مهاجرت نیروی انسانی مشکل حوزه امنیت سایبری/از نبود چشم انداز روشن تا محدودیتهای سرمایهگذاری
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، حملات سایبری در سراسر جهان این روزها قویتر و پیشرفتهتر شده است و پلتفرمها و سامانههای ایران از این موضوع مستثنی نیستند و همواره مورد حملات سایبری قرار میگیرند، اما اکنون با وجود پیشرفت ابزارها و قویتر شدن حملات سایبری، کسب و کارهای داخلی رویکرد با کیفیتی را دربرابر حملات نمی توانند در پیش بگیرند و بخش اعظم آن مرتبط با تحریمهای دوطرفهای است که موجب ضعفهای فراوان در حوزه امنیت سایبری کشور ایجاد کرده است.
متاسفانه در ایران با وجود تمامی تلاشهای صورت گرفته خروجی مناسبی در زمینه امنیت سایبری نداشتیم و اگر به همین ترتیب پیش برویم نیز نخواهیم داشت. نه به دلیل اینکه دانش کافی در این زمینه وجود ندارد، بلکه شرایط اجرایی کردن به خوبی فراهم نمیشود.مسائل مختلفی در این زمینه تاثیرگذارند از محدودیتهای سرمایهگذاری برای بخش خصوصی گرفته تا نبود صرفه اقتصادی در تولید و توسعه و محدود شدن مارکت به بازار ایران. نخست باید این مساله بررسی شود که آیا تولید و عرضه محصولات فناوری ایمن، بهروز و قابل رقابت، برای تولیدکننده ایرانی صرفه اقتصادی دارد که برروی آن مانور دهد؟ آیا حاکمیت و مدیران بالادستی برای امنیت سایبری و توسعه آن توسط بخش واقعاً خصوصی، به معنای واقعی ارزش قائل هستند یا در عمل تنها محدود به صحبت، نظر و گاها سنگ اندازی ناخواسته می شود؟
رویکرد اطلاعاتی به امنیت سایبری
متاسفانه جو فکری در صاحبان و مالکان و تولیدکنندگان و توسعه دهنگان کاملاً خصوصی حوزه امنیت این است که موفقیت پیشرفت امنیت سایبری در کشور ما وابسته به رویکرد امنیتی اطلاعاتی شده است نه فناوری امنیت اطلاعات و کسی که در این حوزه فعالیت میکند، بعد از مدتی درمییابد که در پشت پرده، این حوزه به نظر اینگونه سازمانها گره خورده است درصورتی که رسالت آنها تولید بدون وابستگی و طبق استانداردهای بین المللی است و برای بخش خصوصی این امر یک ترمز استرسزا است.
زمانی که مساله به نگاه سازمانهای امنیتی مربوط میشود، زنگ خطر بخش خصوصی به صدا درمیآید و ترجیح میدهد در این زمینه مانور ندهد و وقت و انرژی خود را معطوف به سایر حوزههایی کند که کمتر در معرض باشند.
حوزههایی که به فناوری امنیت اطلاعات مرتبطند در زمره حوزههایی قرار میگیرند که بخش خصوصی علاقهای به فعالیت جدی در آن را ندارد و تولیدکننده بجای صرف زمان و هزینههای سنگین در راستای تولید واقعی و ارزشمند و ریسک زیاد بازگشت سرمایه و نگرانی بابت ادامه حیات و فعالیت، به سراغ ویرایش معمولی نسخ متن باز میرود تا علاوه کسب درآمد احتمالا از طریق رانت، درصورت عدم استقبال حاکمیت، وقت و هزینه زیادی صرف نکرده باشد و با حداقل ضرر، امکان تغییر زمینه تولید را داشته باشد؛ بنابراین بدیهی است که محصولی که برای تولید و توسعه آن تعصبی وجود نداشته باشد، تعهدی نیز برای توسعه امنیتی آن وجود ندارد و تنها منجر به نگاه درامدی میشود.
مساله مهاجرت نیروهای انسانی نیز از دیگر مشکلاتی است که در زمینه امنیت سایبری با آن مواجه هستیم. زمانی که نیروهای انسانی مقایسه میکنند که با توجه به تخصص خود در فناوری اطلاعات چه آیندهای از نظر مالی و علمی در دنیا دارند و آن را با آینده شغلیشان در ایران از نظر مالی و علمی مقایسه میکنند، روشن است که ترجیح میدهند مهاجرت کنند.نبود چشمانداز روشن در ایران و وجود آینده شغلی متفاوت در دنیا موجب شده در جذب و نگهداشت نیروهای انسانی متخصص با مشکل مواجه شویم.
در مسیر امنیت سایبری شرایط خوبی نداریم
متاسفانه در یک نگاه کلان و جامع، مسیری که در زمینه امنیت سایبری در پیش گرفتهایم عواقب خوبی به همراه ندارد. مساله اینجاست که زمانی که حملات سایبری به سامانهها و پلتفرمهای دولتی یا رخ میدهد، فعالان بخش خصوصی در حوزه فناوری اطلاعات یا اعضای سازمان یا شرکت مربوطه که محصول و خدمات آن مورد حمله قرار گرفته است جزو آخرین افرادی هستند که در جریان جزئیات اسناد، روشهای اصلاح و روشهای نفوذ سایبری قرار میگیرند و شاید اصلا در جریان قرار نگیرند.
متاسفانه در زمینه حملات سایبری، حق بررسی و هرگونه اظهارنظر یا کنترل ماجرا کاملا از دست افراد و بخش خصوصی خارج شده و به نهادهای مشخص حاکمیتی سپرده میشود. در نهایت آن نهاد است که تصمیم میگیرد چه زمانی اطلاعات حمله سایبری رخ داده منتشر شود یا نه و آیا سایر فعالان امنیت شبکه باید در جریان روش حمله و روش جلوگیری از آن قرار بگیرند یا خیر.
شاید همواره حاکمیت این مساله را مد نظر قرار میدهد که جامعه آمادگی شنیدن این اخبار را دارد یا خیر و اینکه مردم ذهنیت و قابلیت پذیرش چنین اتفاقاتی را دارا هستند یا خیر و انتشار آن چه عواقب اجتماعی میتواند در پیش داشته باشد، اما به هر حال باید مانند سایر کشورهای موفق عمل کرد و حداقل با تغییر اسامی و مدارک خطرساز، به انتشار یه نمونه کوچک از آن بسنده کرد.
ممکن است سازمان یا پلتفرمی که مورد حمله سایبری قرار گرفته اصلا تصمیمگیرنده نباشد. زمانی که حملات سایبری رخ میدهد حتی اگر بخش خصوصی و نهادهای دیگر مورد حمله قرار نگرفته و یا تحت تاثیر آن قرار نگیرند، بازهم باید در جزئیات حمله قرار بگیرند. بطور مثال طی حملات انجام شده در مدت اخیر، بسیاری از حملات از یک روش یکسان بهره بردهاند که اگر در مورد ان اطلاع رسانی میشد شاید شاهد حملات بعدی نبودیم و کار نفوذگران برای نفوذهای بعدی دشوارتر میشد.
نکته مهم دیگر این است که در دنیا، برندها و سرویس دهندگان خصوصی برای کاربران خود ارزش و بهای زیادی قایل هستند چراکه اگر کاربر نباشد و از آنها استقبال نکند آن کسب و کار محکوم به نابودی است. اما اگر پلتفرم یا سرویس دهندهای کاملا کاربرمحور نباشد، درآمد و بقای اقتصادی آن به کاربران وابسته نباشد، از حمایت کامل دولتی و حاکمیتی برخوردار باشد، رقبای جدی در بازار نداشته باشد، دیگر اهمیتی نمیدهد کاربران از چه رفتاری خوششان میآید یا به استفاده از پلتفرمشان علاقمند هستند یا خیر و میدانند که در نهایت کاربر محکوم به استفاده از این پلتفرمها، ابزارها و خدمات است.اگر فضای مناسب برای توسعه بازار فراهم بود و طی تلاش و فعالیت علمی، تنوع رقبا در بازار وجود داشت و کسبوکارها میدانستند چند خدمات دهنده دیگر نیز وجود دارند، به خواسته و امنیت کاربران اهمیت بیشتری میدادند.
انتهای پیام/