دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
13 فروردين 1394 - 11:49
نوروز با نگین‌های گردشگری ایران - 14

مرکزی، استان آیین‌های مذهبی

استان مرکزی از یک طرف در کویر مرکزی و از طرف دیگر در محل زاویه چین خوردگی البرز و زاگرس واقع شده است و به دلیل واقع شدن در منطقه نیمه‌بیابانی، بین کوهستان و بیابان، خاک آن برای کشاورزی و استفاده از آب قنات و رودخانه‌ها مناسب است.
کد خبر : 9955

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، استان مرکزی با مرکزیت اراک و مساحت 29126.564 کیلومتر مربع دارای 12 شهرستان است. آب و هوای استان مرکزی نیمه بیابانی-معتدل کوهستانی وسرد کوهستانی و فصل مناسب برای سفر به این استان چهار فصل سال است.


محدوده جغرافیایی این استان از شمال به استان های تهران، البرز و قزوین، از غرب به استان همدان، از جنوب به استان های لرستان و اصفهان و از شرق به استان های تهران، قم و اصفهان محدود است.


جاذبه‌های شاخص استان


بازار اراک، مسجد جامع ساوه، محوطه تاریخی خورهه،بیت امام خمینی(ره)، غارنخجیر، دریاچه میقان، شهر زیر زمینی ذلف آباد، امامزاده عبدالله کودزر، سرچشمه محلات، منطقه حفاظت شده هفتاد قله، آبگرم محلات و سراب‌های شازند از بخش‌های گردشگری استان مرکزی است.



موقعیت طبیعی


استان مرکزی بین رشته کوه‌های البرز و زاگرس و در مجاورت کویر مرکزی قرار دارد. مهم‌ترین ارتفاعات استان را بخش‌هایی از کوه‌های مرکزی و کوه‌های زاگرس تشکیل می‌دهند. بلندترین ارتفاعات این استان قله «شهباز» با 3388 متر ارتفاع در رشته کوه راسوند است و پست‌ترین منطقه آن را دشتی در جنوب ساوه با 950 متر ارتفاع از سطح دریا تشکیل می‌دهد. استان مرکزی از یک طرف در کویر مرکزی و از طرف دیگر در محل زاویه چین خوردگی البرز و زاگرس واقع شده است. حدود 38 درصد از مساحت این استان در منطقه نیمه بیابانی، بین کوهستان و بیابان قرار دارد. خاک این مناطق برای کشاورزی مناسب و استفاده از آب قنات و رودخانه‌ها در این نواحی میسر است. آب و هوا در مناطق مختلف متنوع است.



تاریخچه


زمان احداث این استان به دوره قاجار و سلطنت فتحعلی شاه می‌رسد. در اوایل سلطنت قاجار در بلوک عراق قسمت زیادی از محدوده استان مرکزی به علت وسعت زیاد و جمعیت فراوان همواره ناامن بود. در زمان فتحعلی شاه قشونی به نام عراق تشکیل شد و «یوسف خان گرجی» از فتحعلی شاه تقاضا کرد تا برای این قشون یک قلعه نظامی احداث کند. این قلعه «سلطان آباد» خوانده شد و بنای اولیه شهر در در سال 1231 ش به پایان رسید. شهر اراک فعلی قبل از سال 1317 خورشیدی به نام عراق و پیش از آن به اسم سلطان‌آباد و در بدو امر عنوان قلعه سلطان‌آباد را داشته است.


شهر قدیم اراک دارای چهار دروازه بود و بازار کنونی آن شبکه ارتباطی داخلی این دروازه‌ها بود و راه‌های اصلی و خارجی از این دروازه‌ها آغاز می‌شد. با عبور راه آهن از اراک و احداث خیابان و گذرگاه‌های جدید، توسعه شهر در قسمت جنوب و جنوب غربی آغاز شد. براساس آمار کتاب «ایرانشهر» در سال 1320 ش، جمعیت اراک پنجاه و یک هزار نفر بود. از این تاریخ اراک نیز مانند سایر شهرهای کشور توسعه یافت. در سال‌های صلح و آرامش، دیوارهای حفاظتی شهر برداشته شد و شهر اراک و نقشه منظم اولیه آن بی‌رویه رو به توسعه نهاد. موقعیت ترابری اراک مهم‌ترین عامل توسعه شهر در سال‌های اخیر بوده است.


موسیقی


چگور نوعی ساز است از خانواده سازهای زهی مقید از رده تنبور که به آن دوتارنیز می‌گویند. چگور مرکب از یک قطعه چوب مجوف بر شکل عودی کوچک است که دارای پنج وتر است که بیشتر در بین عشایر ترک زبان مرسوم است. در شهرساوه نیز چگور نوازی سابقه داشته است.


آیین‌ها


تعزیه سیار اراک


تعزیه سیار بازار اراک از قدیمی‌ترین آیین‌های عزاداری در اراک است که پس از سه دهه دوباره با همت پیشکسوتان و فعالان عرصه تعزیه شهر اراک، طبق رسوم گذشته ابتدا نقاره زنان و شتران وارد بازار می‌شوند، سپس گروه سینه‌زنان و بعد از آن شبیه‌خوانان می‌آیند و طول بازار را از ابتدا تا انتها طی می‌کنند.دسته شبیه‌خوانان وارد می‌شوند، هر دسته به طور مجزا گوشه‌هایی از یک تعزیه را می‌خوانند در گذشته اجرای تعزیه سیار به این صورت بود که هر روز از ایام محرم متعلق به یک تعزیه بود و تعزیه‌خوانان پس از تقسیم نسخه‌ها به گروه‌هایی تقسیم می‌شدند و هرکدام بخشی از تعزیه را در بازار که حسینیه اراک بود، می‌خواندند. تعزیه سیار اراک قدمتی طولانی دارد، در گذشته بازار اراک حسینیه اصلی مردم اراک بوده که از قدیم دو هییت بزرگ محله‌های قلعه و حصار در آن عزاداری می‌کردند.


علم‌گردانی هزاوه


غروب آخرین روز ماه ذی‌الحجه که مقارن با شب اول محرم است. جمعی از سادات علم‌گردان هزاوه در این امامزاده حضوربه هم می‌رسانند تا علم را برای گردش در ایام محرم آماده کنند. این علم یک قطعه چوب به ارتفاع 6 متر ویک سرپنجه که نماد انسان است. سرپنجه دونوع است:


1- سرپنجه نقره‌ایی که تاروز نهم محرم برروی تنه علم نصب می شود.


2-سرپنجه طلایی که درروز عاشورا سرپنجه نقره‌ایی را برداشته و سرپنجه طلایی را نصب می‌کنند و به هنگام نماز ظهر (لحظه شهادت امام حسین(ع)سرپنجه را از تنه علم جدا می‌کنند. سادات هزاوه بعدازظهر یا غروب، سه بار علم را دور امامزاده با نوحه‌های عاشورایی به گردش در می‌آورند سپس مسافت 600متری را تا محلی که به نام تپه حاج مبارک مشهور است طی کرده وعلم روی تپه برده می‌شود.


چغچغه‌زنی انجدان


چغچغه وسیله‌ای است که به صورت جفت و به اشکال مختلف از جنس چوب تهیه می‌شود. نمونه‌های قدیمی‌تر این ابزار در روستای انجدان به شکل تراش‌خورده و خراطی شده موجود است.علت تمایز محرم در انجدان با دیگر مناطق علاوه بر پرشور بودن آن رسم خاصی است که تنها در این محل برگزار می‌شود و برای سوگواران جذابیت خاصی دارد. این رسم خاص «چغچغه زنی» نام دارد. بنابرتعریف محلیان هنگامی که واقعه کربلا اتفاق افتاد و خبرشهادت امام شیعیان و یارانش به گوش شیعیان رسید مردم از شنیدن این خبر بسیار سوگوار گشته و سنگ بر سر زدند. با گذشت زمان سنگ بر سرزدن در این نوع سوگواری مبدل به زدن دو قطعه چوب به هم شد. هرفرد برای خود دو قطعه چوب طوری تراش می‌داد که به راحتی در دست گرفته شود و همان صدای سنگ زدن را بدهد. این رسم را چغچغه‌زنی نامیدند. چغچغه‌زنی در روز نهم محرم و روز یازدهم محرم صورت پذیرد. در روز نهم هییت علی اصغر آماده حرکت در کوچه‌های روستا می‌شود و گروه چغچغه زن در دو صف به طوری که دو طرف کوچه باشند و روبه‌روی هم جلوی هییت حرکت می‌کنند و پیشاپیش همه تک‌خوان که معمولاً از سالخوردگان روستا هستند (در سوگ حضرت عباس) نوحه‌خوانی می‌کنند. صبح روز نهم محرم گروه از جلوی حسینیه شهدای انجدان حرکت کرده و کوچه به کوچه و محله به محله به سمت حسینیه دیلم آباد حرکت می‌کند و در مسیرسینه‌زنی، زنجیرزنی، نوحه‌خوانی و چغچغه‌زنی می‌کنند و ریتم خاص خود را دارد و همراه با نوای تک‌خوان چغچغه‌ها را یک بارخم شده و جلوی زانو می‌زنند و یک بار بلند شده و بالای سر به هم می‌زنند که این روش تک ضرب است. گاه با نوای تک‌خوان چغچغه‌ها را دوبار در پایین و دو بار در بالای سر به هم می‌زنند تا هنگام اذان ظهر تمام محله‌های روستا را طی می‌کنند.


گیوه‌دوزی سنجان
گیوه‌دوزی از قدیمی‌ترین صنایع دستی شهراراک است که به عنوان میراث معنوی ثبت شده است. همه مراحل تولید این پاپوش‌دستی و مواد اولیه آن نخ قالی و ضایعات چرم است. رویه گیوه اغلب به دست زنان با نوعی سوزن با نام محلی جوالدوز بافته می‌شود، قسمت کفی آن نیزبه وسیله مردان با استفاده از ابزاری بنام تخت به اصطلاح آجیده می‌شود. در صورت لزوم رویه این پاپوش با استفاده از سیریش اندوده می‌شود تا مانع نفوذ آب به درون آن شود. شیوه‌کشی( ساخت تخت گیوه) و رویه چینی (بافت رویه گیوه) دوبخش اساسی در تولید گیوه است. این هنرمخصوص زنان و دختران روستا است که با استفاده از نخ تابیده در ضخامت‌های مختلف یک لایه یا چند لایه و سوزن مخصوص به گیوه چینی تولید می‌شود وهر چه نخ به کاررفته نازک‌تر باشد مرغوبیت گیوه تولیدی نیز بیشتراست. پس از پایان کار، گیوه قالب‌گیری می‌شود که دراین کار از قالب‌های مخصوصی از چوب، به شکل پا استفاده می‌شود و این نوع گیوه‌ها به خاطر جنس نخی آن بسیار سبک است .
حلوای تبق ابراهیم آباد


روستای ابراهیم آباد در 30 کیلومتری مشرق اراک قرار دارد. حلوای نذری تبق هرساله در روز بیست ونهم ماه رمضان در آبادی مذکور پخته می‌شود، دو گروه از بانوان درپخت حلوای پیشگفته شرکت می‌کنند که از اهالی ابراهیم آباد هستند. حلوا از آرد، روغن گاو، زعفران، گلاب، شیره انگور، هل، گشنیز، کنجد، دارچین وبرگ‌های گل محمدی تشکیل شده است. ریشه پخت حلوای تبق این گونه نقل شده است: در روزگاران گذشته کودکی پابه عرصه وجود گذاشت که پدر و مادرش نام او را محمدباقر گذاشتند. از کودکی دارای هوش سرشار و حکمت بود. به تدریج که رشد کرد و به سن بلوغ رسید در میان جامعه شخصیت بارزی را حاصل کرد. روزی از روزها، کارگران که مشغول ساختن خانه برای محمد باقر بودند، از اومقداری حلوا برای موقع افطار درخواست کردند. در سبدی که از آن برای حمل ونقل گل استفاده می‌کردند، به طور غیرمترقبه حلوا یافتند. باور و نظرمردم محلی این است که محمد باقر با دم معنوی و ضمیر ملکوتی خودگل را به حلوا تبدیل کرده است. شخصیت مذکور دختری داشت که بعدها به ابراهیم آباد شوهر می‌دهند وآن دختر جهت پاس و احترام به پدرش درماه رمضان حلوا می‌پخت و پس از مرگ او اجرای این رسم در فرزندان تاکنون باقی مانده است.


شیوه پخت سنتی فتیر وکسمه اراک


مواد کسمه و فتیر از ترکیبات آرد گندم،آب، روغن، شکر، تخم مرغ، کنجد ومقدار بسیار اندک مایه خمیر تشکیل می‌شود در برخی از فتیر پزی‌ها به ترکیبات مذکور شیر اضافه می‌کنند که به آن فتیر یا کسمه شیرمال می‌گویند و اما بعضی از فتیرپزی‌ها فقط با استفاده از خمیرمذکور را عمل می‌آورند ودر آن صورت به آن فتیر و یا کسمه معمولی می‌گویند.


مراسم سنتی آشتیان


از مراسم سنتی شهرستان می‌توان به جشن کوسه ناقالدی(ناقالی) اشاره نمود که شرح آن این گونه است:


بنابر یک افسانه قدیمی، حضرت موسی که در خدمت شعیب چوپانی می‌کرد، یک بار 50 روز به نوروز، سری به گوسفندان زد و متوجه شد که همگی دوقلو به دنیا آورده‌اند. چون به خانه بازگشت از شدت شادی و خوشحالی به همسر خود مژده داد و به شادمانی پرداخت. این جشن در روزگاران قدیم مخصوص چوپانان و گله‌رانان بوده ولی در روزگاران نزدیک ما دلاکان، حمامی‌ها و افراد متفرقه و بی‌چیز، ناقلدی راه می‌انداخته اند. بازیکنان در این جشن 5 تا 10 نفر هستند. نفر اول با پوشیدن لباس چوپانان و به سرکردن پوست بزغاله و تزیین خود، به نقش کوسه یا ناقالی در می‌آید، نفر دوم پسری پانزده ساله با پیراهن و چادری زنانه، نقش عروس کوسه را دارد. دو نفر دیگر هر کدام دو شاخ به سرشان می‌بندند و چند زنگ به خود می‌دوزند(این دو نفر تکه نام دارند). از این دو نفر یکی توبره (خورجینی بزرگ) به دوش می‌اندازد و انعام مردم را جمع‌آوری می‌کند. دراین میان دو یا سه نفر هم ساز و دهل دارند که نوازنده گروه هستند. کوسه که در پیشاپیش گروه حرکت می‌کند با دستان خود صدای زنگ‌های بسته شده به خود را در می‌آورد و سپس وارد خانه‌ای می‌شود.(در این روز مردم درب خانه خود را باز نگه می دارند.) و با پاشنه کفش و چوب دستی خود ضربه‌ای به طویله می‌زند با این اعتقاد که این کار شگون دارد و خیر و برکت برای صاحبخانه می‌آورد. کوسه که همچنان صدای زنگ‌ها را در می‌آورد، اشعاری را می‌خواند.


بعد از آوازخوانی کوسه، دو تکه(افرادی که در پوست بزنر هستند) با یکدیگر چوب بازی می‌کنند و عروس و کوسه با هم می‌رقصند. اوج جشن و هنر نمایی کوسه و همراهان در منزل کدخدای ده است. در این خانه کوسه هنرنمایی را به حد کمال می‌رساند و صاحبخانه مبلغی پول به خوراکی به کوسه می‌دهد. این جشن علاوه بر روستاهای آشتیان، در روستاهای محلات و اراک و همچنین از سرزمین‌های شمالی (گیلان و مازندران) و غرب کشور(آذربایجان و کردستان ) با اندک تفاوتی برگزار می‌شود.


مراسم تعزیه گرکان به عنوان میراث معنوی در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.


مراسم تعزیه گرکان


در گرکان بیش از 100 سال است که تعزیه همچنان پا برجاست. در سالروز شهادت و وفات ائمه اطهارهمچون دهه اول ماه محرم، وفات حضرت محمد(ص)، شهادت امام جعفر صادق(ع)، شهادت حضرت فاطمه (س) تعزیه برگزار می‌شود، اما مراسمی که به مناسبت شهادت امام حسین(ع) و یارانش در ایام عزاداری این عزیزان برگزار می‌شود از شور و حال خاصی برخوردار است و مردم بسیاری نیز از نقاط مختلف استان و کشور به خصوص از تهران برای دیدن تعزیه به گرکان می‌آیند. تعزیه در حسینیه گرکان که مخصوص تعزیه‌خوانی ساخته شده برگزار می‌شود. در گذشته دور تعزیه در تکیه‌ای که در محل حسینیه بود برگزار می‌شد. در زمان قاجار به همت دختری این مکان ساخته شد و شیروانی این حسینیه در سال 1343 هجری شمسی به دست «حاجی محمد علی فرزند حاجی زین العابدین شکوری» به اتمام رسیده است. قبل از آن حسینیه مسقف نبوده است، در وسط حسینیه سکویی بزرگ وجود دارد که سن مخصوص تعزیه‌خوانی است، حسینیه‌ای مقابل این مکان قرار دارد که رختکن تعزیه‌خوان‌ها است و البته وسایل تعزیه در آنجا نگهداری می‌شود. در هر روز و مناسبت خاص نسخه‌های مربوط به همان مناسبت موجود است، فعلاً در روز اول محرم تعزیه پسر فروختن مرد شیعه و در روز دوم تعزیه حجه الوداع خوانده می‌شود تعزیه مسلم، طفلان مسلم و حر در روزهای بعد و در روز هشتم محرم تعزیه علی اکبر خوانده می‌شود. در روز عاشورا تعزیه شهادت امام حسین ( ع ) خوانده می‌شود. در شب یازدهم ماه محرم تعزیه شام غریبان و بجدل در اربعین امام حسین پشیمان شدن یزید و ورود اسرا به کربلا اجرا می‌شود.


آیین نخل‌گردانی در نراق


آیین نخل‌گردانی نراق تحت عنوان میراث معنوی شهرستان دلیجان در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.


این مراسم یادآور حمل اسرای کربلا با کجاوه حکومت یزید است. جنس نخل از چوب بوده و احتمالاً به خاطر آن که کجاوه حمل اسرای کربلا از چوب درخت خرما بوده است، نخل نام گرفته است. در زیر آن چرخ‌هایی تعبیه شده که مخصوص جلو و عقب بردن در جایگاه نگهداری بوده و همچنین در مواقع استراحت و زمین گذاشتن باعث بالا نگه داشتن پایه‌های بلند کردن از زمین می‌شود. تیر چوبی حامل نخل (به شکل دسته‌هایی در زیر اتاقک نخل قرار گرفته و مخصوص بلند کردن و حمل آن بر روی شانه‌ها است.حاملین اصلی نخل اکثراً کسانی هستند که اجداد آن‌ها در ساخت این نخل‌ها سهیم بوده‌اند و معتقدند این مراسم تحت هر شرایطی باید انجام شود. در نراق دو دستگاه نخل وجود دارد که یکی کوچک‌تر و دیگری بزرگ‌تر است.


در روز قتل امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) حاملین نخل که هر گروه از آن‌ها پایه‌ای از نخل را به نام خود دارند با بستن چادر شب‌هایی به صورت حمایل دوش خود جهت جلوگیری از فشار وارد بر قسمت‌های استخوانی شانه، نخل بزرگ وکوچک را از جایگاه مخصوص نگهداری در جنب مسجد و آب‌انبار محله پایین نراق بیرون آورده و پس از حمل آن به جایی در خیابان اصلی نراق، جایی که ابتدا نراق قدیم از آن شروع می‌شده است. شروع به آذین‌بندی آن با پارچه‌های سبز مشکی می‌نمایند .پس از آذین‌بندی به دنبال حرکت دسته‌های عزادار (زنجیر‌زن و سینه‌زن) ابتدا معمرین (افراد مسن) و روحانیون حرکت کرده و به دنبال آن‌ها نخل را بلند کرده و حرکت می‌کنند. سپس آن را از مسیر بازار حرکت داده و پس از ساعتی توقف در مقابل مسجد جامع و آب انبار محله بالا و و عزاداری در در مقابل مسجد جامع، مجدداً آن‌ها را به محله سفلی حمل نموده و در محوطه جلوی جایگاه نگهداری و آذین‌بندی انها را برداشته و در جایگاه سرپوشیده جنب مسجد قرار می‌دهند. در زمان قدیم در داخل نخل در حال حرکت اشخاصی نیز می‌نشسته‌اند که امروزه دیگر کسی داخل آن نمی‌نشیند فقط شخصی بر بالای آن سوار می‌شود که کار اصلی او هدایت قسمت بالایی نخل از مابین معابر تنگ و رد کردن آن از کنار مزاحمت‌های هوایی از قبیل ناودان‌ها و شاخه‌های درختان و غیره است.


این شخص علاوه بر هدایت قسمت بالای نخل، هنگام عبور از محله‌های مختلف برای درگذشتگان هر محله طلب مغفرت و فاتحه می‌کند. حاملین نخل در هر محله اندکی توقف و استراحت دارند و از آنها با شربت پذیرایی می‌شود، در زمان قدیم علاوه بر شربت با نوعی شیرینی به نام (شبیه فتیر خودمان) نان عباسعلی نیز از آنها پذیرایی می‌کردند. محل توقف یا حرکت نخل توسط شخصی که پرچم قرمزی در دست دارد تعیین می‌شود ، برای توقف پرچم را سنگون و برای حرکت ان پرچم را بلند می‌نمایند. نخل گردانی را می‌توان این طور تفسیر کرد که چون ایرانیان نسبت به امام حسین (ع) علاقه مفرطی داشته‌اند و اورا داماد خود می‌دانند و چون بدن امام پس ازکشته‌شدن روی زمین مانده است و در ایران قدیم جنازه پادشاهان را با هودج شبیه نخل بود حمل می‌کردند لذا برای احترام به امام حسین(ع) یک چنین تابوتی یا هودجی برای او ساخته‌اند.


جشن تیرگان زلف آباد


واژه جشن که در فارسی امروز به معنی آیین‌های شادمانی است از واژه «یسن ،یسنه» پهلوی به معنی ستایش و پرستش است. جشن تیرگان روزسیزدهم ماه تیر (روزتیر) درکنار آب‌ها، همراه با مراسمی وابسته به آب و آب‌پاشی و آرزوی بارش باران برگزار می‌شده است و مثل دیگر جشن‌هایی که با آب در پیوند هستند، بانام عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سرشوران» یاد شده است. در تواریخ سنتی تیرگان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیراز فراز البرز است. همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی ازآثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بوده است. درخصوص برگزاری این جشن درروزاول تابستان در فراهان باید به این موضوع اشاره کرد: این مراسم یا درروز تیر (سیزدهم) و یا در روز اول تیربرگزار می‌شده است. اهالی فراهان که از دور و نزدیک خود را به جوار امامزاده زلف آباد می‌رسانند با جشن و سرور و آب‌پاشی و پخت آش رشته و همچنین دلمه که به سلامتی برای محصولات و فرهنگ تغذیه مربوط می‌شود این جشن را برگزار می‌کنند و معتقدند که این روز نباید در خانه ماند حتی افراد مسن را نیز با خود برای شرکت درجشن به همراه می‌آورند. دراین روز افراد به زیارت امامزاده و اهل قبور نیز می روند . مراسم تعزیه خوانی توسط گروه تفرشی درمحوطه باز اجرامی شود . مردم از شهرهای همدان ، ملایر ، قم و تهران تولیدات خود شامل سوغات ، عطاری وگیاهان دارویی ، انواع گل وگیاه ، ابزارکشاورزی وصنایع دستی را به معرض فروش می گذارند.


آیین نخل گردانی در خمین


یکی از مراسمی ریشه دارکه در ارتباط با اعتقادات مردم شیمی در این شهرستان و درشهرخمین هرساله و در روز عاشورا با همان شیوه هاوکیفیت سابق برگزار می شود"مراسم نخل گردانی "است.این مراسم در ارتباط با سال قمری و شهادت سرور شهیدان حضرت امام حسین(ع) بوده و با نام نخلی که نمادی از تابوت امام حسین(ع) است نام گذاری می‌شود. نخل‌هایی است که درمرکز ایران و شهرهایی چون قم، کاشان یزد در روز عاشورا گردانده می‌شود. به طورکلی شروع مراسم نخل‌گردانی در خمین دردهه اول محرم و با تزیین نخل از طرف شورای نخل همراه است. این شورا متشکل از5 نفر، رئیس شورا، مسئول حسابداری، مسئول تدارکات و امورفرهنگی، بازرس و دیگر عضو فعال تشکیل می‌شود این 5 نفرازطرف خاندان‎هایی که حق حمل نخل را دارند انتخاب می‎کردند. تزیین نخل خمین از اول دهه محرم شروع می‌شود تا روز عاشورا بدین ترتیب است.


یک روز قبل ازمحرم غبارروبی و عطرافشانی نخل صورت گرفته و درب نخل باز می‌شود.


روز اول چادرهای مشکی نخل موجود تعویض و چادرهای شست وشو به رنگ مشکی به تن نخل پوشانده می‌شود.


روزسوم طناب کشی نخل انجام می‌شود. طناب کشی به مانند دیگر نخل‌های ایران باعث استحکام چارچوبه نخل شده و به صورت ذوزنقه، لوزی و متوازی الاضلاع انجام می‌شود. روز پنجم چادرروی نخل عوض می‌شود. روز ششم طره سبز نخل بسته می‌شود.


روز هفتم داخل نخل با پارچه‌های کتیبه‌دار و مزین به آیات قرآنی تزیین می‌شود.


روز نهم و شب تاسوعا طرف راست و چپ نخل با نام‌های حضرت امام حسین(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و درپیشانی نخل سپر و شمشیرها بسته می‌شود. به تابوت (طرفین اریب نخ) پارچه سبز براق و به کمرنخل یک کتیبه قرمز بسته می‌شود. در این روز تزیین نخل به پایان می‌رسد. نخل‌گردانی خمین ازساعت 8 صبح روز عاشورا و با انجام طناب‎کشی داخل نخل و بستن چوب‌های عمودی و پنجه‌های بالای آن شروع می‌شود. حاملین، نخل را ازجایگاه یاد شده بیرون آورده و آن را به طرف میدان پانزده خردادحرکت می‌دهند. در مسیر حرکت به طرف این میدان برخلاف تمامی مراسم که تنها خانواده هایی خاص می‌توانند حامل باشند عموم مردم می‌توانند دخیل باشند. نخل درکنار امامزاده محمد(ع) درمیدان پانزده خرداد بر روی یک چهار پایه آهنی به ارتفاع60/1قرارمی‌گیرد تا مردم بتوانند از زیر آن به راحتی عبور کنند.


پس ازنماز ظهر عاشورا نخل ازجایگاه حرکت و به طرف امامزاده شاهزاده ابوطالب(ع) و جایگاه سرپوشیده حرکت داده شده و تازمان انجام مراسم سال بعد در آنجا آرام می‌گیرد.


تعزیه وفس


تعزیه وفس تحت عنوان میراث معنوی شهرستان کمیجان در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. تمامی اهالی روستای وفس که مدت‌ها قبل مهاجرت کرده اند، در ایام دهه اول محرم و به خصوص روزهای تاسوعا و عاشورا، حتماً در روستا حضور می‌یابند تا شاهد مراسم تعزیه باشند. تعزیه‌خوانان وفسی قدمت شروع تعزیه را بیش از 220 سال می‌دانند و بعضی قدمت آن را به قبل‌تر از آن نیز برمی‌گردانند. وفس به علت برگزاری باشکوه مراسم تعزیه و همچنین سایر مراسم‌ها و آیین‌های مذهبی به دارالمومنین معروف بوده و است. برای تجسم بهتر اثر واقعه کربلا بیشتر وقایع را جلوی چشم مجسم ساختند که شکل باقی مانده امروز به این صورت است که مجسمه تنی خون‎آلود را جلوی هییت‎های عزاداری حرکت می‎دهند، و یا عده‎ای را لباس زنانه و دخترانه می‎پوشانند و بر شتران برهنه سوار می‎کنند و مانند اسیران کربلا همراه دسته‎های نوحه خوانی راه می‎اندازند و نوحه‎هایی در تناسب با گروه‎های شبیه می‎خوانند.


به تدریج اشعار غم‎انگیز بسیار در چگونگی واقعه کربلا سرود شد و در مرحله بعد کسانی که خود را شبیه قهرمانان فاجعه محرم در آورده بودند، به خواندن اشعار پرداختند و با تکامل مراسم، این گونه تعزیه‎داری از صورت سکون در آمد و جنبه حرکت و نمایشی گرفت. توفیق عظیم بیان چگونگی فاجعه کربلا، موجب شد که دیگر وقایع، روایت و اسطوره‎های مذهبی نیز به صورت شبیه ( تعزیه ) تنظیم شود. برگزاری این مراسم در حدود یک قرن پیش به اوج رسیده که از اول محرم تا دوازدهم بعضی جاها تا آخر ماه صفر هر روز یک مجلس از این تعزیه‎ها را بر پا داشتند .


آیین بیل‎گردانی نیم ور


آیین بیل‎گردانی ومراسم اهواهو خورهه محلات تحت عنوان میراث معنوی شهرستان محلات در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. بیل گردانی جشنی است مربوط به آداب آب وآبیاری که منشا آن جنگ دیرینه‎ای است که بر سرآب بین انسان و طبیعت وجود داشته و به دلیل اهمیت آبیاری درایران صورت می‎گرفته است. این مراسم هنوز در نیم‌ور پا برجاست و نمادی از جنگ وستیزانسان با موانع طبیعی است.عملیات جوی‌روبی که از دهم تا پانزدهم اسفند ماه از محل به طرف آبادی آغاز می‌گردد میان بیست وپنج روز تا یک ماه به طول می‌انجامد. هنگامی که آب به نخستین پخش گاه آب که در محل به آن (وارگو)می‌گویند می‌رسد مردم جشنی بزرگ که یادگار سنت‌های پهلوانی کهن ایران است بر پا می‌کنند. این مراسم به نام بیل‌گردانی معروف است ومیدان اصلی آبادی محل برگزاری مراسم است. برای انجام مراسم و مسابقه بیل‌گردانی هفت بیل شخم‌زنی را در دو دسته چهارتایی وسه‌تایی با طناب محکم به هم می‌بندند (هر بیل بین سه تا چهار و نیم کیلو وزن دارد) درهرگروه دسته یکی ازبیل‌ها از سایر بیل‌ها بالاتر بسته می‌شود تا پهلوانان جوی روب بتوانند به عنوان دسته برای برداشتن بیل‌ها از زمین و دور سرگرداندن آن‌ها همانند میل‌های زورخانه اقدام کنند. پهلوانان بیل چهارتایی را با دست راست و بیل سه تایی را با دست چپ از زمین بلند می‌کند وبه طرز شگفت‌آوری در حال بالاآوردن، چرخش آنان رابه دورسرآغاز می‌نماید.


مراسم اهواهو خورهه محلات


مراسم اهوا اهوا (oho oho) یک مراسم سنتی است که شب نیمه ماه مبارک رمضان و همزمان با سالروز میلاد امام حسن مجتبی(ع) در روستای خورهه محلات اجرا می‌شود. این مراسم به این صورت است که نوجوانان روستا در دسته‌های چند نفری به در خانه اهالی رفته و یک ترانه فولکوریک (عامیانه) اجرا می‌کنند. آن‌ها کوچک‌ترین فرزند پسرخانواده را مورد خطاب قرارداده و ترانه را به نام او می‌خوانند و در انتها صاحبخانه مقداری آجیل، شیرینی، پول و یا چیزهای دیگر به آنها می‌دهد. در این شب تمام خانواده‌ها منتظر هستند تا دسته‌های مختلف به در خانه آنها بروند. فلسفه وجودی این مراسم در واقع نوعی شاد باش و تبریک تولد امام حسن مجتبی (ع) است که به منزله فال نیک گرفته می‌شود و نوجوانان روستا به صورت سمبلیک به درب خانه‌های اهالی رفته و ترانه را با نام کوچک‌ترین فرزند پسرخانواده است.


صنایع دستی


خوش‌نویسی، سفالگری، گیوه دوزی، قالی بافی، گلیم بافی، بافته‌های سنتی، بافت‌های داری، پوشاک سنتی، چاپ‌های سنتی، صنایع دستی چرمی، هنرهای دستی وابسته به معماری، هنرهای دستی فلزی، چوبی وسنگی، رودوزی‌های سنتی و صنایع دستی مستظرفه صنایع دستی استان مرکزی است.


خوش‌نویسی: خوش‌نویسی از جمله هنرهای باارزشی است که در استان مرکزی طرفداران بسیار دارد. روستای «واشقان» این استان در این زمینه شهرت بسیار دارد. از این روستای هنر پرور استادان به نامی چون استاد «فتحعلی واشقانی» و «محمد واشقانی» از اساتید طراز اول و مطرح در داخل و خارج از کشور برخاسته‌اند.


سفالگری: سفال ساوه شهرت فراوان دارد. از سفال‌های «کله دشت» که بیش از چهار هزار سال قدمت دارد، می‌توان نتیجه گرفت که روزگاری ساوه یکی از مراکز مهم تولید و ساخت سفال بوده است. استاد ناد علی کوزه فروش از استادان به نام این هنر در شهرستان ساوه بود و پس از ایشان فرزندشان «عباس شایان پور» این حرفه را ارایه می‌دهند.



گیوه‌دوزی: کار گیوه‌دوزی در پاره‌ای از نقاط چون ساوه، محلات، وفس و سنجان کم و بیش ادامه دارد. سنجان در پنج کیلومتری غرب اراک قرار دارد و از قدیم الایام یکی از مراکز دوخت گیوه در استان بوده است. هم‌اکنون نیز گیوه آجیده در این منطقه رایج است.



قالی بافی: قالی اراک از اهمیت و اعتبار فراوانی برخوردار است و با قالی کرمان رقابت می‌کند. از نقوش زیبای لچک ترنج، شاه عباسی و گل ماهی گرفته تا نقوش چشم‌نواز مستوفی و خشتی همه و همه از اهمیتی والا و ظرافتی قابل ستایش برخوردارند. یکی از مشخصه‌های این قالی‌ها استفاده از مواد اولیه چون پشم و رنگ در بافت آن‌ها است.


گلیم بافی: گلیم بافی در مناطق مختلف شهرستان ساوه چون مأمونیه، زاویه و نوبران رواج دارد. در گلیم ساوه استفاده از رنگ‌های مناسب و طرح‌های زیبا دیده می‌شود و این امر گلیم ساوه را در سطح استان مطرح ساخته است. روستای «نورعلی بیگ» در بخش مرکزی شهرستان ساوه از جمله روستاهایی است که بافت گلیم در آن مشهود است. از انواع گلیم‌ها، خورجین، گاله یا به اصطلاح ساوه‌ای‌ها «گووالا» و غیره تهیه می‌شود. گاله اغلب در کودکشی مورد استفاده قرار می‌گیرد. «سفره آرد» یا به قول محلی‌ها «اون سفرا» از دیگر دست بافت‌های مردم این دیار است. سفره آرد گلیمی ظریف از نخ پنبه است و معمولاً در نان‌پزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.




غذاهای محلی


آش انار، آش ترخینه، آش جودوغ، آش عطرینه، آش زرشک، آش ترش، آش بوسور، ماش آبک، آبگوشت دروغین، پتله پلو و شتیل آئر غذاهای استان مرکزی هستند.



سوغات


سوغات این استان نیز عبارت است از انواع قالی، بافته‌های دستی شامل گلیم، جاجیم، انواع گل‌های زینتی و تزیینی، انواع تریکوها، ژاکت و بلوز محلات، صابون معروف شازند، انواع فتیر در اراک، انواع محصولات باغی ساوه مانند انار، خربزه، طالبی، پنبه، رب انار، گندم، چغندر، کشمش .


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب