راهبرد نهایی اصلاحطلبان؛ حمایت چهرههای اصلی از نامزدهای کمتر شناخته شده
اصلاحطلبان پیش از اعلام رد صلاحیتها توسط شورای نگهبان حرف از هویت اصلاحطلبانه لیستشان زدند و معتقد بودند که در هر شرایطی باید این هویت حفظ شود. اکنون با وجود نیروهای خاکستری چطور میخواهند هویت اصلاحطلبانه لیستشان را تضمین کنند؟ گفته شده از افراد در سراسر کشور خواستند تا روزمه خود را بیاورند تا در مورد آنها تحقیق شود. تعداد اصلاحطلبانی که در سراسر کشور تایید شدهاند کم است و اگر لیستی بخواهد بسته شود با این تعداد ممکن است از دیگر نیروها استفاده شود.
من فکر میکنم جمعیت اصلاحطلب کشور به افراد شناختهشده آن خلاصه نمیشود و بسیار هستند افراد با ظرفیتی که قبلا شناخته نشدهاند یا در معرض آرای عمومی قرار نگرفتهاند و نمیتوان آنها را جمعیت خاکستری نامید.
در مصاحبهای که آقای مرعشی داشت، گفته بود که پنج نفر در تهران و ٢٥ نفر در سراسر کشور اصلاحطلب تایید صلاحیت شدهاند.
این گفته برای این است که به شورای نگهبان بگوییم خیلی از نیروهای شاخص و کارکشته اصلاحطلب رد صلاحیت شدهاند. این به این معنا نیست که ما نیروهای اصلاحطلب در سراسر کشور برای بستن لیست نداریم. در یک جمع چند هزار نفری تعدادی اصلاحطلب برای بستن لیست پیدا میشود. بسیاری از اینها شناختهشده نیستند. اینکه ما این افراد را نمیشناسیم دلیل بر این نیست که اصلاحطلب نیستند. اگر شناسایی نشدهاند به این معنا نیست که این نیروها خاکستری هستند. اگر خاکستری بودن به این معنا است که این افراد ناشناخته هستند، میتوان در این باره صحبت کرد اما اگر بگوییم که این افراد سیاستهای مشکوک دارند و قابل اعتماد نیستند، درست نیست.
مجموعهای از اصلاحطلبان کشور را نباید اینطور مخاطب قرار داد. اصولا آنچه نظارت شورای نگهبان در جهت رد صلاحیت کاندیداها انجام داده کار خوبی نبوده و باعث میشود جمعی از کسانی که میتوانستند در صحنه انتخابات حضور یابند و رونقی به انتخابات دهند و انتخابات را با شور و نشاط همراه کنند به طرز غیرصحیحی در هیاتهای نظارت کنار گذاشته شدند. بهتر است شورای محترم نگهبان از جایگاه برادری به جایگاه پدری که قانون اساسی برای آن در نظر گرفته نقل موقعیت پیدا و بازنگری کند و کسانی که به شکل غیرصحیحی ردصلاحیت شدهاند دوباره به میدان رقابت انتخاباتی بازگردند. این نکتهای است که به عنوان حقالناس مطرح میشود. حقالناس فقط این نیست که به رای افراد توجه کنیم بلکه حق انسانها و کسانی که در معرض کاندیداتوری قرار میگیرند باید رعایت شود. بیتوجهی به حقوق آنها و گفتن حرفهایی که به شخصیت آنها آسیب بزند و آنها را از حق طبیعی محروم کند ضایع کردن حقالناس است.
اصلاحطلبی محدود به کسانی که ردصلاحیت شدهاند، نیست. تعداد زیادی اصلاحطلب در مناطق مختلف حضور دارند. ما از آنها دعوت کردیم در صحنه حضور پیدا کنند و از آنها برای شکل دادن به لیست استفاده میکنیم. لیستی که تهیه میشود لیستی از اصلاحطلبان خواهد بود. جای نگرانی در این زمینه وجود ندارد. سعی خواهیم کرد با توجه به موقعیتی که اصلاحطلبان در کشور دارند و گزارشهایی که میگوید رای اصلاحطلبان از رای بقیه جریانها در کشور بیشتر است با لیست جدید هم باز اصلاحطلبان برنده خواهند بود. البته لازم است مسوولان امر شرایطی را فراهم کنند تا انتخاباتی رقابتی و آرام شکل بگیرد.
بنابراین به گفته شما اصلاحطلبان در شرایط امروز نیز به هویت اصلاحطلبی لیستهای خود پایبند خواهند ماند؟
بله. اصلاحطلبان در شرایط مناسبی قرار دارند. معتقد هستیم که گردش نخبگان باید شکل گیرد. افرادی که قبلا نماینده بودند یا سمتی دولتی و مهم داشتهاند جای خود را به افراد جدید بدهند. گردش نخبگان در شرایط فعلی قابل شکلگیری است. شاید جریان اصولگرا چندان به گردش نخبگان فکر نکنند. به دلیل اینکه خیلی از افراد شاخص آنها در صحنه حضور دارند که شاید این موضوع از عوامل اختلاف بین آنان باشد. جریان اصلاحات به دلیل اینکه بخش عمدهای از افراد شاخص آنها از دور رقابت خارج شدهاند امکان شکل دادن به گردش نخبگان برایش وجود دارد. این چیزی است که هم به نفع اصلاحات و هم به نفع کشور است.
گردش نخبگان پشتوانههای زیربنایی را هم لازم دارد. به هر حال اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر تجربه تلخی از عدم هویت اصلاحطلبانه نیروها داشتند. در شرایط حاضر چطور میخواهیم تضمین کنیم که این اتفاق تکرار نشود؟
اتفاق شورای شهر به یک برداشت و رفتار غلط فردی خاص باز میگشت و ربطی به گردش نخبگان نداشت. او آدم جدیدی نبود که وارد صحنه شود. او پیشتر نماینده مجلس و جزو مدیران ارشد بود. آدمی نبود که جدیدا وارد کار شده و شناختی از او وجود نداشته باشد. بدرفتاری او در آن مقطع زمانی حادث شد.
کلیت موضوع مدنظر من است. اینکه ما آیا میتوانیم نیروهایی را به مجلس بفرستیم که بدانیم به عنوان پشتوانه اصلاحطلبان رفتار میکنند.
اصلاحطلبی بر اساس شاخصهای موجود در گفتمان و برنامه تعیین شده است. اینکه عدهای با هر رفتاری بخواهند خود را اصلاحطلب بدانند طبیعی است. گردش نخبگان به این معنا است که در مسوولیت مدیران و مسوولان کشور گردش ایجاد شود.
گردش نخبگان که اصلاحطلبان به عنوان راهبرد انتخاب کردهاند چه پیشزمینههایی لازم دارد؟
اولین پیشزمینه آن این است که بپذیرند غیر از خودشان کسانی هستند که میتوانند در کشور مسوولیت بپذیرند و فکر نکنند که خودشان تافته جدا بافتهاند. باید افکار و اندیشههای دیگران را به رسمیت بشناسند و خودمحوری و خودشیفتگی کنار گذاشته شود. گردش نخبگان الزاما منحصر به جریان اصلاحات نمیشود. در تمام سیستمهای سیاسی بر این مساله تاکید میشود تا جامعه از عقاید و افکار جدید بهرهمند شود.
با چه فاکتورهایی میتوانیم این نیروها را بشناسیم؟ این افراد شاید تجربه حضور در قدرت را کمتر داشته باشند.
فکر نکنید این افراد در صحنه حضور نداشته و ندارند. این افراد در احزاب و بخشهای مختلف تا کنون کار کردهاند. در جریان اصلاحات حضور پررنگ داشتهاند و تا حدودی برای اصلاحطلبان شناخته شده هستند. این افراد برای جامعه شاید شناختهشده نباشند و اصلاحطلبان باید آنها را به جامعه معرفی کنند.
این احتمال وجود دارد که ردصلاحیتها بر مردم اثر منفی گذاشته باشد. به عنوان مسالهای که باید اصلاحطلبان مورد بررسی قرار دهند کشاندن پایگاه رای خود به پای صندوقهای رای است. اصلاحطلبان چه کارویژهای را میتوانند انجام دهند تا تلخی که برای پایگاه رای آنها در اثر رد صلاحیتها ایجاد شده رفع شود و مانند سال ٩٢ مردم را به پای صندوقهای رای بکشانند؟
ما تلاش میکنیم که جمعیت خاموش را به حداقل برسانیم و شرایطی را به وجود آوریم که در سایه کاهش جمعیت خاموش و مشارکت حداکثری به وحدت ملی بیشتری برسیم. شکاف اختلاف ملی و روابط قومی را به حداقل ممکن برسانیم و در جهت افزایش امنیت جامعه تلاش کنیم. این مساله بر خواستههای گروهی و جناحی نیز ارجحیت دارد. اصلاحطلبان به این خاطر که به وحدت ملی و امنیت ملی میاندیشند، باید در جهت مشارکت حداکثری تلاش کنند. این مساله چیزی است که با رفتار سنجیده تصمیمگیرندگان انتخابات و تشویق همه گروهها به شرکت در انتخابات ممکن میشود.
لیستی که اصلاحطلبان ارایه میکنند چقدر میتواند در افزایش مشارکت مردمی موثر باشد؟
باید همه جوانب در نظر گرفته شود و مردم را به انتخابات دعوت کنند.
با توجه به اینکه برخی نیروهای کمتر شناختهشده در لیست قرار میگیرند ممکن است برخی نیروها باشند که رایآوری آنها به اندازه ژنرالهای اصلاحطلب نباشد. برای رایآوری این نیروها چه راهکاری دارید؟
لازم است اصلاحطلبان شناختهشده زیر لیست کاندیداهای اصلاحطلب را امضا و آنان را به جامعه معرفی کنند.
بنابراین راهبرد بعدی استفاده از ژنرالهای اصلاحطلب برای معرفی و رایآوری لیست رده دوم اصلاحطلبان است؟
از اشخاص مرجع و گروههای ذینفوذ اصلاحطلب برای معرفی کاندیداها به مردم بهره خواهیم گرفت.
انتهای پیام/