«تینکتنک» را برای نخستین بار در ایران مطرح کردم/ دانشگاه آزاد اسلامی به پدیدهای بینالمللی تبدیل شده است/ صنعت به طرف دانشگاه نمیآید
گروه واحدهای دانشگاه آزاد خبرگزاری آنا، مصطفی سعیدی- بخش اول گفتوگو با پرفسور محمدرضا اسلامی، استاد برجسته مکانیک جهان، به آشنایی با ایشان و دوران تحصیل و انجام پروژههای تحقیقاتی گذشت، در بخش دوم، مهندس ابوالقاسم میرزابابایی فارغالتحصیل رشته مکانیک دانشگاه امیرکبیر هم به جمع ما اضافه شد و گفتوگو با دکتر اسلامی را ادامه دادیم.
گفتوگوی بخش دوم به عضویت دکتر اسلامی در انجمنها و فرهنگستان علوم، آغاز همکاری او با دانشگاه آزاد اسلامی، تاثیر راهاندازی دانشگاه آزاد اسلامی در کشور، تفاوت میان دانشجویان ایرانی و آمریکایی، حرکت دانشگاه آزاد اسلامی به سمت اقتصاد دانشبنیان، کاربردی بودن پانامهها و ...مربوط میشود که مشروح آن را در زیر میخوانید:
* آقای دکتر! چند فرزند دارید؟
- یک پسر و یک دختر دارم، پسرم در آمریکا متولد شد و در همانجا هم رشته فیزیوتراپی خواند و از دانشگاه نیویورک فارغالتحصیل شد، دوره تخصصش را هم در رشته پزشکی طبیعی گذراند و اکنون ایران زندگی میکند. دو فرزند دارد و در درمانگاه خیریهای در تهران مشغول به خدمت است.
دخترم هم در ایران ازدواج کرد و اکنون در آمریکا زندگی میکند، او هم دو فرزند دارد. همسرم خانهدار است و جان ما به جان نوههایمان بسته است.
* غیر از فرهنگستان علوم عضو چه انجمنهایی هستید؟
- همانطور که میدانید ما در مهندسی مدال نوبل نداریم و بالاترین جایگاهی که یک مهندس میتواند به آن برسد Fellow (عضو پیوسته) شدن در یکی از موسسات و انجمنهای معتبر بینالمللی است.
من از سال 1997 از سوی کمیته Honors and Awards (افتخارات)، The American Institute of Aeronautics and Astronautics به عنوان associate fellow این انستیتو انتخاب شدم. از سال 2001 هم در انجمن مکانیک آمریکا (THE AMERICAN SOCIETY OF MECHANICAL ENGINEERS ،(ASME که دانشمندان برجسته مکانیک آمریکا و جهان عضو آن هستند، Fellow شدم.
7 سال پیش هم از سوی یونسکو مدال طلای انیشتین در ایران به بنده اعطا شد.
* آقای دکتر در بخش اول گفتوگو، بیان کردید که روی پروژهای در ناسا کار میکردید که بتوان در کره ماه آب تولید کرد، سال گذشته یک فیلم سینمایی بر همین اساس با نام مریخی (The Martian) ساخته شد، آیا پروه تولید آب در فضا به نتیجه رسید؟
- بله درسته ما آن زمان روی این پروژه در ناسا کار میکردیم اما به ایران بازگشتم و از سرانجام این پروژه اطلاعی ندارم.
* در ایران چه پروژههایی انجام دادهاید؟
- پروژههای زیادی با شرکت نفت انجام دادهام، یکی از همکاریهایم مربوط به نیروگاه نکا بود، بعد از آن هم روی پروژه دیگری کار کردم که مربوط به طراحی خط گرم انتقال 120 کیلومتری نفت آبادان بود، پروژه خط نفتی سبزوار- مشهد- تربت حیدریه هم از دیگر پروژههایم است که انجام داد. بیشتر پروژههای انجام شدهام در ایران مربوط به پروژههای نفتی بوده است.
* الان چه کاری انجام میدهید؟
-روی کتابم کار میکنم و در حال بازنگری آن هستم که برای انتشار اقدام کنم.
* آقای دکتر، تاکنون استاد راهنما و مشاور چه تعداد پایاننامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری بودهاید؟
- تعداد دقیق آنها را نمیدانم، اما بیش از 500 عنوان میشود.
* همکاریتان با دانشگاه آزاد اسلامی را از چه زمانی آغاز کردید؟
- این موضوع داستان خودش را دارد، همانطور که گفتم من سال 1352 به ایران بازگشتم و همه توانم را در پلی تکنیک تمرکز کردم، بعد که نوبت به کنکور رسید، دیدم که تعداد زیادی دانشجویانم از امیرکبیر به دانشگاه آزاد رفتند، این موضوع را دیدم، پیش خودم گفتم که من این همه برای این دانشجویان زحمت کشیدهام و نمیتوانم ببینم که دانشجویانم به دانشگاه آزاد اسلامی بروند و آنجا ادامه تحصیل بدهند و اینگونه شد که تصمیم گرفتم خودم هم به دانشگاه آزاد اسلامی بروم و سال 1365 برای نخستین بار همکاریام را با واحد تهران مرکزی آغاز کردم.
سه سال در واحد تهران مرکزی بودم بعد از آن سال 68 زمانی که دکتر اصانلو به واحد تهران جنوب رفت و از من دعوت کرد که به دانشکده فنی این واحد بروم و من هم پذیرفتم، از آن سال هم عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب هستم.
* خاطرهای از آن روزهای دانشگاه آزاد اسلامی دارید؟
- بله، خاطرات زیادی دارم، معتقدم دانشگاه آزاد اسلامی دانشجویان بسیار باهوشی دارد و من یکی از بهترین کلاسهای عمرم را سال 65 در واحد تهران مرکزی تجربه کردم. هنوز هم تعدادی از دانشجویان مقطع لیسانس آن دوره را میبینم و با هم ارتباط داریم.
دانشگاه آزاد اسلامی را خیلی قبول دارم. شکلگیری و رشد این دانشگاه تعجبآور است، یادم هست همان سال 65 که به واحد تهران مرکزی رفته بودم، نماینده بانک بینالمللی به ایران آمده بود و از دانشگاه آزاد اسلامی هم بازدید کرد که من هم در این بازدید حضور داشتم، او بسیار تعجب کرده بود که چطور چنین سیستمی در کشور به وجود آمده است که بدون کمکهای دولتی و اتکا به بودجه با کمک مردم اداره میشود.
* نظر شما درباره دانشگاه آزاد اسلامی چیست؟
- به نظر من دانشگاه آزاد اسلامی یک تاثیر غیرقابل وصف در فرهنگ ایرانیان داشته است و هیچ سازمانی مثل دانشگاه آزاد اسلامی نمیتوانست این خدمت را انجام دهد. به وحود آمدن این دانشگاه در شهرهای کوچک و بزرگ فرهنگ عمومی مردم را ارتقا داد و تاثیر فرهنگی این دانشگاه را با هیچ سازمانی در جهان و هیچ برهه تاریخی در ایران نمیتوان مقایسه کرد، این اعتقاد من از دانشگاه آزاد اسلامی است.
البته من رشتهام جامعه شناسی نیست و خیلی نمیتوانم در این مورد صحبت کنم، اما معتقدم که دانشگاه آزاد اسلامی بینظیر است و بدون آنکه به بودجه دولتی متکی باشد و فشار مالی داشته باشد به یک پدیده بینالمللی تبدیل شده است.
* چه سالی به مرتبه استادتمامی ارتقا یافتید؟
- من سال 56 دانشیاریام را گرفتم و بعد از آن انقلاب اسلامی پیروز شد و سال 59 هم جنگ تحمیلی آغاز شد که به دلیل جنگ 8 ساله ارتقای مرتبه علمی به تعویق افتاد و سال 1368 استادتمام دانشگاه امیرکبیر شدم.
*یکی از موضوعهایی که آیتالله هاشمی رئیس هیات موسس و امنای دانشگاه آزاد اسلامی و دکتر میرزاده بر آن تاکید دارند، کاربردی بودن پایاننامهها و حرکت به سمتی است که هر پایاننامه و رساله بتواند یکی از معضلات و مشکلات کشور را بر طرف کند. نظر شما در این باره چیست و در چه صورتی این خواسته محقق خواهد شد؟
- این سیاست درستی است اما پایاننامههای مهندسی باید چه مشکلاتی را برطرف کنند؟ مشکلات صنعت! صنعتی که اصلا به طرف دانشگاه نمیآید.
زمانی در این کشور جنگ تحمیلی اتفاق افتاد و عراق به کشور ما حمله کرد، آن دوره وزارت دفاع از دانشجویان حمایت کرد و همین دانشجویان و فارغالتحصیلان ما پای کار رفتند و روی پروژههای موشکی کار کردند و ما دیدیم زمانیکه توانستیم با توکل به خدا و دانش فرزندانمان موشکهای بومی تولید کنیم و عراق را از داخل ایران بزنیم، جنگ تمام شد و آنها عقبنشینی کردند، که البته این یکی از دلایل پایان جنگ تحمیلی بود.
اکنون هم اگر دولت یا هر صنعتی نیاز علمی داشته باشد، دانشگاهیان بلافاصله پاسخ میدهند. من به این موضوع باور قبلی دارم که ایرانیان به قدری باهوش هستند که میتوانند هر نیاز کشور را بر طرف کنند اما تاکنون چه تعداد از شرکتهای خودروساز داخلی پروژههایشان را به دانشگاه آوردهاند؟ در صورتی که همین دانشجویان ما میتوانند به راحتی نیاز تولید خودرو کشور را برطرف کنند.
اکنون ما در فرهنگستان علوم در حال بررسی چالشهای توسعه صنعت در کشور هستیم و امیدوارم بتوانیم راهکار آن را پیدا کنیم و کارهای خوبی هم تاکنون در این راستا انجام شده است.
* آقای دکتر در دوره مدیریت جدید دانشگاه آزاد اسلامی، تمرکز اصلی این دانشگاه روی موضوع تبدیل علم به صنعت و ثروت بهویژه موضوع اقتصاد دانشبنیان است، نظر شما در این باره چیست؟
- حرکت بسیار خوبی است، اما این اقدام دانشگاه به تنهایی کافی نیست. ما ایده را تبدیل به محصول میکنیم اما اگر این محصول خریدار نداشته باشد، بی فایده است. به نظر من ایران اکنون با توسعه شرکتهای دانشبنیان نمیتواند تولید ثروت کند و این موضوع نیاز به زمان و بازارسنجی حرفهای دارد. دانشبنیان یک پدیدهای است که باید در مدت 30 سال به نتیجه برسد و در مارکت بینالمللی عرضه شود، نه اینکه چند دانشجو بیاند و یک محصول را تولید کنند و بگوئیم که کار انجام شد.
من به هیچ وجه قبول ندارم که دولت در کارهای اقتصادی و صنعتی وارد شود و برای حمایت از محصولات دانشبنیان آنها را خریداری کند، بلکه باید بخش خصوصی وارد میدان شود.
در ایران دو صنعت پا گرفت که هر دوی آنها مخرب محیط زیست است، «ساختمانسازی» و «خودروسازی» دو صنعتی است که از پیش از انقلاب اسلامی در ایران رونق داشته و هنوز هم سایه خود را بر صنایع کشور افکنده است. این در حالی است دنیا به سمت توسعه پایدار و راهحلهای اکولوژیکی رفته است که هیچ کدام از این موضوعها در ایران رعایت نمیشود، اکنون با ساختمانسازی، شمال و جنوب پایتخت تخریب شده است و با ساخت خودرو هوای پاک برای تنفس در این شهر وجود ندارد.
* آقای دکتر، اگر بخواهید مقایسهای بین دانشجویان ایرانی و دانشجویان آمریکایی داشته باشید، چه تفاوتی در سطح علمی آنها میبینید؟
- اتفاقا این موضوع برای خودم هم جالب بود و این مقایسه را در جامعه آماری کوچک دانشجویانم انجام دادم، من هم در ایران درس خواندهام و هم در آمریکا، در دانشگاه هر دو کشور هم تدریس داشتهام، سال 1977 که برای دومین بار به آمریکا رفتم و تدریس را آغاز کردم. دو درس ارتعاشات و دینامیک ماشین ارائه کردم که در ایران هم درس میدادم با همان منابع و سرفصلها.
کتاب تامسون برای درس ارتعاشات و کتاب سونی برای دینامیک ماشین، در یک کلاس 21 دانشجو در کلاس دیگر هم 22 دانشجو داشتم و تعداد دانشجویان کلاسهای پلی تکنیک هم همین اندازه بود. بعد از سه هفته از آغاز ترم، «رئیس دانشکده» (chairman department) من را دید و از اوضاع کلاس پرسید، گفتم که تا فصل سه درس دادهام. به قدری از این حرف من تعجب کرد که گفت ما در طول یک ترم 4 چَپتر درس میدهیم و تو در سه هفته 3 چَپتر تدریس کردهای! بعد از من خواست که سرعت تدریسم را کاهش بدهم و این در حالی بود که من در ایران 7 فصل را در یک ترم برای دانشجویانم تدریس میکردم.
پایان ترم هم که امتحانات برگزار شد در مقایسهای که انجام دادم، متوجه شدم که میانگین نمرات دانشجویان ایرانی از 100 نمره، 10 نمره از دانشجویان لوئیزیانا بالاتر بود. برای همین است که من میگویم مردم ایران، مردم باهوش و بااستعدادی هستند و احساسی این را نمیگویم. اگر باهوش نبودند که این کشور پس از 2800 سال هنوز پابرجا و استوار نبود.
*از شاگردانتان کسی را میشناسید که در پستهای اجرایی و مهم کشور مسئولیت داشته باشد؟
- بله، خیلیها هستند. آقای حمید چیتچیان (وزیر نیرو) از دانشجویان من بود یا دکتر میلی منفرد هم قبل از انقلاب در پلیتکنیک با من کلاس داشت و نمره A دینامیک از من گرفت، کامران دانشجو هم تز دکترایش را با من دفاع کرد. افراد زیادی هستند که در سطح معاون و پستهای دیگر فعالیت دارند.
* آقای دکتر درباره همکاریتان با فرهنگستان علوم هم میفرمائید، اینکه از چه زمانی وارد فرهنگستان شدید؟
- من از سال 1371 به عنوان عضو وابسته، همکاریام را با فرهنگستان علوم آغاز کردم، تفاوتی که فرهنگستانها با انجمنهای علمی دارند، این است که در انجمنها همه متخصصان میتوانند عضو شوند اما بهطور متوسط فرهنگستانهای جهان حدود 150 عضو دائمی دارد که به آنها Fellow میگویند و سه برابر آن هم عضو وابسته دارد که هر 5 سال تغییر میکنند.
فرهنگستان علوم اکنون 46 عضو پیوسته و 3 برابر آن عضو وابسته دارد. عضو پیوسته شدن فرهنگستان علوم پروسه خیلی سختی دارد. سال 71 که از من به عنوان عضو وابسته برای همکاری با فرهنگستان دعوت شدم، گروه مهندسی 5 عصو دائمی و 26 عضو وابسته داشت.
سال 1380 که دکتر تقی ابتکار پدر خانم ابتکار (معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان محیط زیست) که عضو پیوسته فرهنگستان بودند، فوت کردند. شاخه مکانیک فرهنگستان هم درخواست کرد که بنده به عضویت پیوسته فرهنگستان درآیم، این موضوع از سوی گروه مهندسی و شورای علمی فرهنگستان تائید شد و در پایان هم مورد موافقت مجمع عمومی فرهنگستان که متشکل از اعضای پیوسته فرهنگستان است، قرار گرفت و من از سال 80 به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان مشغول به فعالیت شدم.
* چه کارهایی در فرهنگستان علوم انجام میدهید؟
- فرهنگستان یک نهاد بهشدت علمی و آکادمیک و غیرسیاسی است. به تعبیری فرهنگستان علوم، سازمان علمی و اتاق فکر دولت است که کارهای استراتژیک انجام میدهد.
نخستین باری که در ایران واژه «تینک تنک» (اتاق فکر) در ایران استفاده شد، بنده آن را سال 71 و در نخستین حضورم در جلسه فرهنگستان مطرح کردم و گفتم که آمریکا چهار تینکتنک دارد که اینها زندگی مائو را بهتر از خود مائو میدانند و گفتم که ایران تا به حال تینک تنک نداشته و فرهنگستان علوم میتواند این نقش را داشته باشد و اتاق فکر و اندیشه دولت شود.
واژه «توسعه پایدار» هم برای نخستین بار در ایران از سوی دکتر دوامی عضو فرهنگستان علوم مطرح شد و اکنون این موضوع در ایران مورد توجه قرار گرفته است.
* آقای دکتر به نظر شما مهمترین مشکل امروز جوانان چیست؟
- مهترین موضوع، مسائل اقتصادی است که باعث شده امید به آینده در بین جوانان کاهش یابد، من همیشه در کلاسهایم این نکته را میگویم که اینکه فکر کنید آمریکا قدرت اول سیاسی جهان است، تفکر بسیار اشتباهی است و این اطلاعات غلطی است که در جوامع وجود دارد. شاید آمریکا در اقتصاد اول باشد اما در سیاست اینگونه نیست، آن هم به دلیل اینکه جنگ هزاره سوم جنگ اقتصادی است و ما هم باید تلاش کنیم که ایران را به مرکز اقتصاد نزدیکتر کنیم و یکی از لازمههای این کار ارتباطات بینالمللی است، سیستم قرن 21 اینگونه است که کشوری که در مدار اقتصاد قرار میگیرد، سرمایه سایران را هم به دست میآورد.
* به نظر شما چطور میتوان بین جوانان انگیزه و امید به آینده ایجاد کرد؟
- ما اکنون 13 میلیون ایرانی خارج از کشور داریم، منِ استاد تا حدی میتوانم بین دانشجویانم ایجاد انگیزه کنم، آن هم اینگونه که وقتی یک دانشجو ببیند که منِ نوعی 43 سال است که در ایران ماندهام و همچنان برای پیشرفت این کشور کار میکنم و به درس و رشتهام علاقه دارم تا حدودی انگیزه میگیرد اما من بیشتر از این نمیتوانم برای جوان الگوسازی و ایجاد انگیزه کنم، وقتی دانشجو از دانشگاه بیرون میآید و میخواهد کار پیدا و یا ازدواج کند با واقعیتهای جامعه روبرو میشود و آنجا خودش باید از پس کارهایش برآید.
* آقای اسلامی، شما 40 سال پیش به آمریکا رفتید، آن زمان فناوری به شکل امروز نبود و اطلاع و ارتباط چندانی از آمریکا و دانشگاهی که بورسیه شوده بودید، نداشتید اما به هر حال با اینکه جوان بودید این جرات و شهامت را داشتید که برای رسیدن به هدفتان تلاش کنید، توصیه شما به نسل جوان و دانشجو چیست؟
- من با 600 دلاری که پدرم برای مخارج اولیهام داد، راهی آمریکا شدم، 2 روز در راه بودم تا به لوئیزیانا رسیدم، درست است که تنهایی به جایی رفتم که هیچ آشنایی از آنجا نداشتم اما خدا همیشه با من بود و من با توکل به خدا کارهایم را پیش بردم. ما باید این موضوع را همیشه و همه جا در نظر داشته باشیم که کسی آن بالا نشسته که بهترین مراقب بندگانش است، پس جوانان باید همیشه توکل به خدا داشته باشند و با ایمان پیش بروند.
توصیه دیگرم این است که دانشجویان در زمینه تخصصی خودشان با بالاترین و جدیدترین اطلاعات دنیا به روز باشند، باشرف و درستکار باشند و زیاد تلاش کنند و زحمت بکشند. من در این سن هر روز تا 11 شب کار میکنم.
* آقای دکتر ممنون از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، به عنوان سوال آخر آیا تا به حال غبطه کسی یا کاری را خوردهاید؟
- اصلا، تا به امروز هر کاری که انجام دادهام با توکل به خدا و درست بوده است و بزرگترین افتخارم این است که نوکر مردم ایران هستم. مردم ایران به قدری شریف و نجیب هستند که نوکری آنها بالاترین افتخار است.
انتهای پیام/