آموزش عالی کشور، درگیر بیماری رکود تورمی/ دانشگاههای صنعتی و علومپزشکی عنوان دانشگاه را غصب کردهاند
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، سید محمدامین قانعیراد، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران گفت: «دولت و بازار دو نهادی هستند که با دانشگاه مرتبط هستند و بر عملکرد آن تاثیر میگذارند و این دو نهاد گاهی اجازه نمیدهند دانشگاه کار اصلی خود را انجام دهد.»
او گفت: «مشکلی که در فساد آکادمیک با آن مواجه هستیم، سلطه یک اصل بیرونی بر فعالیت دانشگاه است. یعنی به جای اینکه دانشگاه براساس علم و منطق درونی خود فعالیت کند، یک منطق دیگری بر دانشگاه سنگینی میکند و بر روی فضای فکری دانشگاه تاثیر میگذارد و آن هم قواعد ناشی از دولت و بازار است.»
قانعیراد گفت: «اساسا با یک پارادوکس مواجه هستیم، در مورد دانشگاه از ابتدای مفهومپردازی آکادمیک نیز این پارادوکس وجود داشته است و آن مسئله استقلال و ارتباط است. یعنی از یک نظر دانشگاه نهادی است که باید مستقل باشد و از طرف دیگر دانشگاه چارهای ندارد و باید با جامعه در ارتباط باشد و این ارتباط را نیز حفظ کند. اگر یک تصویر خانقاهگونه از دانشگاه وجود داشته، تصویری قدیمی است. منظور از تصویر خانقاهگونه این است که افراد و راهبههایی در جایی به اسم صومعه مینشینند و درها را به سوی جامعه میبندند و ارتباطی با جامعه ندارند. ما چنین تصویری از دانشگاه نداریم، ولی در عین حال دانشگاه یک ویژگی خانقاهگونه هم دارد یعنی همیشه دنبال استقلال است. حتی در غرب و جنبش دانشجویی سال 1968، نوعی مبارزه در جهت مقابله با سیطره بازار و سرمایهداری بر دانشگاهها رخ داد و دانشجویان تلاش میکردند دانشگاهها را به سمت استقلال بکشانند.»
قانعیراد افزود: «آموزش عالی در غرب بیش از اینکه از روشهایی که اکنون در برنامهریزیهای ایران به آن توجه میشود، استفاده کرده باشد، به سبک و شیوهای از اندیشهورزی رسیده است تا بتواند این پارادوکس را حل کند. ظرفیت فکری و نهادی دانشگاههای غرب به اندازهای بوده است که بتواند این پارادوکس را حل کند و استقلال خود را نیز داشته باشد.»
او گفت: «فساد دانشگاهی با کارایی، اثربخشی و بهروهوری متفاوت است. ما میتوانیم دانشگاهی بسیار کارآمد و بهرهور داشته باشیم اما در عین حال فاسد هم باشد. شاید مفهوم رکود تورمی در دانشگاه، این پارادوکس را نشان میدهد که از یک طرف دانشگاه از حیث کمیت و محصول خود درجهای از تورم را دارد که با مقالات، دانشجویان، استادان و حتی با گردش مالی زیاد در دانشگاه روبهرو است. ولی وقتی با دقت نگاه میکنیم، میبینیم چیزی بیشتر از رکود نیست. رکود علم، رکود تفکر، رکود اندیشه، رکود نوآوری، رکود مناسبات علمی، رکود منش علمی، رکود اخلاق علمی، رکود بینش علمی و محدودیت علمی در قبال جامعه. در عین حالی که یک تصویر بزرگ از آمار، کمیتها و نمودارها داریم و به داشتن آنها افتخار نیز میکنیم، اما باید با نگاه عمیقتری نسبت به این قضیه حساس باشیم. معنای دیگر تورم بیارزش کردن است. تورم در شرایطی که اقتصاد، اقتصاد سالمی نباشد معمولا به معنای بیارزش کردن عوامل تولید است.»
او با اشاره به تورم آموزش عالی در ایران گفت: «تورم آموزش عالی در ایران ضربات هولناکی را به جامعه وارد میکند و باید با آن مقابله شود. آموزش عالی ایران یک بدنه بزرگ دارد اما فاسد است. مسئله فساد آکادمیک فساد فردی نیست، بلکه این نظام و نهاد است که فاسد هستند. یعنی قوانین و قواعدی بر این نظام مسلط است که متعلق به آن نیستند.»
او گفت: «دانشگاه باید از منطق مسلط و مستقلی برخوردار باشد، اما متاسفانه چون قبول این نکته در فضای ایران سنگین است، آدمها با اخطارهایی هم مواجه میشوند. اما نهایتا نهاد علم باید جایگاه خود را حفظ کند. در درون این نهاد ممکن است افراد سالمی هم فعالیت کنند، اما نمیتوانند سهمی تعیینکننده در تغییر فضای کلی داشته باشند. نهاد دانشگاه مانند هر نهاد دیگری مبتنی بر ارزشهاست. این ارزشها یا شناختی است که از برنامههای پژوهشی گرفته میشود یا ارزشهای اجتماعی مانند کمک و خدمت به جامعه است. رویکرد دانشگاه و آکادمی به یک معنا دفاع از جامعه، دفاع از ارزشهای زندگی، دفاع از مردم و توجه به نگرش های بلندمدت است.»
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران گفت: «در شرایطی که بازار به عنوان یک نهاد سودجو عمل میکند و با این کار فشارها و صدماتی به مردم وارد میکند، وظیفه دانشگاه همکاری با بازار نیست و نباید با عناوینی چون تجاریشدن، دانشگاه نسل سوم و دانشگاه کارآفرین، با دزدان همدست شود. بلکه باید از طریق گفتوگو و تعامل، با آنها مقابله کند. دانشگاه باید نقش یک شریک و منتقد داشته باشد. در عین حال هم باید از ارزشهای خود که حقیقت و زندگی است دفاع کند.»
او دانشگاههای علومپزشکی را دانشگاههایی غاصب دانست و گفت: «نهادهایی مانند دانشگاههای صنعتی و دانشگاههای علومپزشکی عنوان دانشگاه را غضب کردهاند. در هیچ جای دنیا چیزی به اسم دانشگاه علوم پزشکی نداریم. دانشگاه علومپزشکی از زمانی که از وزارتعلوم و آموزش عالی سابق جدا شد در واقع از بدنه دانشگاه جدا شد و به صنعت پزشکی تبدیل گشت. دانش پزشکی و صنعت پزشکی با همدیگر بسیار متفاوت هستند. دانش پزشکی به فکر این است که چگونه میتواند در یک جامعه به کاهش بیماری کمک کند، ولی صنعت پزشکی به فکر این است از این اوضاع آشفته بیماری و انواع سونامیهایی که در جامعه وجود، دارد سود ببرد. دانشگاه علوم پزشکی چون با فلسفه، علوم انسانی و اجتماعی ارتباط ندارد تبدیل به صنعت پزشکی شده است.»
او افزود: «اکنون نسل جدیدی از پزشکان به جامعه وارد میشوند که جز پزشک با هیچ کس دیگری در زندگی ارتباط نداشتهاند و جز پزشکی هیچ علمی را علم نمیدانند. این مسئله در دانشگاههای صنعتی و فنی-مهندسی نیز وجود دارد. معنای دانشگاه، دانشگاه جامع است باید همه رشتهها در کنار هم بنشینند و با هم تعامل و ارتباط داشته باشند و یک فضای کنترلی ایجاد شود تا دانشگاه فاسد نشود و در خدمت دانش و زندگی قرار گیرد.»
به گزارش خبرنگار آنا، کنگره ملی آموزش عالی در ایران روز پنجشنبه 26 فروردین با حضور دکتر محمدفرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، دکتر محمدرضا عارف، دکتر جعفر توفیقی رئیس هیات مدیره جمعیت توسعه علمی ایران، روسای دانشگاهها و معاونان آموزشی در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.
انتهای پیام/