نوزادان این قورباغه از زیر پوستش بیرون میجهند + ویدئو
به گزارش گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا به نقل از Wired، با وجود قورباغههایی که تبدیل به شاهزاده میشوند و سمندرهایی که میتوانند بدون آسیب از آتش عبور کنند، به نظر میرسد که قورباغهها به آخرین حد کمال رسیدهاند. علاوه بر پیروزیهای مذکور، این واقعیت که دوزیستان تخمگذار هستند و دردسر زندهزایی (پیشامد طاقت فرسایی که بیشتر پستانداران با آن سر و کله میزنند) را ندارند، امتیاز دیگری برای این موجودات محسوب میشود.
هرچند در این میان دوزیستی وجود دارد که تفاوت گستردهای در قاعده باروری معمول ایجاد کرده است. این وزغ بومی کشور سورینام «Pipa pipa» نام دارد که نوع ماده این جانور، تخمهای خود را به پوست خود (در قسمت پشت جانور) جذب میکند. در این محل، نوزادان جوان میتوانند در امنیت و آرامش رشد میکنند و در آخر از پوست بدن مادرشان بیرون بپرند و وارد دنیای واقعی شوند.
براساس گفتههای دیوید کاناتلا، متخصص خزنده شناسی دانشگاه تگزاس، وجود وزغ سورینامی با یک سری تغییر ناگهانی جنسی قدیمی آغاز شد. این موجود قورباغهای کاملا آبزی است و بنابراین فرصت کافی را در اختیار دارد تا تعاملات جفتگیری آکروباتیکش را فراهم کند.
کاناتلا در این باره بیشتر توضیح میدهد: «جفت گیری در حالتی به نام « amplexus» صورت میگیرد. در حالی که قورباغه ماده در اطراف شنا میکند، قورباغه نر به انتظار مینشیند. معمولا قورباغه ماده در آب پشتک میزند و به اطراف میجهد که این کار برای قورباغهها بسیار عجیب است چرا که اکثر این موجودات مدت زمان زیادی را در آب سپری نمیکنند».
وزغها نوعی قورباغه هستند و درواقع وزغ سورینامی شباهت بیشتری به یک قورباغه معمولی دارد تا یک وزغ؛ تفاوتهای موجود بین این دو گونه غیررسمی هستند.
وی در ادامه اضافه میکند: «پیش از این اتفاق، پوست قسمت پشتی قورباغه ماده تحت تاثیر هورمونی شروع به ضخیم شدن میکند. در هنگام جفتگیری، وقتی که آنها پشتک و بارو میزنند، قورباغه ماده تخمها را یکی یکی بیرون میاندازد تا قورباغه نر آنها را بارور کند. تخمهای بارور شده پشت مادر فرود میآیند، محلی که پوست به ضخیم شدن ادامه میدهد و دور تخمها رشد میکند. بنابراین تخمها درون پوست جا میگیرند».
این حرکات آکروباتیک بیش از 24 ساعت به طول میانجامد و جانور ماده میتواند بیش از 100 تخم را در پوست ضخیم پشتش جاسازی کند. نوزادان برای چند ماه در پوست مادرشان جا خوش کرده، رشد میکنند و مرحله «نوزاد قورباغه» را به طور کلی جا میگذارند.
وقتی که آنها آماده ترک کردن خانه پوستین خود میشوند، یکی پس از دیگری از پشت مادرشان، که زیر آب قرار دارد، بیرون میپرند. این پدیده یک انطباق تکاملی باورنکردنی محسوب میشود. وزغ سورینامی به جای تخمگذاری در محلی دیگر و قرار دادن نوزادانش در معرض خطر، آنها را در جایی امن، پشت خود، حمل میکند؛ این پدیده شباهت زیادی به تکامل رحم در پستانداران دارد. و هنگامی که کار وزغ ماده تمام شد، به سادگی پوست اضافی را پوست اندازی میکند و سراغ کار خودش میرود.
با این حال این تنها بخشی از زندگی وزغ سورینامی است.
بدن این موجود چنان مسطح است که کاناتلا، مردی که زندگیاش را صرف مطالعه دوزیستان کرده است، به سختی میتواند آن را در قالب کلمات توصیف کند و در آخر آن را به قورباغهای له شده زیر چرخ ماشین تشبیه میکند. خصوصا سر این جانور شکلی مخروطی دارد و شبیه لبه تیغ است.
اما شکل مخروطی سر این وزغ هم، مانند هر مشخصه دیگری روی بدن هر موجودی، نوعی سازگاری با محیط زندگی است. این وزغ در طی روز در میان برگهای ته دریاچههای آمریکایی جنوبی پنهان میشود که زیستگاه مناسبی برای این موجود قهوهای رنگ با بدن تخت و زاویه دارش به شمار میرود. وزغ سورینامی قبل از این اقدام به حمله عجیب و غریبی، حداقل برای یک قورباغه، به سمت طعمهاش کند در جای خود صبورانه به انتظار شکار مینشیند.
یک مورد عجیب درباره وزغ سورینامی این است که این جانور زبان ندارد. کانتلا در پاسخ به اینکه عدم وجود زبان چه معنایی میتواند داشته باشد، گفت: «این امر بدین معناست که وزغ سورینامی برای تغذیه از روش مکش استفاده میکند. وقتی که یک ماهی جلوی این قورباغه شنا میکند، آنها به سرعت دهان خود را باز میکنند و شروع به مکیدن میکنند که بدین ترتیب ماهی به داخل دهان قورباغه کشیده میشود و احتیاجی هم به زبان نیست».
اعمال این استراتژی شکار را در یک جفت دوزیست دیگر هم شاهد هستیم، دو گونه سمندر غول پیکر که آن سوی اقیانوس آرام در چین و ژاپن زندگی میکنند. این هیولاها میتوانند تا 2 متر رشد کنند و مانند وزغ سورینامی سرهای بزرگی دارند که قدرت مکش را افزایش میدهد.
همچنین وزغ سورینامی هم مانند این سمندرهای عظیم الجثه دارای چشمهای ریزی است. بنابراین پروسه شناسایی طعمه چگونه صورت میگیرد؟ درواقع این جانوران از همان اندام حسی کناری کوسهها، سیستمی متشکل از ساختارهای سنسوری که تغییرات فشار آب را شناسایی میکند، استفاده میکنند. به عقیده کاناتلا وزغ سورینامی با استفاده از همین شیوه ماهی شکار میکند.
موضوع جالب توجه اینجاست که اندامهای حسی کناری در بچه قورباغههای نژادهای دیگر هم دیده میشود اما این ویژگی در هنگام بلوغ از بین میرود. با توجه به این که وزغ سورینامی زمان زیادی را در آب سپری میکند، دلیل خوبی برای نگه داشتن این ویژگی در این جانور وجود دارد. در اعماق تاریک دریاچهها که محل سکونت این جانور است، اندامهای حسی کناری در هنگام تشخیص شکار بسیار سودمندتر از قوه بینایی است.
علاوه بر این، وزغ سورینامی راه خود به سمت طعمه را به وسیله انگشتان بدون پرده عجیب و غریبش احساس میکنند. هر کدام از این انگشتها دارای چهار لبه در راس خود هستند که هر کدام از این لبهها انشعابات خود را دارند؛ شبیه به فرکتال یا پرشکن.
کاناتلا در این باره میگوید: «هیچ قورباغه دیگری وجود ندارد که چیزی شبیه به ساختار حسی وزغ سورینامی داشته باشد. این موجودات کاملا ثابت میمانند و بازوهایشان درست جلوی رویشان گسترده میشود. اگر چیزی به بازوهای آنها برخورد کند یا حتی حرکتی در آب برخلاف لبههای انگشتانشان احساس کنند، سیگنالی است به این معنا که چیزی در آن نزدیکی وجود دارد. در نتیجه دهان مکنده به سرعت برق باز میشود».
وزغ سورینامی یکی از عجیب و غریبترین دوزیستان دنیا محسوب میشود و مطمئنا در دسته مادران فداکار نیز قرار میگیرد.
مترجم: هانا حیدری
دانلود فایل صوتی
انتهای پیام/