چند خط حرف حساب از تهران تا اروپا، دلیل مهاجرت دانشجویان چیست؟
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا- علی فراهانی؛ روزانه بیش از صدها نفر با هواپیما از ایران به کشورهای دیگر سفر میکنند؛ برخی از مسافران هواپیماها میروند که بمانند! مسافرانی که بعضی از آنها تحصیلکرده و متخصص هستند که رفتنشان ضرری برای ایران و سودی برای کشور میزبان است. «فرار مغزها» پدیدهای است که در دهههای اخیر به صورت وسیع و چشمگیر گریبان کشورهای زیادی را گرفته است. برخی کشورهای توسعهیافته گرفتار فرار مغزها هستند و بسیاری از کشورهای توسعهیافته نیز مقصد فرار مغزها قرار میگیرند.
مسئولان وزارتخانههای امورخارجه و علوم در هر دورهای از میزان مهاجرت نخبگان ایرانی به کشورهای دیگر عدد و ارقام متفاوتی را بیان میکنند و هریک مدعی هستند که در دولت متبوعشان شرایط زندگی برای نخبگان بهتر شده و در نتیجه تعداد فرار مغزها نیز کاهش یافته است. اما کافی است هر یک از ما به محل رسیدگی به «متقاضایان صدور ویزا» در سفارتخانههای مختلف بهخصوص سفارت کشورهای اروپایی مراجعه کنیم تا تعداد مهاجران علمی، نخبه ایرانی و افرادی که قصد ادامه تحصیل به خارج از کشور را دارند در صفوف طولانی ببینیم و آن وقت است که در مییابیم اوضاع کشور آن طور که میگویند زیبا، آرام و مطلوب نیست!
دلایل مهاجرت فارغالتحصیلان و دانشجویان برای ادامه تحصیل به خارج از کشور چیست؟ ایران با معضلاتی جدی همچون رکود دستمزدها، مدیریت ضعیف اقتصادی، بیکاری و ناامیدی در میان جوانان تحصیلکرده روبهرو است، در این گزارش با دانشجویان و فارغالتحصیلانی که قصد مهاجرت به خارج و افرادی که در کشورهای مختلف تحصیل کردهاند گفتوگو و دلایل مهاجرت و شرایط زندگی در آنجا را جویا شدهایم.
ژن خوب نماها در ایران میمانند
چندی قبل، سیدعلی ضیا مجری صداوسیما در «برنامه فرمول یک» در یکی از برنامههایش از آمار تکان دهندهای پرده برداشت. میهمان برنامه، یکی از دانشجویان نخبه رشته ریاضی دانشگاه صنعتیشریف بود که علی ضیا او را تنها فرد باقیمانده در ایران از 150 دانشجوی این رشته معرفی کرد. به عبارت دیگر از 150 دانشجوی نخبه ریاضی دانشگاه صنعتی شریف در یک دوره تحصیلی تنها یک نفر در ایران حضور دارد یعنی از ١٥٠ دانشجوى ریاضى شریف، ١٤٩ نفرشان مهاجرت کردهاند. علی ضیا در این برنامه با کنایه به مسئولان و آقازادهها گفت: ژن خوبها از ایران میروند؛ ژن خوب نماها در ایران میمانند!
آمار عجیب فرار مغزها از ایران در یک سال
آذرماه سال 96 دکتر رشید حیدری مقدم، قائم مقام دانشگاه علوم پزشکی همدان در هجدهمین جشنواره پژوهش و فنآوری این دانشگاه و در جمع اساتید و پژوهشگران، پدیده فرار مغزها از کشور را فاجعهبار دانست و گفت: خروج ۱۸۰ هزار نفر از دانشآموختگان کشور در سال ۱۳۹۴ و مهاجرت به دیگر کشورها از جمله کانادا برابر است با مجموع درآمد نفت که فاجعهای برای کشور است. بدترین اتفاق در پدیده فرار مغزها فرار ژن از کشور است که به احتمال زیاد کشور در دهه آینده با پدیده پایین آمدن آیکیو یا فکر خلاق و نوآور مواجه خواهد شد.
اخیرا رسانه ها مدعی شدند بانک جهانی اعلام کرده که بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ مهاجرت خالص از ایران ۳۰۰ هزار مورد بوده است که البته ادعاهای قائم مقام دانشگاه علوم پزشکی همدان و همچنین ادعای رسانه ها در خصوص آمار بانک جهانی توسط مشاور رئیس بنیاد ملی نخبگان و مشاور معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری رد و تکذیب شد. برخی کارشناسان معتقدند که باید آمار مهاجرت نخبگان به خارج از کشور را در قیاس با مهاجرت علمی دیگر کشورها به ایران سنجید که اگر بخواهیم با این دستورالعمل میزان آمار مهاجران تحصیلکرده به ایران را در نظر بگیرم باید گفت که بالای 20 هزار دانشجوی خارجی در ایران تحصیل میکنند و جالب اینجاست که 16 هزار نفر از آنها افغانی هستند؛ طبق سند چشمانداز این آمار باید تا سال 1404 به 70 هزار دانشجو برسد.
متاسفانه با مهاجرت نخبگان، کشور از حضور افراد بااستعداد بیبهره خواهد شد و اشخاصی که شایستگی لازم را ندارند جایگزین نخبگان میشوند که این معضل در آینده آسیبهای جدی را به ایران وارد خواهد کرد. تعدادی از کارشناسان معتقدند که تبعیض، بیکاری، ناامیدی از آینده و ... در خروج نخبگان و تحصیلکردگان ایرانی به خارج از کشور موثر است و همه این دلایل دست به دست هم داده تا نخبگان و مغزهای ایرانی جذب کشورها و دانشگاههای مطرح دنیا شوند.
به گفته کارشناسان؛ موج مهاجرت در بین دانشجویان ایرانی در دو دوره خلاصه میشود. دوره اول زمانی است که دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه با مدرک کارشناسی ایران را ترک میکنند و موج دوم هنگامی است که دانشجویان بعد از کارشناسی، مدرک کارشناسی ارشد خود را دریافت میکنند و برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری از ایران خارج میشوند.
فارغالتحصیلانی که قصد مهاجرت دارند
البته باید میان مهاجرت نخبگان یا همان فرار مغزها از کشور با افرادی که نخبه نیستند اما برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت میکنند تفکیک قائل شد که اگر بخواهیم تعداد آنها را هم در کنار فرارمغزها بگذاریم به عدد بسیار بزرگ و فاجعهبار جدیدتری دست پیدا خواهیم کرد. به طور نمونه؛ اکبر، دانشجوی ترم آخر کارشناسیارشد حقوق در دانشگاه تهران است و تصمیم دارد برای ادامه تحصیل به آلمان مهاجرت کند. او ناامیدی از آینده را دلیل تصمیم خود برای سفر به آلمان عنوان میکند.
وی درباره اینکه چرا کشور آلمان را برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری انتخاب کرده است به خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا گفت: رفاه و وجود شغل یکی از دلایل اصلی مهاجرتم به آلمان است چراکه دانشگاههای این کشور از دانشجویان در مقطع دکتری حمایتهای مالی و علمی میکنند و حداقل میدانم که چند سال بعد از دریافت مدرک صاحب شغل هستم.
اکبر درباره اینکه آیا پس از اتمام تحصیل خود به ایران باز میگردد یا خیر؟ گفت: بعید میدانم در آینده زمینهای فراهم شود که بعد از تحصیل بخواهم به ایران برگردم.
تهمینه، دانشجوی ترم آخر مهندسی برق در دانشگاه صنعتیشریف است. وی هم قصد ادامه تحصیل و مهاجرت به انگلیس را دارد. تهمینه همانند اکبر از آینده شغلی و زندگی خود در ایران ناامید شده است به همین دلیل میخواهد به انگلیس مهاجرت و در آنجا به تحصیلات تکمیلی خود ادامه و تا ابد زندگی کند. وی درباره اینکه چرا کشور انگلیس را برای ادامه تحصیل انتخاب کرده است به خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا گفت: بارها به دنبال شغل رفتم اما شغل مناسبی در حوزه برق و مرتبط با رشتهام پیدا نکردم. حق من این نیست که بعد از دریافت مدرک از بهترین دانشگاه ایران بروم و منشی یک شرکت شوم و ماهیانه بین 1 تا 1 و نیم میلیون تومان حقوق بگیرم!
دانشجویانی که در اروپا، آمریکا و کانادا تحصیل میکنند/ درخواست پناهندگی میدهم
رضا، دانشجوی کارشناسیارشد زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه نانت فرانسه تحصیل میکند. وی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا درباره شرایط تحصیلی خود در این کشور اظهار کرد: فضای دانشگاهی فرانسه با ایران اصلا قابل قیاس نیست. مردم این شهر و کشور با دانشجویان جور دیگری برخورد میکنند، احترام میگذارند و برایت ارزش قائل هستند. زندگی در ایران در دور تند قرار دارد و هیچ وقت از فردا و آینده و زندگی کاری خودت اطلاع نداری. نمیگویم شرایط در اینجا عالی است، اما حداقل آرامش دارم و بعید است که به ایران بیایم.
پروانه هم دانشجوی کارشناسیارشد زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه نانت فرانسه است. وی همانند رضا فکر میکند، اما شرایط زندگی و تحصیلی را به گونهای دیگر تعریف میکند. پروانه نیز در این باره به خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا گفت: راستش را بخواهید در اینجا هم آرامش و امید ندارم! از این نگرانم که بعد از فارغالتحصیلی دکتری قبول نشوم و به ایران بازگردم. شما زمانی میتوانید در دانشگاههای اروپا در مقطع دکتری تحصیل کنید که صاحب یک پروپوزال خوب و عالی باشید. اگر پروپوزالتان خوب و حرفهای نباشد هیچ دانشگاهی به شما اجازه تحصیل در مقطع دکتری را نمیدهد.
وی افزود: نمیخواهم به ایران بیایم. اگر هم نتوانم به تحصیلات خود ادامه دهم اعلام پناهندگی خواهم کرد. البته من قانونی و با هواپیما به فرانسه آمدم و هیچ خطری من را تهدید نمیکرد شاید دادگاه با درخواست پناهندگی من موافقت نکند.
به راحتی من را از دست دادند
هومن قبلا در دانشگاه نیویورکسیتی در رشته روانشناسی تحصیل میکرد و اکنون استاد این دانشگاه شده است. وی درباره اینکه ممکن است به ایران بازگردد یا خیر؟ به خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا گفت: الان هم به ایران میآیم و به خانوادهام سر میزنم، اما بعید میدانم که در آینده برای زندگی به کشور بازگردم.
وی یادور شد: من جزو رتبههای تک رقمی دانشگاه تهران بودم و زمانی که برای مصاحبه استاد دانشگاهی رفتم متاسفانه هیچ توجهی به رزومه علمی من نکردند و با بیاحترامی کامل گفتند بفرمایید شما نمیتوانید در این دانشگاه استاد شوید! بنابراین تصمیم گرفتم وجود خودم را از این افراد محروم کنم و به همان کشوری که من را به عنوان دانشجوی دکتری پذیرفت و تربیت کرده بود مهاجرت کنم.
هومن ادامه داد: خداراشکر از شرایط الانم راضی هستم. به تازگی ازدواج کردم و آرامش خوبی دارم. حالا من از شما سوال میپرسم؛ اگر در ایران بودم عضو هیات علمی و اصلا استاد میشدم میتوانستم صاحب این زندگی و شغلی که در آمریکا دارم، شوم؟ به هرحال من چیزی را از دست ندادم آقایان من را از دست دادند.
هرجای دنیا سختیهای خودش را دارد؛ چه تهران چه پاریس
ندا در دانشگاه سوربن فرانسه دانشجوی دکتری مهندسی آموزش است. وی در این خصوص به خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا گفت: مشکل خاصی وجود ندارد جز غربت، تنهایی و دلتنگی برای خانواده. همه جای دنیا سختیهای خاص خودش را دارد چه تهران زندگی کنیم چه پاریس فرقی ندارد. اما من از انتخابم پیشیمان نیستم زیرا علاقه داشتم تا دنیای جدیدی را تجربه کنم. این رشتهای که من میخوانم در دنیا جدید است و قدمت زیادی ندارد. شاید سالهای بعد چنین رشتهای در ایران شکل بگیرد و از من دعوت شود تا این رشته را به هموطنانم آموزش دهم.
علیرضا، دانشجوی دکتری حقوق در دانشگاه مک گیل کاناداست. وی بعد از فارغالتحصیلی قصد دارد به ایران بیاید و در وطن خود مشغول به فعالیت شود. علیرضا در این رابطه به خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا گفت: به کانادا آمدم تا فقط درس بخوانم نه اینکه زندگی کنم. قطعا شرایط اینجا قابل قیاس با ایران نیست چراکه از همین الان هم امتیازات و گرنتهای ویژهای برایم در نظر گرفته شده است و مسئولان دانشگاه به من گفتند اگر بخواهی میتوانی در این دانشگاه استاد شوی. اما زندگی و خانواده من ایران است.
وی افزود: راستش را بخواهید من به خانواده خیلی وابستگی دارم و هدفم از آمدن به کانادا این بود تا بعد از دریافت تخصص و مدرک به ایران بروم و در آنجا تخصصم را به مردم و دانشجویان آموزش دهم. شاید در ایران آن امکاناتی که الان در کانادا در اختیار دارم را نداشته باشم اما من به این آب و خاک تعلق ندارم هر چه که باشم برای مردم اینجا بیگانه و خارجی محسوب میشوم.
چند خط حرف حساب، مسئولان توجه کنند
سخنان و گفتههای فارغالتحصیلانی که قصد ادامه تحصیل به خارج از کشور را دارند و دانشجویانی که در اروپا و دیگر کشورها تحصیل میکنند را خواندم و شنیدم. هریک از آنان نظرات مختلف و متفاوتی را بیان کردند. بنابراین هیچکس جز خود این افراد نمیتواند درباره خوب یا بد بودن مهاجرت و ادامه تحصیل خود به خارج از کشور قضاوت درست و دقیقی داشته باشد. چراکه هر فردی از زاویه دید خود به مسائل، شرایط عمومی و حتی شخصی خویش نگاه و رفتار میکند و باید برای نظر هر یک از آنان احترام قائل شد زیرا این افراد ایرانی هستند و در هر کجا که موفق و پیروز باشند نام ایران را بزرگتر از قبل نشان خواهند داد.
اما در سخنان همه افرادی که با خبرگزاری آنا درباره مهاجرت و ادامه تحصیل به خارج از کشور مصاحبه کردند زبان مشترکی وجود داشت و آن هم ناامیدی از شرایط کسب و کار و زندگی در ایران بود. هیچیک از ما نمیتواند منکر تفاوتهای میان دانشگاههای اروپا و شرایط زندگی بهتر نسبت به ایران برای نخبگان شود، اما برای افراد تحصیلکرده، نخبه و فرهیخته هیچچیز به اندازه توجه، اعتماد و احترام مهم نبوده و نیست. شاید اگر رفتار مسئولان و روند بروکراسی نسبت به این اشخاص کمی فرق داشت آنان کشورهای دیگر را برای ادامه تحصیل و بعد زندگی انتخاب نمیکردند. به هرحال امیدواریم که گزارش مزبور هشداری برای مسئولان مربوطه باشد تا هرچه زودتر و تا دیر نشده به فکر چارهای باشند تا افراد دیگری که قصد مهاجرت به خارج از کشور را دارند از اقدام خود پشیمان شوند شاید در آیندهای نه چندان دور فقط راه رفت و بدون بازگشتی برای نخبگان ایرانی شکل بگیرد و این مسیر، راه یک طرفهای برای خروج و نه برگشت از کشورهای خارجی به ایران بدل شود. پس تا دیر نشده تدبیر کنید!
انتهای پیام/