دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در گفت‌وگو با آنا مطرح شد؛

«هست و نیست» روایتی احساسی در فضایی از نماد و تضاد

«هست و نیست» روایتی احساسی در فضایی از نماد و تضاد
علیرضا کنگرلو، کارگردان نمایش «هست و نیست» گفت: این نمایش تصویری از تضادها و تلاطم‌های انسانی است که با استفاده از نمادها و صحنه‌های احساسی ، تلاش دارد تماشاگر را به چالش بکشاند.
کد خبر : 941268

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، نمایش «هست و نیست» نوشته احمد فیاض و به کارگردانی علیرضا کنگرلو، اثری است که با پرداختی نوآورانه و رویکردی احساسی و عاشقانه به روی صحنه آمده است. این نمایش با بهره‌گیری از نورپردازی، موسیقی‌های تأثیرگذار و نماد‌های متعدد، تلاشی برای غرق کردن تماشاگر در احساسات متضاد یک رابطه است. علیرضا کنگرلو، که با سابقه‌ای ۳۰ ساله در عرصه اجرا و گویندگی رادیو از پیشکسوتان رادیو و همچنین فعالان روابط عمومی به شمار می‌رود، در این گفت‌وگوی اختصاصی از چالش‌ها و موفقیت‌های این اجرا، نقش فضای پرانرژی کارگاه نمایش که یادگاری از آتیلا پسیانی است، و اهمیت حمایت از هنر تئاتر سخن گفت.

نمایش «هست و نیست» که در فضایی پر از نماد و تنش‌های احساسی اجرا می‌شود، به زندگی دو شخصیت می‌پردازد که در مرز عشق و نفرت قرار دارند. این نمایش به کمک عناصری، چون نورپردازی حرفه‌ای، موسیقی تأثیرگذار، و نمادهایی، چون چاقو، انار و رنگ قرمز، داستانی را روایت می‌کند که تماشاگران را به عمق احساسات پیچیده‌ای می‌برد. علیرضا کنگرلو، با بیش از سه دهه تجربه در عرصه صدا و هنر و از چهره‌های شناخته‌شده در رادیو، در گفت‌وگویی مفصل از پروسه تولید این اثر در مدت زمان کوتاه، اهمیت حمایت از تئاتر، و ارج‌گذاری به فضای کارگاه نمایش که یادگاری از آتیلا پسیانی است، سخن گفت.

اجرای شما در کارگاه نمایش است،‌ چرا این مکان را برای اجرا انتخاب کردید؟

کارگاه نمایش برای من فقط یک مکان به عنوان سالن اجرای نمایش با بلک باکس نیست؛ بلکه بخشی از تاریخ و روح تئاتر ایران است. اینجا جایی است که انرژی و خلاقیت هنرمندان در فضا جاری است. این فضا نه تنها از امکانات و تجهیزات خوبی برخوردار است که برای اجرای یک نمایش حرفه‌ای نیاز داریم؛ بلکه با توجه به میراث به‌جامانده از استاد آتیلا پسیانی، جایی پر از شور و انگیزه است.

آتیلا پسیانی با عشق و ارادتی که به کارگاه نمایش داشت، در سال ۱۳۸۳ و در شرایطی که این فضا متروک و فراموش‌شده بود، آن را احیا کرد و به محیطی برای خلاقیت هنری تبدیل کرد. همین انرژی و تلاش بی‌وقفه پسیانی باعث شد که کارگاه نمایش امروز به جایی تبدیل شود که هنرمندان می‌توانند در آن رشد کنند، با هم تعامل کنند و آثار بی‌نظیری خلق کنند. اجرای «هست و نیست» در چنین فضایی، تجربه‌ای بی‌نظیر و الهام‌بخش برای من و تمام اعضای تیم بود.

چه چیزی شما را به سمت کارگردانی «هست و نیست» جذب کرد؟

نمایش «هست و نیست» با عمق احساسی و پیچیدگی‌های روان‌شناختی خودش مرا به خود جذب کرد. این اثر، تصویری از تضاد‌ها و تلاطم‌های انسانی است که با استفاده از نماد‌ها و صحنه‌های احساسی، تلاش دارد تماشاگر را به چالش بکشد و او را وادار به هم‌ذات‌پنداری کند. داستان این نمایش، تلاش‌های ناکام و شاید ناگزیر انسان برای فهم و پذیرش یکدیگر را به تصویر می‌کشد. این حس سرشار از تضاد، چیزی است که به شخصه همواره به آن علاقه داشته‌ام و احساس کردم که می‌تواند برای تماشاگر نیز تجربه‌ای منحصربه‌فرد باشد.

درباره نماد‌های بصری، نورپردازی و موسیقی‌های تأثیرگذار نمایش بگویید.

به طور مثال در یکی از صحنه‌های نمایش که در یک رویا روایت می‌شود چاقوی خونی، انار و رنگ قرمز هرکدام به عنوان نمادی از احساسات مختلف به کار گرفته شده‌اند. چاقو، نماد خشونت و تهدید در روابط انسانی است، و انار به عنوان نمادی دوگانه از زندگی و مرگ، عشق و نفرت در صحنه حضور دارد و نماد‌های دیگری که نشان حس عاشقانه دونفر به یکدیگر است. از سوی دیگر، نورپردازی نقش حیاتی در این اثر ایفا می‌کند. نور‌هایی که با دقت و بر اساس احساسات هر صحنه تنظیم شده‌اند، فضایی غنی و تأثیرگذار را ایجاد کرده‌اند که کمک می‌کند تماشاگر به عمق داستان و احساسات شخصیت‌ها نزدیک شود. همچنین، موسیقی به عنوان یکی از مؤلفه‌های اصلی در این نمایش عمل می‌کند و هر قطعه موسیقی به دقت انتخاب شده تا بتواند حس و حال شخصیت‌ها را تقویت کند و مخاطب را در فضای احساسی داستان غرق کند.

هدایت بازیگران برای اجرای احساسات پیچیده و عمیق شخصیت‌ها چگونه بود؟

از آنجایی که این نمایش سرشار از لحظه‌های حساس و بحرانی است، هدایت بازیگران برای نمایش عمق احساسات درونی شخصیت‌ها یک چالش بزرگ بود. ما در تمرین‌ها تلاش کردیم به بازیگران فضایی آزاد بدهیم تا بتوانند از تجربه‌های شخصی خود بهره ببرند و با شخصیت‌ها در سطحی عمیق و حقیقی ارتباط برقرار کنند. همچنین، از آنها خواستیم که به جزئیات نقش‌های خود توجه کنند و لحظه‌های احساساتی و عاشقانه یا تنش‌ها را به‌دقت تجربه کنند تا تماشاگر بتواند با آنها هم‌ذات‌پنداری کند.

واکنش مخاطب به نمایش «هست و نیست» را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

امیدوارم که تماشاگران به عمق داستان و احساسات شخصیت‌ها پی ببرند و بتوانند با لحظه‌های احساسی نمایش، همچون صحنه‌های پشیمانی و دلتنگی، ارتباط برقرار کنند. این نمایش تلاش دارد تا تضاد‌های عاطفی و پیچیدگی‌های روابط انسانی را به شکلی واقعی و ملموس به تصویر بکشد. انتظار دارم که این اثر بتواند تماشاگر را به تفکر وادارد و به نوعی او را به مرور تجربه‌های خود در روابط انسانی و با ارتباطی خودش دعوت کند.

تجربه همکاری با بازیگران و تیم تولید در این پروژه چگونه بود؟

همکاری با بهزاد کریمی و سحر خطیبی و تمامی اعضای تیم تولید، تجربه‌ای ارزشمند بود. بهزاد و سحر هر دو با انرژی و شور در تمرین‌ها حاضر شدند و تلاش کردند تا هر لحظه از نقش‌های خود را با عمق و دقت اجرا کنند. از سوی دیگر، پروسه تولید این اثر در مدت کوتاهی انجام شد و با توجه به چالش‌هایی که داشتیم، تلاش و همکاری همه اعضای تیم تولید باعث شد که بتوانیم به نتیجه‌ای رضایت‌بخش برسیم. در نهایت، همه اینها به لطف عشق گروه به سرانجام رساندن این اثر و فضای پرانرژی کارگاه نمایش و امکاناتی که در اختیار ما قرار داد، ممکن شد.

نقش بابک قادری به عنوان مشاور کارگردان در این پروژه چه بود؟

همکاری با بابک قادری تجربه‌ای ارزشمند بود. او به عنوان مشاور کارگردان، با ارائه نظرات و تحلیل‌های دقیق، کمک کرد تا به درک عمیق‌تری از روابط و پیچیدگی‌های شخصیت‌ها برسیم. بابک همچنین با دیدگاه‌های خلاقانه‌اش به تیم کمک کرد تا نمایشی با انسجام و ساختاری دقیق‌تر اجرا کنیم

درباره قلم احمد فیاض و سبک نوشتاری او بگویید.

قلم احمد فیاض یکی از نقاط برجسته این نمایش است. او با دیالوگ‌هایی پر از احساس و روان‌شناختی، شخصیت‌ها را به نحوی به تصویر می‌کشد که تماشاگر احساس می‌کند آنها را از نزدیک می‌شناسد. سبک نوشتاری او پر از تضاد و تناقض است که این ویژگی، داستان را برای تماشاگران جذاب و پرمعنی می‌سازد. او به نوعی فضایی فراهم می‌کند که کارگردان و بازیگران بتوانند به سادگی در عمق داستان و احساسات شخصیت‌ها غوطه‌ور شوند.

حمایت‌های دولتی و فرهنگی چه نقشی در رشد تئاتر ایران دارند؟

تئاتر به عنوان یک هنر مردمی و فرهنگی، نیاز به حمایت‌های بیشتر از سوی مدیران هنری و فرهنگی دارد. متأسفانه، با توجه به هزینه‌های بالای تولید، از اجاره فضا گرفته تا پرداخت دستمزد عوامل و تجهیزات فنی، تئاتر در ایران با چالش‌های بسیاری روبروست. نبود حمایت کافی و بودجه‌های محدود، مسیر را برای هنرمندان سخت می‌کند و این باعث می‌شود بسیاری از آثار بالقوه به مرحله اجرا نرسند. تئاتر می‌تواند تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بزرگی داشته باشد و حمایت مدیران هنری و فرهنگی از این هنر، به رشد و توسعه آن کمک شایانی خواهد کرد. امیدوارم مدیران با توجه به ارزش‌های فرهنگی و تربیتی تئاتر، حمایت‌های بیشتری را در اختیار هنرمندان این عرصه قرار دهند تا شاهد رشد و شکوفایی هرچه بیشتر این هنر در کشور باشیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب