جای خالی راتلج و نیاز به سیستم برای آموزش تئاتر
به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، شیرین بزرگمهر با اشاره به سابقه و تاثیر ترجمه در تاریخ تئاتر ایران گفت: «بخش عمده دانش تئاتری در کشور ما متکی بر متون و کتابهای ترجمه است و طبعاً اصطلاحاتی همچون “ACT”،«لژ» یا «میزانسن» از طریق ترجمه وارد فرهنگ تئاتری کشور ما شده است، که در این بین سهم ترجمه و انتشار نمایشنامهها بیشتر بوده است. »
وی ادامه داد: «تا سال 37 و پیش از تاسیس دانشکده هنرهای دراماتیک و دانشکده هنرهای زیبا، تنها دو کتاب تئوریک در حوزه تئاتر منتشر شده بود، یکی کتاب «هنر تئاتر» نوشته و تالیف عبدالحسین نوشین و دیگری «فنون نمایشنامهنویسی» نوشته لاجوس اگری با ترجمه مهدی فروغ و در تمام این سالها کتاب تئوریک دیگری در حوزه تئاتر منتشر نشد تا اینکه نسل دیگری از تئاتریها آمدند که تحصیل کرده تئاتر در کشورهای اروپایی بودند و اغلب کارگردان، همچون زنده یاد حمید سمندریان.»
بزرگمهر اظهار کرد: «این نسل با وجود تسلط بر یکی از زبانهای اروپایی کمتر به ترجمه متون و کتب تئوریک پرداختند و بیشتر به ترجمه نمایشنامه برای اجرا همت گماردند که گاه به چاپ نیز رسید. در تمام این سال بر تعداد دانشگاههای تئاتری کشور ما افزوده شده است و در حال حاضر بیش از 15 دانشگاه تئاتری داریم، در حالی که به تعداد اندکی کتب درسی توسط اساتید طراز اول این رشته ترجمه یا تالیف شده است. در سالهای اخیر کتابهای زندگینامهای هنرمندان و اساتید تئاتر منتشر شده است، اما این کتب بیشتر منابع پژوهشی هستند تا آموزشی.»
وی همچنین گفت: «ناشرین کتب تئاتری، بخش عمده انتشارات خود را به نمایشنامههای ایرانی و ترجمه شده اختصاص میدهند که بسیار هم امر خوبی است اما توجه چندانی به متون تئوری و عملی آکادمیک ندارند. نگاهی به کتابهای منتشره در سالهای 1394-1393، نشان میدهد که این گونه کتابها تنها ده در صد از نمایشنامههای چاپ شده هستند.»
بزرگمهر، نویسنده کتاب «تأثیر ترجمه متون نمایشی بر تئاتر ایران»، با اشاره به اهممیت چاپ کتاب در حوزه تئاتر گفت: «ما در ایران به ناشری مانند «راتلج» نیاز داریم که با گروهی از اساتید و هنرمندان نخبه به تالیف، ترجمه و انتشار کتب آموزشی در حوزه تئاتر بپردازد.»
پیام فروتن در ادامه بحث شیرین بزرگمهر گفت: «مگر در ایران دانشگاه ام.آی تی داریم که بخواهیم ناشری همچون راتلج داشته باشیم، مشکل بخش آموزش ما در حوزه تئاتر از جایی آغاز میشود که در دانشگاهها و مراکز آموزشی ما تفکر و رویکرد سیستماتیک جایی ندارد، هنوز که هنوز است استاد سر کلاس میرود بی آنکه شرح درس جامع و منظمی برای تمام جلساتاش طی یک ترم تحصیلی داشته باشد.»
وی ادامه داد: «واقعیت این است که اساتید و هنرمندان ما با سالیان سال تجربه هنوز ذهن و شیوه سیستماتیکی برای ارائه آموزش تئاتر ندارند، با این شرایط نمیتوان انتظار داشت که کتب آموزشی کاربردی تالیف کنیم و به ناشری در حد راتلج برسیم، بی آنکه خود را ملزم به داشتن و فراهم کردن سیستم بدانیم.»
فروتن، نویسنده کتاب سبکها و شیوههای اجرا در طراحی صحنه تئاتر بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به اینکه کمیت کتب منتشر شده در حوزه تئاتر چندان تاثیری بر تئاتر کشور و فضای آموزشی تئاتر نداشته است،گفت: «به نظرم ما با کمبود کتاب تئاتری در کشور مواجه نیستیم، چرا که بسیاری از کتابهای موجود در حوزه تئاتر مطالعه نشده است، از سوی دیگر همیشه اعتقاد داشتهام که هنرمند به بینش بیشتر احتیاج دارد تا خواندن مکانیکی کتابهای منتشر شده در حوزه تحصیلیاش، به همین دلیل همیشه گفتهام که هنرمند باید به مطالعه عمیق در حوزه جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفه بپردازد تا به بینش هنری دست یابد و منظورم از مطالعه عمیق نوک زدن به کتابی از فلان فیلسوف و اندیشمند مشهور نیست که مدتی مد میشود. با چنین پیش فرضی خواندن کتابهای حوزه تئاتر وظیفهای است که باید به انجام برسد و مطالعه کتاب برای رسیدن به بینش هنرمندانه هم باید در کنارش باشد، اما وقتی دانشجوی سال چهارم رشته تئاتر «هملت» را نخوانده است، چه میتوان گفت.
بزرگمهر در ادامه به این نکته اشاره کرد که ناشران باید از استادان دانشگاه و صاحبنظران در حوزه تئاتر برای انتخاب و پذیرش متون تالیف و یا ترجمه شده دعوت به عمل بیاورند و کتابهای خود را به لحاظ محتوای متن و چنان چه ترجمه است صحت و وفاداری به متن را با نظارت این مشاوران منتشر کنند.
ناشران باید به استادان دانشگاه و صاحب نظران حوزه تئاتر رو آورده و برای تالیف و ترجمه کتاب، طبق نیاز جامعه علمی و خارج از آن، سفارش انجام دهند. البته تعدادی از این ناشران همین روش را پیشه کرده و به نتایج مطلوبی هم رسیدهاند.
انتهای پیام/