کشورداری و حکومتداری بدون پشتوانه علمی پوچ است
به گزارش گروه دانش و فناوری خبرگزاری آنا، حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه در همایش بررسی وضعیت اجتماعی ایران با طرح پرسشی درباره نظریه اجتماعی اسلامی، گفت: آیا آنچه از شهید صدر و شهید مطهری امام (ره) و مقام معظم رهبری در باب نظریه اجتماعی رسیده کافی است، باید مشخص شود که نظریه اجتماعی که شامل نظریه فرهنگی، نظریه سلامت اجتماعی اسلامی است، چیست.
وی افزود: اسلام از سلم و سلام بسیار سخن میگوید، مفهوم سلم و سلامتی مفهومی کلیدی در منظومه فکری اسلام است، آیا حوزیان و دانشگاهیان میدانند که نظریه سلامت اجتماعی داریم؟ تا وقتی که نظریه سلامت اجتماعی نباشد چطور میتوان حکمرانی اجتماعی داشت.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: نظریه مبتنی بر فرانظریه است، باید مشخص کنیم که فرانظریه نظریه اجتماعی اسلامی چیست؟ آیا ما ساختارگرا، فراساختارگرا یا تاریخگرا هستیم، فرانظریه ما چیست؟ در کلاسهای درس مثلا فرانظریه رفتارگرایی آموزش داده میشود یا تاریخگرایی مارکس را درس میدهیم، اما باید مشخص کنیم فرانظریه که نظریه سلامت اجتماعی ذیل آن است، چیست؟
استاد خسروپناه با بیان اینکه حکمرانی اجتماعی که ذیل نظریه و فرانظریه باشد نداریم، ادامه داد: حکمرانی سه رکن سیاستگذاری تنظیمگری و خدماتدهی دارد. تنظیمگری همان مقرارتگذاری، گفتمانسازی، تحقق قوانین و اصلاح و نظارت است. اینها بحثهای نظری دارد، نظریه ما در حوزه سیاستگذاری و تنظیمگری چیست؟ کشورداری و حکومتداری بدون پشتوانه علمی پوچ است. چرا خیلی از مسئولان باور ندارند که بدون پشتوانه علمی نمیتوان کشور را مدیریت کرد؟ حتی استادان فرهیختهای که مدیر میشوند وجهه علمی را از دست میدهند.
وی اضافه کرد: ۱۰۰ شورای عالی در کشور داریم که سیاستگذاری میکنند، سیاستگذاری که نظریه مشخص ندارد نمیتواند اثرگذار باشد، متاسفانه فقر نظریهپردازی در کشور داریم. نظریههای زیادی وجود دارد که اساتید تدریس میکنند، اما شوراهای عالی کشور باید نظریه سیاستگذاری و تنظیمگری خود را مشخص کنند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر حکمرانی گفت: در حکمرانی پرسش جدی این است کدام نوع حکمرانی را قبول داریم؟ برخی حکومتداری را با حکمرانی اشتباه میگیرند. اینکه وزیری یا حاکمی از بالا دستور بدهد الزاما حکمرانی نیست، چون حکمرانی تنظیمگری، سیاستگذاری و خدمات دهی دارد و هشت مرحلهای است، سیاستگذاری ۶ مرحله دارد و تنظیمگری و خدماتدهی یک مرحله هستند.
استاد خسروپناه تاکید کرد: باید مشخص کنیم که حکمرانی که پذیرفتیم کدام مدل و الگو را دارد؟ آیا مدل حکمرانی هرمی است؟ یعنی میخواهیم روز به روز دولت را بزرگتر کنیم! همین مصوبه مجلس که درباره رسمی کردن کارکنان دولت است باعث بزرگ شدن دولت میشود. آیا حکمرانی هرمی جواب داده است؟ بدون شک حکمرانی هرمی مزایایی دارد، اما معایب متعددی هم دارد.
وی افزود: آیا حکمرانی که میخواهیم بازاری است و قصد داریم بخشهای خصوصی و خصولتی را تقویت کنیم. در حوزه اجتماعی صنایع فرهنگی را داریم، صنایع فرهنگی کاراکتری را مشخص میکند، در غرب مثلا سوپرمن را در نظر میگیرد و در هزار و ۵۰۰ کالا آن را نشان میدهد، یعنی سبک زندگی کودک و نوجوان بر این اساس شکل میدهد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: در کشور ۱۰ هزار عضو هیئت علمی کشاورزی داریم که ۲۱۰۰ نفر هیئت علمی در وزارت کشاورزی و مشغول کارهای تحقیقاتی هستند، نسبت ۱۰ هزار هیئت علمی با زمین کشاورزی کجاست؟ در حالی که ۷۰ درصد واردات در حوزه کشاورزی است، چرا اینگونه است؟ چون تکلیف حکمرانی کشاورزی را مشخص نکردیم با این حال وزارت جهاد کشاورزی ۷۰ هزار کارمند دارد.
استاد خسروپناه با اشاره به صنایع فرهنگی تصریح کرد: صنایع فرهنگی یکی از بخشهای مقوله اجتماعی است، باید بدانیم که میخواهیم حکمرانی صنایع فرهنگی با این گستردگی را هرمی دنبال کنیم؟ آیا این امکانپذیر است؟ آیا میخواهیم حکمرانی بازاری داشته باشیم که به بخش خصوصی میدان بدهیم یا قرار است خصولتی باشد که از دولتی هم بدتر است چراکه بیشترین فساد در حکمرانی خصولتی است. از طرفی اگر دنبال حکمرانی شبکهای هستیم نقش شبکههای مردمی و تشکلهای مردمی کجاست؟ اگر حکمرانی شبکهای نباشد نقش مردم و تشکلهای مردمی شکل پیدا نمیکند؛ بنابراین لازم است نظام تکلیفش را درباره حکمرانی مشخص بکند. نمیشود حکمرانی هرمی، بازاری و شبکهای همگی باشند این پاردوکسیکال است.
وی اضافه کرد: در حال حاضر تشکلهای مردمی و گروههای جهادی در بخش خدمات عمومی فعال هستند. یعنی هر وقت سیل و زلزله میشود مردم در خدمات عمومی کمک میکنند. اما نقش مردم و نخبگان در سیاستگذاری کجاست؟ این که در شورا بنشیم و ۲۰۰ نفر را جمع کنیم تا سند بنویسیم، حکمرانی شبکهای نیست. هزاران استاد در دانشگاهها هستند، باید به حضور حداکثری استادان را میدان داد. در حال حاضر استادان فقط دانشجو تربیت میکنند، نقش استادان در حکمرانی اجتماعی کجاست؟ استادان باید فقط مقاله بدهند یا اینکه باید از نخبگان دانشگاهی استفاده کنیم، اما در کجا میتوانیم استفاده میکنیم؟ متاسفانه از استادان در خدمات عمومی، سیاستگذاری، تنظیمگری، قانونگذاری یا در نظارت و ارزیابی استفاده نمیشود.
وی با طرح این پرسش که مدل حکمرانی مسئولان در حکمرانی اجتماعی ایران چیست؟ بیان کرد: اگر گفتیم حکمرانی شبکهای است الزاماتی دارد، نمیشود در حکمرانی شبکهای یک عده از افراد خاص سیاستگذاری کنند. وقتی در حوزه هنر میخواهیم درباره موسیقی و هنر تصمیم بگیریم نقش سینماگران در حکمرانی هنر چیست؟ اینکه در جمع ۱۰۰ نفره سند موسیقی بنویسیم و ابلاغ کنیم، اما ۵۰ نفر از هنرمندان موسیقی مشارکت نداشته باشند، بینتیجه میماند و موسیقی زیرزمینی ترویج میشود نسل جوان جذب ابتذال موسیقی میشود و موسیقی ایرانی اصیل که پیوند با حکمت دارد به حاشیه رانده میشود در حکمرانی موسیقی هنرمندان موسیقی را مشارکت ندادیم و فقط در خدمات عمومی مشارکت دادیم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان گفت: هنوز همان ساختار آموزشی در دانشگاهها، که از سال ۱۳۱۳ در دانشگاه تهران تاسیس شده، را داریم و تغییر چندانی نکرده است، ساختار دانشگاهها علم محور است در حالی که واقعیتهای عینی آسیبها و مسئلههاست، آیا ساختارهای آموزشی میتوانند مسئلهها را حل کنند؟ باید دانشکدههای موضوعی نظیر دانشکده سلامت اجتماعی و دانشکده خانواده داشته باشیم، اینگونه اثرگذار است. هم اکنون دانشکده حقوق و دانشکده فلسفه کار خودشان را میکنند، اما اگر دانشکده خانواده داشته باشیم حقوق خانواده فلسفه خانواده بحث میشود آنوقت میتوان با بدنه اجتماعی وزارت کشور ارتباط برقرار کرد و برای حل مشکلات پاسخ ارائه داد. آیا ساختار فعلی میتواند پاسخ مشکلات را بدهد؟ عالمان میتوانند پاسخ دهند چراکه استادان دانشگاههای کشور از دولتی تا آزاد را میشناسم، اما ساختارهای آموزشی جواب نمیدهد.
انتهای پیام/