دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
14 آبان 1402 - 00:07
یادداشت؛

هدایت جنگ در دو سوی میدان غزه

هدایت جنگ در دو سوی میدان غزه
چهار هفته از آغاز دفاع مشروع ملت فلسطین در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی در قالب طوفان الاقصی می‌گذرد و هر روز ابعاد جدیدی از این جنگ آشکار می‌‌شود. آنچه در میدان نبرد همچنان مطرح بوده این سؤال است که هدایت جنگ در دو سوی میدان به دست کیست؟
کد خبر : 876933

خبرگزاری علم و فناوری آنا- قاسم غفوری؛  چهار هفته از آغاز دفاع مشروع ملت فلسطین در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی در قالب طوفان الاقصی می‌گذرد و هر روز ابعاد جدیدی از این جنگ آشکار می‌‌شود. آنچه در میدان نبرد همچنان مطرح است این سؤال است که هدایت جنگ در دو سوی میدان به دست کیست؟ برای پاسخ به این پرسش مروری بر تحولات درونی غزه و سرزمین‌های اشغالی قابل‌توجه است.

نخست آنکه در طرف فلسطینی، حقیقتی انکارناپذیر وجود دارد و آن اینکه طوفان الاقصی نه امری یک‌شبه و ایجادشده در خلأ بلکه قطره قطره‌هایی از درد و رنجی است که در طول ۷۵ سال بر ملت فلسطین و از سال ۲۰۰۷ به‌طور مستقیم بر ساکنان غزه تحمیل شده است. محاصره اقتصادی و سیاسی، حملات هرروزه هوایی و زمینی ارتش صهیونیستی، اشغال دائمی سرزمین فلسطین و شهرک‌سازی‌ها، وجود هزاران اسیر فلسطینی در بند صهیونیست‌ها، فراموش شدن در میان افکار عمومی جهان و حمایت‌های گسترده غرب از اشغالگران در حالی که برخی کشور‌های عربی و اسلامی نیز راه خیانت به فلسطین را در پیش گرفته‌اند و... ملت فلسطین را به ایستادگی و مقاومت مسلحانه سوق داده است چرا که در هر صورت آن‌ها در معرض مرگ دسته‌جمعی تحمیلی قرار گرفته‌اند و تنها گزینه برای آن‌ها مقاومت است.

فلسطینی‌ها آموخته‌اند که برای دفاع از خود و رسیدن به حداقل‌های زندگی گزینه‌ای جز تکیه بر مقاومت خویش ندارند. بر این اساس طوفان الاقصی با طراحی و اجرای کاملاً فلسطینی صورت گرفته است و ادعای صهیونیست‌ها که برآیند آن را به سایر اعضای بزرگ مقاومت مانند ایران و حزب‌الله نسبت دهند صرفاً آدرس غلط دادن برای سرپوش نهادن بر عمق شکست نظامی و اطلاعاتی این رژیم است. نکته مهم آنکه هر چند جمهوری اسلامی ایران همواره یاریگر فلسطین بوده، اما هرگز هیچ‌کدام از اعضای مقاومت را نه از عملی نفی و نه توصیه کرده است.

بر این اساس می‌توان گفت که طراح و هدایت‌گر عملیات الاقصی و پس از آن مقاومت، مردم غزه بوده‌اند که با تکیه بر تجربیات ۷۵ سال جنگ با اشغالگری و با بهره‌گیری از دانش روز نظامی و فنی با ساده‌ترین ابزار‌ها صورت گرفته است و ورود سایر ارکان مقاومت به میدان نبرد نیز واکنشی طبیعی از سوی جهان اسلام در برابر اشغالگری و تجاوزگری صهیونیست‌ها و حمایت از ملت مظلوم فلسطین است که در قالب جنگ حق علیه باطل صورت می‌گیرد.

دوم آنکه در اردوگاه صهیونیست‌ها هرچند که رژیم صهیونیستی با تشکیل کابینه جنگ سعی دارد تا خود را محور و مدیر حملات به غزه معرفی کند؛ اما تحولات پیش از جنگ در سرزمین‌های اشغالی ابهامات بسیاری را در این زمینه ایجاد می‌کند. پیش از طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی با بحران شدید سیاسی مواجه بوده به‌گونه‌ای تحت‌فشار جریان‌های سیاسی کابینه نتانیاهو در آستانه سقوط بوده است. میان دستگاه‌های نظامی و امنیتی اختلافات شدید بوده به‌گونه‌ای که هرکدام بر حذف دیگری تأکید داشته‌اند. در حوزه نظامی نیز بسیاری از فرماندهان نظامی و به‌ویژه هزاران نیروی ذخیره این رژیم از ادامه حضور در ارتش انصراف داده و دست به اعتصاب زده‌اند.

در همین حال فروپاشی اطلاعاتی و نظامی صهیونیست‌ها در زمان برگزاری طوفان الاقصی و حضور مقاومت غزه در شهرک‌های صهیونیست نشین با شکستن دیوار‌های امنیتی و بازداشت نظامیان رژیم صهیونیستی با آن وضعیت تحقیرآمیز در پادگان‌ها مرزی نوار غزه و... عملاً نشان داد که رژیم صهیونیستی توان مدیریت هیچ جنگی را ندارد. سراسیمگی سران غرب برای سفر به سرزمین‌های اشغالی از جمله بایدن رئیس‌جمهور و بلینکن وزیر خارجه و آستین وزیر دفاع آمریکا، سوناک نخست‌وزیر صهیونیست‌ها، مکرون رئیس‌جمهور فرانسه و نیز جمعی از سران اروپا و نیز ارسال تسلیحات آمریکایی به سرزمین‌های اشغالی، اختصاص بودجه در کنگره آمریکا جهت کمک اقتصادی و نظامی به رژیم صهیونیستی و... مؤلفه‌های دیگری است که نشان می‌دهد عملاً صهیونیست‌ها توان مدیریت این جنگ را از دست داده‌اند.

گزارش‌ها نشان می‌دهد که آنچه به نام عملیات ارتش اسرائیل در حمله به غزه مطرح می‌گردد صرفاً یک نقاب و پوشش است و در اصل این کماندو‌ها و نیرو‌های آمریکایی هستند که هدایت جنگ را در دست گرفته‌اند. بر اساس گزارش‌های منتشره رزم ناو‌های آمریکایی در مدیترانه مستقر شده و صد‌ها نیروی عملیاتی آمریکایی، کانادایی، انگلیسی و... نیز با ادعای کمک به خروج اتباع کشورشان در سرزمین‌های اشغالی وارد شده و رسماً مدیریت جنگ را در دست گرفته‌اند. به عبارتی دیگر می‌توان گفت آنچه امروز در غزه جریان دارد نه جنگ غزه و اسرائیل بلکه جنگ غزه با آمریکاست که تا به امروز نیز مقاومت فلسطینی‌ها مانع از تحقق اهداف آمریکا در نابودسازی حماس، آواره سازی فلسطینی به مصر و نیز ایجاد منطقه حائل شده است.

نقش‌آفرینی آمریکا در جنگ غزه زمانی آشکارتر می‌شود که بلینکن وزیر خارجه آمریکا در کنگره هنگام درخواست بودجه کمک به رژیم صهیونیستی، از طرح آمریکا برای مستقر کردن تشکیلات خودگردان در غزه خبر داد. طرحی که بر اساس آن غزه به دو پاره شمال و جنوب تقسیم شده که قسمت شمالی به تشکیلات خودگردان واگذار شده و در ادامه جنگ فلسطینی فلسطینی به پا کرده و به زعم خود امنیت را در سایش شمال و جنوب غزه برای رژیم صهیونیستی فراهم می‌سازند. طرحی آمریکایی که با هدایت واشنگتن در شمال غزه در قالب عملیات زمینی پیگیری می‌شود که با مقاومت غزه تاکنون این طرح با شکست مواجه شده است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب