انتخاب سرنوشت به جای انتخاب رشته در کنکور/ رشته از همهچیز مهمتر است
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، آیا تا به حال به اطرافیان خود نگاه انداختهاید که ببینید چقدر زیادند آدمهایی که یک رشته دانشگاهی خوب را خواندهاند و اما اکنون شغل دیگری دارند؟ آیا تا به حال فکر کردهاید اصلاً چرا این اتفاق میافتد؟ همهچیز را به گردن شرایط جامعه و بیکاری و این حرفها نیندازید این موارد هم هست اما باور کنید که بیشتر از همه این موارد خود فرد نقش دارد که از اول و بهموقع فکر نمیکند تا خودش را درست بشناسد و ببیند برای چه کاری ساخته شده و به درد چه کاری میخورد. متاسفانه به جای اینها تا دلتان بخواهد زود جوگیر شدهایم و اگر رتبه کنکورمان خوب باشد سراغ رشتههایی میرویم که همه با آب و تاب از آنها حرف میزنند تا بعداً در جمع و مهمانی که از ما میپرسند در چه رشتهای تحصیل کردهاید با آوردن نام یک رشته خاص کم نیاوریم. یعنی به جای اینکه به ته دل خودمان نگاه بیندازیم و با خودمان روراست باشیم، به ته دل دیگران نگاه میکنیم تا پرستیژ شغلی ما در آینده حفظ شود و این اشتباه دوم است! چرا دوم و نه اشتباه اول؟ چون که اشتباه اول ما این است که خیلی دیر به فکر این میافتیم که میخواهیم چه کاره شویم و بر اساس علایق پدر و مادر و خاله و عمو و عمه و دایی یا بر اساس رتبه کنکور و نظر اطرافیان در کمال بیخیالی رشته دانشگاهی خود را انتخاب میکنیم و میرویم درس و دانشگاه به پایان میرسانیم. اگر پسر باشیم خدمت سربازی هم میرویم و بعد از چندین سال دنبال کار میرویم و شاید هم تازه برویم سراغ اینکه چه کاره شویم!
علی از ترم ششم مهندسی برق قدرت انصراف داد و سوپر مارکت راهاندازی کرد. زمانی که پرسیدم چرا؟ گفت: به کسب درآمد زودهنگام و داشتن فروشگاههای زنجیرهای مواد غذایی علاقه داشتم نه مهندسی برق و باید زودتر به سراغ این کار میرفتم. الآن هم چند سالی عقب افتادم.
اکرم رتبه 403 رشته تجربی که پزشکی را در یکی از بهترین دانشگاههای ایران میخواند، او هماکنون میخواهد تغییر رشته دهد و در رشته روانشناسی تحصیل کند متاسفانه به دلیل قوانین موجود نمیتواند در همان شهر دانشگاهش درس بخواند و مجبور است به شهر دیگری برود، اکرم این تصمیم را گرفته چون معتقد است که رشته مهمتر شهر یا دانشگاه است.
رشته مهمتر از دانشگاه
صاحبنظران پیشنهاد میدهند که اگر داوطلبی تلاش کرده و درس خوانده و رتبهای کسب کرده که رشته مورد علاقه خودش را قبول میشود اما در دانشگاه یا شهر مورد علاقه پذیرفته نمیشود بهتر است بیخیال شهر و دانشگاه شود، عمرش را پشت کنکور نگذارد چراکه رشته مهمتر است نه شهر و دانشگاه.
البته رتبه کنکور مهم است اما همهچیز نیست! در سالهای گذشته دانشآموزانی در دانشگاههای معمولی درس خواندهاند اما به خاطر توانایی و پشتکار خودشان نتایج بسیار خوبی در زندگی و شغلشان دریافت کردهاند، آن چیزی که مهم است این است که در آینده در رشته تحصیلی دانشگاهی چقدر متخصص خواهید شد؟
«محمد» استعداد بسیار خوبی در زمینه یادگیری نکات فنی داشت، بسیار علاقهمند به رشته برق بود اما با توجه به رتبهای که کسب کرد تصمیم گرفت به جای اینکه رشته برق را در دانشگاه سراسری در شهر دیگر بخواند در شهر خودش قم بماند و دانشگاه آزاد قم را انتخاب کرد. تصمیم گرفته بود در کنار درس خواندن با کار در رشته تحصیلی، زودتر مسیر رشد را پیدا کرد و این اتفاق هم افتاد. بعد از دو سال کار کردن همزمان با دوران دانشجویی در یک شرکت دانشبنیان و انجام چند پروژه در جنوب کشور، خودش شروع کرد و پروژههای مستقلی را انجام داد و اکنون سال آخر رشته برق است اما بهاندازه یک مهندس برق باسابقه کار بلد است.
انتخاب سرنوشت به جای انتخاب رشته
داوطلبان باید به جای انتخاب رشته به انتخاب سرنوشت فکر کنند. مریم رتبه 100 کنکور بود و رشته حقوق خواند اما الآن کارمند با درآمد متوسط است و خیلی رضایت آنچنانی ندارد، چون برای زندگیاش برنامه نداشت و فکر میکرد همینکه رتبه خوبی داشته باشد همهچیز درست میشود ولی برنامه دقیقی برای سرنوشت خود نداشت. اما علی با رتبه نامناسب در یکی از دانشگاههای پیام نور همین رشته حقوق را خواند و الآن صاحب یک شرکت حقوقی است که دو شعبه دارد و کلی هم موفق است.
انتخاب سرنوشت از انتخاب رشته مهمتر است. دانشگاه و رشته فقط میتواند به 30 درصد این مسیر کمک کند. بنابراین به داوطلبان توصیه میشود که رشتهای را علاقه دارند انتخاب کنند و سعی کنند کار متفاوتی نسبت به بقیه انجام دهند.
انتهای پیام/4040/
انتهای پیام/