اسلام اجازه نگاه ابزاری به زن را نمیدهد
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، حسن رحیمپور ازغدی در نشست کرسی آزاد اندیشی حجاب و عفاف در واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی اظهار کرد: کلمه اجبار به نوعی دافعه دارد، چون معنایی مثل سلب اختیار، آزادی و اراده در آن نهفته است و قابل دفاع نیست نه در مورد علم نه در مورد آزادی نه در خیلی از موارد دیگر.
وی افزود: انسان مختار، اجبارا آزاد است، چرا که اختیار را خودش برای خودش اختیار نکرده است بلکه از روی جبر مختار شده است. در واقع یعنی این انتخاب و قدرت انتخابی که انسانها دارند خودش به نوعی اجبار است انسانها مجبورند که مختار باشند.
به گفته رحیمپور ازغدی؛ ۵ نوع اجبار داریم ۱-اجبار عاطفی: این اجبار قابل ارزشگذاری منفی نیست. انسان نرمال متعارف خودش انتخاب نمیکند تا عاطفی شود یا نه بلکه اجبارا عواطفش تحت تاثیر قرار میگیرد و ناراحت یا خوشحال میشود برای مثال یک انسان زمانی که ناراحتی و کتک خوردن انسان دیگر را میبیند تحت تاثیر قرار گرفته و ناراحت میشود و این امر زمانی است که انسان به خواست خودش این عاطفه را در خود قرار نداده بلکه نوعی اجبار عاطفه دارد.
این پژوهشگر فرهنگی ادامه داد: نوع دوم اجبار اجبار قانونی است نظم اجتماعی قوانینی را ایجاد کرده که شرط مدنی زیستن در آن جامعه است. شما به هر کشوری که بروید قانونی دارد و تا آن قوانین را رعایت نکنید نمیتوانید به آن کشور بروید یا دیپورت یا بازداشت میشوید و... زمانی که شما وارد جامعه دیگری میشوید باید تابع قوانین آن جامعه باشید و نمیتوانید بگویید من به این کشور آمدهام، اما میخواهم هر طور که دوست دارم رفتار کنم. قوانین اجباری دارد که باید رعایت شود. در این باره باید گفت: نظم اجتماعی و قانون باید رعایت شود چه میخواهید معتقد باشید چه میخواهید معتقد نباشید.
نوع سوم اجبار اجبار حقوقی است قانون و حقوق خیلی به هم نزدیکند، اما زمانی که در مورد قانون حرف میزنیم به موارد تصویب شده و مجازات دار اشاره میکنیم و زمانی که در مورد حقوق حرف میزنیم به موارد تصویب نشده و بدون مجازات اشاره میکنیم در واقع حقوق فراتر از قانون است.
رحیمپور ازغدی تصریح کرد: زمانی که حقوق به قانون تبدیل میشود دارای مجازات میگردد، اما باید به این امر توجه کنیم که در بعضی جوامع قانون فاسد است یعنی مثلا در برخی از کشورها حجاب را ممنوع کردهاند و در کشوری مثل فرانسه کسی که محجبه است نمیتواند مانند یک کارمند باشد این درواقع به این معنی است که بی حجابی در آن کشور اجباری است حال شما زمانی که به فرانسه میروید برای زندگی کردن نمیتوانید بگویید که من به این کشور آمدهام و میخواهم خلاف قانون عمل کنم.
وی نوع چهارم اجبار، اجبار اخلاقی عنوان کرد و گفت: در این نوع اجبار نه قانون وجود دارد و نه حقوق الزامی است بلکه اخلاق است که ایجاب میکند کاری را انجام دهیم یا نه. برای مثال ما در روایات داریم زمانی که میهمان به خانه شما میآید نگذارید کار کند و خودتان کار کنید. نوع پنجم اجبار، اجبار غریزی است. مثلا زمانی که گرسنه هستید احساس گرسنگی میکنید و این احساس گرسنگی اجباری است چه آن را دوست داشته باشید چه دوست نداشته باشید.
این پژوهشگر فرهنگی بیان کرد: تنها یک اجبار است که هیچ توجیهی ندارد و آن هم استبداد است که در مقابل آن باید ایستاد. اگر جلوی اجبار اخلاقی حقوقی یا قانونی بایستیم نمیگویند چه کار خوبی کردی، اما اجبار استبداد یک نوع اجبار منفی است که دیکتاتوری طاغوت را دارد.
رحیمپور ازغدی با تشریح تفاوت حریم خصوصی با حریم عمومی عنوان کرد: ما نمیتوانیم مسائلی که در حریم خصوصی زندگی خود به آن عمل میکنیم را در حریم عمومی بیاوریم. برخی از مسائل شخصی است و در حریم خصوصی افراد اتفاق میافتد و حکومت در مورد مسائل خصوصی نمیتواند تصمیم بگیرد و حق دخالت ندارد مگر مواردی مثل خودکشی که، چون حفظ حیات انسان واجب است حکومت میتواند جلوی آن را بگیرد.
وی ادامه داد: مساله اصلی اینجاست که شما تا زمانی آزاد هستید که در حریم خصوصی خود یک سری اعمال را انجام میدهید، اما وقتی که در خیابان و عرصه عمومی وارد میشوید نمیتوانید هر کاری که در حریم خصوصی ات انجام میدادی را انجام دهی چرا که این دیگر حریم خصوصی تو نیست بلکه حریم دیگران است و حکومت میتواند وارد شود. برهنه باشم لباس و بدن خودم است دوست دارم این گونه رفتار کنم. بله درست است، شاید بدن و لباس مال خودت باشد، اما خیابان یا پارک برای تو نیست، حق همه است.
این استاد دانشگاه گفت: هیچ جای دنیا این قانون را نداریم که هر کسی دلش خواست هیچ چیزی نپوشد و اگر دلش خواست بپوشد. البته برخی از شهرهای دنیا هستند که برهنگی در آنها مجاز است، اما همین مجاز بودن برهنگی نیز قانون است یعنی هر کسی که به آن شهر میآید باید برهنه باشد که البته خود این نوع قانون نیز فاسد است.
وی با بیان اینکه نوع پوشیدن لباس به کرامت انسانی ارتباط دارد تصریح کرد: گاهی فرد لباس میپوشد که وقتی از در وارد میشود همه میگویند دیوانهای وارد شد یا اینکه نوع لباس پوشیدن آن فرد جاه طلبانه، متکبرانه یا به سبک سرمایه گذاران و یا حتی متواضعانه میباشد در واقع باید به این امر توجه کرد که نوع لباس پوشیدن آن فرد شخصیت او را نشان میدهد. ما چیزی به نام زبان لباس داریم یکی لباسی میپوشد که خود لباس پیام دارد و روی اخلاق عمومی و حقوق دیگران نیز این پوشیدن لباس تاثیرگذار است.
رحیمپژر ازغدی با طرح این پرسش که آیا نگاه کردن زن به مرد با نگاه کردن مرد به زن مساوی است اظهار کرد: باید بدانید که ۳۰ درصد طلاقها به خاطر خیانت از طریق فضای مجازی است و ۳۰ درصد دیگر به دلیل مواد مخدر است، اما اگر ارتباطات فضای مجازی نبود و این روابط کم رنگ میشد طلاقها به یک سوم میرسید. جوامع غربی جوامع برهنه هستند در جامعه برهنه نیز خانواده متلاشی میشود یعنی اگر پوشش و حجابی نباشد در واقع سکان خانواده از بین میرود. حجاب به نوعی دفاع از زن در برابر چشمان مردان هرزه است. همین الان اگر از تمام مردان دنیا رفراندم بگیرند که برای خانمها حجاب خوب است یا بد اکثریت میگویند حجاب بد است چرا که مردها به فکر خودشان هستند.
وی افزود: حال این سوال مطرح میشود که آیا حجاب اسلامی سخت است؟ هرگز! حجاب ایران قبل از اسلام خیلی سختتر بود در ایران قبل از اسلام وقتی زنی ازدواج میکرد همسرش میتوانست بگوید که با پدر و برادرت نباید رفت و آمد کنی و پدر و برادر نیز جزو نامحرمها قرار میگرفتند، اما خود مردها آزادی داشتند و هر چه قدر میخواستند ازدواج میکردند برای مثال آخرین پادشاه ساسانی سه هزار زن داشت و اسلام آمد و با حرمسرا مبارزه کرد. در ایران قبل از اسلام حق تحصیل علم برای تمام مردم ممنوع بود و فقط اشراف زادگان این حق را داشتند، اما زمانی که اسلام به ایران آمد گفت: طلب علم فریضه است. بعضیها همان ابتدا مسلمان شدند و هیچ اجباری با شمشیر در کار نبود و برخی نیز ۴ قرن بعد در قرن چهارم هجری مسلمان شدند، چون اجباری وجود نداشت و به مردم گفتند ما مسلمان میشویم و از شرک و حکومت ساسانی رها میشویم یا اگر نمیخواهید مسلمان شوید باید مالیات بدهید و این اسلام به تدریج توسط خود مردم پذیرفته شد.
وی تصریح کرد: ملت ایران به زور مسلمان نشدند چرا که اگر به زور مسلمان شده بودند پس چه طور ایران پس از اسلام این همه آثار بزرگ علمی، فلسفی، کلامی و حقوقی بزرگ ایجاد کرد به طوری که ایران بعد از اسلام مرکز تمدن اسلامی جهان شد. اگر مردم اجباری مسلمان شده بودند پس چرا با حمله مغولها به ایران بودایی نشدند؟ و حتی بعد از حمله مغولها به جایی این که خود مردم ما بودایی و به آیین مغولها شوند مغولها را ایرانی کردند و مسلمان شان کردند. ما هزاران نابغه علمی، نجومی، مهندسی و... داریم که بعد اسلام نابغه شدند در حالی که پیش از اسلام روی هم صد نفر نابغه نیز نداشتیم که بتوانیم نام ببریم. برخی میگویند مسلمانها کتاب سوزی کردند در حالی که کار امویها و صلیبیها بود. زمانی که اسلام به ایران آمد مردم ایران تولید عدالت را با دوران ساسانی مقایسه کردند و دیدند در اسلام همه مثل هم هستند طبقات با هم فاصلهای ندارند و مثل زمان ساسانی نیست که اشراف و مردم عادی با هم متفاوت باشند.
رحیم پور ازغدی با اشاره به تلاش غرب برای برهنه کردن مردم ایران گفت: بیش از صد سال است که غرب میخواهد مردم را بی حجاب و برهنه کند، اما مردم کشور ما مقاومت کردهاند و تن به این امر ندادهاند. باید فکر کنیم ببینیم چه شده است که دختر و پسرهای اروپایی و تحصیل کرده از دانشگاههای اروپا به داعش رو آوردهاند و عضو گروههای داعشی شدهاند؟ از بس به آنها ستم شده است از آن طرف بوم افتادهاند و افراطی رفتار میکنند و وارد این گروهکها شدهاند.
وی ادامه داد: حجاب به تمام زنان و مردان میگوید که من اجازه نمیدهم استفاده ابزاری داشته باشیم. ازدواج همه جا دفاع از حقوق زن است و مردهای دنیا معمولا از ازدواج فراری هستند چرا که بدون ازدواج تعهدی ندارند، اما با ازدواج بار زندگی بر دوش مردم است و بیشتر تعهدها برعهده مردان است. زنان تعهد چندانی ندارند جز اینکه خیانت جنسی نکنند. اما زمانی که جامعه را بدون حجاب میخواهیم باید این را بپذیریم کم کم زنان باید به دنبال مردان راه بیفتد
این استاد دانشگاه بیان کرد: اینهایی که میگویند نه به حجاب اجباری در پشت صحنه خود مردان را جای دادهاند چرا که چنین خواستهای خواسته مردان است. حجاب زیبایی و جذابیت میآورد و باعث میشود که به انسان به خاطر انسان بودنش توجه شود نه به خاطر زن یا مرد بودن و اندام او، در واقع حجاب عرصه عمومی را انسانی میکند یعنی در خیابان مردم به عنوان نر و ماده به هم نمینگرند بلکه به عنوان انسان به هم مینگرند. فرهنگ اسلامی میگوید اول باید انسان باشید بعد زن و مرد این در حالی است که در فرهنگهای دیگر چنین نیست.
رحیم پورازغدی گفت: در واقع اسلام اجازه نگاه ابزاری به زن را نمیدهد این در حالی است که فرهنگهای دیگر و کشورهای دیگر از زنانشان استفادههای ابزاری میکنند نمونه آن تبلیغات تلویزیونی است که یک زن آرایش کرده را برهنه میکنند و آنقدر به او جلوه میدهند که بخواهند یک جنس را تبلیغ کنند..ما برای عشق در اسلام محدودیتی نداریم افراد میتوانند هم کفو باشند و در مسیر درست با عشق با هم ازدواج کنند در حالی است که پیش از اسلام دختر را بدون اطلاع خودش شوهر میدادند، اما اسلام برای زن شانیت قائل است.
انتهای پیام/