محمد درویش: «مادرکشی» در تاریخ محیط زیست و سینمای مستند، فاصله معناداری با رقبای دیگرش دارد
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، پس از اکران مستند «مادرکشی»، از سوهانی، درویش و زندحسامی دعوت شد تا به روی سن آمده و در رابطه با مستند و به طور کلی بحران آب در کشور به گفتوگو و تبادل نظر بپردازند.
کمیل سوهانی در ابتدای سخنان خویش برای حضار آرزو کرد که از دیدن این مستند لذت نبرده باشند.
وی همچنین این اکران را به علت حضور حسام زندحسامی متفاوت با سی الی چهل اکرانی که در دیگر دانشگاهها داشتهاند دانست و خاطرنشان کرد: «در این برنامه از زاویه جدیدی به این بحران پرداخته میشود.»
سوهانی «مادرکشی» را لحظه مواجهه با سوالات بزرگ دانست و عقیده داشت: «نباید برای پاسخ دادن به این سوالات عجله داشت زیرا در این صورت پاسخهایمان سطحی و بی مغز است.»
وی همچنین سطحیترین پاسخ به پرسش بزرگ «چرا اینگونه شد؟» در «مادرکشی» را اینگونه بیان کرد: «ما مدیران نالایقی داشتیم، مدیرانی که ما را به این وضعیت رساندند» و این پاسخ را مورد نقد قرار داد و پرسشی را در برابر این پاسخ سطحی مطرح کرد که «آیا این مدیران از مریخ آمده بودند؟ آیا از یک سرزمین دیگر آمده بودند؟» و در پاسخ به این پرسش بیان کرد: «این مدیران از بستگان و نزدیکان خودمان هستند چه بسا که فردا خودمان جای آنان قرار بگیریم و دوباره همین مسیرها را ادامه بدهیم.»
سوهانی ضمن نقد این گونه نگرش، بهبود شرایط را در تغییر رویهها و رویکردهای موجود دانست نه صرفا تغییر دادن مدیران.
وی که خواستار تفکر در حیطه بحران آب از ساحت علم و فناوری به علت حضور زندحسامی بود، در ادامه سوالی را مطرح کرد که «ما در حوزه علم و فناوری چه کردیم که اینگونه شد و چه کردیم که این بحران آفریده شد؟»
وی به نقش دانشگاهها و سوالاتی که برای دانشجویان مطرح میشود که باید در قالب پژوهش به دنبال پاسخ آن بروند نیز اشاره کرد و گفت: «آیا سوالات دانشگاه ما واقعی و معطوف به مسائل واقعی ما است؟ آیا خروجیهای دانشگاه ما اهدافش در راستای برآورده کردن مسائل واقعی خود ما است یا نه؟»
پس از اتمام سخنان کمیل سوهانی، درویش «مادرکشی» را در تاریخ محیط زیست و سینمای مستند، نگینی نامید که فاصله معناداری با رقبای دیگرش دارد.
وی خاطر نشان کرد: «در حال حاضر بحرانهای جدی در سطح کشور موجود است که یکی از مهمترین دلایل آن کمبود شدید منابع مالی عنوان میشود. هم اکنون که ما در حال صحبت با یکدیگر هستیم، چیزی در حدود سی درصد از مواد غذایی که در بخش کشاورزی استفاده میکنیم عملا به دست مصرفکننده واقعی نمیرسد و تبدیل به ضایعات میشود که این رقم شش برابر استاندارد است.»
وی وارد نبودن به تکنیکهای درست بستهبندی، نبود حمل و نقل صحیح و نبودن تعداد کافی سردخانه را از دلایل این معضل دانست.
درویش در ادامه به آب مصرفی برای این سی درصد موادغذایی از بین رفته اشاره و اظهار کرد: «آبی که برای پرورش این سی درصد مصرف شده 27.7 میلیارد مترمکعب است. یعنی ما بیش از سه برابر مجموع نیاز هشتاد میلیون ایرانی به آب شرب در یک سال را از دست میدهیم و وقتی با وزارت جهاد کشاورزی صحبت میکنیم که این فاجعه و مصیبت چرا اتفاق میافتد گفته میشود پول برای درمان و ارتقای نرمافزاری وجود ندارد. وقتی با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صحبت میکنیم که این بلای دیابت چرا بر سر مردم ایران آمده؟ چرا بیش از چهل درصد ایرانیان با معضل چاقی روبهرو هستند؟ چرا ما مجبوریم سالانه برای درمان سرطان ده هزار میلیارد تومان از پول این کشور را صرف خرید دارو کنیم؟ صرف خرید محصولی که عملا به نتیجه نمیرسد و مطابق آماری که میدهند هفتصد و پنجاه هزار سال از عمر ایرانیان متاسفانه از بین میرود، ولی این ناشی از سم و کود بیش از حدی است که ما در زمینهایمان تزریق میکنیم، ناشی از آن است که محصولات ما با استانداردهای لازم فاصله دارد ناشی از آلودگی آب و هوایمان است و ناشی از این است که تحرک را از جامعه گرفتهایم و وقتی ما با شهرداری صحبت میکنیم که چرا در شهر ما مسیرهای ایمن برای دوچرخه سواری وجود ندارد؟ چرا تنها سیزده درصد از حمل و نقل در تهران بزرگ فقط با مترو انجام میشود، جوابهایی که شنیده میشود نبود بودجه و منابع مالی است. حال آن که ما چیزی در حدود دوهزار میلیارد دلار را در طول چند دهه گذشته هزینه کردیم، پس پول داشتیم، اما این پول نه تنها نتوانسته مرهمی بر زخمهای این سرزمین باشد، بلکه جراحتها را عمیقتر کرده است.»
وی ادامه داد: «ما دشت سگزی را در شرق اصفهان از دست دادیم و تبدیل به چشمه تولید گرد و خاک شده است، در جنوب اصفهان پارک ملی کلاه قاضی بزرگترین شکاف ایران در آن ثبت شده، زمین شقه شده و به شدت در حال پایین رفتن است. میزان نشست زمین در پایتخت ایران در جایی که بیشترین تعداد ان جی او ها و فعالان محیط زیست را داراست، نود برابر شرایط بحرانی است. آخرین مرحله از بیابانزایی را نشست زمین مینامند که در آن منطقه کار تمام است و کاری نمیشود انجام داد.»
وی در پایان سخنان خویش دعوت کرد همه با هم همدل باشیم و یکدیگر را متهم نکنیم، برای یک منفعت بزرگ به نام ایران عزیز.
حسام حسامیزند نیز در ابتدای سخنان خویش مستند «مادرکشی» را مستندی جسورانه نامید و در ابتدا موضع خود را در دفاع از دولت بنابر صحبتهایی که در برنامه شد، قرار داد.
وی نیز با کمیل سوهانی هم نظر بود و معتقد به آن که دولتمردان ما از مریخ نیامدهاند و گفت: «وقتی در پستی دولتی قرار میگیرید مردم از شما انتظار دارند. نمایندهای میآید و میگوید دست ملت بشکند اگر دوباره به روحانی رای بدهند، مردم عامه به روحانی لعنت میفرستند که اقتصاد ما هیچ تغییری نکرد، باز خدا پدر احمدینژاد را بیامرزد که چهل و پنج هزار تومان به ما پول داد. مگر جنایتی که در هشت سال در مملکت ما اتفاق افتاد، امکان دارد که در شش ماه یا یک سال و دو سال جبران شود؟»
وی ادامه داد: «این که وقتی میگویند پول نیست، گاهی درست است، اما ما هم یاد نگرفتهایم که بدون پول چگونه مدیریت کنیم و اینکه صرفا مشکلات ما در این حیطه، مدیریتی نیست بلکه فرهنگی است.
پس از آن مهمانان برنامه به سوالات متعدد حضار جواب دادند.
انتهای پیام/