فرزند شهید بهشتی: به انقلابی سال57 میگویم پشیمان نباش که انقلاب کردهای، پشیمان باش که تصور کردی این انقلاب و نظام نیاز به مراقبه و محاسبه ندارد
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، سید علیرضا بهشتی فرزند آیتالله بهشتی در مراسم بزرگداشت شهید آیتالله قدوسی که عصر روز گذشته در باشگاه اندیشه برگزار شد، با اشاره به رویکرد مؤسسان مدرسه حقانی گفت: دیدگاهها و قضاوتهای مختلفی درباره مدرسه حقانی وجود دارد که برخی درست و برخی نادرست است.
هدف از تأسیس مدرسه حقانی چه بود؟
وی ادامه داد: پیرو این قضاوتها، بلافاصله این سؤال به دهن میرسد که آیتالله بهشتی و قدوسی و دیگر موسسان و مدرسان مدرسه حقانی در پی چه بودند؟ و آیا توانستند به آنچه میخواستند، دست یابند؟
بهشتی ادامه داد: برای پاسخ به این پرسش باید به بعد تاریخ فکری مدرسه حقانی نگاه کنیم. از زمانی که ایرانیان با تمدن غربی آشنا شدند سه واکنش نسبت به آن وجود داشت؛ برخی معتقد بودند راه نجات ملت ایران بر تبعیت بیچون و چرا از تمدن غربی است، برخی در مقابل هرگونه نماد و مظهری از غرب مقاومت کردند و دیگران را از آلودگی به آن بر حذر داشتند و گروهی دریافتند که این تمدنی است که جهان بشریت را فرا گرفته است و در پی آن برآمدند که انسان مسلمان چگونه میتواند با حفظ هویت ایرانی و اسلامی در جهان نوین امروز به حیات خود ادامه بدهد.
آنچه مؤسسان حقانی را از معاصرانشان متمایز میکند، فهمشان از دین است
وی افزود: به مدرسه حقانی باید در این بستر تاریخی نگریست. هدف از تأسیس مدرسه حقانی، پرورش نسلی متفاوت از طلاب علوم دینی است. در حقیقت مدرسه حقانی در پی تربیت مرجع علوم دینی نبوده است، هدف آن تربیت طلابی بود که هم علوم دینی بدانند و هم با جهان نوین آشنا شوند. حضور اساتید دانشگاه تهران و تدریس آنها در مدرسه حقانی به همین منظور بود؛ البته این هدف غایی و نهایی مؤسسان آن نبود.
فرزند شهید بهشتی تصریح کرد: دغدغه اصلی شهیدان بهشتی، قدوسی و باهنر از ایجاد مدرسه حقانی، دین و دینداری بود و آنچه آنها را از معاصرانشان متمایز میکند، فهم آنها از دینداری است.
وی ادامه گفت: شهید بهشتی معتقد بود «جان اسلام تسلیم شدن در برابر حق است، حتی اگر با مواضع ما در تضاد باشد».
بهشتی با اشاره به این سخن شهید بهشتی که «هیچ انسانی در هیچ جایگاه و مقامی از خطا مصون و بری نیست»، افزود: انسان مسلمان از منظر بهشتی موجودی است انتخابگر که به انتخاب خود به راه راست یا گمراهی میرود و هیچ جا نباید فرصت انتخاب از او گرفته شود و همچون ماشین با او رفتار شود.
وی ادامه داد: انسان در اسلام باید آزاد و آگاه باشد تا بتواند انتخاب کند؛ البته انسان ضمن آزادی مسئول در نظر گرفته میشود و باید پاسخگو باشد.
فرزند شهید بهشتی گفت: انسان در این دیدگاه پنج مسئولیت دارد؛ در برابر خود، در برابر خالق هستی، در برابر دیگران، در برابر طبیعت و در نهایت در برابر تاریخ که بهزعم ما همان مبارزه همیشگی حق علیه باطل است.
بهشتی با اشاره به سخنان شهید بهشتی گفت: اگر میخواهید مسلمان تربیت کنید، راه آن ورود انسانها به فضای سیاسی است. امروز فضای مدنی جامعه ما این امکان را فراهم کرده است.
او افزود: شهید بهشتی تأکید داشتند اگر انسان خوب تربیت کنیم، جامعه خوبی هم خواهیم داشت، تا زمانی که یک حکومت جابر، فاسق و ظالم باشد به این هدف خود نخواهید رسید.
بهشتی ادامه داد: اگر ما سیاست را یک علم و حرفه و مهارت برای اداره جامعه در نظر بگیریم، دو رویکرد وجود دارد سیاستورزی جامعهمحور و سیاستورزی حکومتمحور.
وی گفت: تأسیس حزب از سوی شهید بهشتی بر همین مبنا انجام گرفت؛ البته حزب برای ایشان معبود نبود بلکه معبد بود؛ جایی که استعدادها جذب و کشف میشوند و در آن پرورش مییابند. آنچه درباره مدرسه حقانی رخ داد، دقیقا همین بود.
بهشتی افزود: انسان باید از حق متفاوت زیستن برخوردار باشد و اینجا میدان آزمایش اوست.
وی با تأکید بر تغییرپذیری انسان گفت: ممکن است انسانی در دورهای از زندگی خود به گونهای عمل کند و در دورهای دیگر به گونهای دیگر. ممکن است سابقه روشنی داشته باشد اما امروز دچار فساد شده باشد یا بالعکس. اگر کسی چنین باوری درباره انسان را نپذیرد به این معناست که او انسان را نمیشناسد و درک درستی از انسان ندارد.
بهشتی تصریح کرد: برای آنکه افراد جامعه عملکرد درستی داشته باشند، باید مراقبه فردی وجود داشته باشد و برای آنکه جامعه دچار گمراهی و فساد نشود، مراقبه اجتماعی لازم است.
او با تأکید بر مفهوم «زوالشناسی» در جامعهشناسی سیاسی و تاریخی گفت: برای کاهش خطاهای اجتماعی باید سازو کارهایی فراهم شود که فساد را شناسایی کنند.
بهشتی ادامه داد: تجربه بشری تنها راه کاهش آسیبهای اجتماعی را توسل به عقلانیت جمعی میداند، البته این عقلانیت جمعی چیزی فراتر از مشورت است. به این معنی که تصمیمگیریهای کلان جامعه باید برآیند تحلیلهای عقلانی جامعه باشد. حال این پرسش مطرح میشود که آیا جمع خطا نمیکند؟ در پاسخ باید گفت تجربه تاریخی به ما آموخته است خطای جمعی به مراتب کمتر از خطای فردی است.
فرزند شهید بهشتی ادامه داد: تمام وجوه جامعه اسلامی باید تحت نظارت باشد، این صفت "اسلامی" به این معناست که قوانینی بر جامعه حاکم است، از آنجایی که قوانین بیعیب و نقص نیستند، امکان اصلاح و تغییر قوانین در نظر گرفته شده است.
برخی از ما میپرسند از انقلاب 57 پشیمان نیستید؟!
وی ادامه داد: حاکمیت قانون شرط لازم است نه کافی. شرط کافی، وجود الگوهای پیشرویی است که امکان نهادینه شدن قوانین را فراهم میکند و این همان تلاشی است که در مدرسه حقانی صورت میگرفت.
بهشتی در این باره افزود: ضرورت تربیت کادرها و نیروهای مؤثر به منظور تقویت و تربیت نهادهای مختلف جامعه همچون نهاد خانواده کلید حل مشکلات جامعه امروز است.
وی تأکید کرد: اصلاح فرد بدون اصلاح جامعه یا اصلاح جامعه بدون اصلاح افراد ممکن نیست.
بهشتی با اشاره به افشاگریهای جناحی اخیر گفت: برخی از ما میپرسند از انقلاب 57 پشیمان نیستید؟! من در پاسخ میگویم آری پشیمانیم اما پشیمانی ما از آن جهت نیست که انقلاب کردهایم؛ چراکه فساد در حکومت پهلوی بسیار گسترده بود و در سالهای پایانی سلطنت پهلویها شاهد افشای گسترده فسادهای حکومت بودیم. من به انقلابی آن روز میگویم پشیمان نباش که انقلاب کردهای، پشیمان باش که تصور کردی این انقلاب و نظام نیاز به مراقبه و محاسبه ندارد.
وی با تأکید بر این جمله شهید بهشتی که «ای انسان مسلمان بدان که هیچ بندهای مصون از خطا نیست»، گفت: ای انقلابی تو باید مراقب انقلابت میبودی که دچار خطا نشود؛ باید در جامعه رسانهها و احزاب وجود داشته باشند و مسئولان را در اتاق شیشهای قرار داد. پس ای انقلابی سال 57، تو باید نسبت به غفلت خود پشیمان باشی.
انتهای پیام/