چالشهای رقابت و انحصار در بازار رسانههای صوتی کداماند؟
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، نشست دوم از سلسلهنشستهای چالشهای رقابت و انحصار در بازارهای دیجیتال با محوریت بازار رسانههای صوتی توسط «مرکز مطالعات توسعه و رقابت» با همکاری «رستاک» و «خانه اندیشهورزان» با حضور مدیران عامل پلتفرمهای نوار، آیتونز و بیپ تونز برگزار شد.
محمدحسین خلیلی، دبیر نشست، با اشاره به چالش رفتارهای ضد رقابتی در حوزه کسب و کار دیجیتال به بیان دو محور اصلی این رفتارها پرداخت و خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم این چالشها را در دو عنوان بیان کنم، در ابتدا انحصارهایی است که به واسطه تعدد یا عدم تعدد بازیگران در آغاز شکلگیری یکسری بازارها و تداومشان به وجود آمد و دیگری (که احتمالاً در سرویسهای صوتی کمرنگتر است) بحث قیمتگذاریهای تهاجمی یا تخفیفهایی فراتر از حد معمول است که در بازار صوت شاهدش هستیم.
اگر بخواهیم بازار صوت را به سه دسته مشخص تقسیم کنیم، دسته اول بازار آلبومهای موسیقی است که میتوان گفت قدیمیترین بازار را دارد؛ بعد از آن بازار کتابهای صوتی است و در آخر هم بازار پادکستها. پادکست به سبب اینکه هنوز هم در بازار جهانی و هم در بازار ایران به درآمدزایی جدی نرسیده، موضوع بحث ما نیست و تمرکز این نشست روی بازار آلبومهای موسیقی و کتابهای صوتی است.
به نظر شما ورود دولت در حوزه سرویسهای صوتی چگونه اقتصاد رقابتی بازار را دچار اختلال یا انحراف میکند؟ این ورود ممکن است انواع فاندهایی باشد که تزریق میشود، یا نوع مجوزدهی باشد در هر قالبی. به هر حال تمرکز اصلی بحث روی ورود دولت است به بازار سرویسهای صوتی.
شربتیان در پاسخ گفت: تا دلتان بخواهد سند و هدفگذاری و برنامهریزی داریم؛ فارغ از اینکه آن سندها چقدر کاربردی بودند یا چقدر درست طراحی شدند برای رسیدن به اهداف. به نظرم در مرحله اجرا، هیچ کدام از آن ابعادی که در این اسناد دیده شده، در حال اجرا شدن نیستند؛ یعنی ما یکسری سند داریم که راجع به چیزهای دیگری صحبت کرده، یک شکلی از هدفگذاری دارد، مخصوصاً سند توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم که فقط مربوط به کتاب نیست، در مورد سینما است، در مورد انیمیشن است و بخشیاش در مورد کتاب است.
آن اسناد یک چیزهای دیگری دارند میگویند اما چیزی که در عمل دارد اتفاق میافتد، اصلاً یک مسیر و یک اتفاق دیگری است. هیچ کدام به این سمت نمیرود که ما یک سندی داریم، برویم ببینیم برای این سند چهکار کنیم؟ چطور پیادهسازی کنیم؟ نقش من به عنوان دولت و مجری چیست؟ نقش شما به عنوان سرمایهگذار و اعضای فعال این بازار چیست؟
در ادامه موسی زمانزاده، مدیر عامل پلتفرم آیتونز، درباره چالشهای اجرایی حوزه دیجیتال گفت: رویکردها تجویزی است و بیشتر مجوّز میدهیم تا سلب مسئولیت کنیم. مجوّز نمیدهیم که کاری انجام شود! برای همین پروسهها اینقدر طولانی میشوند. مسیرها طولانی است. در رویکرد فعلی فاصلهها خیلی جدی است؛ یعنی از مجری تا قانونگذار تا ناظر، انگار هر کسی دارد در زمین خودش بازی میکند. سندهای زیادی هم تنظیم شده است؛ یعنی سعی شده نگاه، نگاه زیستبومی باشد و همه چیز شنیده شود. ولی متأسفانه وقتی سند بیرون میآید، میبینیم فضا سلبی است؛ یعنی نهایتاً به شما میگوید ضعف و قوّت و تهدید و فرصتت چیست؟ به شما میگوید این کار را بکن! حالا یا جواب میدهد یا نمیدهد! یعنی نهایتاً یک نسخه تجویزی به شما میدهد.
وی در خصوص بحث رقابت در بازار افزود: هنوز زود است درباره رقابت صحبت کنیم؛ یعنی اصلاً مسئله ما رقابت نیست؛ شاید چون هنوز بازاری نیست که رقابتی باشد. اصلاً رویکرد این نیست. رویکرد این است که بازار نباشد، رقابت نباشد، اصلاً چیزی نباشد، و این نبودنها باعث میشود آن زنجیره باارزش تولید هم نباشد.
زمانزاده درباره حقوق مالکیت معنوی گفت: در این چند سال که در این حوزه فعالیت میکنیم خواستیم به شکل پریمیوم به کپیرایت احترام بگذاریم و به صاحب اثر بها دهیم و. با او قرارداد مالکیت معنوی ببندیم و... اما مردم اصلاً این مسئله برایشان جا نیفتاده است. هرجا هم میرویم میگوییم باید صاحب اثر حمایت شود که اصل مسئله (که حمایت از تولید است) جا بیفتد، وگرنه تولید متوقف میشود.
هادی شریفی، مدیر اجرایی مجموعه بیپ تونز، درباره کپیرایت گفت: معتقدم باید جدی به کپیرایت بپردازیم. چرا باید یک اثر فاخر، قانونی و مجوزدار به راحتی به صورت غیرقانونی پخش شود، دستبهدست شود و در همه پلتفرمها به فاصله چند دقیقه بعد از انتشار در دسترس باشد؟ اصلاً ما بیاییم آلبوم را به قیمت نیمبها و ارزانتر پخش کنیم. اصلاً نمیدانم... اما هر فرمی بخواهیم بگذاریم، جلوی انتشار غیرقانونیاش را که میتوانیم بگیریم. پس اگر اینجا دیگر حداقل جایی است که میشود آمد و کمک کرد به یک پلتفرم، بازیگرهای این حوزه و به این صنعت که بیایند میخواهند آثار قانونی را پخش کنند.
وقتی از کسی که دارد آثار قانونی را میخرد، میفروشد یا پخش میکند حمایت نمیشود، درباره چه چیزی داریم صحبت میکنیم؟ اصل این است که کپیرایت بیاید کمکمان کند. مسئله دیگر پلتفرمهای خارجی است که داریم همه را به آنجا سوق میدهیم؛ سهولت آنجا دارد اتفاق میافتد. در دسترس است. سهولت پخش، سهولت شنیده شدن، درآمدزایی بیشتر... این نشان میدهد جا دارد از پلتفرمهای خودمان، از ناشران خودمان و از صاحبان اثر خودمان حمایت کنیم تا به جای این که این درآمد و توجه به سمت بیرون از کشور هدایت شود، داخل همین کشور باشد؛ در ایران خودمان.
حمید شربتیان در خصوص رفتارهای ضد رقابتی سایر بازیگران بازار گفت: مهمترین مسئلهای که در رقابت دارد اتفاق میافتد و مخل آن شده، دامپینگ قیمت است. هزینههایی که باید صرف بازاریابی شود، میآید در کاهش قیمت و دستکاری قیمت هزینه میشود...
به نظرم اسم پلتفرم غلط است؛ چون وقتی ما از تولیدکننده میگیریم و منتشر میکنیم، فرآیند خودکاری برای این موضوع وجود ندارد. سرویسهایی که کوچکترند سهم کمتری از بازار دارند. بر اساس فصل نهم قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ که به مسئله رقابت دقیقاً میپردازد و قابل پیگیری هم است، آنها نمیتوانند در بازار رشد عادلانه داشته باشند.
سرویسهای بزرگتر برای تصاحب بازار، قیمتها را به شدت کاهش میدهند و از بودجهای میزنند که باید صرف بازاریابی یا فرهنگسازی برای شنیدن کتاب صوتی یا خواندن کتاب الکترونیک شود؛ بنابراین مهمترین موضوعی که در چند سال اخیر، بازار کتاب صوتی با آن مواجه بوده، مسئله قیمتگذاری بوده است؛ هرچند این موضوع در دو سال گذشته شاید کمی کمرنگتر شده باشد، همچنان وقتی یک بازیگر جدید تلاش میکند یا سرمایه جدیدی را جذب میکند، از تنها ابزاری که استفاده میکند، قیمت است.
وی همچنین در خصوص تاثیرات منفی نبود قانون کپیرایت بر رقابت گفت: اگر کپیرایتی وجود میداشت و ما از یک اثر غیرفارسی چندین ترجمه نداشتیم، این قیمتگذاری به شکلی که امروز وجود دارد، نمیتوانست تأثیر منفی بر بازار بگذارد. هنگامی که کپیرایت وجود ندارد بخش اصلی بازار، ترجمه است و امروز که به کپی رسیدهایم یعنی حتی ترجمه هم اتفاق نمیافتد؛ یعنی ای کاش ترجمه باشد و یک نفر برایش زحمت بکشد؛ ولی میرسیم به کپی و ویراستاری جدید و قیمتگذاری رقابت در این جا بیمعنا میشود. خیلی بخواهم شفاف بگویم، اگر من امروز پرفروشترین کتاب بازار کتاب ایران را که مثلاً کتابی غیرفارسی است، بگذارم جلویم و شروع کنم به رونویسی از آن، بعد بدهم یکبار ویراستاری شود، میتوانم از وزارت ارشاد مجوز بگیرم و در خیابان شروع کنم به رایگان فروختنش! مجوز هم دارم، پس هیچ کس هم هیچ کاری به من ندارد.
واقعیتش ناشرها هم خیلی به لحاظ ساختاری و حقوقی و درگیریهای مالی ضعیفتر از این هستند که بروند در شورای رقابت، شکایتی ثبت کنند یا نسبت به این موضوع اعتراضی کنند؛ بنابراین باید به مشکلاتی بپردازیم که مادر مشکلات فعلی است، مثل کپیرایت. اگر کپیرایت بود شاید مسئله رقابت امروز عادلانهتر میشد و ما تهاجم محتوای خارجی را هم به شکل فعلی نداشتیم؛ یا بهتر بگویم تهاجم محتوای بیارزش را نداشتیم.
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/