دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
نگاهی تاریخی به واقعه ۱۶ آذر۳۲

3 قربانی برای قدوم شما!

یکی از مجلات منتقد دولت در سرمقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه‌ای سرگشاده خطاب به نیکسون نوشت. در این مقاله آمده بود: «آقای نیکسون وجود شما آنقدر گرامی و عزیز بود که در قدوم شما سه نفر از بهترین جوانان این کشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی کردند.»
کد خبر : 237489

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، تحولات سیاسی ایران در دهه 30 شمسی همگی متاثر از حوادث و اتفاقات تابستان سال 32 و ماجرای کودتای 28 مرداد است. ماجرایی که زمینه‌ساز یکی از مهم‌ترین نقاط‌عطف تاریخ جنبشی دانشجویی در ایران است. سیر اتفاقات و تحولاتی که از کودتای 28 مرداد تا 16 آذر سال 32 بر ایران رفت می‌تواند چراغ راهی باشد برای آنکه ما بتوانیم تحلیل صحیحی از مناسبات سیاسی و تاریخی کشورمان داشته باشیم. در این نوشتار سعی بر آن شده این مقطع زمانی از تاریخ کشورمان را به صورت تایم‌لاین بررسی کنیم.


28 مرداد (کودتا با موفقیت انجام شد)


دستور کودتا از طرف چرچیل (نخست‌وزیر وقت انگلستان) و آیزنهاور (رئیس‌جمهور وقت آمریکا) صادر شد. میگویند رمز عملیات «آژاکس» بوده است. مصدق و یارانش توسط سرلشگر زاهدی که سردسته کودتاچیان و منصوب شاه به مقام نخست‌وزیر بود، دستگیر و روانه زندان شدند. تا سال‌ها خصوصا قبل از پیروزی انقلاب، آن را قیام ملی و هدفش را قطع‌ید کمونیست از کشور می‌نامیدند تا اینکه سال‌ها بعد مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه دولت کلینتون در یک سخنرانی رسمی اعتراف کرد: «در سال 1953 میلادی آمریکا نقش موثری در تربیت دادن براندازی نخست‌وزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت. دولت {آمریکا} معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیکی موجهند.»


16 مهر (اولین اعتراض گسترده دانشگاه به دولت کودتا)


شروع سال تحصیلی بستری مناسب برای دانشجویان و جریان دانشجویی بود تا بتوانند اعتراض‌ها و خیزش‌های اجتماعی وسیعی را علیه حاکمیت ایجاد کنند. علی‌رغم اینکه یک‌بار و چند روز بعد از کودتا و در اوایل شهریور ماه دانشجویان اقدام به تظاهرات کرده بودند اما روز 16 مهر ماه مصادف با 29 محرم از طرف دانشجویان و البته همراهی بازاریان برای اعتصاب گسترده به نشانه اعتراض به استبداد حاکم و سرنگونی دولت مصدق، انتخاب شد. تعطیلی بازار از طرفی و از طرف دیگر تظاهرات آرام دانشجویان در دانشگاه که قبل از آن با پخش اعلامیه، شبنامه و امثالهم جریان‌سازی خاصی صورت گرفته بود باعث شد برای اولین‌بار پس از تاسیس دانشگاه در ایران پای نیروهای نظامی به دانشگاه باز و چندین نفر از دانشجویان نیز دستگیر شوند.


25 مهر (ایران در مسیر وامداری به آمریکا):


درحالی که جامعه التهاب خاصی را در روز‌های گذشته خصوصا از اعتصاب 16 مهرماه به بعد تجربه می‌کرد، هربرت هوور، معاون وزارت امور خارجه آمریکا در امور نفت روز 25 مهر ماه به ایران سفر کرد و در آغازین روز‌های حضورش در ایران به همراه لویی هندرسن، سفیر آمریکا در ایران به دیدار محمدرضا پهلوی رفت. وی در 23 روز اقامت خود در ایران از پالایشگاه‌ها و حوزه‌های مختلف نفتی ایران دیدار کرد و درباره مسائل مختلف نفتی با دولت برآمده از کودتا مذاکراتی داشت. در همین ایام اداره همکاری فنی آمریکا مبلغی حدود چهارمیلیون و 700هزار یورو به‌عنوان کمک فنی آمریکا به وزارت دارایی ایران پرداخت کرد و زمینه‌ساز دوستی بیشتر دو دولت با یکدیگر بود.


5 آبان (ایران و انگلستان در مسیر تحکیم روابط):


درحالی که روابط ایران و آمریکا – یکی از عوامل کودتا- به‌مثابه دو دوست تعریف می‌شد، انگلستان – عامل دیگر کودتا- هم دست دوستی خود را به سمت ایران دراز کرد. آنتونی آیدن، وزیر امور خارجه انگلستان پنجم آبان در مجلس عوام این کشور علاقه دولت بریتانیا برای بهبود روابط بین دو کشور را اعلام کرد. بلافاصله فردای آن روز عبدا... انتظام، وزیر امور خارجه دولت زاهدی در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت: «اظهارات ایدن مورد قدردانی و مسرت است. با توجه به اینکه اختلاف موجود بین دولت ایران و کمپانی سابق نفت است، دولت ایران میل دارد چنین تصور کند که میان دولتین و ملتین ایران و انگلستان کدورتی اساسی وجود ندارد که نتوان رفع کرد.»


21 آبان (دومین اعتصاب گسترده دانشگاه):


از اوایل آبان ماه زمزمه‌های اعتصابی دوباره در سطح شهر نسبت به دولت کودتا و حاکمیت شنیده می‌شد. در این بین شروع دادگاه محاکمه مصدق هم بی‌تاثیر نبود. هماهنگی میان بازار و دانشگاه برای بار دوم باعث شد 21 آبان اعتصابی فراگیر پایتخت را تحت‌تاثیر قرار دهد. البته دو روز قبل هم درگیری‌ها و ناآرامی‌هایی در اعتراض به دولت وقت در تبریز انجام شده بود. دربار این بار برای کنترل اوضاع خشونت بیشتری را نسبت به دفعه قبل به خرج داد و افراد بیشتری را دستگیر کرد و میزان مجروحان درگیری‌ها بالا بود، به‌طوری که گفته شد در بازار تهران دو نفر جان سپردند. اعمال خشونت عوامل حکومت بازتاب‌های زیادی در رسانه‌های خارجی داشت و آنها حکومت ایران را به خاطر این اعمال خشونت محکوم کردند.


3 آذر (اعلام تحکیم روابط ایران و انگلستان):


سه‌ سال حبس نتیجه رای دادگاه نظامی مصدق در سوم آذرماه بود. همچنین دنیس رایت، کاردار سفارت انگلیس همان روز به تهران آمد. دولت سرلشگر زاهدی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «تجدید مناسبات ایران و انگلیس در ساعت معینی در تهران و لندن منتشر می‌شود.» رئیس‌جمهور آمریکا هم اعلام کرد که تمام تلاش خود را برای پیوند دوباره ایران و بریتانیا به کار خواهد بست. نهایتا سرلشگر زاهدی در پیامی خطاب به مردم ایران اعلام کرد: «دولت تصمیم گرفته با تجدید‌روابط با انگلیس اختلافات موجود را با رعایت کامل قانون ملی شدن صنعت نفت حل کند.» و بعد از آن روز چهارم آذر به‌عنوان سالروز تجدیدروابط ایران و انگلستان اعلام شد.


16 آذر (صبح- آرامش قبل از توفان):


دولت در حد فاصل دو روز مانده تا سفر نیکسون به تهران تمام قوای خود را برای برقراری نظم در کشور خصوصا دانشگاه به کار گرفت. شهربانی نیروهای لشگر دوزرهی را به فرماندهی تیمسار تیمور بختیار به داخل و خیابان‌های اطراف دانشگاه تهران اعزام کردند. همه از دانشجویان گرفته تا اساتید، کارمندان و مردم عادی بیرون دانشگاه متوجه اوضاع غیرعادی و بحرانی دانشگاه شده بودند. ساعت 10 صبح نشده بود که دسته «جانباز» نیروهای زرهی مسلح به اسلحه و سرنیزه وارد ساختمان دانشکده فنی شدند تا با دستگیری تعدادی از دانشجویان ترس را بر دل باقی بنشانند تا اعتراضات فروکش کند. از طرفی زنگ کلاس‌ها زودتر از موعد مقرر زده شد و دانشجویان که درحال خارج شدن از کلاس‌ها بودند با سربازان روبه‌رو شدند.


14 آذر (آغاز موج سوم اعتراضات دانشگاه):


تجدید رابطه با انگلستان و اعلام سفر معاون رئیس‌جمهور آمریکا به ایران باعث شد که اعتراضات دانشجویان که در روز‌ها و هفته‌های گذشته شروع و گسترده‌تر می‌شد، حالا به اوج خود برسد. روز چهاردهم آذر تظاهرات‌هایی به‌صورت پراکنده در مقابل هر دانشکده دانشگاه تهران صورت گرفت؛ تظاهرات‌هایی که شاید خیلی با جمعیت بالا برگزار نشد اما به‌شدت سر و صدا به راه انداخت و روز بعد دامنه این اعتراضات به خارج از دانشگاه هم رسید، به‌طوری که اوضاع غیرعادی شد و تعداد بازداشت‌شدگان و مجروحان افزایش پیدا کرد. به همین سبب نیروهای حکومتی برای اینکه بتوانند در حد فاصل دو روز مانده به ورود نیکسون به ایران جو دانشگاه را کنترل کنند، تدابیر ویژه‌ای اندیشیدند.


5 آذر (اعلام سفر نیکسون به ایران):


دربار شاهنشاه آریامهر 5 آذر در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که ریچارد نیکسون، معاون رئیس‌جمهور آمریکا و همسرش به همراه هیاتی از همراهان 18 آذرماه به تهران می‌آیند و اقامت سه‌روزه‌ای در ایران خواهند داشت و میهمان اعلیحضرت همایونی خواهند بود. سفارت آمریکا در تهران با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «مسافرت نیکسون به ایران ارتباطی با مساله نفت ندارد.» اما هدف سفر نیکسون را از نطق چند ماه پیش آیزنهاور رئیس‌جمهور آمریکا در کنگره کشور می‌توان دریافت: «بررسی نتایج پیروزی سیاسی امیدبخشی که در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است.»


16 آذر (ساعت 10و 10 دقیقه صبح، آغاز درگیری‌ها):


دانشجویان می‌دانستند که در این شرایط نباید بهانه‌ای به دست نظامیان بدهند اما هجوم سربازان به داخل دانشکده‌ها برای دستگیری عده‌ای از دانشجویان که با خشونت آنان همراه شده و عده‌ای از دانشجویان را با سرنیزه زخمی کرده بودند، کاسه صبر یکی از دانشجویان را لبریز کرد و بلند فریاد زد: «دست نظامیان از دانشگاه کوتاه!» همین جمله کافی بود تا رگبار مسلسل‌ها دانشجویان را قلع و قمع کند. شهید مصطفی چمران که در آن زمان دانشجوی دانشگاه تهران و شاهد عینی این ماجرا بود، در نوشتاری آورده: «لحظات موحشی بود. دانشجویان یکی پس از دیگری به زمین می‌افتادند به‌خصوص که بین محوطه مرکزی دانشکده فنی و قسمت‌های جنوبی سه پله وجود داشت و هنگام عقب‌نشینی عده زیادی از دانشجویان روی این پله‌ها افتاده و نتوانستند خود را نجات دهند. اجساد خون‌آلود شهیدان و آن همه ناله‌های پرشورشان نه‌تنها در دل سنگ این جلادان اثری نکرد بلکه با مسرت و پیروزی به دستگیری باقی‌مانده دانشجویان پرداختند. هرکه را یافتند، گرفتند و آنگاه آنها را با قنداق تفنگ زدند با دست‌های بالا به صف و روانه زندان کردند و خبر پیروزی خود را برای یزید زمان بردند تا انعام و پاداش خود را دریافت کنند.»


16 آذر (عصر- پس از اتمام درگیری):


خبر اقدامات وحشیانه نیروهای لشگر زرهی به خارج دانشگاه رسیده بود. دانشجویان باقی دانشکده‌های دانشگاه تهران و دانشگاه‌های شهرستان‌ها به حالت اعتصاب درآمده بودند. دانشجویان عصر همان روز از دانشگاه تهران تا لاله‌زار را با کروات مشکی پیاده رفتند. رسانه‌های خارجی هم اتفاقات دانشگاه تهران را پوشش دادند. اعتراضات فراگیر شده و حاکمیت در این شرایط به‌شدت تحت فشار بود. به همین دلیل بسیاری از روزنامه‌ها در آن روز توقیف یا جمع‌آوری شدند. دولت و نیروهای نظامی در پی توجیه اقدامات شنیع خود در دانشگاه بودند. روزنامه اطلاعات منتصب به دولت زاهدی عصر 16 آذر در گزارش خود با عنوان «تحریکات عناصر اخلالگر و افراطی» دانشجویان معترض را توده‌ای خواند و نوشت: «امروز عده‌ای از عناصر اخلالگر که منتسب به حزب منحله توده بودند، به دانشگاه رفته و عده‌ای از دانشجویان را مجبور به تظاهرات کردند و درحال دسته‌جمعی به ماموران فرمانداری نظامی محافظ دانشگاه که مسلط بر اوضاع بودند حمله کرده، قصد ربودن اسلحه آنها را داشتند و ماموران نیز اقدام به تیراندازی کردند.»


17 آذر (عصر- پزشکی‌قانونی):


درحالی که سه تن از دانشجویان دانشکده فنی در درگیری‌های روز گذشته جان دادند، پزشکی قانونی علت فوت این سه نفر را گزارش داد. روزنامه اطلاعات به نقل از پزشکی قانونی نوشت: «علت فوت سه نفر دانشجویان دانشگاه از طرف اداره پزشکی قانونی چنین تشخیص داده شده است: 1- مصطفی بزرگ‌نیا دانشجوی دانشکده فنی بر اثر یک گلوله که از طرف راست قفسه سینه وارد شده و از زیر بغل چپ او خارج شده فوت کرده است. بر اثر این گلوله استخوان بازوی وی به کلی خرد شده و خونریزی زیاد باعث مرگ وی شده است. بر پشت شانه راست مقتول قبل از اثر زخم سرنیزه دیده می‌شد که تا 15 سانتیمتر زیرپوست فرو رفته بود. 2- شریعت‌رضوی دانشجوی مقتول دیگر فقط به علت زخم سرنیزه فوت کرده است. سرنیزه استخوان ران راست وی را به کلی خرد کرده و شریان‌ها را پاره کرده و در نتیجه خونریزی زیاد مجروح درگذشته است. یک گلوله نیز به دست راست وی اصابت کرده که جلدی بوده و نمی‌توانسته باعث مرگ باشد. 3- مقتول دیگر احمد قندچی نام دارد و به علت اصابت گلوله‌هایی که وارد شکم وی شده و احشای داخلی را پاره کرده در گذشته است. دیروز و امروز اداره پزشکی قانونی با حضور نماینده دادسرای نظامی اجساد را معاینه کرد ولی هنوز گزارش رسمی در این زمینه تهیه نشده است.»


17 آذر(صبح- جلسه شورای دانشگاه):


در همین حین فرمانده نیروهای نظامی، دادستان و فرماندار نظامی تهران و رئیس شهربانی به دانشگاه تهران آمدند تا با سیاسی، رئیس دانشگاه دیدار کنند. جلسه فوق‌العاده شورای روسای دانشکده‌ها هم برگزار شد تا تصمیمات لازم برای بررسی اتفاقات روز قبل در دانشگاه گرفته شود. طبق اعلام فرماندار نظامی تهران، خلیلی رئیس دانشکده فنی و عابدینی معاون دانشکده به دلیل تعطیلی پیش از موعد کلاس‌های درس در روز گذشته مقصر شناخته شدند. اطلاعات در این‌باره در همین روز نوشت: «امروز تیمسار سرلشکر دادستان فرماندار نظامی به خبرنگاران اظهار داشت به موجب تحقیقاتی که به عمل آمده خلیلی رئیس و عابدینی معاون دانشکده فنی مسئول واقعه دیروز در دانشکده فنی شناخته شده‌اند و به این مناسبت عابدینی دستگیر شده است.»


17 آذر (صبح- تبعید دانشجویان به جزیره خارک):


دانشگاه تهران به حالت نیمه‌تعطیل درآمده است. دانشجویان در اعتراض به تشنجات دیروز دانشگاه قصد اعتصاب سه‌روزه دارند. نیروهای نظامی در داخل و خیابان‌های منتهی به دانشگاه حضور دارند و از ایجاد تجمع و حرکت‌های اعتراضی جلوگیری می‌کنند. روزنامه اطلاعات در چاپ امروز خود از قول فرمانداری نظامی پایتخت می‌نویسد: «طبق تصمیم فرمانداری نظامی تهران دانشجویان و دانش‌آموزانی که در تظاهرات دیروز دستگیر شده‌اند به جزیره خارک تبعید خواهند شد. دیروز 32 نفر از دانشجویان و دانش‌آموزان دستگیر شدند که هفت نفر آنها آزاد شدند و 25 نفر دیگر قرار است تبعید شوند.»


18 آذر (قربانیان نیکسون):


درحالی که دانشگاه‌ها و کشور همچنان ملتهب و تحت‌تاثیر جریانات 16 آذر بود و دانشجویان به مناسبت سوم شهدای دانشجو به دنبال برگزاری تظاهراتی در دانشگاه بودند، نیکسون به همراه همسر و هیات همراه وارد تهران شدند. جریان رسانه‌ای دولت و حاکمیت سعی بر عادی جلوه دادن فضای جامعه داشتند و روزنامه‌های طرفدار دولت پر بود از خبر‌های ورود معاون اول رئیس‌جمهور آمریکا به ایران. اما در این میان یکی از مجلات منتقد دولت در سرمقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه‌ای سرگشاده خطاب به نیکسون نوشت. در این مقاله ابتدا توضیحی درباره یک سنت قدیمی ایرانیان در استقبال از میهمانان خود آورد. سنتی که در آن ایرانی‌ها برای میهمانان گرانقدری که از سفر‌های دور و دراز می‌آیند گوسفند یا گاوی را قربانی می‌کنند و بعد از آن خطاب به معاون اول رئیس‌جمهور آمریکا نوشت: «آقای نیکسون وجود شما آنقدر گرامی و عزیز بود که در قدوم شما سه نفر از بهترین جوانان این کشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی کردند.» این روزنامه بلافاصله بعد از چاپ توقیف شد.


21 آذر (اهدای دکتری افتخاری به نیکسون):


نیکسون در روز سوم و پایانی سفرش به ایران پای به دانشگاه تهران گذاشت. همان جایی که چند روز قبل دانشجویان را به رگبار بستند. جو التهاب و حکومت نظامی به‌گونه‌ای بود که ادارات، بانک‌ها، مدارس، شهربانی و... همه توسط نیروهای نظامی محافظت می‌شد. مراسم با شکوهی در استقبال از نیکسون در دانشکده حقوق برگزار شد. سیاسی، رئیس دانشگاه دقایقی را به تعریف از وجوه شخصیتی معاون رئیس‌جمهور آمریکا پرداخت. سپس نوبت به نیکسون برای ایراد سخنرانی‌اش رسید: «ما باید در قبال آن عناصر خرابکاری که به احساسات پست بشر توسل جسته و ارزش‌های عالی اخلاقی و معنوی آنان را تحقیر کرده و عشق به خانواده و عشق به میهن را مورد تمسخر قرار می‌دهد خود را کاملا حفظ کنیم. من به شما اطمینان می‌دهم که ملت آمریکا کاملا مصمم است که نقش خود را در حفظ صلح به وجه احسن ایفا کند.» دولت کودتا که از هیچ تلاشی برای خوش‌خدمتی به نماینده رئیس‌جمهور آمریکا دریغ نکرده بود، نهایتا دکتری افتخاری به وی اهدا کرد. آن هم در همان دانشگاهی که هنوز بوی خون دانشجویان معترض به سفر نیکسون به مشام می‌رسید.


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب