خلأ بنگاههای بزرگ؛ اصلیترین مشکل حرکت بهسوی اقتصاد فناوری پایه/ ابلاغ سند راهبردی ارتقای تولید دانشبنیان به دفاتر و تشکلهای مربوطه/ رویکرد صادرات گرایی و انجام تحقیق و توسعه نیازمند حضور بنگاههای بزرگ است
گروه اقتصادوکارآفرینی خبرگزاری آنا - استفاده از فناوری دیگر یک انتخاب نیست، بلکه اصلیترین عامل برای داشتن اقتصادی شکوفا، موفق و پویا است؛ ضمن اینکه حضور مؤثر و مستمر شرکتها و بنگاهها در بازارهای صادراتی بینالمللی نیز منوط به میزان توجه آنها به فناوری و بهکار بردن آن در تولید محصولات است تا بتوانند در بازار رقابتی صادرات جهانی حرفی برای گفتن داشته و قدرت رقابت لازم را داشته باشند.
با توجه به اهمیت این موضوع، تحریریه اقتصادوکارآفرینی در اقتصاد در یک گفتوگوی تفصیلی با علی بابایی مدیرکل دفتر فناوری و نوآوری وزارت صمت به بررسی آخرین وضعیت حوزه فناوری و اقتصاد فناوری پایه پرداخته است که در ادامه میخوانید:
- برای ورود به بحث مایلم درباره اهمیت استفاده از فناوری و وضعیت کنونی کشور در استفاده از فناوری توضیح مختصری بفرمایید
+ نزدیک به یک دهه است که فناوری، دغدغه مقام معظم رهبری است، به گونهای که حجم جلساتی که ایشان با شرکتهای دانشبنیان برگزار میکنند و تعداد کلماتی که درباره اقتصاد دانشبنیان بهکار میبرند و حتی نهادهایی که در این حوزه شکلگرفته، حاکی از این است که حاکمیت به این نتیجه رسیده است که راهی جز فناوری و نوآوری برای دستیابی به اقتصاد پیشرو و موفق در شأن یک کشور اسلامی، وجود ندارد.
تعداد کلماتی که رهبر معظم انقلاب در فرمایشاتشان درباره اقتصاد دانشبنیان بهکار بردند که حتی در شعار سال نیز به آن اشاره داشتند یعنی از این حوزه رضایت نداشته و همواره گلهمند هستند و از مسئولان انتظار دارند که راهکاری برای تحول در این حوزه بهکارگیرند.
در پانزده سال قبل، تمرکز کشور معطوف به دانشگاهها بود و انتظار داشت که مراکز دانشگاهی، فناوری و نوآوری را توسعه دهند و ارتباط بین صنعت و دانشگاه را تداوم بخشند و به همین علت بودجهها و تمام نهادهای مربوطه در این بخش به سمت دانشگاهها سوق پیدا کرد. اما آن شرایط مطلوبی که مدنظر مقام معظم رهبری بود، یعنی اقتصاد رقابتی، پویا و اقتصاد مقاومتی به معنی زیرساختی که در برابر تلاطمهای سیاسی و بیرونی مقاوم باشد، ایجاد نشد درحالیکه نوآوری و فناوری میتواند این کار را انجام دهد و خود کشورهای غربی نیز در حوزههای نظامی و اقتصادی از طریق شرکتهای فناور رشد و توسعه پیدا کردند. برای مثال، بطور تاریخی، در هر انقلاب تکنولوژیک، یک تکنولوژی توسعه پیدا کرد و کشور برخوردار از آن تکنولوژی بر دنیا غلبه کرد مانند انگلیس که به فناوری آب و بخار و یا آمریکا که به فناوری CPU دست پیدا کرد.
- جدیترین علل حرکت کُند ما بهسوی فناوری چه مواردی است؟
+ پس از مرحلهای که صحبت شد، در مرحله بعد و پس از دانشگاه، ما به سمت ایجاد شرکتهای دانشبنیان در توسعه فناوری سوق پیدا کردیم، و نهادی مانند معاونت علمی و فناوری، صندوق نوآوری و صندوقهای پژوهش و فناوری و چندین نهاد ذیل آن شکل گرفتند که نمیتوان زحمات آنان را کتمان کرد. اما باز راضیکننده نبودند، چون وجود یک بازیگر با عنوان بنگاههای بزرگ دارای توانمندی تحقیق و توسعه در این زمینه مغفول مانده بود.
از سال ١٩٠۰ همواره یک جدال تاریخی بین اهمیت بنگاههای کوچک یا بنگاههای بزرگ در حوزه فناوری مطرح بود از این منظر که کدامیک نسبت به دیگر برتری دارند و نخستین بار این دعوا از سوی شومپیتر، اقتصاددان اتریشی مطرح شد؛ بهگونهای که وی بنگاههای کوچک را ازنظر کارآفرینی مؤثر میدانست و پس از چندین سفر به کشورهای دارای اقتصاد برتر، نظرش تغییر یافت و بنگاههای بزرگ را عامل توسعه فناوری و تحول در اقتصاد برشمرد.
به طور کل باید گفت که بنگاههای بزرگ به سبب دارا بودن چند ویژگی، نسبت به بنگاههای کوچک در حوزه فناوری مؤثرتر هستند، زیرا منابع مالی اضافهتری را میتوانند در حوزه فناوری هزینه کنند. برای مثال سامسونگ هفت سال متحمل ضرر شد تا به حوزه نیمههادیها وارد شود بهگونهای که ضرر را از سایر بنگاههای دیگر ذیل خود میگرفت و در حوزه نیمهرساناها هزینه میکرد. اما کدام شرکت کوچک میتواند هفت سال چنین ضرری را متقبل شود تا فناوری خود را توسعه دهد؟
- مهمترین موضوعی که در حوزه فناوری باید به آن توجه کنیم، چیست؟
+ منظور ما این نیست که کل تمرکز نسبت به شرکتهای بزرگ باشد، اما وجود این بازیگر همواره مغفول مانده است. برای مثال بر اساس آمار ٢٠١٩ یا ٢٠٢٠ از یک تریلیون دلار هزینه تحقیق و توسعه (R&D) در دنیا، یکپنجم از آن متعلق به ٢٠ شرکت بزرگ بود. همچنین بهطور تقریبی٨٠ درصد هزینه تحقیق و توسعه (R&D) در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی از سوی بنگاههای متوسط و بزرگ صورت میگیرد که رقم قابلتوجهی است و متأسفانه ما این مهم را در ایران نداریم.
- بنگاههای بزرگ در حوزه فناوری چه نقشهایی را میتوانند بر عهده بگیرند؟
+ اگر بنگاههای بزرگ به حوزه فناوری ورود پیدا کنند نخست میتوانند بسته به مسئله کشور، تحقیق و توسعه (R&D) انجام دهند؛ زیرا بنا به شناخت و ارتباط با بازار و نیاز مشتری و بازارهای صادراتی تصمیمگیری میکنند؛ دوم اینکه ممکن است بخشی از مشکلات پیش روی تحقیق و توسعه را با دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان مطرح میکنند که به معنی ایجاد بازار برای آنهاست. سومین ویژگی این بنگاهها وجود منابع مالی فراوان است بهگونهای که بهآسانی میتوانند به حوزههای جدید و با ریسک وارد شوند.
- به نظر میرسد در سالهای گذشته، شرکتهای مهم رغبتی به حضور به حوزه فناوری و نوآوری نداشتهاند، به نظر شما علل این موضوع چه بوده است؟
+ علت وارد نشدن شرکتهای مهم در چند دهه اخیر به حوزه فناوری و نوآوری ایران، شرایط اقتصاد کلان ایران و نبود رویکرد صادرات گرایی بوده است؛ درواقع شاهکلید کشورهای آسیای شرقی رویکرد صادرات گرایی و جایگزینی واردات بوده است که ایران این رویکردها را نداشته است. اینکه گفته میشود ٨٠درصد اقتصاد دولتی است به این معنا نیست که وزاتخانهها دارای شرکت باشند، اما بازیگرانی با عنوان صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای خصولتی و بانکها وجود دارند و درواقع ما با یک اقتصاد صندوقی شامل هلدینگهایی که زیرمجموعه دولت، بانکها و سازمانهای کشوری یا بنیادها است، روبهرو هستیم و نوع ارتباط تنگاتنگ این صندوقها و هلدینگهابا دولت، مجلس و... باعث شده که فشاری به آنها وارد نشود. همانگونه که تمامی تمرکز در حوزه فناوری معطوف به دانشگاه و شرکتهای زایشی دانشگاه با عنوان دانشبنیان بود و درواقع مشوقها برای تأمین بازار داخل بوده است و هیچگاه در ازای محصول جدید و بهرهوری بالا به بنگاههای بزرگ توجهی نداشتهایم.
- علت ایجاد نشدن بنگاههای بزرگ در حوزه فناوری در کشور ما چه بوده است؟
+ تا دو سال پیش که گفتمان شرکتهای بزرگ در سطح حاکمیت و دولت ترویج پیدا کند، ابزار معناداری برای گفتمان این بنگاهها وجود نداشت؛ همچنین در ایران به علت شرایط سیاسی کشور، نگاه تأمین محور بوده، یعنی تمرکز بر تأمین نیازهای اساسی و ضروری بوده است. اما باوجود آسیبهای تحریمها، فرصتهایی به وجود آمد و بسیاری از فناوریها در داخل کشور رشد یافت و بازار شرکتهای دانشبنیان نیز توسعه پیدا کرد و اکنون باید برای توسعه هرچه بیشتر این شرکتهای دانشبنیان تلاش کنیم. امروز چندین شرکت به مرحلهای از بلوغ رسیدند که تحقیق و توسعه (R&D) انجام میدهند و در جهت توسعه فناوری تلاش میکنند، برای مثال در دنیا سال گذشته ٢٠ میلیارد دلار بابت تحقیق و توسعه (R&D) هزینه صرف شده است. اما تحقیق و توسعه (R&D) یک بنگاه در دنیا با تحقیق و توسعه (R&D) کل کشور متفاوت است و رقمها خیلی فاصله دارد، بنابراین حاکمیت باید بهگونهای تصمیمگیری کند که نه تنها از بنگاههایی حمایت شود بلکه صادرات گرا باشند، زیرا در این صورت بنگاه مربوطه باید در حوزه فناوری و نوآوری با ایجاد خط تولید برای بهروزرسانی فناوری تلاش کند؛ بنابراین همانطور که در توسعه شرکتهای دانشبنیان تلاشهای بسیاری انجام شد، باید برای گفتمان سازی بنگاههای بزرگ نیز کارکرد. باید به شیوه استفاده از ابزار و تشویق آن توجه کرد.
- شرایط ارزی برای اختصاص به حوزه دانشبنیان و فناوری و ابرازهای تشویقی در ایران چگونه است؟
+ امسال در قانون برای تولید دانشبنیان بحث اعتبار مالیاتی مطرح شد، اما وزارت اقتصاد کمبود منابع مالی را عنوان کرد که نباید به شرکتهای دانشبنیان اعتبار مالیاتی تعلق پذیرد درحالیکه اگر این شرکتها وارد حوزه فناوری و صادرات شوند، با دریافت ارز و درآمد بیشتر میتوانند مالیات بیشتری را بازگردانند، یعنی با مشوقهای کوتاهمدت میتوان، آوردههای بیشتری دریافت کرد که ثمره آن به نفع اقتصاد و دولت است. اکنون درآمد برخی کشورها از مالیات است، یعنی سود مالیاتی بلندمدت بنگاه فناور به دولت بازمیگردد. منظور از گفتمان نیز همین است. اکنون تعرفه طوری به بنگاههای کوچک داده میشود که تولید داخلی آسیب نبیند، اما اگر بنگاه بزرگ وارد حوزه فناوری شود، تعرفه را میتوان برای آن حفظ کرد، این گفتمان درعینحال که سخت به نظر میرسد، اما در بلندمدت به شغل باکیفیت تبدیل میشود.
اما چرا این صحبتها در مورد برخی شرکتهای بزرگ دنیا مطرح نمیشود؟ زیرا شغل آنها مقاومتی است و از تعرفهها هراسی ندارند، اما به علت اینکه در ایران مشاغل سادهاند و کالا رقابتی نیست از این بابت هراس وجود دارد، بنابراین مهمترین اقدام دولت این است که اقتصاد مقاومتی در واردات انجام شود. هنگامیکه بنگاهی فناور باشد، مشاغل مربوط به آن نیز باکیفیت میشود و اینگونه نخواهد بود که شغلها ساده باشند. پس درواقع گفتمان، ابزار فناوری را هدایت میکند و درزمینه صادرات گرا بودن ابزارها را متناسب با صادرات محور بودن طراحی میکنند که منظور صادرات کالاهای تکنولوژیک و فروش کالاها با ارزشافزوده بالا به بازارهای رقابتی است. متأسفانه ابزار بهکار گرفتهشده از سوی دولت و حاکمیت، مناسب بنگاههای بزرگ نیست.
- این وضعیت در وزارت صمت چگونه است؟
+ در وزارت صمت از سوی وزیر اتفاقات خوبی رخداده است و وی نگاه خوبی به حوزه فناوری، نوآوری و خلق زنجیره ارزش دارد که بهمنزله یک فرصت است. درواقع گفتمان یعنی خود دولت و وزارتخانهها باید با یکدیگر هماهنگ شوند تا از بنگاههایی که صادرات با ارزشافزوده بالا انجام میدهند حمایت کنند، تیم کنونی نیز همین نظر را دارد و تمام تلاش خود را بهکار بست تا ابزارهای در اختیار وزارت صمت به این سمت هدایت شود.
- منظور از زیستبوم در حوزه فناوری چیست و چه نقشی دارد؟
+ زیستبوم درواقع یک اقتصاد کوچک و شبکهای از بازیگران است که حول یک محور واحد هستند، اما منظور ساختمان و شتابدهنده نیست. ما در وزارت صمت درصدد ایجاد این زیستبوم بودهایم، اما رهبر آن یک شرکت بزرگ پیشگام است؛ همچنین به دنبال دانشگاهی هستیم که دارای بخشهای آموزشی و پژوهشی باشد یعنی ابزارهای خود را به سمت زیستبوم هدایت کردهایم تا تمرکز وزارت صمت در فناوری این مسئله باشد، اما نمیخواهیم تنها بودجهای را به موضوع دانشبنیان اختصاص داده باشیم، بلکه فناوریهای بزرگی در این زمینه تعریفشده است و حول محور آن زیست بومی وجود دارد تا تمام بازیگران حضورداشته باشند؛ از سوی دیگر تمام تمرکز تنها معطوف به دانشگاه نیست، بلکه شرکتهای بزرگ که از منابع مالی و زیرساخت فناوری برخوردار هستند را نیز شامل میشود و این شرکتها بهعنوان پیشران انتخاب میشوند. در کنار آن اگر قرار است تعرفهای طراحی شود، باید متناسب با این زیستبوم طراحی شود، زیرا در این صورت صادرات رشد خواهد کرد.
- در خصوص آخرین وضعیت سند راهبردی ارتقای تولید دانشبنیان، توضیح دهید.
+ چگونگی و رویه این سند را به دفاتر و تشکلهای مربوطه ابلاغ کردهایم و حتی آییننامه دانشبنیانها که به تصویب هیئتوزیران رسید نیز در راستای همین زیستبوم است.
- مهمترین مشکلات شرکتهای دانشبنیان چه مواردی است؟
+ یکی از بزرگترین مشکلات شرکتهای دانشبنیان حضور نداشتن آنها در بازار است؛ پیشتر دانشبنیانها به شرکتهای بزرگ برای فروش کالا مراجعه میکردند و در مقابل بنگاههای بزرگ نیز به آنان اعتماد نکرده و این ریسک را نمیپذیرفتند؛ اما هنگامیکه کنسرسیوم و زیستبوم دانشبنیانها تشکیل شود، ریسک بنگاههای بزرگ کمتر شده و دانشبنیانها و بنگاههای بزرگ نسبت به هم شناخت پیدا میکنند و قدرت چانهزنی هنگام خرید کالا بالا میرود و در این صورت شرکت پیشرو فناورتر و بزرگتر شده و صادرات آن افزایش مییابد.
از دیگر مشکلات اعتماد نداشتن بنگاههای بزرگ به شرکتهای دانشبنیان کوچک است و یکی از علل این بیاعتمادی نبود تحقیق و توسعه (R&D) است؛ به همین علت وزارت صمت با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بهعنوان حلقه رابط بین بنگاههای بزرگ و شرکتهای کوچک در بستر زیستبوم فعالیت میکند و در این صورت بازاریابی برای شرکتهای کوچک ایجادشده و ریسکپذیری بنگاههای بزرگ و اعتماد آنها افزایش پیدا میکند.
- اکنون سهم دانشبنیانها در اقتصاد چقدر است؟
+ همانگونه که رهبر معظم انقلاب در فرمایشاتشان فرمودند، تعداد شرکتهای دانشبنیان باید افزایش یابد، اما منظور ایشان تنها تعداد آنها نیست، بلکه مفهوم اقتصاد دانشبنیان و سهم دانشبنیانها در اقتصاد است که به نظر میرسد اکنون این سهم اندک است.ارزیابی تولید ناخالص داخلی (GDP) نشان میدهد منطقی که درباره آن صحبت میکنیم درست است و تجربه جهانی نیز آن را تأیید میکند؛ بنابراین اگر پنج سال فرصت داشته باشیم و تیمی بتواند روی زیستبوم موردنیاز کارکرده و سازِکارها را سامان دهد، مدیریتی قوی ایجاد خواهد شد و به ثبات خواهیم رسید.
از سوی دیگر مسئله تحریمها برای کشور بهمنزله یک فرصت خوب بوده است و باید از ظرفیت داخلی کشور استفاده کنیم و شرکتهای دانشبنیان و فناور رشد یابند؛ اما اگر شرکتهای بزرگ درگیر نشوند، اقدامات ما یک مسکن کوتاهمدت خواهد بود، بنابراین باید دانشبنیانها، بنگاههای بزرگ و دانشگاهها با محوریت بنگاههای بزرگ در کنار هم قرار گیرند. ما در اقتصاد دانشبنیان به دنبال نگاه کلنگر هستیم، اما بنگاههای بزرگ بهعنوان بازیگران اصلی مغفول ماندند و به علت اقتصاد سیاسی کشور، اقتصاد کلان و موضوع گفتمانی وارد حوزه تحقیق و توسعه (R&D) و فناوری نشدند. تجربه کشورهای آسیای شرقی نشان میدهد که ما به گفتمان جدیدی مربوط به حوزه فناوری ذیل توسعه صادرات نیازمند هستیم و اگر به آن دست پیدا کنیم بسیاری از مسائل حل میشود.
انتهای پیام/
انتهای پیام/