نخبگان به گفتمان انقلابی و توجه به هنجارسازیهای بینالمللی داشته است؟
درحالحاضر در مجمع جهانی صلح اسلامی حدود 280 نفر از نخبگان کشور فعالیت دارند؛ نخبگانی که خود زمانی در این کشور وزیر بودند یا جزو ریشهدارترین شخصیتهای علمی ما بهشمار میروند که از شخصیتهای دلسوز، انقلابی و بچههای نزدیک به نظام هستند. امروز قریب به 6هزار نفر از نخبگان جهان از نخبگان مسلمان و نخبگان غیرمسلمان با پذیرش ادبیات ما، با مجمع همراهی دارند و کمک میکنند و این سرمایه عظیمی است.
ما اساساً در مجمع، صلح را از منظر اسلام به چهار دسته تقسیم کردهایم و برای آن تئوریسازی میکنیم که عبارتند از؛ صلح در ارتباط با خود انسان، صلح برای صلح و صلح با منشأ الهی و صلح با محیط زندگی و انسانهای دیگر. ابعاد آموزههای اسلامی و احکام اسلامی در این حوزه بهاندازهای غنی است که زمانی مقام معظم رهبری فرموده بودند اگر ما انقلاب اسلامی و معارف اسلامی را بهدرستی به دنیا معرفی کنیم، دنیا شیفته انقلاب اسلامی و فرهنگ آن خواهد شد.
ما در انتقال این فرهنگ سهلانگاری کردهایم؛ البته دشمنان اسلام نیز جدی عمل کردند و اسلامستیزی و ایرانهراسی را در دستور کار خود قرار دادهاند. آنها فهمیدهاند اگر انقلاب اسلامی با این پیام و آموزههای انسانسازش بتواند به جهان معرفیشود؛ هیچ کشور اسلامی از غربیها پیروی نمیکند. آمریکاییها در سرفصل مطالعات قدرت معتقد بودند چه بخواهیم و چه نخواهیم، در جهان اسلام یک قدرت جهانی شکل خواهد یافت؛ تنها مشکلشان این بود که نمیدانستند این محور قدرت از کجا شکل خواهد گرفت. در آن زمان سه مرکز همچون ایران، مصر و عربستان مورد توجه بود. ترکیه در آن زمان جزو مطالعاتشان نبود و بعدها به دلایلی مصر را حذف کردند و ترکیه توانست این امکان را پیدا کند. آنها حاضر بودند این محوریت قدرت هرجایی بهجز ایران باشد.
آنها معتقد بودند اگر محوریت قدرت در جهان اسلام، ایران باشد، غیرقابل مهار خواهد بود و میتواند جهان را تحت تأثیر خود قرار دهد. همه تحولاتی که در چند سال اخیر رخ داده برای این بوده است که محوریت قدرت در ایران نباشد. غربیها هجمه علیه ایران را آغاز کردند، ولی هر کاری کردند به لطف خدا و به تدبیر بچههای انقلاب به زیانشان و به نفع انقلاب تمام شد.
ما البته ایرادهای بزرگی داریم ولی ایرادها داخلی است و به این برمیگردد که در جاهایی نتوانستم از ظرفیت خودمان استفاده کنیم و موضوعات کشور را سروسامان دهیم. اگر جمهوری اسلامی به یک کشور مرفه، توسعهیافته و الگو تبدیل شود، وسعت الهامبخشی آن تا سواحل مدیترانه را دربرخواهد گرفت.
انتهای پیام/4033/خ
انتهای پیام/