دلخواه: در تئاتر ایران، استقبال مخاطب باعث ضرر کمتر میشود، نه سود
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، مسعود دلخواه در ابتدای این نشست رسانهای گفت: «همیشه در کارهایم علاقه به تداخل بین واقعیت و تخیل داشتهام و در تمام نمایشهایی که بر روی صحنه بردهام همواره این مرز بهم میریزد بطوریکه میتوانم از این ویژگی به عنوان یکی از دغدغههای تئاتریام نام ببرم.»
وی تصریح کرد: «از زمانی که متن این نمایش را خواندم چیزی حدود ۷ سال میگذرد و وقتی که مشغول ترجمه آن بودهام احساس کردم میتوان بعضی از بخشهای نمایشنامه را تغییر و گسترش داد زیرا متن دارای داستان مشخصی نیست بلکه مسائل را بصورت پراکنده مطرح میکند و داستان خطی ندارد. بنابراین در زمان انتخاب این متن برای اجرا فکر کردم من میتوانم از یادآوری برخی لحظات که فکر میکنیم برایمان آشنا است به عنوان تکنیک اجرایی استفاده کنم.»
تزریق خط داستانی به متن با حفظ حفظ چارچوب کلی
دلخواه با یادآوری اینکه عنوان اصلی این متن «ناکجا آباد» است بیان کرد: «در اقتباس قبلیام این متن را «از اینجا تا ابدیت» ترجمه کردم که با بازنویسی و دراماتورژی، عنوان آن به «دژاوو» تغییر پیدا کرد. در این نمایش موضوع «دژاوو» در متن و اجرا گسترش پیدا کرده است چرا که احساس کردهام متن پتانسیل این را دارد که ایدههای اجرایی هنری خاصی را وارد آن کنم ضمن اینکه داستانی به متن تزریق شد تا با حفظ چارچوب کلی اثر نمایش تغییرات زیادی پیدا کند. »
وی ادامه داد: «اگرچه یک چهارم متن کوتاه شده و صحنهها و دیالوگهایی به آن اضافه شده و به نوعی کار مورد بازنویسی قرار گرفته اما به بدنه اصلی متن ضربهای وارد نشده است.»
«دژاوو» میتواند زمان گذشته و حال را به هم پیوند زند
وی همچنین در سخنانش اظهار کرد: « «دژاوو» میتواند زمان گذشته و حال را به هم پیوند زند به گونهای که وقتی افراد آن را میبینند احساس کنند که پیش از این نیز آن را دیده یا شنیدهاند. من در این کار «دژاوو» را که در متن هارولد پینتر یک بار به آن اشاره شده بود گسترش دادم و با کمک بازیگران زمینهای را فراهم کردهام تا در اجرا نیز «دژاوو» برای مخاطب تداعی شود.»
دلخواه با تأکید بر اینکه این متن سختترین نمایشنامه هارولد پینتر است بیان کرد: «این نمایش در نوع اجرای آن نیز به لحاظ زبان شخصیتپردازی و بازی کار سختی محسوب میشود اگرچه من در ترجمه آن نیز سعی در ساده و قابل فهم کردن متن داشتهام.»
این نمایش قابلیت هر شکل اجرایی را دارد
وی درباره طراحی صحنه این نمایش تأکید کرد: «ما ایدههای مختلفی در صحنهپردازی داشتهایم زیرا این متنی است که میشود به شکلهای مختلف آن را اجرا کرد. هارولد پینتر از معدود نمایشنامهنویسان جریان ابزورد است که در فضای رئالیستی کار میکند و فضای حاکم بر کارهایش واقع گرایانه است اگرچه اتفاقات آن کمی ابزورد است. ما در طراحی این نمایش سعی کردهایم کمتر به جزئیات توجه کنیم و تنها صحنه را به گونهای طراحی کنیم که تماشاگر بپذیرد که این فضا میتواند محیط یک خانه اشرافی باشد. ما سعی کردهایم با نورپردازی فضای خیالانگیزی را به تماشاگر بشناسانیم.»
فرخ نعمتی که از بازیگران این اثر نمایشی است بیان کرد: «اینکه بازیگران در روز اول اجرا با دکور جدید، نورپردازی و لباسها روبهرو میشوند یک فاجعه است زیرا باعث دور شدن بازیگر از نقش میشود شاید اگر بازیگر با همان لباس تمرین روی صحنه ظاهر شود بتواند ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کند.»
وی همچنین درخصوص مسائلی که در کیفیت اجرا موثر است تصریح کرد: «ما برای اجرا نیازمند مقدمهای هستیم و آن این است که گروه تئاتری شکل گیرد در حالی که همه ما در سالهای اخیر به صورت پراکنده دور هم جمع میشویم. شاید در بین ۳۰ تا ۴۰ سال فعالیتم همواره تلاش کردهام که سالی یک یا دو نمایش روی صحنه کار کنم و در چند سال اخیر نیز مشغول تئاتر هستم.»
وی درباره همکاریاش در نمایش «انگار در چشمان تو اسب میدود» که توسط بهاره رهنما نوشته و بازی میشود، عنوان کرد: «در این کار که به کارگردانی طاها ذاکر اجرا میشود به واسطه سیامک صفری از من دعوت شد تا از صدای من در این نمایش اجرا کند.»
نمیتوانم انتظار بیشتر برای حضور از خود داشته باشم
وی با توجه به شرایط موجود در تئاتر کشور تأکید کرد: «نمیتوانم از خودم انتظار حضور بیشتر در تئاتر را داشته باشم، تئاتر پدیده غیرانتفاعی است و حرکتی ایثارگونه محسوب میشود که برای حضور در آن باید چند ماهی از خانواده اجازه گرفت تا با صرفنظر از درآمد، فعالیتهایی را که دوست داریم را انجام دهیم، البته اگر در این بین همکاری در فیلم یا سریالی نیز داشته باشیم پشتیبانی به لحاظ مالی خواهد بود تا با خیال آسودهتر تئاتر کار کنیم.»
نعمتی با بیان اینکه وقتی بازی خوب روی صحنه دیده میشود حتماً نقش خوبی در پس آن نوشته شده گفت: «من در پذیرش کار همواره به کارگردان، نقش و مجموعه گروهی و در بخشهایی از کارها البته نه در تئاتر به تهیه کننده هم توجه میکنم.»
وی گفت: «در زمانی که پیشنهاد این کار را پذیرفتم فکر میکردم دلخواه فردی است که میزانسن خطکشی شده را در سر صحنه میآورد و به ما میگوید که این را میخواهم در حالی که او فردی بود که کاملاً بازیگر را آزاد میگذارد همچنین از دیگر نکاتی که برایم در یک نمایش مهم است فضای پشت صحنه است چرا که معتقدم همبستگی پشت صحنه به مخاطب منتقل میشود و من از اینکه در این نمایش با افرادی کار کردهام که فضای دلچسبی فراهم میکنند خوشحال هستم.»
اولین کارم برقراری ارتباط با تخیل نویسنده و فضای پرسوناژ است
سیامک صفری نیز که از دیگر بازیگران این نمایش است در مورد نزدیک شدن به نقش اظهار کرد: «اولین کاری که میکنم این است که با تخیل نویسنده و فضای پرسوناژ ارتباط برقرار کند و این برایم مهمترین چیز است زیرا بعد از آن است که به من گفته میشود نقش از کجا باید آغاز شود. درک فضای نقش یک ماجرا است و چیز سادهای نیست که بتوان براحتی از کنارش گذشت.»
دلخواه همچنین درباره حضور بیژن زرین تشریح کرد: «وی حدود ۱۱ سال است که در تئاتر تجربی تهران بازی میکند و در بیشتر کارهای من نیز حضور داشته است و دورههای متداکتینگ را بارها گذرانده است. بازی در نقشی که او ایفا میکند بسیار سخت است زیرا این نمایش با کارهای رئالیستی که شناسنامه مشخصی دارند و از زبان روزمره متفاوتی برخوردار است بسیار متفاوت است. شخصیت جان در متن هارولد پینتر وابستگی خونی را مطرح نمیکند اما در این نمایش این نقش به پسری تغییر پیدا کرده که نسبت خونی با یکی از کاراکترها دارد.»
تنهایی در کاراکترهای پینتر نقش را انتزاعی و بازی را سخت میکند
وی ادامه داد: «نقش جان نقش چالش برانگیزی است و به طور کل باید بگویم با معیارهای قبلی نمیتوان سراغ کارهای هارولد پینتر رفت زیرا شخصیتها در آن احساس ناامنی و تنهایی میکنند و بیشتر افراد در آن به عدم امنیت فردی و احساس تنهایی اشاره دارند که این امر نقش را انتزاعی و بازی را دشوار میسازد.»
دلخواه با بیان اینکه استقبال مخاطبان بیش از حد انتظارمان بوده است عنوان کرد: «برخلاف دیگر آثار روی صحنه که اکثر صندلیهایشان خالی است این نمایش با استقبال خوبی روبهرو شده و ما شبی را نگذراندهایم که صندلیهای سالن خالی باشد.»
حمایت از تئاتر خصوصی
این کارگردان تئاتر در ادامه این نشست با اظهار امیدواری کرد از این که روزی بیاید که تمام گروههای نمایشی یک سالن برای خود داشته باشند و دولت از گروههای تئاتری حمایت کند، تاکید کرد: «در همه جا تئاترهای خصوصی مورد حمایت دولتها قرار دارند و با بودجه مشخصی آن را روی صحنه میبرند. در حالی که حتی اگر ما تمام شبهای اجرا را با مخاطب زیاد و صندلیهای پر سپری کنیم منفعتی حاصل نمیشود بلکه تنها از پس قولهایی که به گروه و عوامل دادهایم برمی آییم. در حقیقت استقبال مخاطب باعث ضرر کمتر میشود.»
دلخواه با بیان اینکه امیدوارم مسئولان هنری از اینکه نمیتوانند از یک حرکت هنری و فرهنگی حمایت کنند دچار شرمساری شوند، اعلام کرد: «در تمام دنیا دولت نمیگذارد تا بخش خصوصی از کار بیفتد زیرا بخش خصوصی قسمتی از بار مسئولیت دولت را به دوش میکشد بنابراین دولت ما نیز باید حداقل ده سال از تئاتر خصوصی حمایت کند تا این بخش ضرر نبیند و بتواند به کار خود ادامه دهد.»
تالار وحدت و حافظ را چه کسی خریده است؟
وی با بیان اینکه ما برای اجرای این نمایش هیچ یارانهای نگرفتیم گفت: «جای تأسف است که تالارهایی که مال ملت است اسم تئاتر خصوصی را گرفتهاند و برای اینکه بتوانیم در آنجا اجرا کنیم باید هزینههای کلانی را بپردازیم. تالار حافظ که با پول مردم ساخته شده است امروزه برای اجرا در آن باید پول بدهیم و من نمیدانم که چه کسی تالار حافظ و تالار وحدت خریده که امروزه محلی برای کسب و کار شده است؟»
وی تأکید کرد: «برای رفع مسائل موجود و حمایت از گروهها در آغاز باید خواستن وجود داشته باشد تا بعد ما بگوییم که چطور میتوان از گروهها حمایت کرد. اگر معتقدیم تئاتر حرکت فرهنگی است و یکی از سالمترین تفریحات است باید از آن حمایت کنیم. اگر معتقد باشیم تئاتر فرهنگساز است باید بخواهیم فرهنگسازی کنیم زیرا در این صورت است که همه راهها پیدا میشود و درها باز خواهد شد و به سادهترین شکل میتوان برنامهریزی کرد.»
گزارش از ناهید منصوری
انتهای پیام/