دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
16 مهر 1401 - 11:50
آنا گزارش می دهد:

قماربازی، ته کوچه خلوت/ پای چند میلیون تومان در میان است؟

قماربازی، ته کوچه خلوت  پای چند میلیون تومان در میان است؟
پارک شهر، راه آهن و کوچه پس کوچه‌های خیابان جمهوری پاتوقشان است. برای اینکه بساط شرط بندی‌شان راه بیفتد چند سکه می‌خواهند و یک جیب پر پول!شرط بندی از ده هزار تومان شروع می‌شود تا چند میلیون تومان، بستگی دارد چقدر اهل قمار باشند.
کد خبر : 808463

به گزارش گروه جامعه خبرگزاری آنا، زهرا اردشیری_ در یکی از خیابان‌های جمهوری پیدایشان می‌کنیم، وقتی می‌فهمند برای تهیه گزارش می‌خواهیم به آن‌ها نزدیک شویم با بدرفتاری و کمی توهین مواجه می‌شویم. حتی چند روزی هم حوالی پاتوق همیشگی‌شان در خیابان جمهوری پیدایشان نمی‌شود.

چند دفعه دیگر با سماجت سراغشان می‌رویم تا کمی برای انجام یک گفتگو دوستانه نرمی به خرج می‌دهند. اما برای عکس و فیلم برداری به هیچ وجه راضی نمی‌شوند.
قرار بر این می‌شود که چراغ خاموش کنارشان بایستیم و بازی‌شان را تماشا کنیم و اگر سوالی داشتیم انتهای شرط بندی بپرسیم.

چهار نفر پای ثابت بازی هستند و از کاسبان خیابان جمهوری! شغلشان را می‌گویند، اما خط و نشان می‌کشند که نه بنویس و نه به کسی بگو! جالب است که شغلشان در جامعه نه تنها بد نیست بلکه جزو کاسبان پردرآمد به حساب می‌آیند.

قماربازی، ته کوچه خلوت/ پای چند میلیون تومان در میان است؟


آغاز شرط بندی

شرط بندی حوالی ساعت ۲ بعدازظهر شروع می‌شود. سکه از جیب بیرون می‌آیدو قرار است به هوا پرتاب شود! حالا باید بگویی شیر است یا خط؟!

یکی از چهار نفر که سن و سال دار هم به نظر می‌رسد. بوسه عمیقی طرف شیر سکه می‌زند و به هوا پرتاب می‌کند. سکه روی هوا چرخ می‌زند و روی زمین فرود می‌آید. شیر است. حالا جوانی که انگار زیاد هم از باخت اول ناراحت نیست پول‌هایش از جیب پشتی شلوارش بیرون می‌آورد و می‌شمرد. ده، بیست، سی، .. پنجاه هزار تومان کف دست حریف می‌گذارد و حالا نوبت اوست که سکه بیاندازد. باز هم خط را انتخاب می‌کند. انگار دلش می‌گوید این روی سکه برایش شگون بیشتری دارد.

سکه پرتاب می‌شود، چرخ می‌خورد، روی زمین می‌افتد و شیر! مرد سن بالا می‌خندد و کری می‌خواند و جوان با بیخیالی و زمزمه بد و بیراه پول می‌شمارد!

حالا برنده با نفر سوم بازی می‌کند و همینطور برنده با نفر بعدی و ...، اما مبلغ شرط بندی متغیر است. بالاترین آن تا ۲۰۰ هزار تومان هم پیش می‌رود. بازی‌شان حدود یک ساعت و چهل دقیقه طول می‌کشد. حدود دو میلیون پول جابه جا می‌شود.

در طول بازی چند نفر می‌ایستند و نگاه می‌کنند. چند پسر بچه هم پیشنهاد می‌دهند که بازی کنند. در همان دست اول می‌بازند و پولشان را می‌دهند و می‌روند!

طبق وعده‌ای که داشتیم آخر بازی چند دقیقه‌ای به سؤال‌هایم جواب می‌دهند. اینطور که معلوم است گروه سنی‌شان از ۳۰ سال تا ۵۵ سال است. چند سال است که شرط بندی می‌کنند از شرط بندی روی بازی فوتبال گرفته تا شیر یا خط!

اکثرشان شیر یا خط را بیشتر دوست دارند، چون هم در سکه انداختن مهارت دارند و هم اینکه چند ساعتی سرگرم می‌شوند.

قماربازی، ته کوچه خلوت/ پای چند میلیون تومان در میان است؟

سیاه و سفید دنیای شرط بندی 

روزی شده است که بین خودشان تا ۷ یا ۸ میلیون جابه جا شود. پای ثابت ۳ نفر هستند و بقیه ممکن است فقط ماهی چند بار بازی کنند. می‌پرسم نمی‌ترسید پول زیادی در شرط بندی از دست بدهید؟ آن یکی که کمی چهارشانه‌تر و سن و سالش کمتر است بادی به غبغب می‌اندازد و می‌گوید: «ترس ندارد، روز بعد سه برابرش را برنده می‌شوی!»‌

می‌پرسم انصافاً کسی که شرطبندی بازی می‌کند پولدار است؟ آن که سن و سال دارتر است می‌خندد و می‌گوید؟ یا نمی‌دانی شرط بندی چیست یا اینکه اشتباه فهمیده‌ای! اینجا ما کسی را داریم که پول قلک بچه‌اش را می‌آورد برای بازی! کسی را هم داریم که برای شرط بندی به خاک سیاه نشسته است. کسی را هم داریم که اگر روزی یک میلیون هم ببازد برایش مهم نیست. شرط بندی یک اعتیادی دارد که آدم دلش می‌خواهد ادامه بدهد! در بین حرف‌هایشان می‌فهمم میدان راه آهن پاتوق اصلی شرط بندی شیر یا خط است.

یکی از آن‌ها می‌گوید: «ما، چون در کوچه و پارک‌ها بازی می‌کنیم جلوی چشم هستیم، خیلی‌ها سر فوتبال شرط بندی می‌کنند، خیلی‌ها سر بازی‌ها متفاوت! اما ما بیشتر دیده می‌شویم، البته جوان‌ها دیگر از این نوع شرط بندی خوششان نمی‌آید، شنیده‌ام آنلاین قمار می‌کنند و عشق پوکر هستند!

کسی که پول بیشتری از این بازی به جیب زده است کمی خوشحال‌تر به نظر می‌رسد و می‌گوید: «حالا چه کار داری به بازی ما؟ جای کسی را تنگ کرده‌ایم؟ دست در جیب کسی کرده‌ایم؟» نگاهی به بقیه می‌کند که یعنی برویم! کم کم می‌روند دنبال کار و کاسبی‌شان! ولی یکی از آن‌ها قرار دارد پارک شهر برای یک بازی شیر یا خط دیگر! می‌گوید من امروز با جیب خالی خانه نمی‌روم!

قماربازی، ته کوچه‌های خلوت / پای چند میلیون تومان در میان است؟

 

گول سیاه بازی را نخور!

 «گول بازیشان را نخوری و دم به تله ندهی! خیلی وقت‌ها سیاه بازی می‌کنند.» این نصیحتی است که خیلی از افرادی که شرط بندی‌شان را دیده‌اند می‌گویند.

یک نفر می‌گوید: «داستان از این قرار است که بعضی وقت‌ها که چند نفر نگاهشان می‌کنند شلوغ بازی در می‌آورند! بیننده را تشویق می‌کنند تا بازی کند و تا یک ریال آخر را از جیبش در نیاورند راضی نمی‌شوند. به این کارشان خودشان می‌گویند سیاه بازی!

اعتیادی به نام قمار

قمار یک اعتیاد است یا یک بازی بی‌دردسر! «امان الله قرایی مقدم» جامعه شناس به آنا می‌گوید: «قمار کردن یعنی به خطر انداختن چیزی باارزش به امید به دست آوردن چیزی با ارزش‌تر. در بسیاری از فرهنگ‌ها و جوامع افراد سر مسابقات، بازی‌های دوستانه سایر رویداد‌ها شرط‌بندی و قمار می‌کنند و اکثر آن‌ها با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شوند؛ اما بعضی افراد در رابطه با رفتار‌های قمار خود با مشکلات عمده مواجه می‌شوند.

ویژگی اصلی اختلال قمار، رفتار‌های قمار است؛ رفتار‌هایی ناسازگارانه، دائمی و مکرر هستند که باعث مختل‌شدن زندگی شخصی، خانوادگی و یا شغلی می‌شوند. به طور مثال ممکن است فرایندی به نام دنبال کردن باخت‌ها به وجود آید که طی آن، فرد برای جبران یک باخت یا یک سری باخت‌های متوالی خود به قمار ادامه می‌دهد. بسیاری از قماربازان ممکن است باخت‌های خود را برای مدتی کوتاه دنبال کنند، اما معمولاً دنبال کردن طولانی مدت است که خصوصیت اصلی اختلال قمار محسوب می‌شود.

این جامعه شناس ادامه می‌دهد: «اگر عمل قمار به صورت تفریحی انجام گیرد و هنوز به شکل اعتیاد بروز پیدا نکرده‌باشد؛ شخص می‌تواند بدون کمک دیگران و بدون نیاز به مداخله طبی، به تنهایی این عمل را کنار بگذارد. اما در صورتی که شخص به شکل اعتیاد، عمل قمار را انجام دهد در وهله اول نیازمند حمایت خانواده و اطرافیان و در موارد شدیدتر نیازمند به تداخلات روانی و مشاوره روانشناسی است.»

انتهای پیام/

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب