شرح شعر و زندگی مهرداد اوستا
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ در سراسر دهه شصت خورشیدی از میان نامهایی که در جریان رسمی شعر معاصر شنیده میشد، نام مهرداد اوستا با درخشندگی همراه بود که نشان از شاعری دانا و اهل فکر و فرهنگ داشت و محفل شورای شعر وزارت ارشاد(که سرانجام شاعر در همانجا دچار ایست قلبی شد) به او آراستگی مییافت و حضور او از شدت و حدّت انتقادها به چنین شورایی میکاست.
بیشتر بخوانید:
مهرداد اوستا چونان رهیمعیری، حمیدیشیرازی، شهریار و مشفقکاشانی در گروه شاعران سنتگرا جای میگرفت و البته او هم مانند همین استادان تأکید میکرد که شعر سنتی فارسی توان نوگرایی کافی دارد و نیازی به کوتاه و بلندکردن مصراعها نیست.
ذوق اوستا در غزلها و دانش ادبیاش در قصاید او خود را نشان میداد و راست این است که غزل اوستا به واسطه پرهیز از عامیانهگرایی، فاخرتر از غزل شهریار و البته به واسطه ناملایمات برآمده از ناکامی در عشق به هماناندازه سوزناک و تأثیرگذار بود.
این هم که هنرمندی چون او، نام خود را از محمدرضا رحمانی به مهرداد اوستا تغییر دهد، اگر چه شیوهای است که این روزها به واسطه دگردیسیهای عقیدتی بیشتر به چشم میآید؛ اما گویای گریختن شاعر از پارهای حکمرانی عادتهاست و این که کوشش میکند در دورهای که سخن از سوم برادران سوشیانت هست، تغییر در خود را فراتر از تخلص نشاندهد هرچند اوستا به نوعی باورمندی را در خود از میان نبرد و از آن چونان دستمایهای برای شعرهای دوره انقلاباسلامی بهره گرفت.
سبک سخنسرایی مهرداد اوستا اگرچه گاهی شبیه شیوه کسانی مانند ابتهاج و توللی میشود؛ اما بیانصافی است اگر چنین شاعری را مترصد لحظههای ظهور تخیل در شعر دیگران و وابسته به زبان و مشرب ایشان بنامیم و بشناسیم.
اگرچه این روزها میراث هنری امثال مهرداد اوستا منتظر نگاههای حسابشده شاعران جوان است که پارهای هیجانات او را از مرور دیگر نمونههای شعر فارسی بازمیدارد؛ اما برای جویندگان راستین شعر که خواهان شگرفکاریهای استادانه در حوزه زبان و احساس هستند، مهرداد اوستا کسی است که ایشان را تهیدست روانه نمیکند و این در چنین روزگاری کم فضیلتی نیست.
عبدالرضا مدرسزاده شاعر و دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان
انتهای پیام/۴۱۱۷/۴۰۶۲/
انتهای پیام/