دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
05 مرداد 1395 - 08:00

معمای عضویت ایران در سازمان شانگهای

تاخیر در پذیرش ایران به عنوان عضو دائم سازمان همکاری شانگهای و مواضع متناقض روسیه و چین درباره عضویت ایران به تحلیل‌های مختلفی درباره چرایی این موضوع دامن زد. وب‌سایت فارن افرز، در گزارشی ضمن بررسی دلایل مخالفت دولت چین با عضویت دائم ایران، به تبعات مثبت و منفی عضویت ایران در این سازمان امنیتی پرداخته است.
کد خبر : 104971

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، در اواخر ماه ژوئن (اوایل تیرماه) طی پانزدهمین نشست سالانه سازمان همکاری شانگهای، یعنی بلوک امنیتی تحت رهبری چین، ولادمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، اعلام کرد که امضای توافق هسته‌ای میان ایران و آمریکا و رفع تحریم‌ها علیه ایران به این معناست که هیچ «مانعی در برابر» عضویت ایران در شانگهای وجود ندارد.


اما یک روز جلوتر از این، سازمان شانگهای و دولت چین به طور ضمنی روند پذیرش ایران را رد کردند. یک ماه قبل از آن نیز، وانگ یی، وزیر امور خارچه چین پیشنهاد کرده بود که این سازمان باید نخست بر عضویت هند و پاکستان تمرکز کند.


در طی نشست اخیر، بختیار خاکیموف، نماینده روسیه در سازمان شانگهای، به نحو مبهمی توضیح داد که «تفاوت‌های ظریف فنی»، مقصر مواضع متفاوت (درباره پذیرش ایران در سازمان شانگهای) است. به هر حال، آنچه رخ داد، اختلاف عمیق میان دو عضو اصلی سازمان شانگهای- یعنی چین و روسیه- بر سر عضویت دائم ایران بود.


تهران از سال 2008 مکررا درخواست خود را برای عضویت دائم در این سازمان اعلام کرده اما از سال 2005 عضو ناظر شانگهای بوده است. ایران در تمام مدتی که لازم بود برای پذیرش به عنوان عضو دائم پشت سر گذاشته شود، به قول غیرمطمئن مبنی بر عضویت دائم امید بسته بود.


از منظر مناسبات بین‌المللی، ایران با خواسته‌های سازمان شانگهای مبنی بر به چالش کشیدن تسلط آمریکا و نظم تحت رهبری غرب اشتراک نظر دارد. اگرچه این سازمان، هنوز فاقد توانایی لازم برای از میان بردن نظم جهانی موجود است، می‌تواند در نهایت خاکریز منطقه‌ای قابل توجهی در برابر نفود ناتو و آمریکا به شمار آید.

سند نهایی اجلاس سال 2010، به صورت رسمی، پذیرش اعضای جدید را پذیرفت و پشت سر گذاشتن مدتی طولانی برای پذیرش دائم را لغو اما اعلام کرد که کشورهای تحت تحریم‌های سازمان ملل متحد همچنان از حق عضویت دائم در این سازمان محروم هستند. اگرچه ایران دیگر تحت تحریم‌های سازمان ملل متحد نیست، مخالفت‌ها با عضویت این کشور همچنان ادامه دارد.


چرا ایران می‌خواهد به سازمانی بپیوندد که هنوز برای پذیرش این کشور آمادگی ندارد؟ و اگر ایران عضو این سازمان شود، چه آثاری خواهد داشت؟


مزایای عضویت ایران در سازمان شانگهای


موقعیت دولت‌های ناظر در سازمان شانگهای به ایران اجازه می‌داد تا در دوران نامساعد محمود احمدی‌نژاد، سیاست «نگاه به شرق» را که به قیمت روابط به سرعت مخرب با غرب پیگیری می‌شد، عملی کند. امااکنون که ایران تحت ریاست جمهوری حسن روحانی، گام‌هایی را در جهت ترمیم مناسبات با غرب برداشته، عضویت در شانگهای همچنان مسأله مهمی است؛ چرا که در درجه نخست، ایران با عضویت در شانگهای، مناسبات دوجانبه‌اش را نه فقط با چین و روسیه بلکه (احتمالاً) با هند نیز افزایش می‌دهد.


از منظر مناسبات بین‌المللی، ایران با خواسته‌های سازمان شانگهای مبنی بر به چالش کشیدن تسلط آمریکا و نظم تحت رهبری غرب اشتراک نظر دارد. اگرچه این سازمان، هنوز فاقد توانایی لازم برای از میان بردن نظم جهانی موجود است، می‌تواند در نهایت خاکریز منطقه‌ای قابل توجهی در برابر نفود ناتو و آمریکا به شمار آید.


این سازمان در سال 2005 و با صدور بیانیه‌ای که خواستار تعیین تاریخی برای خروج سربازان آمریکایی و تخلیه همه پایگاه‌های نظامی کشورهای غیر عضو شانگهای از آسیای مرکزی شده بود، قدرتش را به رخ دنیا کشاند. این نخستین چالش علنی سازمان با آمریکا بود.


از منظر مسائل مربوط به امنیت، ایران می داند که تمرکز شانگهای بر مبارزه با «سه خطر» یعنی تروریسم، جدایی‌طلبی و افراطی‌گری «در تمامی مظاهر آن هاست» و می‌تواند از این تمرکز بهره ببرد. اگرچه سازمان شانگهای عموما متوجه این مسائل در منطقه اوراسیاست، ایران نیز از بابت این سه خطر، گرفتاری‌هایی دارد که می‌تواند از طریق سازمان شانگهای به حل آن‌ها امید ببندد. علاوه بر این، ایران با مشکل تجارت فراملیتی مواد مخدر و ویرانی‌های ناشی از افغانستان رو‌به‌رو است.



در همین حال، از آنجا که سازمان شانگهای یک پیمان دقیق نظامی نیست، فاقد نیروی دفاع مشترک همچون آن چیزی است که در ماده 5 پیمان ناتو یا ماده 7 پیمان سازمان امنیت جمعی دیده می‌شود.


به هر حال، حتی اگر سازمان شانگهای به عنوان یک سازمان امنیتی واقعی رفتار می‌کرد و از طرف دولت‌های عضو، مداخله (نظامی) انجام می‌داد، این موضوع، نیازمند اجماع همه اعضا بود. سختی دستیابی به این اجماع با توجه تنش‌های دوجانبه میان اعضای شانگهای باعث می‌شد تا اعضای ناظر از مشارکت در این روند (اجماع) بیرون بمانند.


با وجود این، از نظر تئوری، سازمان شانگهای اگر نتواند به صورت نظامی از ایران دفاع کند، می‌تواند به صورت دیپلماتیک این کار را انجام دهد. با توجه به اینکه ایران عضو هیچ سازمان امنیتی منطقه‌ای نیست، عضویت در شانگهای می‌تواند موقعیت‌ها و ظرفیت‌های جدیدی در این باره به ایران اعطا کند.


سودمندی ایران برای روسیه و چین


البته باید توجه داشت که عضویت ایران همچنین می‌تواند مزایای مختلفی برای سایر اعضای سازمان شانگهای داشته باشد. به ویژه عضویت ایران می‌تواند خواسته چین درباره پروژه «جاده ابرایشم» را که اخیرا در دستور کار اقتصادی این سازمان قرار گرفته است، تقویت کند. در این خصوص ایران می‌تواند پلی به منطقه خاورمیانه و اروپا و مسیری برای روسیه باشد. استفاده از مسیر ایران، زمانی می‌تواند (برای چین) موثرتر باشد که میان پکن و مسکو تنش‌هایی پدید آید.


ایران هم اکنون از طریق خط راه آهن به چین متصل است. این خط راه آهن، ارزان‌تر از ارتباط هوایی و سریعتر از ارتباط دریایی است و از قزاقستان و تاجیکستان می‌گذرد.


در فوریه 2016 (بهمن 94) نخستین قطار باری که استان شرقی چین، ژجیانگ را به تهران متصل می‌کند به راه افتاد. این سفر تنها دو هفته طول کشید تا به مقصد برسد که یک‌سوم کمتر از زمانی است که از طریق دریا می‌شود آن را پیمود.


با وجود این، از نظر تئوری، سازمان شانگهای اگر نتواند به صورت نظامی از ایران دفاع کند، می‌تواند به صورت دیپلماتیک این کار را انجام دهد. با توجه به اینکه ایران عضو هیچ سازمان امنیتی منطقه‌ای نیست، عضویت در شانگهای می‌تواند موقعیت‌ها و ظرفیت‌های جدیدی در این باره به ایران اعطا کند.

از سوی دیگر، عضویت دائم ایران در شانگهای باعث می‌شود تا ذخایر گاز این سازمان از 30 درصد به تقریبا 50 درصد، و ذخایر نفت آن از 8 درصد به 18 درصد کل جهان برسد. عضویت ایران در سازمان شانگهای همچنین مسبب آن است که پلی برای این سازمان میان دریای خزر و خلیج فارس پدید آید و توانایی این سازمان برای تعییت قیمت (نفت) را افزایش دهد چرا که ایران همچنین عضویت سازمان اوپک نیز به شمار می‌آید.


علاوه بر این، چین خریدار عمده نفت ایران است. چین برای تامین نیازهای فزاینده‌اش به انرژی، خط انتقال نفت از قزاقستان به آلاسنگو و خط انتقال گاز از ترکمنستان به خورگس را تامین مالی کرده و ساخته است. ایران عملا در این دو شبکه از طریق دریای خرز در قزاقستان و از طریق کردکوی در ترکمنستان نفود دارد. همچنین افزایش صادرات زمینی از ایران به چین می‌تواند برای دو کشور سودمند باشد چرا که نیازشان به خطوط انتقال دریایی که تحت نظارت آمریکاست، کاهش می‌یابد.


تبعات منفی عضویت ایران در سازمان شانگهای


با وجود این مسائل، دقیقا مشخص نیست که ایران با عضویت در این سازمان چه جایگاهی در محیط ژئواستراتژیکی که تحت محاصره دو قطب جهانی و حتی سه قطب جهانی – اگر هند را حساب کنیم- قرار دارد، برای خود متصور است. چین و احتمالا روسیه، سازمان شانگهای را به عنوان سازو کاری برای محدود کردن جاه‌طلبی‌های استراتژیک یکدیگر می‌دانند. اما گروه قدرت‌های میانه – شامل قزاقستان، ازبکستان و احتمالا ایران- اسیر این کشمکش قدرت می‌شوند.


به عبارت دیگر، برخلاف این نکته که عضویت در سازمان شانگهای می‌تواند بهترین تضمین برای ایران درباره به چالش کشیدن تسلط آمریکا باشد، این عضویت در رابطه با چین و روسیه به شدت نامتناسب و شاید حاوی ضرر باشد.


در دهه گذشته، چین از تحریم‌ها علیه ایران از طریق کسب نفت ارزان‌تر و به دست آوردن بازار ایران با کالاهای ارزان چینی سود برده است. در این مدت، روابط روسیه با ایران کاهش یافت و در عوض به بهبود روابط مسکو با واشنگتن منجر شد. این مسائل به معنای آن است که به سختی می‌توان از آینده قدرتمند ایران در سازمان شانگهای سخن گفت.


مناسبات ایران با کشورهای آسیای میانه عضو سازمان شانگهای صمیمی اما کم‌هیجان و کم‌تحرک است. حتی مناسبات گرم ایران با کشور فقیر تاجیکستان، بیشتر نوعی تعهد و تکلیف برای ایران به شمار می آید تا مزیتی برای تهران. با وجود گرایش‌های ضد غربی ضمنی در سازمان شانگهای، عمده اعضای این سازمان، مناسبات منسجم‌تری با آمریکا و اتحادیه اروپا دارند تا ایران. سال گذشته، تجارت دوجانبه آمریکا و چین به رقم 600 میلیار دلار رسید که 20 برابر نرخ مناسبات تجاری میان ایران و چین است. حتی مناسبات تجاری میان روسیه و آمریکا طی بحران اوکراین به رقم 23 میلیارد دلار رسید که تقریبا 18 برابر رقم مناسبات تجاری میان ایران و روسیه است.



با این حال، پاسخ اینکه چرا ایران در وضع برزخی عضویت در شانگهای باقی مانده می‌تواند چنین باشد که از نظر تهران مزایای ناشی از این عضویت را به مراتب بیشتر از مضرات آن می‌داند.


با وجود خاستگاه ضمنی (ضد آمریکایی) سازمان شانگهای، اعضای این سازمان در مواقعی با عضویت ایران در این سازمان که می‌تواند به معنای مقابله با واشگتن باشد مخالفت کرده‌اند. در زمان دولت تهاجمی احمدی‌نژاد، دبیر کل سازمان شانگهای گفته بود که اعضای جدید «باید سازمان را تقویت کنند... نه این مسبب مشکلات جدید باشد.»


اکنون نیز با وجود رفع تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران، مناسبات گرم با این کشور می‌تواند تبعاتی داشته باشد. ایران با وجود مبارزه علیه تروریست های افراطی در منطقه خاورمیانه، از گروه‌هایی حمایت می‌کند که چندان مورد حمایت برخی کشورهای عضو شانگهای نیستند. گرم شدن مناسبات پوتین و غرب نیز می‌تواند پوتین را به دست برداشت از اصرارش مبنی بر عضویت ایران در شانگهای ترغیب کند.


با وجود همه این ها، ایران عضویت در سازمان شانگهای را در بلندمدت به عنوان حضور در یک اتحاد منسجم می‌بیند که اگر نتواند نظم تحت تاثیر غرب را کاهش بدهد حداقل می‌تواند یک نظم منطقه‌ای جدید بیافریند.


به هر حال موقعیت سازمان شانگهای در آینده به چگونه تعامل دولت‌های غربی با کشورهای اصلی این سازمان یعنی روسیه و چین و همچنین چگونگی تعامل این دو کشور با یکدیگر وابسته است. این موضوعی است که سرانجام تعیین خواهد کرد که شانگهای برای ایران یک رویا خواهد ماند یا تبدیل به واقعیت می‌شود.


ترجمه: هانا اسمخانی


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب